به گزارش ایسنا، این شخصیتهای بینشان امروز یکی از کابوسهای رژیم اسرائیل هستند. از بسیاری از این فرماندهان ما حتی نامی هم نمیدانیم؛ اما از برخی از آنان نام و رسمی هست که کمابیش به معرفی آنها خواهیم پرداخت. تحقیری که رژیم اسرائیل در هفتم اکتبر(۱۵ مهر) شد.
روزنامه کیهان در یک گزارش تحلیلی با این مقدمه به معرفی اجمالی ۶ نفر از این فرماندهان پرداخته و نوشت:
محمد ضیف
چیزهای زیادی از او شنیدهایم، اما تقریباً هیچ چیز از او نمیدانیم! او شبحی بینشان در سرزمینهای اشغالی فلسطین است که هیچکس او را به چهره نمیشناسد و حتی نشانی از او نیست، فقط میدانند فرشته مرگ اسرائیلیهاست! معمار تونلهای زیرزمینی مرموز غزه، فرمانده تیز هوش گردانهای «عزالدین قسام» و طراح عملیاتِ بیسابقه «طوفان الاقصی». این قهرمانِ ناپیدای فلسطین در شناسنامهای که دهها سال است قطعاً دیگر به کارش نمیآید، «محمد دیاب ابراهیم المصری» نام دارد، اما مردم غزه و کرانه باختری به او لقب «محمد ضیف» دادهاند.
«ضیف» در زبان عربی یعنی «مهمان» و این لقب، استعارهای است برای چریکی که همیشه در جابهجایی و سفر است و سالهاست رهبری گردانهای «عزالدین قسام» شاخه نظامی حماس را به عهده دارد. او هیچ وقت یکجا نمیماند و با این ترفند کلاسیک نظامی، دستکم هفت عملیاتی که از سوی رژیم صهیونیستی برای ترور او طراحی شده را ناکام گذاشته است.
صهیونیستها، محمد را موجودی با ۹ جان میخوانند و رسانههای عبری و عربی او را «تحت تعقیبترین آدم روی زمین» برای رژیم آپارتاید اسرائیل میدانند. از «مغز متفکر حماس» تنها چند عکس قدیمی و بیکیفیت وجود دارد که یکی از آنها هم با نقاب است. او یکی از دوستان و همراهان «یحیی عبداللطیف عیاش»، مبارزی بود که شاخه نظامی حماس یعنی گردانهای شهید عزالدین قسام را پایهگذاری کرد و به دلیل عملیاتهای موفقی که در هلاکت اسرائیلیها داشت، به او «مهندس مرگ» لقب داده بودند. رژیم صهیونیستی اما در نهایت به کمک یک خائن و با یک موبایل بمبگذاری شده او را به شهادت رساند و شاید از همین روست که «محمد ضیف» هیچگاه از تلفن همراه استفاده نمیکند. او در راه مقاومت خانواده خود را از دست داد، اما این پایان کارش نبود، بلکه شاید انگیزهای مضاعف برای ادامه راه بود.
مروان عیسی
در کنار نام ضیف معمولاً نام دیگر نیز شنیده میشود. مروان عیسی یکی دیگر از روحهایی است که دیده نمیشوند، اما اسرائیلیها را زیر نظر دارند. او «مرد سایهها» و دست راست محمد ضیف، جانشین فرماندهی گردانهای عزالدین قسام و عضو دفتر سیاسی و نظامی جنبش حماس است. نیروهای اسرائیلی در آغاز «انتفاضه اول» در سال ۱۹۸۷ او را دستگیر کردند و به اتهام فعالیت در حماس، که از سنین پایین به آن پیوسته بود، پنج سال زندانی شد.
رژیم آپارتاید اسرائیل میگوید تا زمانی که مروان عیسی زنده است، «جنگ مغزها» با حماس ادامه خواهد داشت. اسرائیلیها او را «مردِ عمل، نه حرف» میدانند و میگویند او آنقدر باهوش است که «میتواند پلاستیک را به فلز تبدیل کند».
او در جوانی بسکتبالیست برجستهای بود و به او لقب «کماندوی فلسطین» داده بودند، اما ورزش را رها کرد و در سال ۱۹۸۷به اتهام عضویت در جنبش حماس دستگیر شد. سال ۱۹۹۷ هم تشکیلات فلسطینیها او را دستگیر کرد! و تا زمان آغاز انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ از زندان بیرون نیامد. بعد از آزادی از زندان نقشی حیاتی در ایجاد و توسعه ساختار نظامی گردانهای قسام ایفا کرد. به دلیل نقش برجستهاش در جنبش حماس، به یکی از مهمترین چهرههای تحت تعقیب اسرائیل تبدیل شد.
یحیی سنوار
شهر عسقلان از قدیمیترین شهرهای فلسطین به شمار میرود که در شمال شرقی غزه است و در سال ۱۹۴۸ به دست ارتش اشغالگر افتاد. خانواده یحیی سنوار از اهالی این شهر بودند اما وی قطعاً این شهر را به عنوانِ وطن نمیشناسد چرا که در اردوگاه آوارگان خانیونس در سال ۱۹۶۲ متولد شد. یحیی مانند دیگر کودکان اردوگاه، فقر و زندگی سخت تاثیر زیادی بر کودکی وی داشت و از همان زمان طفولیت شاهد تجاوزاتی بود که اشغالگران در حق ساکنان این اردوگاهها روا میداشتند. به مرور زمان وقتی هستههای اولیه برای تأسیس ساختار امنیت داخلی حماس تشکیل شد و در کنار انجام تحقیقات درخصوص مزدوران اسرائیلی، ردیابی افسران اطلاعاتی و نهادهای امنیتی اسرائیل نیز مطرح شد، نام سنوار بیشتر شنیده شد. این «مرد مرموز حماس» به طور شخصی بر پرونده مزدوران و نفوذیها به حماس نظارت دارد.
سنوار به خاطر همین فعالیتهایش بالاخره دستگیر شد و ۲۳ سال از عمر خود را در زندانهای اسرائیلی گذراند تا جایی که در توافق تبادل اسرا در سال ۲۰۱۱ که در رسانهها به توافق شالیط شهرت یافت از زندان آزاد شد. سنوار پس از خروج از زندان در سال ۲۰۱۲ در انتخابات داخلی حماس مشارکت نموده و موفق شد به عضویت دفتر سیاسی این جنبش درآید همچنانکه مسئولیت نظارت بر گردانهای قسام شاخه نظامی حماس نیز به وی محول گردید تا بار دیگر یکی از کابوسهای اسرائیل باشد.
عبدالله برغوثی
این مرد گرچه در زندان است اما نامش رسم رمز وحشت اسرائیلیها بود. برغوثی سال ۱۹۷۲ در کویت متولد شد و بعد از جنگ اول خلیجفارس در سال ۱۹۹۰ برای زندگی به اردن رفت. او شهروندی اردن را گرفت و به مدت سه سال در یک دانشگاه کره جنوبی مهندسی الکترونیک خواند. رشته تحصیلی او به تخصص بعدیِ او یعنی ساخت بمب برای کشتنِ اشغالگران کمک کرد. البته باید دانست که او تحصیلاتش را به پایان نرساند چون آرمان فلسطین را در سر داشت و توانست مجوز ورود به مناطق فلسطینی را پیدا کند. کار او ساخت تجهیزات انفجاری، مواد سمی و همینطور چاشنیهای انفجاری بود. برغوثی کارخانهای ویژه برای تولیدات نظامی در سولهای تأسیس کرد. در عملیاتهایی که با رهبری یا هماهنگی او انجام شده دستکم ۶۶ اسرائیلی به هلاکت رسیدهاند و ۵۰۰ نفر زخمی شدهاند. برغوثی در سال ۲۰۰۳ به صورت اتفاقی به دست مأموران اسرائیلی دستگیر شد و سه ماه تحت بازجویی بود. برغوثی دادگاهی! طولانیترین حکم حبس در تاریخ رژیم آپارتاید اسرائیل را گرفت و به ۶۷ بار حبس ابد به علاوه ۵۲۰۰ سال زندان محکوم شد. او در زندان اعتصاب غذا کرد که در نهایت باعث شد از انفرادی خارج شود، اما همچنان در حال گذراندن حکم خود در زندان است.
اسماعیل هنیه
اسماعیل عبدالسلام هنیه که با کنیه «ابو العبد» شناخته میشود، در یکی از اردوگاههای پناهجویان فلسطینی به دنیا آمد. او در حال حاضر رهبر شاخه سیاسی حماس است و زمانی نخستوزیر دهمین دولت فلسطینی بود. رهبران حماس او را به منطقه مرج الزهور در مرز لبنان و سرزمینهای فلسطینی تبعید کرد. او بعد از گذراندن یک سال در تبعید به غزه برگشت و سال ۱۹۹۷ به عنوان رئیس دفتر شیخ احمد یاسین، یکی از بنیانگذاران اصلی جنبش حماس، منصوب شد. ۱۴ عضو خانواده اسماعیل هنیه به شهادت رسیدند؛ اما او هیچگاه عقبنشینی نکرد. در سال ۲۰۱۷ شورای جنبش مقاومت اسلامی، هنیه را به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس برگزید تا جانشین خالد مشعل شود و از آن زمان حماس عملیاتهای متعددی را علیه رژیم آپارتاید اسرائیل به انجام رسانیده است که شاید مهمترین آنها «شمشیر قدس» و «طوفان الاقصی» باشد که این آخری چنان رژیم آپارتاید اسرائیل را گیج کرده است که هنوز از آن گیجی بیرون نیامده است. این رئیسِ تحت تعقیب نیز کابوس رژیم صهیونیستی است.
محمود زهار
او از بنیانگذاران سازمان حماس و از رهبران اصلی این سازمان است. محمود زهار از پدری فلسطینی و مادری مصری متولد شد. وی در سن ۲۶ سالگی موفق به دریافت درجه دکتر عمومی از دانشگاه قاهره مصر شد و پنج سال پس از آن موفق به دریافت درجه جراح داخلی از دانشگاه عینالشمس شد. وی از بنیانگذاران اصلی دانشگاه اسلامی غزه در سال ۱۹۷۸ میلادی است. اما کسی، او را به این چیزها نمیشناسد. زهار را یکی از بنیانگذاران حماس میدانند که در تاریخ ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۳ میلادی (۱۹ شهریور ۱۳۸۲ خورشیدی)، جنگندههای نیروی هوایی رژیم اسرائیل، خانه وی در منطقه ریمال در شهر غزه را مورد هدف قرار دادند، اما وی از حادثه بمباران جان سالم به در بُرد تا بلای جانِ اسرائیلیها باشد؛ البته در آن حمله یکی از پسران و یکی از محافظان او شهید شدند. پسر دوم او، حسام که عضو گردانهای عزالدین قسام بود در میان ۱۸ نفری بود که در ژانویه سال ۲۰۰۸ در یکی از حملات اسرائیلیها به شرق غزه شهید شد.
انتهای پیام