جشنواره فیلم کودک و نوجوان؛

نشست پرسش و پاسخ دو فیلم «یک تکه ابر» و «سیارک» در روز نخست جشنواره

نشست پرسش و پاسخ فیلم‌های «یک تکه ابر» به کارگردانی علی قوی‌تن و «سیارک» به‌ کارگردانی مهدی حسینی‌وند، در اولین روز اکران فیلم‌های سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان برگزار شد.

به گزارش ایسنا و به نقل از ستاد اطلاع‌رسانی سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، در نشست رسانه‌ای فیلم «یک تکه ابر» به کارگردانی علی قوی‌تن که ظهر امروز شنبه (۱۵ مهرماه) و با حضور عوامل اثر علی قوی‌تن، هدا مقدم‌منش، امیر مهدی حسن‌پور با اجرای سحر قناعتی در سالن حافظ پردیس سینمایی ساحل اصفهان برگزار شد، سحر قناعتی مجری جلسه از علی قوی‌تن خواست تا به مسیر ساخت فیلم «یک تکه ابر» بپردازد.

کارگردان «یک تکه ابر» گفت: در ابتدای جلسه می‌خواهم بگویم که دوره و زمانه تغییر کرده است. این فیلم و شخصیت کودک‌ حاضر در آن از همین قشر امروزی است. ما تلاش زیادی کردیم تا کاراکتر روستایی، سوخته یا به‌اصطلاح خاک خورده را پیدا کنیم. از این موضوع که بگذریم باید به ماهیت فیلم «یک تکه ابر» اشاره کنم. این فیلم ماحصل تجربه چهل ساله من از سینما است. من فیلم‌های هنری ساخته‌ام. فیلم‌های تجاری با ستاره‌های سینما از جمله شهاب حسینی ساخته‌ام. حال تمام این تجربه‌ها در این اثر جمع شده‌اند و من در آستانه شصت سالگی‌ام.

هدا مقدم‌منش نیز درباره شخصیت و نقش مهری در فیلم «یک تکه ابر» گفت: خانواده تمام آن چیزی است که شخصیت مهری به آن اهمیت می‌دهد. یکی دیگر از اهمیت‌هایی که شخصیت مهری در این فیلم داشت، نقطه اتصال او با نوعی از مادرانگی بود. تمام زن‌ها حتی اگر مادر هم نباشند، این حس مادرنگی را با خود حمل می‌کنند.

امیر مهدی حسن‌پور نیز در این نشست به نقش خود اشاره کرد و گفت: از راهنمایی‌های آقای قوی‌تن کمک گرفتم و البته دوست دارم باز هم به گرفتن نقش و بازی کردن در فیلم‌ها ادامه دهم.‌

علی قوی‌تن درباره ریتم فیلم گفت: قصد داشتیم در مسیر آزمون و خطا باشیم. ریتم فیلم در این اثر می‌تواند به مخاطب فرصت تجربه کردن را نیز برای مخاطب فراهم کند. موقعیت‌های آرام و آهسته در این فیلم از تجربه‌های کودکی من و تماشای آثار کیارستمی نیز می‌آید. اساسا کودکی من در شکل‌گیری این فیلم تاثیر زیادی داشته است.

او درباره مخاطب فیلم‌های خود ادامه داد: خیلی ساده بخواهم بگویم، مخاطب فیلم «یک تکه ابر» خانواده‌ها هستند. البته این فیلم شاید برای همه نباشد. شبیه به یک فیلم سرگرم‌کننده نیست. «یک تکه ابر» فیلم آرامی است که به مخاطبانش آرامش می‌دهد. این فیلم یک اثر هنری است و در بخش هنر و تجربه قرار می‌گیرد.

کارگردان فیلم «یک تکه ابر» به انتخاب موسیقی در فیلم خود اشاره و بیان کرد: موسیقی این اثر به جشنواره‌ فیلم کودک و نوجوان نرسید. ما برای «یک تکه ابر» یک موسیقی فولکلور برآمده از منطقه جغرافیایی فیلم در نظر گرفته بودیم. این موسیقی قرار بود تا با واریاسیون‌های موسیقایی دیگر اثر ترکیب شده و یکی پس از دیگری با دیزالو به هم متصل شوند.

قوی‌تن به دیگر ماجراهای قابل توجه در پشت صحنه فیلم «یک تکه ابر» اشاره کرده و گفت: زحماتی که خانم مقدم‌منش برای این اثر کشیده‌اند، ستودنی است.‌ ایشان مدت‌ زیادی در میان زنبورها آمد و شد داشتند تا بتوانند از پس این نقش بر بیایند. اتفاقی که امروزه در سینمای ایران نادر است. همه چیز بر پایه قراردادها تعریف می‌شود نه عشق به سینما.

او در پایان تصریح کرد: فیلم‌های من مثل کلاس آموزش نیست. ماجراهایی را در دل زندگی دیگران پیدا می‌کنم و در مرحله بعدی از بطن آن ماجراها ظرافت‌هایی تعلیمی و تربیتی استخراج می‌کنم‌.

ظهر امروز (شنبه ۱۵ مهرماه) همچنین نشست پرسش و پاسخ «سیارک» به‌کارگردانی مهدی حسینی‌وند نیز در جشنواره سی و پنجم با حضور مهدی حسینی‌وند کارگردان، سحر قناعتی مجری و تعدادی از خبرنگاران کودک و نوجوان در سالن حافظ پردیس سینمایی ساحل برگزار شد.

در ابتدای این نشست، سحر قناعتی، پرسشی در رابطه با چگونگی شکل‌گیری ایده فیلم «سیارک» مطرح کرد و مهدی حسینی‌وند در پاسخ گفت: در سفری به همراه یک گروه مستند ساز به کرمان رفتم و در آنجا با کودکی به نام ابراهیم آشنا شدم که در یک اقامتگاه بوم‌گردی کار می‌کرد. شخصیت او آنقدر برایم جالب بود که در بازگشت به تهران، بر مبنای کاراکتر او داستانی را نوشتم. البته بخش‌هایی از قصه برآمده از تخیل بوده اما بخش اصلی داستان برمبنای حقیقت است.

حسینی‌وند در خصوص انتخاب بازیگران این فیلم نیز گفت: به غیر از غزل شاکری و هادی کاظمی، باقی بازیگران فیلم از اهالی روستایی در شهر کرمان هستند و همین موضوع تجربه جذاب و در عین حال سختی برای من بود. در تمام مدت فیلمبرداری در اقامتگاه بوم گردی بم ساکن بودیم و با بچه‌های بازیگر زندگی کردیم و همین باعث شد تا در مقابل دوربین تا حد زیادی راحت باشند. ابراهیم حدود یک ماه ورزش رزمی انجام داد تا بدن او به وضعیت مناسبی برای ایفای نقش برسد.

در ادامه نشست، سحر قناعتی گفت: با دیدن این فیلم به یاد کتاب «شازده کوچولو» نوشته اگزوپری افتاده است و از حسینی‌وند خواست درباره شباهت‌های این قصه با فیلم توضیح دهند.

حسینی‌وند پاسخ داد: زمانی که آن منطقه را دیدم و با داستان مواجه شدم، ناخودآگاه به یاد «شازده کوچولو» افتادم. در آن رمان، نویسنده وارد دنیای شازده کوچولو می‌شود اما در فیلم این شخصیت است که وارد جهان فکری من شد.

این تدوینگر با سابقه سینمای ایران درباره پرسش یکی از خبرنگاران کودک درباره دلیل انتخاب نام «سیارک» برای این فیلم گفت نیز گفت: زمانی که قصه را نوشتم و در آن ارجاع به شازده کوچولو وجود داشت، احساس کردم این نام برای فیلم مناسب است. حتی به دنبال کدگذاری هم بودم که به نام اثر عدد ۰۳۴ را که پیش شماره آن منطقه است، اضافه کنم اما در نهایت از این تصمیم منصرف شدم.

در ادامه نیز یکی از خبرنگاران نوجوان پرسشی را درباره چالش‌های پیش روی فیلم‌ساز در سینمای کودک مطرح کرد و کارگردان فیلم «سیارک» پاسخ داد: در این جنس از سینما چالش‌های زیادی وجود دارد، مثلاً بچه‌ها پس از چند برداشت خسته می‌شوند. من اصرار دارم در میزانسن کار کنم. همین امر تعداد برداشت‌ها را بالا می‌برد و کار پیچیده می‌شود.

حسینی‌وند در پاسخ به پرسشی درباره حال و هوای کار با بچه‌های روستایی نیز گفت: در شهر بچه‌ها از بسیاری کارها پرهیز داده می‌شوند اما در مناطق روستایی اینگونه نیست و کودکان بسیار راحت با هر کسی ارتباط برقرار می‌کنند. این نکته‌ای است که بسیار ذهن من را به خود مشغول کرد

او در خصوص هدف خود از ساخت این فیلم نیز گفت: در سفر قبل از فیلم‌برداری، نکته‌ای که بیش از هر چیز به چشم می‌آمد، فقر حاکم بر زندگی خانواده‌های آن خطه بود، اما با این وجود بچه‌ها بسیار شاد زندگی می‌کردند. از ابتدا قصد داشتم درباره چنین مسائلی قضاوت نکنم و هدفم نشان دادن لذتی بود که این افراد از زندگی خود می‌بردند. می‌خواستم به لحاظ بصری با فیلمی زیبا رو به رو باشیم. به همین دلیل روی رنگ‌ها و چیدمان صحنه بسیار وقت گذاشتیم و کار کردیم.

در ادامه نیز یکی از خبرنگاران کودک بیان کرد: با وجودی که بچه‌های روستایی با وجود زندگی فقیرانه شاد هستند اما در شهرهای بزرگ توقعات زیادی وجود دارد. فیلم «سبارک» چقدر می‌تواند روی کودکان شهری تاثر گذاشته و آیا اصلا قصد انتقال چنین مفهومی را داشتید؟

حسینی‌وند در پاسخ گفت: شیوه من در ساخت فیلم اینگونه است که زمانی ایده‌ای من را به خود جذب می‌کند، به سمت ساخت آن پیش می‌روم و می‌خواهم مخاطب نیز چنین احساسی را تجربه کند. ایرج شهزادی صدابردار این فیلم بعد از تماشای «سیارک» به من گفت که تا به حال به این منطقه نرفته‌ام اما با این فیلم شیوه زیست آن‌ها را تجربه کردم.

سحر قناعتی مجری این نشست نیز اشاره کرد: چند اتفاق خوب در این فیلم وجود دارد، مانند به تصویر کشیدن روستایی که چندان شناخته شده نیست و همچنین بازنمایی فرهنگ، گویش و آداب و رسوم و صمیمیت میان افراد آن منطقه و نیز گریز از مرکز و ساخته شدن فیلمی در خارج تهران.

حسینی‌وند در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: زمانی که با هادی کاظمی تماس گرفتم او گفت بسیار پرمشغله است اما آمد و زمانی که کار را دید، از نتیجه کار و خاطرات آن خوشحال بود. آریا عظیمی‌نژاد نیز فرزند خود را در یکی از اکران‌ها با خود آورد تا او گونه دیگری از زیست را بتواند تجربه کند.

کارگردان فیلم «سیارک» ادامه داد: من سال‌ها به عنوان تدوینگر در حوزه سینمای کودک و نوجوان حاضر بودم و تجربه زیادی دارم و با محیط این آثار کاملا آشنا هستم. اگر شخصیت ابراهیم وجود نداشت، قصه شکل نمی‌گرفت. علاقه دارم باز هم در سینمای کودک و نوجوان به فعالیت خود ادامه دهم. امیدوارم فیلم «سیارک» تلنگری باشد که برای همه کودکان ایران شرایط یکسانی برای زندگی ایجاد شود.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۱۵ مهر ۱۴۰۲ / ۱۸:۴۹
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1402071510024
  • خبرنگار :