نگاهی به میراث علمی کورش صفوی

در نشست "نگاهی به میراث علمی دکتر کورش صفوی"، درباره شخصیت علمی و آثار این چهره فقید سخن گفته شد.

به گزارش ایسنا، به مناسبت چهلمین روز درگذشت کورش صفوی، زبان‌َشناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، نشست نگاهی به میراث علمی او توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر حوزه هنری و همراهی دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری با حضور آزیتا افراشی، رئیس انجمن زبان‌شناسی ایران، محمد راسخ‌مهند، زبان‌شناس و عضو هیئت‌علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان و مهدی صالحی، دبیر نشست، در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.

 صفوی دنبال ایجاد جزیره زبان‌شناسی ایرانی نبود

محمد راسخ مهند، زبان‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان، در این نشست فعالیت‌های علمی صفوی را در شش حیطه تقسیم‌بندی کرد و گفت: یکی از حیطه‌های کاری دکتر صفوی تدریس ساخت زبان فارسی بود که البته تألیف و ترجمه‌ای در این خصوص ندارند.

او در ادامه به فعالیت‌های صفوی در زمینه ساخت‌گرایی و زبان‌شناسی سوسور به عنوان دومین حیطه کاری او پرداخت و گفت: توجه جدی و خیلی درستی به بحث ساخت‌گرایی از جمله ساخت‌گرایی سوسوری داشت و بهترین کاری که در این حیطه کرد، ترجمه کتاب «دوره زبان‌شناسی عمومی» تألیف «فردینان دو سوسور» و ترجمه دو کتاب از «جاناتان کالر» با عناوین «بوطیقای ساخت‌گرا» و «فردینان دو سوسور» بود.

این زبان‌شناس با اشاره به کتاب‌های «درآمدی بر معنی‌شناسی» و «منطق در زبان‌شناسی»، معنی‌شناسی را به عنوان سومین حیطه کاری صفوی برشمرد و گفت:  او اولین کسی بود که بحث معنی‌شناسی را مطرح کرد ولی هیچ‌وقت به معنی‌شناسی شناختی نرسید و تا آخر حیاتشان  بر همان معنی‌شناسی ساخت‌گرا و معنی‌شناسی واژگانی متمرکز بود. در آثار نوشتاری‌اش نیز نظریه‌ای خاص درباره معنی‌شناسی ندیده‌ام.

راسخ نشانه‌شناسی را حوزه چهارم کاری دکتر صفوی عنوان کرد و گفت: صفوی از دل ساخت‌گرایی به مرور به نشانه‌شناسی رسید که باز هم پایش روی نشانه‌شناسی سوسوری بود. از دل نشانه‌شناسی نیز به مرور وارد بحث زبان‌شناسی ادبیات، که پنجمین حیطه کاری‌اش است، شد. صفوی در این زمینه پیشگام بود و سعی داشت، این حیطه را ایرانی ببیند و یکی از گام‌هایش در این زمینه زدن پلی از زبان‌شناسی به ادبیات بود اما این پل محکم نشد. صفوی نظرات خاص خود را داشت که فکر نکنم از کسی وام گرفته باشد.

او ترجمه را ششمین حیطه کاری صفوی خواند و در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: برخی معتقدند برخی از کارهای دکتر صفوی مبنا نیست که در پاسخ باید گفت که او با متن‌های زیادی روبه‌رو بوده و قرار نیست که هر کتابی نظریه باشد و خیلی از مباحث تخصصی را باید در مقاله جست. صفوی بر بحث «زبان‌شناسی ایرانی» تأکید می‌کرد و می‌گفت که این‌همه زبان و گویش داریم ولی هنوز اطلس زبان‌های ایرانی نداریم. البته منظورش این نبود که جزیره‌ای به نام زبان‌شناسی ایرانی بسازیم بلکه اهتمام بر این داشت که اصولی علمی را بگیریم و سپس بحث‌های ادبیات و زبان خود را روی آن اصول اجرا کنیم و تأکیدش بر این بود که اهل تماشای صرف نشویم و به گذشته خود بی‌اعتنا نباشیم.

در ادامه شهین نعمت‌زاده، زبان‌شناس و استاد بازنشسته دانشگاه الزهرا، با اشاره به این‌که زمانی در دانشگاه تهران درس معنی‌شناسی و نشانه‌شناسی تدریس می‌شد گفت: دکتر علی‌محمد حق‌شناس می‌گفت تا کارشناسی ارشد معنی‌شناسی خوانده‌اید و در دوره دکتری جا دارد به نشانه‌شناسی بپردازیم. دوره‌ای هم دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در این زمینه خیلی فعال بودند و از میان آنان اساتیدی پدید آمدند که اکنون از سرآمدان هستند.

 فاطمه عظیمی فرد، زبان‌شناس و استاد دانشگاه، نیز به تدریس دوره‌های آمادگی کنکور توسط دکتر صفوی در اواخر دهه ۷۰ در دانشگاه علامه اشاره و اظهار کرد: دکتر صفوی کتابی به عنوان «سرگردان در فلسفه ادبیات» دارد که در آن هیچ ارجاعی ندارد و به  مبانی ریشه‌ای فلسفه و ادبیات پرداخته است.

 مخالفت صفوی با معنی‌شناسی شناختی

راحله گندمکار، همکار و شاگرد کورش صفوی، در ادامه این نشست توضیحاتی درباره کتاب «سرگردان در فلسفه ادبیات» داد و گفت: مبانی دیدگاهی که دکتر صفوی  در این کتاب مطرح کرده‌،  آغازگر طرح نظریه‌اش بود؛ خود دکتر صفوی می‌گفت که این فقط یک طرح است و نیازمند فهم و بسط و به محک و آزمون گذاشتن است تا ببینیم شکل نظریه پیدا می‌کند یا نه؟

 گندمکار افزود: دکتر صفوی در کتاب «واژه» نیز بدیهیات زبان‌شناسی را به چالش کشیدند و به تشکیکی که دیدگاه ادراکی می‌تواند ایجاد کند هم پرداختند. او در کتاب «درآمدی بر معنی‌شناسی» دیدگاه‌هایش در زمینه‌های مختلف به ویژه در معنی‌شناسی را بسط داده  و در کتاب «منطق در زبان‌شناسی»، هم مبنا فلسفه است اما برای پیاده‌سازی ریاضی‌گونه مباحث از منطق استفاده کرده است.

او  در ادامه به مخالفت دکتر صفوی با معنی‌شناسی شناختی اشاره کرد و گفت: او همواره زبان و معنا و مجموعه‌ای از مفاهیم معنایی را مطرح کرده و بسیاری بحث‌ها را زیر سؤال برده است. صفوی همواره بر اندیشیدن تأکید داشت و می‌گفت آنچه را می‌گویم حتما نپذیرید و درباره‌اش فکر کنید. همواره بر کارکردن هم تأکید داشت و همیشه از دانشجویانش می پرسید که چه کاری در دست دارید و کارنکردن برایش قابل پذیرش نبود.

در ادامه برنامه  آزیتا افراشی، رئیس انجمن زبان‌شناسی ایران و استاد دانشگاه، با ابراز خوشحالی از برگزاری بزرگداشتی درباره دکتر صفوی به عنوان یکی از بزرگان زبان‌شناسی و ابراز تأسف از درگذشت او، به سخنرانی درباره این شخصیت علمی زبان‌شناسی پرداخت و با اشاره به طرح بحث زبان‌شناسی ایرانی توسط دکتر صفوی گفت: او بین زبان‌شناسی و سنت مطالعه زبان تفاوت می‌گذاشت.

او  بر تدوام در کار علمی و پرکاری اما نه در یک شاخه تأکید و اظهار کرد: یک محقق خوب، حتما یک محقق پرکار است که دکتر صفوی در این خصوص نمونه است.

افراشی مرگ صفوی را مصداق واقعی نظریه مرگ مؤلف تلقی کرد و گفت: وجوه شخصیتی یک فرد ممکن است در نگاه و تحلیل آثارش مؤثر باشد و این همواره برایم سؤال است که آیا اگر کسی را از نزدیک بشناسی بهتر می‌توانی به تحلیل آثارش بپردازی یا اگر نشناسی؟

این زبان‌شناس در ادامه ترجمه را به نوعی سرگرمی دکتر صفوی اما تأثیرگذار بر زبان‌شناسی تلقی کرد و سپس ضمن اشاره به علاقه او به تاریخ معنی‌شناسی و زبان‌شناسی ادامه داد: دکتر صفوی به معنای واقعی معلم بود که این خصیصه‌اش به نگارش درسنامه‌ها منجر شد و فکر می‌کنم بیشترین موفقیتش در این زمینه است.

 او در بخش دیگری از سخنان خود گفت: صفوی  در هندوستان وقت زیادی روی آموزش زبان فارسی گذاشت و نظرات ارزشمندی در این حیطه می‌داد. خط هم از حوزه‌های مورد علاقه‌اش بود. علاوه بر این، پیشنهاد می‌داد که میان زبان‌شناسی و هنر ارتباط برقرار شود. دکتر صفوی توانسته بود که یک ارتباط میان‌رشته‌ای از یک سو با فلسفه و از سوی دیگر با ادبیات برقرار کند. او به این ارتباط باور داشت و اگر فرصت می‌کرد به گمانم فراتر می‌رفت و با مطالعه عصب‌شناسی به زبان‌شناسی شناختی هم می‌پرداخت. صفوی پی‌گیر آرا و تفکرات «مایکل هلیدی» نقش‌گرا بود که این نشان‌دهنده تدوام فکری و پیگیری‌های وی بود. با کشف ایجاد رابطه‌ای میان ادبیات و زبان‌شناسی دچار شعف می‌شد. البته نباید فعالیتی فراگیر بر همه علوم را از یک فرد توقع داشت.

در ادامه، مهدی صالحی‌ دبیر این نشست‌، با اشاره به حمایت حوزه هنری از پژوهش‌های میان‌رشته‌ای خارج از دانشگاه در دوره‌ای اظهار کرد: مدتی است که ارتباط میان زبان‌شناسی و ادبیات قطع شده و حیف است که ظرفیتی این‌چنین بزرگ را داریم از دست می دهیم که متعلق به خودمان است و می‌تواند تولیدکننده دانش باشد.

او بر اختصاص‌دادن جایگاهی برای زبان‌شناسی در سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی تأکید کرد و گفت: به برکت برگزاری این نشست، جا دارد به فکر میز زبان‌شناسی در پژوهشکده نیز باشیم.

به گزارش دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری، سجاد صفار هرندی، مدیر پژوهشکده فرهنگ و هنر حوزه هنری، هم که در این نشست حضور داشت گفت: این مجموعه که به آن تعلق داریم، زمانی میزبان اساتید مکتب تهران از جمله دکتر کورش صفوی و دکتر فرزان سجودی بود. فکر می‌کنم ظرفیت این حضور، به رغم انقطاعی که به وجود آمده، هنوز هم هست.

او افزود: اهمیت زبان از حیث معنایی را، به مثابه مجموعه‌ای از دانش‌ها و گرانیگاه هنر و نقطه تعامل و پیوند میان صور اندیشه و دانش، درک می‌کنیم. از جایگاه مدیر پژوهشکده، به‌واسطه جایگاهم و با وجود ملاحظه‌هایی که هست، برای ایجاد دوباره‌ آن  پیوند منقطع مانعی نمی‌بینم. با همراهی و راهنمایی اساتید در پژوهشکده و به صورت کلان‌تر در حوزه هنری آن هم با وجود شکل‌گیری دفتر پاسداشت زبان فارسی در حوزه هنری و با وجود کسانی مثل آقایان ناصر فیض و مهدی صالحی این مسیر هموار می‌شود.

صفارهرندی در ادامه تاکید کرد: نیازمند مشارکت اساتید حوزه زبان‌شناسی در این زمینه هستیم.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲۹ شهریور ۱۴۰۲ / ۱۵:۱۲
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1402062918397
  • خبرنگار : 71573

برچسب‌ها