اهداف و پیامدهای تحرکات آمریکا در مرزهای سوریه-عراق چیست؟

از آنجا که روشن است شرایط منطقه مرزی عراق و سوریه به دلیل حضور بازیگران قدرتمند متعدد در آنجا، پیچیده است، مساله تغییر ماهیت وضعیت موجود به ویژه در سطح کنترل میدانی هرگز آسان نخواهد بود.

به گزارش ایسنا، به نقل از سایت شبکه خبری المیادین، با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان و ناظران هنوز بر این باور هستند که حضور آمریکا در منطقه در واقع حضوری نمادین تنها با هدف حفظ منافع آمریکا است و با وجود اینکه برخی دیگر باور دارند که تعداد سربازان آمریکایی که دائما در منطقه حضور دارند، هیچ فرصتی را برای این کشور جهت انجام فعالیت‌های نظامی گسترده فراهم نکرده و تنها یک حضور موقت و اضطراری بوده و تصمیم‌گیرندگان در آمریکا تمایلی ندارند این حضور بلندمدت و دائمی شود، به نظر می‌رسد حقیقت امر کاملا بر خلاف این است، چراکه تمایل آمریکا به ماندن در منطقه حتی شده با حداقل تعداد سربازان، کاملا آشکار است؛ به ویژه به دلیل حضور همپیمانان منطقه‌ای و داخلی که می‌توانند همان نقش نیروهای آمریکایی را ایفا کنند.  

بسیاری از اظهارات مقامات آمریکایی در هفته‌های گذشته موید این تمایل است، آخرین آنها اظهارات ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در سفرش به اردن در تاریخ یکم سپتامبر جاری بود که گفت، «منطقه خاورمیانه برای آمریکا بسیار اهمیت دارد و هرگز نمی‌توان تصور کرد که آمریکا آن را رها کند».

علاوه بر این، به نظر می‌رسد آمریکا تنها به ماندن در منطقه اکتفا نخواهد کرد، بلکه در راستای ایجاد تحولات استراتژیکی در سطح منطقه حرکت می‌کند و این از توسعه روابطش با گروه‌ها و اقوام مختلف به ویژه در مناطق ملتهبی چون شرق و شمال شرق سوریه، غرب عراق، سودان و دیگر کشورهای منطقه نیز آشکار است. به نظر می‌رسد تمامی اینها در راستای خدمت به پروژه‌های تجزیه‌طلبانه است که واشنگتن با کمک رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که بخش زیادی از پروژه‌ها را تحت عناوین مختلف تامین مالی می‌کنند، در حال کار روی آنها است و این کمک‌ها در همین راستا هستند.

در کنار اظهارات و موضعگیری‌های اعلام شده، می‌توانیم به وجود برخی اقدامات میدانی اشاره کنیم که حاکی از این هستند که به ویژه در منطقه مرزی عراق و سوریه تحولی در راه است. در این منطقه که به عنوان شاهرگ اصلی زمینی کشورهای نزدیک و دورش، برای بسیاری از طرف‌های منطقه‌ای اهمیت بالایی دارد، به نظر می‌رسد که شرایط به شکل منحصر به فردی پیچیده است چراکه بازیگرانی که تلاش می‌کنند در آن سرمایه‌گذاری کنند، در کنار فرصت‌طلب‌ها و ذی‌نفعان گروهی و منطقه‌ای که سعی دارند روی تمامی بندها بازی کنند و امیدوارند با کمترین تلاش ممکن، به اهداف و خواسته‌های خود برسند، بسیار هستند.

نکته قابل توجه در چند ماه گذشته میزان تحرکات آمریکا در نزدیکی نوار مرزی سوریه و عراق به ویژه در منطقه مرزی واقع در مثلث التنف در جنوب شرق سوریه است، در آنجا تا مرزهای حسکه که منطقه تحت کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) است، شاهد پررنگ‌ترین حضور آمریکا هستیم.

در این منطقه بزرگ که بیش از ۲۵۰ کیلومتر طول دارد، و در یک طرف آن گذرگاه القائم عراق قرار داشته و در مقابل آن در خاک سوریه گذرگاه البوکمال واقع است، به نظر می‌رسد با توجه به تحرکات مشکوک آمریکا که شکل‌های مختلفی گرفته و واشنگتن از طریق آنها از طیف گسترده‌ای از گزینه‌های تاکتیکی میدانی و سیاسی استفاده می‌کند، شرایط برای تحولات شگرفی آماده است.  

تحرکات مشکوک

طبق اظهارات بسیاری از منابع عراقی و سوری و نیز برخی منابع وابسته به کشورهای منطقه، نظامیان آمریکایی که در مناطق مختلف سوریه و عراق مستقر هستند، تحرکات میدانی غیرعادی را آغاز کردند، به این شکل که کاروان‌های نظامی بزرگی را از پایگاه عین الاسد در صحرای الانبار عراق به سمت پایگاه التنف واقع در مثلث مرزی سوریه-عراق-اردن فرستادند که شامل بزرگترین گروه از نیروهای آمریکای در خاک سوریه بوده و گروه‌های مسلح متعددی در داخل یا نزدیک آن حضور داشته و تحت امر نیروهای آمریکایی حاضر در سوریه هستند.

روشن است که ورود این کاروان‌ها آنگونه که برخی اوقات رخ می‌دهد، با انگیزه جایگزینی نیروهای موجود به نیروهای دیگری نبوده چراکه خروج نیروهای مستقر در پایگاه از آنجا به سمت خاک عراق مشاهده نشد و حرکت نیروها تنها در یک جهت بود و آن هم به سمت خاک سوریه.

علاوه بر این، نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه‌های نظامی موجود در حومه دیرالزور و حسکه شروع به راه‌اندازی آتش‌بارهای توپخانه‌ای دوربرد مدل هیمارس کردند که برد آنها به حدود ۷۰ کیلومتر می‌رسد، از دقت بسیار بالایی در هدف‌گیری برخوردار است و کارایی بالای آن در جنگ روسیه-اوکراین ثابت شد. همچنین دو پایگاه آمریکایی جدید یکی در منطقه السویدیه در حومه غربی رقه و دیگری در ورودی جنوب رقه احداث شد.

تنها این نیست بلکه گروهی از منابع عراقی اظهار کردند که تحرکات آمریکا در مرزهای سوریه و عراق در سمت خاک عراق به ویژه در مناطق نزدیک به گذرگاه مرزی القائم به عنوان تنها شاهراه زمینی که می‌توان از آن برای تجارت میان دو کشور بدون دخالت آمریکا، ترکیه و یا کُردها استفاده کرد، از قبل گسترده‌تر شده است. این منابع مانورهای فعلی و یا استقرار دوباره نیروهای آمریکایی در صحرای الانبار تکذیب کردند.

این نیروها در طول سال‌های گذشته اقداماتی مشابه این تحرکات انجام ندادند و علاوه بر این، منطقه مرزی واقع در دو طرف سوری و عراقی در سایه کنترل ارتش سوریه بر گذرگاه البوکمال و مناطق مجاور آن آرام است و هیچ درگیری و یا عملیاتی از هیچ نوعی که مستلزم چنین تحرکاتی باشد، وجود ندارد.

در کنار اینها، تشدید پروازهای شناسایی پهپادهای آمریکایی آشکار شده است، این پهپادها در طول چند ماه گذشته تقریبا هر روز پروازهای طولانی و چند ساعته‌ای بر فراز منطقه مرزی و اطراف آن و در نزدیکی مناطق تحت کنترل ارتش سوریه به ویژه در دیرالزور و حومه آن انجام دادند.

بر این اساس، بیشتر کارشناسان و متخصصان احتمال می‌دهند که هدف آمریکا بسیار فراتر از اینها بوده و به تلاشش برای تحقق اهدافی مربوط است که از نظر برخی استراتژیک بوده و دارای رویکردی حیاتی و موثر در جغرافیای منطقه است.

اهداف احتمالی آمریکا

با توجه به اهمیت منطقه برای بسیاری از طرف‌ها و با توجه به اینکه این منطقه فضایی استراتژیک و حیاتی برای بسیاری از طرف‌های منطقه به ویژه کشورهای محور مقاومت و در رأس آنها جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود که برای گشایش یک مسیر زمینی ایمن و پایدار جهت انتقال تجارت خود از خاکش به سواحل دریای مدیترانه با عبور از خاک کشورهای عراق و سوریه و ارسال کمک‌ها برای سوریه و نیز حزب‌الله لبنان تلاش می‌کند، به گفته برخی منابع آمریکایی و صهیونیستی، این همان مهمترین هدف از ایجاد این مسیر است.

در واقع آمریکا با تحرکات نظامی خود سعی در اعمال فشار برای تحقق برخی اهداف خود و به طور مشخص در چارچوب تقابل آشکارش با ایران و به طور کلی با محور مقاومت را دارد؛ به ویژه که بخشی از این اهداف کاملا با منافع اسرائیل همسو است، بر این اساس، می‌توان باور داشت که مجموعه‌ای از اهداف وجود دارد که آمریکا به دنبال تحقق آنها و یا حداقل بخشی از آنها است که از جمله آنها می‌توان موارد زیر را نام برد:

یک، مقابله با کاهش بازدارندگی:

به طور مشخص در دو سال گذشته شاهد افزایش میزان حملات راکتی بودیم که در آنها از پهپادها برای هدف قرار دادن پایگاه‌های نظامی آمریکا موجود در منطقه شرق فرات به ویژه منطقه التنف استفاده شد، همینطور برخی گروه‌های مبارز وابسته به محور مقاومت حملاتی را علیه دیگر پایگاه‌های آمریکایی نیروهای مسوول حفاظت از میدان‌های نفت و گاز، تحت کنترل آمریکا به ویژه پایگاه‌های واقع در میدان العمر، بزرگترین میدان نفتی سوریه واقع در شرق شهر المیادین در استان دیرالزور و یا پایگاه مجاور میدان گازی کونوکو در حومه شمالی دیرالزور دارای باند فرود بالگرد و مجهز به آتش‌بارهای راکت‌های پدافند هوایی نوع پاتریوت آغاز کردند. بر این اساس آمریکا احساس می‌کند که با مجموعه‌ای از حملات مواجه است که احتمال دارد شدت آن در آینده افزایش یابد به شکلی که آنها به یک جنگ فرسایشی تبدیل شود که در آن نیروهای نسبتاً محدودش از نظر تعداد هدف قرار گیرند، به گفته منابع مختلف تعداد سربازان آمریکایی موجود در خاک سوریه از ۳۰۰۰ تن فراتر نمی‌رود.

بنابراین هدف آمریکا می‌تواند انتقال یک پیام بازدارندگی به ایران و همپیمانانش باشد که آنها را به توقف حملاتشان سوق داده و مانع از افزایش حجم و تعداد این حملات شود.

دو، حمایت از موضع مذاکراتی آمریکا:

طبق برخی افشاگری‌ها که بخشی از آنها در مطبوعات آمریکا منتشر شده، مذاکراتی با میانجی‌گری عمان میان ایران و سوریه از یک سو و نیروهای اشغالگر آمریکایی از سوی دیگر در دست انجام است که هدف از آن رسیدن به توافقی است که میزان تنش‌ها را در منطقه کاهش داده و به ایجاد فضایی آرام برای حل برخی پرونده‌های باقی مانده و در راس آنها مساله سوریه کمک بسزایی می‌کند. از آنجایی که حضور آمریکا همانند ترکیه در سوریه مانعی در مسیر رسیدن به راه‌حلی محسوب می‌شود که به جنگ سوریه با تمامی پیامدهایش پایان داده و تمامیت ارضی سوریه را در برابر پروژه‌های متعدد و پیچیده تقسیم حفظ می‌کند، از نظر ایران و سوریه لازم است نیروهای آمریکایی از شرق سوریه خارج شده و دست آن از چاه‌های نفت و گاز به طور قطعی و نهایی قطع شود. بر این اساس به نظر می‌رسد آمریکا با تحرکات نظامی خود سعی در اعمال فشار بر ایرانی‌ها و سوری‌ها دارد تا منافع خود را محقق کرده و اگر قرار است از سوریه خارج شود، دستاورد بزرگتری داشته باشد.

سه، قطع راه زمینی:

این احتمال بسیار خطرناک می‌تواند منطقه را به جنگی ویرانگر سوق دهد، چراکه بسته شدن مرزهای زمینی میان عراق و سوریه چاشنی انفجار قطعی برای جنگی شدید خواهد شد که ممکن است زمانی به یک تقابل مستقیم میان دو طرف آمریکا و ایران تبدیل شود و بسته شدن مرزها به ویژه گذرگاه مرزی البوکمال به معنای قطع ارتباط زمینی میان ایران و همپیمانانش در سوریه و لبنان است و این مساله از یک رو بر تجارت آن و از سوی دیگر بر کمک‌هایش تاثیر خواهد گذاشت.

این امر موجب شده بسیاری به این باور برسند که هدف واقعی تحرکات آمریکا سفر چند وقت قبل سرلشکر اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران به عراق است که به گفته برخی ناظران برای بررسی امکان حصول توافق‌هایی میان آمریکا و عراق درباره مساله بستن مرزها و اطمینان از تداوم موضعگیری اعلام شده عراق در این زمینه بدون هیچ تغییر یا جایگزینی است.

عوامل کمک‌کننده

از آنجایی که شرایط در منطقه مرزی عراق و سوریه به شکل آشکاری به دلیل حضور بازیگران قدرتمند بسیار در آن پیچیده است، مساله تغییر ماهیت وضعیت موجود به ویژه در سطح کنترل میدانی هرگز آسان نخواهد بود و بدون آن موانع و مشکلات بسیاری به ویژه برای طرف آمریکایی وجود خواهد داشت که نیروها و امکانات زیادی ندارد که بتواند مساله را به شکل نظامی حل‌وفصل کند.

بر این اساس آمریکا از مدت‌ها قبل برخی اقدامات کمک‌کننده را در پیش گرفته که می‌تواند به منزله راه خروجی از این مشکل باشد و می‌تواند حمایت مهمی برای هر اقدام نظامی در آینده و یا تلاشی برای اعمال شرایط جدید باشد. از جمله این اقدامات آمریکا، انتقال بخش بزرگی از مهمات نظامی از پایگاه‌هایش در قطر به پایگاه موفق السلطی در شمال اردن است.

برخی منابع رسمی آمریکا تصمیم این کشور برای تعطیلی پایگاه اصلی السیلیه در قطر و نیز پایگاه السیلیه جنوبی و سایت فالکن به عنوان پایگاه پیشگام تامین سلاح و مهمات برای نیروهای آمریکایی در خاورمیانه را فاش کردند. به گفته این منابع، تمامی تجهیزات نظامی موجود در این دو پایگاه به اضافه سایت فالکن به پایگاه اردنی موفق السلطی در فاصله تقریبا ۵۱ کیلومتری مرزهای سوریه منتقل شدند.

علاوه بر این، جنگنده‌های نسل پنجم مدل اف ۲۲ و نیز برخی بالگردهای جنگی به این پایگاه اردنی منتقل شدند، همچنین طول باند اصلی پایگاه افزایش داده شد و در حال حاضر برای فرود و برخاستن پهپادهایی که به باند نسبتا بلندی نیاز دارند، مناسب است.

در کنار این آمادگی‌های نظامی توجه آشکار آمریکا به افزایش سطح روابط خود با برخی قبایل عرب اهل تسنن در شرق فرات قابل توجه است، به نظر می‌رسد تلاشی برای افزایش سطح هماهنگی‌ها و دادن نقش‌های جدیدی به آنها جهت کنترل بر بخشی از منطقه به زیان همپیمان قدیمی آمریکا یعنی کُردها وجود دارد.

برخی کارشناسان بر این باور هستند که آمریکا به دنبال ایجاد یک نیروی عربی اهل تسنن مسلح و قدرتمند است که بتواند در آینده به جای نیروهای دولتی، کنترل مرزهای سوریه-عراق را در خاک سوریه به دست بگیرد و تحت امر نیروهای آمریکایی باشد که از یک سو تعداد آنها برای انجام این کار کافی نبوده و از سوی دیگر نمی‌خواهد بیشتر از این در باتلاق سوریه فرو رود.

مشکلات و سختی‌ها

و از آنجایی که میان میل و توانایی فاصله زیادی وجود دارد، اگر آمریکا بتواند این طرح خطرناک را اجرا کند، در صورتی که پیش‌بینی‌ها در این خصوص درست باشد، این کار هرگز آسان نخواهد بود چراکه بسیاری از طرف‌ها وجود دارند که منافع آنها کاملا با موضعگیری آمریکا در تضاد است و اجرای این طرح هرگز و تحت هیچ شرایطی از سوی آنها پذیرفته نخواهد شد حال هزینه آن هر چه می‌خواهد باشد.

همه اینها مانع بزرگی در مقابل هر گونه تحرکات احتمالی آمریکا هستند به ویژه که آنها تقریبا به طور کامل بر گذرگاه البوکمال و برخی گذرگاه‌های غیر رسمی دیگر برای رفت‌وآمد میان دو طرف مرز متکی هستند و آنگونه که منابع آمریکایی می‌گویند از طریق آن کمک‌های لجستیک متعددی دریافت می‌کنند.

طرف دوم قدرتمند نیروهای روس هستند که برخلاف نیروهای آمریکایی از حضور قانونی در خاک سوریه برخوردار هستند و آمریکایی‌ها طبق قوانین بین‌المللی نیروهای اشغالگر هستند. روسیه از زمانی که همپیمانش سوریه از آن کمک خواسته، نقش مهمی را در مقابله با جنگی ایفا کرده که علیه دولت سوریه آغاز شده و در آن موفق عمل کرده، در مورد ایران نیز همین است و ایران در تحمیل شرایط میدانی جدید که مانع از کنترل گروه‌های تکفیری متعدد و منافع آنها بر خاک سوریه می‌شود،‌ موفق بوده است.

بر این اساس روسیه که آن هم هزینه سنگینی را پرداخت کرده، ایجاد تغییرات استراتژیک در راستای منافع رقیبش آمریکا را هرگز نخواهد پذیرفت به ویژه که در جنگ اوکراین وارد نبردی غیر مستقیم با آن شده است.

در کنار موضعگیری‌های ایران و روسیه، موضعگیری کشور سوریه وجود دارد که برای بازپس‌گیری نوار مرزی با عراق از تروریست‌ها هزاران شهید داده است و در کنار همپیمانان خود به نیروهای متخاصم اجازه نداده که محاصره شدید خود را بر مردم سوریه اعمال کنند، مردمی که از تحریم‌های ظالمانه آمریکا در قانون قیصر رنج می‌برند.

چکیده

از منظر استراتژیک برای آینده منطقه نمی‌توان تحرکات‌ آمریکا در مرزهای سوریه-عراق و تلاش برای ایجاد تغییراتی ژئوپلتیک را از مسائل متعددی که روی آنها کار می‌شود، جدا کرد، اتفاقات بسیاری در ارتباط با میدان‌های متعدد در منطقه در حال وقوع است که به شکلی با هم ارتباط دارند و به نظر می‌رسد تمامی اینها در راستای تثبیت طرح استعماری در منطقه و در مرکز آن رژیم صهیونیستی است.

درگیری خونینی که در داخل اردوگاه‌های فلسطینی در لبنان در جریان است و شهرهای مسکونی و صنعتی در شهر العریش در مرزهای جنوبی نوار غزه در کنار ایجاد پرونده میدان‌های گازی در سواحل غزه، جنگ شدید در سودان میان گروه‌های داخلی، تلاش برای سرنگونی مصر و دیگر کشورها از منظر اقتصادی و چه بسا سیاسی، عدم دستیابی به راه‌حلی برای بحران یمن تا این لحظه و بسیاری پرونده‌های باز مانده و داغ حاکی از یک واقعیت آشکار هستند که برخی تلاش می‌کنند آن را پنهان کنند و آن اینکه آمریکا هنوز بسیاری از ریسمان‌های بازی را در منطقه در دست دارد و هنوز بسیاری از تجهیزاتی را که در صورت برهم خوردن ثبات منطقه از آنها برای ماندن در منطقه استفاده می‌کند، در اختیار دارد و چه بسا منطقه وارد دور جدیدی از تنش‌ها و چالش‌ها شود به شکلی که در نهایت آمریکا حضور نظامی و سیاسی خود را برای حفظ منافع رژیم صهیونیستی به عنوان همپیمان استراتژیک، حیاتی و مهمش توجیه کند.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۴ مهر ۱۴۰۲ / ۱۷:۱۷
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 1402070402679
  • خبرنگار : 71496