به گزارش ایسنا، ماجرا اولین بار حدود یکماه پیش توسط احمد نادری عضو کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه خبرساز شد؛ وقتی این کمیسیون در بررسی لایحه برنامه هفتم به این نتیجه رسید که بعد از کرونا تعدادی بازمانده از تحصیل داریم و نهضت سوادآموزی نمیتواند مثل سابق ادامه دهد، تصمیم گرفت مأموریتهای سازمان نهضت سوادآموزی را به معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش واگذار کند.
کمبود نیروی انسانی، چالش جدید معاونت ابتدایی در صورت واگذاری مأموریتهای نهضت سوادآموزی به آن
کمیسیون تلفیق که اصرار بر ایجاد نشدن ساختار جدیدی در این رابطه دارد، تاکید کرده که طبق مصوبه کمیسیون، دیگر «معلم نهضت سوادآموزی» نداریم و نهضت سواد آموزی با همان مأموریتی که دارد و از طریق کمک آموزشیاران و نیز معلمان ابتدایی در آموزش ابتدایی ادغام شود؛ حرفی که با توجه به معضل چند دههای آموزش و پرورش در راستای چالش کمبود معلم، صدای نجفی پازوکی معاون ابتدایی وزیر را بلند کرد، به طوریکه وی مصوبه کمیسیون تلفیق برنامه هفتم مجلس مبنی بر سپردن مأموریتهای نهضت سوادآموزی به معاونت ابتدایی آموزش و پرورش را «خام» و نیازمند بررسی بیشتر عنوان و هرچند گفت «در حال بررسی این امر هستیم تا به جمع بندی برسیم»، اما به این نکته نیز اشاره کرد که «باید قبول کنیم آموزش و پرورش مشکل نیروی انسانی دارد و حتی نمیتواند با معلمان حقالتدریسی آن را رفع کند، پس چطور میتواند پس از اینکه نهضت با معاونت ابتدایی ادغام شد، به نهضت نیرو دهد؟».
این در حالیست که جبار کوچکینژاد، عضو کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه درباره تصمیم اعضای کمیسیون در این خصوص تأکید میکند که علاوه بر آموزشیاران، معلمان ابتدایی هم میتوانند در خارج از ساعت اداره و با دریافت حقالتدریس و حقالزحمه در روستاها کار کنند؛ حتی شاید در برخی شرایط معلمان متوسطه هم به نهضت کمک کنند چراکه طبق این مصوبه کل آموزش و پرورش درگیر نهضت میشود.
وی که معتقد است بسیاری از شهرستانها و استانهای کشور از نظر بیسوادی «سبز» شدهاند و در این استانها و شهرستانها دیگر بیسوادی وجود ندارد، بر لزوم ایجاد تغییرات در مأموریتهای نهضت با توجه به گذر زمان تأکید کرد.
در فکر مجلسیها چهمیگذرد؟
کوچکینژاد که انگیزه مجلس از این مصوبه را تسری فعالیت نهضت به دورترین روستاها اعلام کرد تا بدین ترتیب با کمک معلمان و مردم نهضت از بروکراسی اداری خلاص شود این را نیز گفت که بیش از ۹۸ درصد کشور باسواد و مردم برخی استانها ۱۰۰ درصد باسوادند و طبق این مصوبه در مأموریت نهضت سوادآموزی هیچ تغییراتی ایجاد نمیشود و هیات وزیران، شورای عالی آموزش و پرورش و وزارت آموزش و پرورش اختیار دارند دامنه نهضت را مردمی کنند.
وی در بیان ادله نمایندگان برای اخذ چنین تصمیمی حتی به مشکلات آموزشیاران نهضت هم اشاره و اظهار میکند که آموزشیاران بارها به نمایندگان مراجعه و گفتهاند کل روستاها را گشتهاند اما یک بیسواد هم پیدا نکردهاند: «اینها مشکلات آموزشیاران است. در این مصوبه هم آن عزیزان سر و سامان پیدا میکنند. حتی ما به علت فشار آموزشیاران سه چهار بار قانون وضع کردیم تا اینها را استخدام کردیم.»
تجربه شکست خورده استفاده از معلمان ابتدایی و دبیرستان برای کمک به انجام مأموریتهای نهضت
پیشنهاد تدوین لایحه جدید سوادآموزی توسط دولت
در این میان عبدی، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی هم در دفاع از سازمان متبوع خود میگوید: هیچ وقت نهضت سوادآموزی به دنبال اضافه کردن نیروی جدید نبوده است و با توجه به اینکه در زمانهای مختلف نیروهای نهضت وارد آموزش و پرورش شدند، نهضت دچار مشکل نیروی انسانی شد و شورای عالی آموزش و پرورش سال ۹۳ به نهضت اجازه داد تا با «برونسپاری»، مشکل نیروی انسانی خود را حل کند و نباید این مشکل را پای نهضت سوادآموزی نوشت.
معاون وزیر آموزش و پرورش در پاسخ اینکه مصوبه یاد شده در پی تعیین تکلیف نیروهای نهضت و آموزشیاران نهضت است، توضیح میدهد: «البته علاوه بر کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم، کمیسیون اجتماعی مجلس نیز مصوبهای در خصوص نیروهای نهضت دارد و این نیروها به نوعی شرکتی هستند و میتوانند تعیین تکلیف شوند. بنابراین علاوه بر این مصوبه، ما مصوبه کمیسیون اجتماعی را نیز داریم و باید دید قانونگذار کدام مصوبه را سریعتر میرساند.»
وی اما درباره استفاده از معلمان ابتدایی و دبیرستان برای کمک به انجام مأموریتهای نهضت سوادآموزی، به تجربه شکست خورده نهضت در این خصوص اشاره کرده و می افزاید: «یکبار نهضت سوادآموزی در سال ۹۰ با کل آموزش و پرورش ادغام شد. این جملات همان زمان هم اعلام شد، حتی آییننامه ادغام به کل استانها رفت که الان نیز سر جایش موجود است و جزو وظایف مدیران کل و مدیران مدارس است اما مهم این است که ببینیم در بحث شناسایی بیسواد و کمک به رفع بیسوادی ما چقدر موفق بودهایم؟ در سالهای ۹۰ و ۹۱ نهضت سواد آموزی تمام تلاشش را کرد، حتی در آن زمان وزیر آموزش و پرورش پشت این موضوع بود؛ اما فقط ۵ درصد معلمان همکاری کردند. باید قبول کنیم آموزش و پرورش مشکل نیروی انسانی دارد و حتی نمیتواند با معلمان حقالتدریسی آن را رفع کند، پس چطور میتواند پس از اینکه نهضت با معاونت ابتدایی ادغام شد به نهضت نیرو دهد؟.»
عبدی در نهایت با طرح پیشنهادی خواست تا دولت برای آینده جریان سوادآموزی کشور، لایحهای تدوین و به مجلس ارائه دهد.
واگذاری برنامهریزی و جزییات نحوه اداره و تغییر روش آموزش نهضت به خود دولت
اما محمدمهدی زاهدی عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری و کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه، این برنامه مجلس را به نفع کشور دانسته و گفته است که این امر را پس از رایزنی لازم با بسیاری از مقامات مرتبط با موضوع انجام دادهاند و اینگونه نبود که «فیالبداهه» تصمیم بگیرند: «برای مثال در معاونت ابتدایی میتوان واحد آموزش بزرگسالان ایجاد کرد و از نیروهای خود نهضت برای آموزش استفاده کرد نه اینکه نیروی جدید از بیرون آورده و بگویید برای اداره این امر باید ۲۰ هزار نیرو جذب کنیم. برنامهریزی در خصوص جزئیات را هم به دولت محول کردیم».
پیشنهاد جایگزینی نهضت سوادآموزی با ساختار «آموزش بزرگسالان»
در همین راستا حیدر تورانی، استاد تمام مدیریت آموزشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش که در زمینه تغییر ساختار نهضت سوادآموزی و جایگزینی آن با ساختار «آموزش بزرگسالان» مطالعهای را در پاییز ۱۴۰۱ انجام داده است، از نتایج مطالعه خود میگوید که «جز در سالهای ۶۸ تا ۷۵، چه در وضعیت ساختاری مستقل، چه در دوره تجمیع و چه بعد از انتزاع نهضت سوادآموزی، همواره سازمان با چالشها و مسایل و کمبودهایی مواجه بوده و از کارآمدی و پیشرفت قابل قبول و مورد انتظار برخوردار نبوده است. این ناکارآمدی و عدم موفقیت به ویژه در وضعیت ساختار تجمیعی، بسیار مشهود بوده و اکنون نیز آثار آن تداوم دارد» و در نهایت جایگزینی نهضت سوادآموزی با ساختار «آموزش بزرگسالان» را پیشنهاد داده است.
۷ میلیون ایرانی در لبه خطر «نوبیسوادی» و نگرانیها از پیدایش این پدیده
آنچه در چهار دهه فعالیت سازمان نهضت سوادآموزی مشهود است، پوشش تقریبی بیسوادان ۴۹-۱۰ ساله کشور با هدف آموزش سواد پایه یعنی سواد خواندن، نوشتن و حساب کردن و تا حدودی روان خوانی قرآن، آن هم در لبه خطر و نگرانی پیدایش «نوبیسوادی» بوده است. شاهد این امر نیز این مثال است که در طول چهار دهه فعالیت نهضت سوادآموزی، ۹ میلیون نفر در حد سوادآموزی (معادل سوم ابتدایی) آموزش دیدهاند که از این تعداد فقط ۲ میلیون نفر به پایان دوره ابتدایی رسیدند. بدین معنی که ۷ میلیون نفر آنها همچنان در لبه خطر نوبیسوادی هستند، در حالی که در دنیای امروز و با توجه به تعاریف نو از سواد و نیز آنچه در اغلب کشورهای جهان در آموزش بزرگسالان رخ می دهد، جای هیچ گونه اما و اگری برای نوشدن چشم انداز و مأموریت، اهداف، راهبردها، وظایف و محیط و فناوری سازمان نهضت سوادآموزی باقی نگذاشته است.
این در حالیست که تورانی استاد تمام مدیریت آموزشی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش معتقد است علیرغم اینکه بنا بر اعلام روابط عمومی سازمان نهضت سواد آموزی، در سال ۱۴۰۱ جامعه ما با حدود ۷.۵ میلیون بیسواد روبهرو بوده است، به دلیل تغییر نگاه به پدیده سواد و تعریف جدید از آن، ایجاد تغییرات اساسی در چشم انداز و ماموریت (vision & mission) و ساختار این سازمان ضروری است.
تاکید رییس جمهور بر استمرار حرکت نهضت سوادآموزی با اتخاذ رویکردی جهادی
به گزارش ایسنا، این موضوع آنقدر مهم شد که رئیس جمهور هم در جلسه ششم شهریور هیئت دولت به آن اشاره و علی رغم اینکه «سازمان نهضت سواد آموزی» را یکی از سازمانهای برآمده از انقلاب اسلامی عنوان کرد، بر ضرورت استمرار مسیر و حرکت این سازمان در کاهش روند بیسوادی در کشور تاکید کردند و خواستار اتخاذ رویکردی جهادی در این زمینه شدند.
شرط آقای وزیر برای تقویت سازمان نهضت سوادآموزی
وزیر آموزش و پرورش هم سکوت نکرد و با ورود به موضوع و دفاع از سازمان زیرمجموعه خود در آخرین اظهاراتش، نهضت سواد آموزی را راه حل اصلی انسداد بیسوادی در کشور دانست و علاوه بر اینکه تاکید کرد «سازمان نهضت سوادآموزی نه تنها تضعیف نمیشود بلکه تقویت میشود» اظهار میکند: « در زمان مدیریت بنده تا آنجا که در توانم باشد، نهضت تقویت خواهد شد به شرط آنکه بازیگر فعال نظام تعلیم و تربیت باشد و مسئولیت انسداد بیسوادی کشور را برعهده بگیرد. نهضت باید اصلیترین راه حل ما برای انسداد بیسوادی در کشور باشد و برای اینکار باید خودش را متناسب با رویکردها، ساختارها و شرایط جدید در تمامی ابعاد علمی، مدیریتی، آموزشی، برنامه ریزی درسی، آزمون سازی و روانشناسی بزرگسالان به روز کند.» «باید پیگیر باشیم که توسعه و تعمیق سواد در سال۱۴۰۲ یعنی چه و به مثابه چیست؟. قرآن، خواندن، نوشتن و حساب کردن دغدغه آموزش و پرورش است و باید برای این موارد در آموزش بزرگسالان مبتنی بر علم خودش برنامهریزی کنیم.»
صحرائی همچنین به بهانه روز جهانی سواد هم عملکرد نهضت را به رخ کشیده و می افزاید: « ایران برنامههای گستردهای برای مبارزه با بیسوادی تدوین کرده است که تأسیس سازمان نهضت سوادآموزی یکی از مهمترین اقدامات مرتبط با آن است.»
وی در ادامه با نگاهی به وضعیت وخیم سواد ایرانیان در دوران حکومت پهلوی، بر پیشرفت چشمگیر ایران در زمینه سواد و سوادآموزی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرده و در ادامه برای بیان ادله صحبتهایش آماری از افزایش ۵۰ درصدی در نرخ کلی سواد، کاهش ۱۸ درصدی شکاف جنسیتی افراد با سواد و همچنین کاهش ۲۳.۵ درصدی شکاف باسوادی بین جمعیت شهری و روستایی ارائه داد.
به گزارش ایسنا، هرچند نمیتوان اقدامات و عملکرد سازمان نهضت سوادآموزی برای کاهش نرخ بیسوادی، تعمیق یادگیری، تکمیل سواد و ... و پوشش چندین میلیون بیسواد و کمسواد، غافل و زحمات انجام شده را نادیده گرفت؛ اما به عقیده کارشناسان، نباید از نظر دور داشت اگر تعریف و هدف از سواد همچنان توانایی نوشتن، خواندن و حساب کردن باشد، ساختار گذشته نهضت قبل از سازمان شدن (۱۳۹۰) و به اصطلاح ادغام و تجمیع در آموزش و پرورش، کارآمدتر بوده است و ساختار کنونی سازمان نهضت سوادآموزی می تواند حداکثر و در نهایت با رفع همه این نارساییها و محدودیتهای ساختاری، مشکل بیسوادی را از حیث خواندن، نوشتن و حساب کردن تا حدودی مرتفع کند، اما همچنان در جهت حفظ وضع موجود بوده و ناظر برآینده و تعاریف جدید از سواد نیست لذا تعاریف جدیدی از سواد نظیر سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد رسانهای، سواد تربیتی و... مطرح و لازم است که با همه توان در موقعیت تغییر و انعطاف پذیری قرار گیرد و خود را با طراحی جدید به دنیای جدید متصل و مرتبط کند؛ در این شرایط به نظر میرسد الگوی راهبری نظام اداری نهضت سوادآموزی باید تغییر و دولت نیز برای آن آییننامهای ارائه دهد و مجلس میتواند در این مسیر همراه دولت باشد.
انتهای پیام