به گزارش ایسنا، سیوهشتمین قسمت از برنامه «نقد سینما» شب گذشته ۲۸ مهر ماه روی آنتن شبکه چهار سیما رفت.
امیررضا مافی میزبان «نقد سینما» در ابتدا اظهار کرد: یکی از اتفاقات مهیب این هفته درگذشت دلخراش داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر بود. واقعهای که جامعه سینما را در بهت فرو برد. ما کسی را از دست دادیم که جزو مفاخر سینما ایران بود. با تلاشهای ماموران فراجا و با حمایت قوه قضائیه و نهادهای امنیتی، مضنونان اصلی دستگیر شدند و امیدواریم انگیزهها ابعاد این پرونده برای افکار عمومی روشن شود. مردم ما دچار آرامش بشوند.
مروری بر آثار زندهیاد داریوش مهرجویی یکی از بخشهای «نقد سینما» بود که آرش خوشخو و محمدرضا مقدسیان از منتقدان سینما درباره این سینماگر فقید و کارهایش گفتند.
آرش خوشخو ابتدا مطرح کرد: این فیلمساز روح زندگی ما را به چنگ آورده بود؛ روح زندگی ایرانی که به آن دلبسته بود. ایشان میتوانست به غرب برود و اساسا مهاجرت کند اما دلش زندگی ایرانی را میخواست. این سینماگر فقید به این نتیجه رسید که تجلی زندگی ایرانی چیست؛ مهمانی، غذا، سفره و... . ایرانی بودن یکسری نشانهها دارد که ما بدان آشنا هستیم. مهرجویی نشانههای فرهنگی عجیبی پیدا کرده بود که جلوه خاصی به فیلمهایش میداد. به عنوان مثال تصنیف در آثار ایشان از جمله هامون، سنتوری و... وجود داشت.
وی ادامه داد: ایشان هیچگونه تظاهر روشنفکرانه نداشت و هیچ زمان درباره تاریخ، جامعه ایرانی و مردمش و... حرفهای به اصطلاح گنده نمیزد. او قالب خاصی برای خود پیدا کرده بود که موجب شد نامش در سینمای ایران تک بماند.
محمدرضا مقدسیان عنوان کرد: فقدان داریوش مهرجویی فقدان شخص نیست بلکه فقدان نگاه است. جنس و نگاه فیلمسازی مهرجویی چیزی فراتر از مرز سینمای ایران است. ایشان تظاهر به روشنفکری نداشت در صورتی که تلاش میکرد سینمایش پویا بماند و به روز فکر کند. آن نگاهی که بسیار بسیار جهانی بود، سینمای دنیا را میشناخت و جامعه ایرانی، فرهنگ ایرانی، نگاه عرفانی ایرانی و... را به خوبی ادراک کرده؛ مهرجوییست.
در ادامه خوشخو اظهار کرد: فیلمهای بعد از انقلاب مهرجویی خیلی مفرح و سرگرمکننده بودند که نشان از توجه ایشان به ریتم دارد. فیلم «هامون» از ایشان، پُر از هیجان و حرکت و جذابیت است که نشان میدهد کارگردان به این فکر میکرد که چه کار کند حال تماشاگر خوب باشد. همچنین از سال ۱۳۶۸ _۱۳۶۹ به بعد متوجه زن در سینمای ایران میشود و «بانو»، «سارا»، «پری» و «لیلا» را میسازد. یکی از عللی که آثار مهرجویی ماندگار و درخشان مانده، این است که درباره ریتم بسیار وسواس داشته است.
مقدسیان در ادامه بیان کرد: اتفاقات سینما پیش از انقلاب برای ریلگذاری بعد از انقلاب بسیار تاثیرگذار بود. آدمی که در غرب تحصیل کرده و فرصت گندهگویی دارد اما نگاه فلسفه ایشان در فیلم گاو شوخی بودن زندگی است، به این معنی که زیاد نباید چیزی را جدی گرفت. داریوش مهرجویی ایرانی نگاه میکرد اما ایران را به واسطه ادبیاتش میشناخت. این سینماگر فقید یا از مجموعه داستانهای نویسندگان ایرانی استفاده و یا از آثار فرنگی اقتباس و آنها را ایرانیزه میکرد.
خوشخو همچنین درباره فیلم «هامون» مطرح کرد: این اثر اقتباسی بحران روشنفکران را بیان میکند که از حالت مرجعیت خارج میشوند. در حقیقت وضعیت روشنفکری ایران در دههای که فیلم ساخته شد، نشان میدهد. اگر بخواهیم اثری را به عنوان سینمای ملی انتخاب کنیم، «مادرِ» علی حاتمی و «میهمان مامانِ» داریوش مهرجوییست و هیچوقت به اندازه شاهکارهایش قدر داده نشد.
مقدسیان در پایان خاطرنشان کرد: اتفاقا باید بدانیم فیلم «هامون» اقتباس است. برگ برنده مهرجویی پیوند همواره سینما مهرجویی با ادبیات است. همیشه سینمای مهرجویی با وجود شوخ بودن از جریانات اجتماعی غافل نبوده است. ناگفته نماند مساله زنان به شکل عمیق در فیلمهای «لیلا»، «پری»، «سارا» و «بانو» پرداخته شده است. ما میتوانیم تحصیل کرده و روشنفکر باشیم و هم زمان آثاری را بسازیم که مخاطب خودش را نادیده نمیگیرد اما دقیق حرف میزند.
انتهای پیام