جهان در سال ۲۱۰۰ چگونه خواهد بود؟

انقلاب در آموزش و جنگ در جهانِ سال ۲۱۰۰

انتظار می‌رود تا سال ۲۱۰۰ چهره جهان تغییرات عمده‌ای داشته باشد تا جایی که زندگی از بسیاری جهات غیرقابل تشخیص خواهد بود و این تغییرات شامل جوامع انسانی ساکن در فضا، فناوری‌های آموزش و بازی و جنگ‌ها می‌شود.

به گزارش ایسنا و به نقل از آی‌ای، به آخرین قسمت از سری گزارش‌های جهان در سال ۲۱۰۰ خوش آمدید. در دو بخش قبلی، بررسی کردیم که چگونه پیشرفت‌های عمده‌ای مانند فناوری نانو، مونتاژ نانو، زیست‌فناوری، دانش رایانک، پروازهای فضایی تجاری، و قطارهای مافوق صوت، انقلابی در نحوه کار، سفر، و زندگی ما به وجود خواهند آورد.

در سومین و آخرین قسمت، بررسی خواهیم کرد که چگونه این تحولات به عصر جدیدی در آموزش، ورزش، اوقات فراغت و جنگ منجر خواهد شد. علاوه بر این، دستاوردها در اکتشاف فضا و رشد در بخش فضای تجاری منجر به زندگی انسان در خارج از زمین در جوامع بزرگ خواهد شد.

برای مطالعه دو قسمت قبلی این گزارش به لینک‌های زیر مراجعه کنید:

قسمت اول: جهان در سال ۲۱۰۰ چگونه خواهد بود؟

قسمت دوم:چشم‌انداز ترسناک و در عین حال هیجان‌انگیز جهان در سال ۲۱۰۰

زندگی و کار در فضا نیز به طور چشمگیری بر زندگی مردم روی زمین تأثیر می‌گذارد و سیستم‌های پشتیبانی از حیات احیا کننده(RLSS) و مهندسی زیست محیطی برای بازسازی آب و هوا توسعه یافته برای فضا در زندگی روزمره روی زمین نیز کاربرد دارند. و البته، همه این پیشرفت‌ها خطوط بین شبیه‌سازی و واقعیت، رباتیک و انسان، هوش مصنوعی و حقیقی را محو می‌کند. یک چیز واضح است: زندگی هرگز دوباره مثل قبل نخواهد شد.

مهاجرت به فضا

انتظار می‌رود تا پایان این قرن، پیشرفت‌های عمده‌ای در مدار پایین زمین(LEO) و فراتر از آن انجام شود. همانطور که در بخش قبلی اشاره شد، بشریت می‌تواند انتظار داشته باشد که مدار پایین زمین تا اواسط قرن تبدیل به یک مکان بسیار شلوغ شود. در آن نقطه از زمان، خطوط فضایی احتمالا توسط فضاپیماهای چندبار مصرف، ایستگاه‌های فضایی تجاری و بسیاری از ماهواره‌ها پر خواهد شد!

تا سال ۲۱۰۰، مدار پایین زمین احتمالا از یک محیط تجاری به یک محیط پرجمعیت تبدیل خواهد شد. ایجاد یک آسانسور فضایی با استفاده از روبان‌های گرافن در اواخر دهه ۲۰۳۰ به تحقق این امر کمک زیادی خواهد کرد.

اطمیمنان می‌رود که تا سال ۲۰۵۰، این ساختار در حال توسعه باشد و تا سال ۲۱۰۰، بیش از یک مورد از آن وجود خواهد داشت.

در حقیقت، سه آسانسور فضایی تا پایان قرن می‌توانند وجود داشته باشند که در فاصله مساوی از یکدیگر در امتداد خط استوا قرار می‌گیرند. آن‌ها می‌توانند آسانسورهایی واقع در شمال برزیل برای خدمت به قاره آمریکا، کامپالا، اوگاندا برای خدمت به قاره‌های آفریقا و اوراسیا و جزیره بورنئو برای خدمت به شرق آسیا و اقیانوس آرام باشند. از طرف دیگر، آن‌ها می‌توانند در دریا در جزایر سانتا کروز(اقیانوس آرام)، سائوتومه و پرنسیپ(اقیانوس اطلس)، و مالدیو(اقیانوس هند) ساخته شوند.

نام‌های احتمالی برای این آسانسورها عبارتند از نردبان، کابل، رشته، و نخ یا هر چیزی که کشورهای میزبان تصمیم بگیرند. وجود این آسانسورها به معنای استفاده محدود از هواپیماها و موشک‌ها خواهد بود. در حالی که احتمالا همچنان برای پرتاب محموله‌های کوچک یا مشتریان خصوصی از فضاپیماها استفاده خواهد شد اما گروه‌های بزرگی از افراد و محموله‌های سنگین با آسانسور به مدار زمین و فراتر از آن سفر می‌کنند.

در نتیجه، زیستگاه‌های مداری پایین زمین(LEOH) می‌توانند تا سال ۲۱۰۰ بسیار متداول شوند و «جمعیت مداری» را به میلیون‌ها نفر برسانند. این زیستگاه‌ها شامل ایستگاه‌های چرخان، استوانه اونیل یا هر دو خواهند بود که می‌چرخند تا گرانش مصنوعی فراهم کنند، زیست‌بوم‌های کارآمد دارند که به عنوان سیستم‌های پشتیبانی حیات احیا کننده(RLSS) عمل می‌کنند و گردشگران، مراکز تحقیقاتی، کارگران و سایر ساکنین را در خود جای می‌دهند.

این زیستگاه‌ها به سیستم‌های حمل و نقل منظم نیاز دارند، که می‌توانند شامل فضاپیماهای کوچک با پیشران‌های یونی باشند که توسط راکتورهای هسته‌ای کوچک کار می‌کنند. این بدان معناست که خطوط فضایی باید عاری از هرگونه «زباله فضایی» باشند که این نیز احتمالا به ناوگانی از «سطل‌گیرهای زباله» رباتیک خودکار نیاز دارد تا آن را به طور منظم از مدار حذف کنند.

از آنجایی که کار حذف زباله‌های فضایی احتمالا در مرحله قبلی «تجاری سازی» کامل شده است، در این مرحله به خوبی اجرا خواهد شد.

به طور مشابه، ایستگاه‌هایی که در مدار بین زمین و ماه قرار دارند، به ربات‌های خودمختار برای رسیدگی به همه چیز از ساخت و استخراج از سیارک‌ها گرفته تا خدمات سوخت‌گیری و نوسازی فضاپیماها متکی خواهند بود.

صحبت از ربات‌های خودکار شد، چندین ایستگاه اضطراری تا سال ۲۱۰۰ در فضای بین ماه و زمین قرار خواهند گرفت. این ایستگاه‌ها و ربات‌های آن‌ها یک هدف خواهند داشت: پرتاب ضربه‌گیرهای جنبشی که گلوله‌هایی با فناوری پیشرفته با سیستم‌های هدایت برای برخورد به سیارک‌های نزدیک زمین(NEA) یا اجرام بین ستاره‌ای(ISO) که زمین و ماه را تهدید می‌کنند، هستند.

یک احتمال مهم دیگر نیز وجود دارد. تا سال ۲۱۰۰، بر اساس برنامه‌های فعلی و سرعت پیشرفت ما، بشریت سکونتگاه‌های دائمی در ماه و مریخ ایجاد خواهد کرد. پس از اینکه ایالات متحده، اتحادیه اروپا، چین، روسیه و هند زیستگاه‌های طولانی مدت در اطراف قطب جنوبی ماه با امکانات اضافی در مدار ساختند، سفرهای منظم به ماه امکان‌پذیر خواهد شد.

تا سال ۲۰۵۰، صنعت گردشگری تجاری ظهور خواهد کرد و به دنبال آن مسکن دائمی در فضا ایجاد خواهد شد.

این امر با ظهور اقتصادهای محلی، پذیرش ارزهای دیجیتال محلی و ایجاد یک اینترنت بین سیاره‌ای همراه خواهد بود.

آموزش خودخوان

با توجه به رشد نمایی در فناوری ارتباطات، رسانه‌های دیجیتال، اینترنت اشیاء(IoT) و دستگاه‌های کاشته شده، آموزش از راه دور و خودگردان احتمالا رایج خواهد شد.

در حالی که مردم همچنان می‌توانند «به مدرسه بروند»، مدارس فیزیکی احتمالا تا سال ۲۱۰۰ از بین خواهند رفت، همانطور که معلمان از نظر فیزیکی حضور نخواهند داشت.

به جای مدارس حضوری، مردم پا به فضای اینترنت می‌گذارند و به کلاس‌های درس مجازی می‌پیوندند. این مدارس مجازی احتمالا برای کودکان و نوجوانان اجباری خواهد بود و برنامه‌های درسی همچنان مشمول استانداردسازی خواهند بود. آموزش توسط هوش مصنوعی پیشرفته‌ای که می‌تواند یادگیری دانش آموزان را هدایت کند، منابع مختلف را به آن‌ها توصیه کند، سوالات و چالش‌ها را مطرح کند و «سفرهای میدانی» مجازی را سازماندهی کند، دنبال خواهد شد.

هوش مصنوعی همچنین نقش مهمی در تشخیص و ارزیابی پیشرفت دانش‌آموزان خواهد داشت.

در حالی که فناوری ویرایش و تقویت ژن احتمالا مشکلات عصبی مانند اختلال طیف اوتیسم(ASD)، نارساخوانی و ناتوانی‌های یادگیری(LD) را از بین برده است، فعالیت‌های دانش‌آموزان همچنان می‌تواند درکی را در مورد مشکلات احتمالی که آنها تجربه می‌کنند یا ممکن است تجربه کنند فراهم کند. همین داده‌ها همچنین می‌توانند برای مشاوره شغلی و شناسایی زمینه‌هایی که دانش‌آموز در آن برتری خواهند داشت، استفاده شود.

این فرآیند برای جوانان و کسانی که در آینده به دنبال آموزش هستند، بازتر و داوطلبانه‌تر خواهد بود. در واقع، برای هر کسی که افزونه‌های مناسبی دارد آموزش ممکن است به معنای دانلود کردن اطلاعات به‌طور مستقیم در مغزش باشد. این کار را می‌توان از طریق ایمپلنت‌های عصبی که قادر به رمزگذاری داده‌ها به شکل سیناپسی در لوب‌های تمپورال که مسئول یادگیری و حافظه است، انجام داد.

از آنجایی که تحصیل در مدرسه دیگر توسط محیط‌های فیزیکی محدود نخواهد شد، مجموعه گسترده‌ای از کلاس‌ها و موضوعات در دسترس خواهد بود. اگرچه کودکان همچنان ملزم به یادگیری اصول اولیه از جمله خواندن، نوشتن، حساب، کدنویسی و مهندسی محیط مجازی  هستند، دانش‌آموزان بزرگ‌تر به مجموعه‌ای از اطلاعات و دانش تقریبا نامحدود دسترسی خواهند داشت.

هوش مصنوعی زبان‌ها نیز همچنین هرگونه موانع ارتباطی را از بین می‌برد و امکان آموزش دیدن به زبان انتخابی و در عین حال امکان تحصیل به زبان‌های دیگر را نیز فراهم می‌کند.

با توجه به وضعیت بین‌المللی مورد انتظار تا سال ۲۱۰۰، زمانی که همه قاره‌ها به برابری اقتصادی دست یابند، دانش‌آموزان تحصیل‌کرده ممکن است به زبان‌های مختلف انگلیسی، عربی، چینی ماندارین، هندی، سواحلی، اسپانیایی و زبان‌های اصلی مشابه مسلط باشند.

همچنین پیش‌بینی می‌شود که آموزش تا پایان قرن بسیار فراگیرتر شود.

بر اساس آمار مرکز جمعیت شناسی ویتگنشتاین و سرمایه انسانی جهانی، شکاف بین کشورهای ثروتمند و فقیر تا سال ۲۱۰۰ به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. در سال ۲۰۲۰، ۱.۶۲ میلیارد نفر در سراسر جهان معادل ۲۱ درصد مدرک دیپلم داشته‌اند و ۹۳۲.۲۸ میلیون نفر معادل ۱۲ درصد دارای تحصیلات دانشگاهی بوده‌اند، در حالی که حدود ۷۳۰ میلیون نفر یعنی ۱۰ درصد هیچگونه تحصیلات رسمی نداشتند.

بر اساس پیش‌بینی‌ها، این مطالعه تخمین می‌زند که تا سال ۲۱۰۰، حدود ۳.۱۱ میلیارد نفر در سراسر جهان معادل ۳۳ درصد دیپلم داشته باشند، ۳.۵۳ میلیارد نفر معادل ۳۸ درصد تحصیلات دانشگاهی و تنها ۸۱ میلیون نفر در سراسر جهان یعنی کمتر از یک درصد هیچ تحصیلاتی نداشته باشند.

نتیجه مثبت همه اینها حس جدیدی از جهانی‌گرایی در آموزش خواهد بود.

دانش آموزان به جای اینکه صرفا در مورد کشور خود و فرهنگ و تاریخ آن بیاموزند، در معرض طیف متنوعی از اطلاعات قرار می‌گیرند که به آنها کمک می‌کند تا برای زندگی در دنیایی که به طور فزاینده‌ای متصل است، آماده شوند.

آیا ما همچنان به جنگ خواهیم رفت؟

در سال ۱۸۹۸، ایوان بلوخ(Ivan Bloch)، سرمایه‌دار راه‌آهن و تحلیلگر نظامی لهستانی-آلمانی، مطالعه‌ای شش جلدی با عنوان جنگ آینده و پیامدهای اقتصادی آن منتشر کرد که به زبان انگلیسی با عنوان «آیا جنگ اکنون غیرممکن است؟» منتشر شد. در این مطالعه بلوخ پیش‌بینی کرد که تولید صنعتی و فناوری‌هایی مانند پودر بدون دود، تفنگ‌های ژورنالی، مسلسل‌ها و توپخانه‌های سریع‌السیر، تسلط بر میدان جنگ را غیرممکن می‌سازد.

بینش بلوخ به طور دقیق جنگ جهانی اول را پیش‌بینی کرد، جایی که جنگ خندق، بن‌بست و فرسایش جوامع را به آستانه فروپاشی رساند و انقلاب‌ها را به راه انداخت. با این حال، فرد دیگری وجود داشت که قبل از جنگ پیش بینی‌های دقیقی انجام داد. اچ. جی. ولز(H.G. Wells)، نویسنده مشهور بریتانیایی، در رمان سال ۱۹۱۳ خود با نام The World Set Free، پیش‌بینی کرد که در آینده شاهد ساخت سلاح‌های قدرتمندتری در جنگ خواهیم بود که هر بن بستی را می‌شکند و منجر به نابودی کامل جوامع می‌شود و آن چیزی نبود جز بمب هسته‌ای!

اگر می‌توان از این موضوع درس گرفت، این است که توسعه فناوری می‌تواند منجر به تنگناها شود، اما می‌توان از آنها برای شکستن آنها نیز استفاده کرد. بازی بی‌انتها بین شمشیر و سپر به احتمال زیاد به این زودی‌ها پایان نخواهد یافت. و بین تقویت، فناوری نانو، جاودانگی بالینی و مهاجرت انسان‌ها به فضا، پتانسیل بسیار زیادی برای سلاح های جدید و صحنه‌های جدید جنگ وجود دارد.

با این حال، جنگ تا سال ۲۱۰۰ احتمالا با استانداردهای امروزی کاملا متفاوت خواهد بود.

احتمالا تانک‌ها تا اواسط قرن بیشتر باقی نمانند و خودروهای زرهی احتمالا کاملا خودکار خواهند شد. ربات‌ها، پهپادها و سیستم‌های تسلیحاتی خودران احتمالا اکثر نبردها را انجام می‌دهند، و سلاح‌های گرم معمولی با تفنگ‌های گاوس و سلاح‌هایی با انرژی هدایت‌شده معروف به لیزر جایگزین شوند.

خود سربازان، اگرچه شاید هنوز هم انسان باشند اما از طریق واقعیت افزوده و فناوری نانو تا حدی تقویت و «فرانسان» خواهند شد.

سربازان با لباس‌هایی ساخته شده از ابرمواد نانو محافظت می‌شوند که آنها را در برابر انفجار، ضربه‌های بالستیک، ترکش و سایر اشکال حمله فیزیکی بسیار مقاوم می‌کند.

این لباس‌ها همچنین ممکن است دارای محافظ اضافی باشند که توسط نانوذرات و «Teslaphoresis» اعمال آن ممکن می‌شود. در این فرآیند، یک سیم پیچ تسلا یک میدان الکترومغناطیسی تولید می‌کند که می‌تواند برای دستکاری ماده، مورد استفاده قرار گیرد. هنگامی که این میدان بر روی زره یک سرباز اعمال می‌شود، نانوذرات گرافن یا سایر ابرمواد سازماندهی می‌شوند تا یک پوشش محافظ برای جلوگیری ورود اشیاء تشکیل دهند.

مطمئنا از سلاح‌های لیزری و پلاسما دستی برای مقابله با این لباس‌ها که گلوله‌ها را بی‌خطر کرده‌اند، استفاده می‌شود.

در پاسخ، مهندسان می‌توانند برای محافظت در برابر حملات انرژی متمرکز به «میدان‌های نیرو» روی آورند. بر اساس تحقیقات گروهی از دانشجویان دانشگاه لستر، می‌توان با استفاده از ذرات یونیزه شده یا پلاسما سپرهایی برای محافظت از خود در برابر تشعشعات الکترومغناطیسی ایجاد کرد.

در این شرایط، سربازان ممکن است ترجیح دهند سلاح‌های پرتابه‌ای و پرتوهای خود را کنار بگذارند و از نزدیک و تن به تن وارد جنگ شوند.

با استفاده از فناوری مشابهی که محافظت فراهم می‌کند، سربازان می‌توانند به لباس‌های خود دستور دهند تا سلاح‌هایی از نانوذرات تولید کنند و با توجه به تمام تجهیزات پیشرفته، پالس الکترومغناطیسی(EMP) مطمئنا مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

در مورد صحنه‌های جدید جنگ باید گفت که مهاجرت انسان‌ها به فضا می‌تواند به این معنا باشد که جنگ‌های آینده در فضا، روی ماه، سیارک‌ها و سیارات دیگر انجام خواهد شد.

اکثر نبردها احتمالا توسط ربات‌های خودمختار اداره می‌شود، اما می‌تواند شامل سربازان فراانسانی نیز باشد. این بدان معنی است که سربازان آینده باید برای مقابله با ریزگرانش و گرانش کم به عنوان بخشی از عملیات رزمی آموزش ببینند.

همچنین احتمالا به این معنی است که فضاپیماهای نظامی برای استقرار آن‌ها و کمک‌های رباتیک‌شان و همچنین جنگنده‌هایی که قادر به عملیات در خلاء فضا و جو زمین هستند، مورد نیاز خواهند بود.

در حال حاضر، برنامه ریزان نظامی در حال آماده شدن برای روزی هستند که جنگنده‌های نسل ششم به هوا برسند. جنگنده‌هایی که قادر به انجام عملیات با سرعت مافوق صوت و در جو فوقانی هستند.

تا سال ۲۱۰۰، این جنگنده‌ها با چندین نسل بعدی خود جایگزین خواهند شد و توانایی‌های خود را گسترش می‌دهند.

بر اساس پیشرفت‌ها در زمینه‌های دیگر، احتمال می‌رود که این جنگنده‌ها با سلاح‌های انرژی هدایت‌شده، موشک‌ها و هوش مصنوعی پیشرفته و رابط ذهن و رایانه و بدنه‌های خود تنظیم شونده ادغام شوند. این موارد به آنها اجازه می‌دهد تا برای عملیات از محیط جوی به خلاء فضا بروند و روی فضاپیماها فرود بیایند یا پهلو بگیرند. عصر جنگنده‌های هوافضا پیش روی ما قرار دارد.

نکته مهمی که باید به آن اشاره شود این است که این پیش‌بینی‌ها و پیش‌بینی‌های مشابه به هیچ‌وجه، تضمین شده نیستند.

در واقع اگر میزان موفقیت‌های گذشته را در نظر بگیریم، هر تلاشی برای پیش‌بینی آینده احتمالا شکست خواهد خورد. با این حال، پیش‌بینی‌ها به دلیل آنچه که امروز به ما می‌گویند هنوز مهم هستند.

ویلیام گیبسون، نویسنده اهل کانادا-ایالات متحده آمریکا می‌گوید: هر آینده خیالی که تاکنون نوشته شده است مربوط به زمانی است که در آن نوشته شده است. مردم در مورد احتمال وقوع داستان‌های علمی تخیلی صحبت می‌کنند، اما این یک محصول جانبی است. آنچه مهم است اکنون است.

پیش‌بینی اینکه زندگی در ۲۵، ۵۰ یا ۱۰۰ سال آینده چگونه خواهد بود، به وضعیت تمدن امروزی ما و امیدهایمان برای آینده بستگی دارد. وقتی صحبت از برخی از پیش بینی‌های واقعی‌تر برای آینده می‌شود، مطمئنا امید کلمه مناسبی است. تا اواسط قرن، انتظار می‌رود بسیاری از تحولات ناخوشایند و ترسناک رخ دهد.

این‌ موارد عبارتند از انقراض دسته جمعی، افزایش جزر و مد، خشکسالی، قحطی، آتش سوزی، بیماری، و مهاجرت‌های ناشی از تغییرات آب و هوایی انسانی و به طور خلاصه، آفت، قحطی و مرگ!

اما اگر از همه اینها جان سالم به در ببریم، تا سال ۲۱۰۰ پیش بینی‌ها مثبت‌تر به نظر می‌رسند. نه تنها جمعیت جهان شروع به رسیدن به تعادل می‌کند و به آرامی کاهش خواهد یافت، انتظار می‌رود که انقراض‌های دسته جمعی به پایان برسد و روند بازسازی آب و هوا آغاز شود.

همانطور که تاریخ نشان داده است، هیچ تغییری هرگز خوب یا بد مطلق نیست بلکه همیشه مخلوطی از هر دو یا مبهم است.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱۸ مهر ۱۴۰۲ / ۰۱:۴۶
  • دسته‌بندی: فناوری
  • کد خبر: 1402071711442
  • خبرنگار : 71654