بسیاری از خانوادههای بدون فرزند با حیوانات خانگی خود روابط عاطفی و احساسی برقرار میکنند و حتی بسیاری از زوجها به خاطر همین امر به فرزندآوری فکر نمیکنند که یکی از دلایل آن، چشم و هم چشمی است و باعث میشود تا تمام عشق و علاقه را نثار حیوانات کنند.
به گزارش ایسنا، نیما و رها هر دو دندان پزشک هستند و حدود ۱۰ سال از زندگی مشترکشان میگذرد اما هنوز خیال بچه دار شدن ندارند. سگی به اسم «تدی» دارند و معتقد هستند که سگ از بچه باوفاتر است و فرصت نگهداری از بچه هم ندارند. گاهی وقتها برایش پرستار میگیرند تا به خورد و خوراک و گردش او رسیدگی کند. شب بعد از اینکه از سرکار میآیند با او سرگرم میشوند اما آنقدر دلبسته شدهاند که نمیتوانند آن را به کسی واگذار کنند و میگویند بچه، فروشی نیست.
با خانوادهای حرف میزنیم که حدود دو سال پیش بچه دار شدند اما قبل بچه دار شدن سگی به نام «میلو» دارند که زن خانواده در اولین سالگرد ازدواجشان از طرف همسر هدیه گرفته و به عنوان بچه آن را قبول کردند و از خیلی کادوهای دیگر برایش باارزش است، بعد به دنیا آمدن پسرشان رهام نیز زندگیشان رنگ و بوی خوشبختی را نگرفته است!
رهام به میلو حسادت میکند چون قبل از به دنیا آمدنش در خانواده بوده و حسابی از همه دل برده است اما رهام مانند میلو نیست و محبوبیت آنچنانی ندارد. به خاطر کوچکترین چیز با سگ دعوا میکند؛ سگی که حیوان است و شاید حسادت را نفهمد اما هر روز سر این موضوع دعوا است و حاضر نیستند که سگ را رها کنند تا بچهی واقعیشان در فضای آرام زندگی کند. فکر میکنند با بزرگ شدن رهام همه چیز درست میشود.
با زوجی حرف میزنیم که سال ۱۳۹۱ ازدواج کردهاند. اوایل زندگی مشترکشان قصد بچه دار شدن نداشتند اما چند سال بود که به فکر بچه دار شدن بودند. اکنون به خاطر وجود مشکلاتی قادر به فرزندآوری نیستند و دوست ندارند کودکی را به فرزندخواندگی قبول کنند چون معتقد هستند همانند بچهی خودشان نبوده و همخون آنها نیست!
این باعث میشود تا به سمت نگهداری حیوان روی بیاورند و سرگرمی برای آنها ایجاد کند و در نبود همسر در خانه همبازی و هم صحبتی برای خانم خانه باشد. آنها معتقد هستند هزینه و وقت نگهداری حیوانات بسیار کمتر از بچه است در حالی که در واقعیت ماهانه چند میلیون هزینهی خورد و خوراک این حیوانات میشود.
گربهای به اسم «پنبه» خریدای کردهاند و این حیوان بعد از چند سال وابستگی بر اثر بیماری مرده است. گربهای که تنهاییهای آنها را پر کرده دیگر نیست و اکنون سرگذشت این زندگی با چشم و هم چشمی و لجبازی هر دو طرف به طلاق منجر شده و به دلیل نبود فرزند و نخواستن آن در صف طلاق منتظر هستند.
به پارک محلی یکی از مناطق مرفه نشین شهر تبریز میرویم، مملو است از حیوانات خانگی که اهالی منزل آنها را برای هواخوری شبانه به پارک آورده اند، صحنه ای به وجود آمده که دل هر انسان دغدغه مندی را به درد می آورد.
در این راستا به سراغ یک جامعه شناس رفتیم تا به ابعاد مختلف مسئله نگهداری حیوانات خانگی بپردازیم. موسی نیرومند در گفتوگو با ایسنا، با تشریح این مقوله، اظهار میکند: این پدیده چند دهه قبل در دنیا هم شناخته شده بود اما در جامعه کنونی بیشتر خود را نشان میدهد و رواج آن شتاب بیشتر به خود گرفته است.
نگهداری حیوانات خانگی به دلیل توانایی کم انسان در رابطه است
وی با اینکه این پدیده با توانایی انسان مرتبط است، میگوید: انسان موجودی است که توانایی آن در رابطه و مهارت خود را نشان میدهد و همیشه با دیگران در ارتباط است.
وی با اشاره به اینکه هر چقدر توانایی انسان کم باشد به همان اندازه به سمت حیوانات حرکت میکند، بیان کرد: هر چقدر توانایی انسان در مهارت ارتباطی بین فردی، خانوادگی، گروهی و اجتماعی کمرنگ شود، تنش افراد افزایش پیدا میکند و در چنین مواقع نیز انسان غیر قابل مهار میشود.
نیرومند با بیان اینکه روابط انسانی بسیار پیچیده است، ادامه میدهد: رابطه با حیوانات، انتظارات روابط انسانی را ندارد، در نتیجه با میل خود ارتباط با حیوانات را روز به روز عمیق تر و احساسی تر میکند.
وی میافزاید: هر اندازه قدرت جذب و برقراری ارتباط موثر کاهش یابد به همان اندازه انسان ضعیف شده و به سمت و سوی نگهداری حیوانات سوق پیدا میکند، در دنیای امروزی قدرت و توانایی را دانش، مهارت و یادگیری تلقی میکنند.
وی بیان میکند: برای برون رفت از هجمههای فرهنگی و اجتماعی باید خودمان را تقویت کنیم. اگر در تمام سطوح جامعه یادگیری و آموزش جاری باشد به کاهش رفتارهای ناهنجار و نامنظم جامعه منجر میشود.
راهکار: ارتقای مهارتهای ارتباطی
این جامعه شناس با اشاره به اینکه برای کنترل و پیشگیری این مقوله باید تمامی سطوح جامعه بدون توجه به جایگاه علمی نسبت به آموزش مهارتهای ارتباطی قدم بردارند، میافزاید: دستگاههای تربیتی از جمله والدین، آموزش و پرورش و معلمان باید همواره در حال آموزش و یادگیری باشند که این یک آموزش عمومی است.
وی میگوید: سیستم آموزشی قدرتمند، مراحل رشد انسانی را تکمیل میکند تا والدین بدانند کودکان در هر سنی چه نیازهایی داشته و ساختار شخصیتی آنها چگونه است.
وی میافزاید: با تعریف و پیاده سازی یک برنامهی آموزشی، نیازهای افراد در لایههای مختلف شناسایی میشود که نه تنها به حل این مشکل کمک شایانی میکند بلکه پدیدهی دیگری به مشکلات جامعه اضافه نمیشود.
نگهداری حیوانات خانگی، فرهنگی که از غرب نفوذ کرده است
یک روانشناس نیز در گفتوگو با ایسنا، اظهار میکند: نگهداری حیوانات از دیرباز در فرهنگ ما رواج داشته اما شکل نوین آن این است که حیوان به عنوان عضوی از خانواده محسوب میشود که از نشانههای مدرنیته بوده و از فرهنگ غربیها به فرهنگ ما نفوذ کرده است. نگهداری حیوان خانگی به مراتب مشکلات و هزینههای کمتری نسبت به بچه دارد.
وی ادامه میدهد: والدین در خانوادههای تک فرزند برای پر کردن تنهایی آن فرزند یا فراهم کردن همبازی به جای فرزند آوری به نگه داری حیوانات روی میآورند.
پر کردن تنهایی با حیوانات خانگی
وی با بیان اینکه تک فرزندی باعث کوچکتر شدن خانوادههای گسترده میشود، میگوید: برخی از والدین نیز برای پر کردن تنهایی خود نگهداری حیوان خانگی را به بچه ترجیح میدهند.
محمدیان با بیان اینکه حیوان خانگی درخواست، مسئولیت، لجبازی و هزینه یک بچه را ندارد، میافزاید: در بحث نگهداری حیوان خانگی، یک نگهدارنده هر موقع حوصله داشته باشد با آن حیوان بازی میکند و در غیر اینصورت آن را به قفس میگذارد ولی نگهداری بچه بار مسئولیتی بیشتری دارد.
این روانشناس بیان میکند: اکثر حیوانات خانگی، عمر کوتاهی دارند و نگهدارنده با آن وابستگی عاطفی برقرار میکند و وقتی حیوان از بین میرود، یک ضربه عاطفی به فرد وارد میشود که میتواند شبیه از دست دادن بچه هم باشد که متاسفانه حمایت اجتماعی لازم برای گذراندن این ضربه وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه هر چقدر حمایتهای اجتماعی و اقتصادی از فرزند آوری، نگهداری و رشد آن بیشتر باشد خانوادهها را به فرزندآوری ترغیب میکند، میگوید: اگر خیال یک والدین از آموزش، تربیت و آینده کودک راحت باشد به همان اندازه میل به فرزندآوری بیشتر خواهد شد.
وی یادآور میشود: جامعه باید این بچهها را فرزندان خود و سرمایههای آینده به حساب آورد و حمایت تمام و کمال از این بچه را تا حدودی بر عهده بگیرد؛ اگر چنین باشد فرزندآوری در بطن جامعه افزایش خواهد یافت.
وی تصریح میکند: در کنار این حمایتها، آموزش والدین و تغییر نگرش آنها نسبت به پدیدهی فرزندآوری و ساختار خانواده از طریق رسانههای جمعی میتواند بسترهای لازم برای حرکت جامعه به سمت فرزندآوری را فراهم کند.
انتهای پیام