«آیین گشایش چهارمین همایش بینالمللی مولوی پژوهی»، امروز ۲۳ مهرماه در دانشگاه اصفهان برگزار شد. در این مراسم سید علی اصغر میرباقریفرد، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و رئیس ترویج زبان و ادبیات فارسی کشور به بیان سه نکته در خصوص اهداف، چارچوب و فعالیتهای همایش مولوی پژوهی پرداخت و در این خصوص، اظهار کرد: نکته اول اینکه «چرا ما باید در نظام دانشگاهی و علمی کشور به سرمایههای بزرگ فکری مانند مولانا جلالالدین محمد بلخی توجه کنیم؟» نکته دوم اینکه «درباره این سرمایههای علمی و فرهنگی چه اقداماتی باید انجام دهیم؟» و نکته سوم در این بحث این است که «تاکنون در دانشگاهها و عرصه آموزش عالی کشور چه کارهایی انجام دادهایم؟». این سه نکته کلی است و میتواند در باب تمام سرمایههای علمی، فرهنگی و ادبی کشور مطرح شود.
وی در باب اینکه چرا باید به این چهرههای اعلاء و شخصیتهای شاخص و به گذشتگانمان توجه کنیم، گفت: باید بگویم که ما یک میراث بزرگ تمدنی و فرهنگی داریم و این اصالت، تمدن و فرهنگ را ما با معرفی چهرههای برجسته بهتر و بیشتر میتوانیم تبیین کنیم. با توجه به اینکه جریانهای فرهنگی بیگانه و نامانوس، نگاه فرهنگی جامعه ما، و به ویژه نسل جوان را تحت تاثیر قرار داده، طبیعی است که انجام این کار بسیار ضروری است.
رئیس ترویج زبان و ادبیات فارسی کشور در خصوص دستاوردهای معرفی مولانا جلالالدین محمد بلخی، اظهار کرد: دستاوردهای این کار برای ما بسیار زیاد است. در این زمینه، ما میتوانیم مسیری را فراهم کنیم تا جوانان ما به اینکه ما در عرصه تاریخ جهان، صاحب یک تمدن و فرهنگی اثرگذار هستیم، افتخار کنند. علت این غنای فرهنگی و تمدنی، پیوستگی آن با منابع اسلامی و نیز شکلگیری آن در بستری فرهنگی به نام «ایران» است که همیشه سرشار از استعدادهای بزرگی بوده و این در هم آمیختن ظرفیتها باعث ایجاد یکی از درخشانترین فرهنگهای عالم هستی شده است.
میرباقریفرد درباره نکته دوم از صحبتهای خود، گفت: اگر بخواهیم در عرصه علمی به شخصیتهای بزرگ کشور بپردازیم و تصویری روشن از جایگاه، نقش و تمدن اسلامی- ایرانی بهدست آوریم، باید آگاه باشیم که «شناسایی و شناساندن» یا به عبارتی «شناخت و معرفی» این شخصیتها موضوعی مهم است. اما چطور این کار صورت میگیرد؟ شناخت و معرفی این افراد با انجام کارهای پراکنده، سلیقهای و ذوقی بهطور کامل حاصل نمیشود. هم شناخت آنها و هم معرفی آنها باید بر اساس ساختارهای علمی دقیق صورت بگیرد تا بتوانیم در این زمینه به درستی عمل کنیم. باید از خود سوال کنیم که آیا مولانا را به درستی و کامل شناختهایم و آیا او را به درستی معرفی کردهایم یا خیر؟
وی در خصوص محور دوم از این نکته که در قبال چنین شخصیتهایی، ما چه اقداماتی باید انجام دهیم، اظهار کرد: علاوه بر معرفی و شناخت مولوی، ضرورت دارد که مولانا را از بطن تاریخ، از عصر، دوره و منطقه جغرافیای که او میزیسته، همانگونه که خود خواسته و گفته است که «من به همه دوران تعلق دارم»، باید او را به دنیای امروز منتقل کنیم و ببینم که چطور میتوانیم از او بهره بگیریم. به عبارتی، مولوی را از در بطن جامعه، اثرگذار و اثربخش معرفی کنیم و از اندیشه و منظومه فکری او بهره ببریم.
رئیس ترویج زبان و ادبیات فارسی کشور با بیان اینکه متاسفانه ما در شناخت مولانا موفق نبودهایم، افزود: زیرا ما او را در نمایشگاهی به نمایش میگذاریم و میگوییم که ما کسی را داشتهایم که در ۸۰۰ سال پیش چنین ویژگیهایی را داشت. این کار لازم است، اما کافی نیست. مولانا را باید از پشت این صحنههای نمایشگاهی در بطن جامعه قرار دهیم و متناسب با نیازهای روز از او بهره بگیریم.
این عضو هیئت علمی در باب اینکه در دانشگاهها و عرصههای علمی کشور چه باید بکنیم، خاطرنشان کرد: به طور خلاصه، به نظر میرسد که شناخت و معرفی و نیز این نکته که از اندیشههای مولانا متناسب با جامعه امروز بهره ببریم میتواند کمک کننده باشد.
وی در خصوص نکته سوم، تصریح کرد: ما در شناخت مولانا موفق نبودهایم، ما هنوز مبانی عرفانی، سنت، مشرب و منظومه فکری او را در یک ساختار نظاممند و برنامهمحور به طور کامل تبیین نکردهایم. درباره آثار مولانا ما نیاز داریم که بخشی از آثار مولانا را بازنگری کنیم و چاپ درست و علمی از آنها ارائه دهیم. هنوز دیوان غزلیات مولانا چندان معتبر نیست که بتوانیم به تمام سرودههای او استناد کنیم. برخی از آثار او از جمله «مکاتیب» و «مجالس» نیاز به کار جدی دارد. البته، در باب مثنوی البته کارهای خوبی انجام گرفته و از این جهت کاستی محسوسی نداریم.
وی در پاسخ به این پرسش که ما برای معرفی مولانا چه کردهایم؟ گفت: باید بگوییم برای معرفی او، عملا کار جدی و درخوری انجام ندادهایم.
رئیس ترویج زبان و ادبیات فارسی کشور، یادآور شد: اکنون بیش از ۸۰ درصد از جوانان و نوجوانان ما مولوی را از طریق داستانی به نام «ملت عشق» میشناسند. در حالی که این معلم چهرهای بسیار سخیف و غیر واقعی از مولانا ارائه میکند و این شخصیت به طور کامل در مقابل شخصیت حقیقی مولانا قرار میگیرد. چرا چنین کتابی باید بارها در کشور ما منتشر شود و خریدار داشته باشد؟ افتخار ما این است که مولانا از نافذترین شخصیتهای علمی و ادبی ما است، اما میببینیم که سیمایی بسیار متفاوت از او در خارج از کشور در نهادهای مختلف معرفی شده است. شاید نزدیک به ۵۰ نوع معرفی از مولانا برای مثال در موسیقی، سینما یا بین نویسندگان و مترجمان در خارج از کشور ما وجود دارد. متاسفانه ما مرجع علمی موثق برای معرفی مولانا به دنیا تهیه نکردهایم. البته، ما «دانشنامه جامع مولوی» را طراحی کردهایم که به نظر میرسد برای انجام آن به چندین سال زمان نیاز است.
انتهای پیام