/دروازه تاریخ/

داماد سیدحسین خامنه‌ای که بود و چگونه به شهادت رسید؟

فقیهی تجددخواه و معتقد به اصول اخلاقی و دینی که بر عکس حجت‌الاسلام سیداحمد کسروی ملقب به سیداحمد حکم‌آبادی، هم‌دوره‌ای‌اش که مدت کوتاهی لباس روحانیت به تن کرد و به دلایل نامشخص عبا و عمامه از تن درآورد و نسبت به دین و احکامش مواضع الحادی گرفت، اعتقادات و ثباتِ قدم خلال‌ناپذیری در راهِ پیاده کردن آرمان‌ها و احکام دین به خصوص در مبارزه علیه ظلم و جور و استثمار روس‌ها و انگلیسی‌ها و مزدوران داخلی آنان داشت.

به‌ گزارش ایسنا، امروز بیست و یکم شهریور صد و سومین سالروز شهادت شیخ محمد خیابانی در سال ۱۲۹۹ است.

زهد و پارسایی، تجددخواهی و به‌روز بودن، مسلط بر علوم مختلف و هنردوستی از شیخ محمد شخصیتی ساختارشکن و فرا زمان ساخت. او عزت و احترام و موقعیت اجتماعی استاد و پدر زنش آیت‌الله سید حسین خامنه‌ای را به داشته‌های شخصیتی و علمی و اجتماعیِ خودش پیوند زد و در سالهای پایانی سلطنت آخرین شاه قاجار، همان شاهی که به جای کشورداری در عشرت‌کده‌های پاریس و سایر کشورهای اروپایی پول ملت را به هدر می‌داد و در ادبیات عامیانه مردم به «احمد علاف» شهرت داشت، به مبارزه با استثمار روس و انگلیس پرداخت اما از این مسئله غافل بود که مزدوران دربار و دیوان قاجار در هر لباس و منصبی، دست‌نشانده سیاستمداران فریبکارند.

احمد علاف

آنان مهدی قلی‌خان هدایت معروف به مخبرالسلطنه که بیش از آن که یک سیاستمدار باشد، فردی ادیب و سخندان که به علم موسیقی علاقه داشت و کتاب نت‌نویسی دستگاه‌های موسیقی ایرانی را نوشت، مامور دستگیری و شهادت شیخ شد، شخصی که شیخ محمد هرگز تصورش را نمی‌کرد به فرمانش، از پشت گلوله‌باران شود.

محمد

محمد در سال ۱۲۵۹ در منطقه خامنه از توابع شهرستان شبستر استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد. پدرش عبدالحمید بازرگان اهل خامنه و مادرش رقیه سلطان بود.

عبدالحمید در مسیر رفت و برگشت به شبستر - پتروفسکِ قفقاز به تجارت می‌پرداخت و محمد نیز بعد از عقل‌رِس شدن و رسیدن به سن نوجوانی به همراه مادر به قفقاز رفت و در تجارتخانه پدر مشغول کار و تجارت شد.

محمد نوجوان علاوه بر کسب و پیشه در سودای معرفت و دانش بود. همین علاقه باعث شد چند سال بعد پتروفسک را به مقصد تبریز و حوزه علمیه طالبیه ترک کند. او نزد حاج میرزا ابوالحسن آقا انگجی مقدمات فقه و اصول را خواند و درس خارج فقه را با او تا درجه اجتهاد ادامه دهد.

محمد جوان در کنار دروس مقدماتی و پیشرفته علوم حوزوی، خواندن کتابهای هیات، نجوم، حکمت، تاریخ، ادبیات و طبیعیات را نیز نزد اساتید به نام آن زمان خواند.

شیخ محمد بعد از رسیدن به مقام اجتهاد امام جماعت مسجد جامع تبریز و مسجد کریم‌خان تبریز شد.

او دو بار ازدواج کرد. ازدواج اولش با دختر آیت‌الله سید حسین حسینی خامنه ملقب به میر خامنه‌ای امام جماعت مسجد جامع تبریز بود. دختر سید حسین عمه ناتنی سید علی خامنه‌ای پسر آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای است.

ازدواج دوم شیخ با خیرالنساء نیک‌پندار ملقب به خانم آغا، دخترعموی شیخ بود. حاصل این ازدواج‌ها چهار پسر و دو دختر به نام‌های محمود، حسن، هاشم، محمد، فاطمه و ربابه خیابانی بود.

شیخ محمد خیابانی ردیف اول از راست

شیخِ سیاسی

ایران از اواخر قرن نوزدهم توسط قوای روس و انگلیس اشغال شد. موقعیت ژئوپلتیک و استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه در کنار کشف منابع نفت و گاز در خرداد ۱۲۸۷ در ایران عامل چشم طمع این دو قدرت زمان بود. به دنبال این اشغال از ابتدای قرن بیستم قیام‌های مختلفی در ایران شکل بگیرد تا ایران را از بند قدرتهای استعماری رها کند.

عمده این قیام‌ها از جمله قیام اسماعیل سیمیتقو در اشنویه، شیخ خزعل در خوزستان، قاضی محمد در مهاباد، میرزا کوچک خان در رشت و شیخ محمد خیابانی در تبریز ماهیت محلی داشتند و شاید همین مسئله باعث تشخیص اشتباه برخی مورخان تاریخ و متهم کردن رهبران این قیامها به تجزیه‌طلبی باشد.

قیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان در یک دوره تاریخ و با فاصله چند سال از قیام میرزا کوچک خان در گیلان و قیام کلنل محمدتقی خان پسیان در خراسان اتفاق افتاد.

ورود شیخ محمد خیابانی به عرصه‌های اجتماعی و سیاسی در دوره سلطنت محمدعلی شاه قاجار رقم خورد. او پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی توسط بریگارد قزاق روس به فرماندهی کلنل ولادیمیر لیاخوف که با فرمان محمدعلی شاه در دوم تیر ۱۲۸۷ اتفاق افتاد، به صورت پیوسته به موضع‌گیری‌های سیاسی پرداخت و بر خلاف حجت‌الاسلام ابراهیم آقا تبریزی نماینده مردم تبریز در اولین دوره مجلس شورای ملی و موسس انجمن مسلحانه غیرت که به دلیل اقدام مسلحانه علیه حکومت در بعد از به توپ بسته شدن مجلس و فرار به باغ امین‌الدوله به دست قزاق‌های محمدعلی شاه شکار شد، اهل گفتوگو و مذاکره منطقی بود.

مخبرالسلطنه

اسماعیل رائین، نویسنده کتاب سه جلدی فراموش‌خانه و فراماسونری در ایران درباره میرزا ابراهیم نوشت: «انجمن غیرت یکی از انجمن‌های فرعی فراماسونری در ایران بود. مدیریت این تشکیلات با حاج میرزا ابراهیم آقا وکیل افراطی تبریز بود. این شخص از اعضای لژ بیداری ایران به شمار می‌رفت.»

شیخ محمد خیابانی در حمله مشروطه خواهان در فتح تهران در شمار حزب دمکرات در لیست مشروطه‌خواهان آذربایجان بود.

او در انتخابات دومین دوره مجلس شورای ملی که با ۱۷ ماه تاخیر در تاریخ ۲۴ آبان ۱۲۸۸ برگزار شد، شرکت کرد و با انتخاب مردم تبریز، به مجلس راه یافت. او در این مجلس موضع‌گیری‌های تند و نطق‌های افشاگرانه‌ای علیه دربار و دیوان قاجار و ضعف و وابستگی آنها در برابر قوای روس و انگلیس ایراد کرد و نقش تاثیرگذاری در تحریک نمایندگان این مجلس برای تصویب طرح‌های ضد قاجار داشت.

موثرترین و ماندگارترین موضع‌گیری شیخ محمد که به سرآغاز قیام پنج ماهه او در بهار و تابستان سال ۱۲۹۹ تبدیل شد، دو سال بعد از فتح تهران در سال ۱۲۹۰ رقم خورد. شیخ محمد در مجلس دوم با نمایندگان حزب دموکرات ایران که خود از حامیان و بنیانگذارانش بود، ائتلاف کرد و در آستانه قیام پنج ماهه‌اش بارها و بارها نیروهای این حزب را «پیش‌آهنگ ترقی و تجدد در دوره ۱۵ ساله پس از نهضت مشروطیت» دانست.

شکست ایران در دو جنگ طولانی با روس‌ها در سال‌های ۱۱۸۲ تا ۱۱۹۲ و ۱۲۰۴ تا ۱۲۰۶ شمسی در دوران سلطنت فتعلی شاه قاجار و از دست رفتن بخش‌های وسیعی از خاک پهناور ایران در منطقه قفقاز، گرجستان، ترکمنستان و بخش شرقی ترکیه امروزی موجب اولتیماتوم پادشاه روس به مشیرالدوله، دومین صدراعظم احمدشاه قاجار برای تخلیه هر چه سریعتر این زمین‌ها که همچنان در اختیار شهروندان ایرانی بود، شد.

این اولتیماتوم خشم شیخ محمد خیابانی و نطق آتشین یک ساعته او در دومین دوره مجلس شورای ملی را سبب شد با این حال مشیرالدوله به نطق او توجه نکرد و اولتیماتوم روسیه برای تخلیه مناطق اشتغال شده را پذیرفت. صدراعظم وقت علاوه بر واگذار کردن بخش‌های اشغال شده توسط روسها، مجلس دوم را هم برای چند ماه تعطیل کرد.

این رفتار مشیرالدوله موجب تداوم نطق‌ها و سخنرانی‌های تند شیخ محمد خیابانی پس از بازگشایی مجلس شد. سخنرانی‌های شیخ موجب ایجاد همراهی نمایندگان مخالف دولت با شیخ شد. این مسئله به کام صدراعظم خوش نیامد. همین عامل موجب آغاز موج دستگیری نمایندگان مخالف از سوی قشون صدراعظم و فرار شیخ محمد به پتروفسک و پایان ماجرا شد.

شیخ خیابانی پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ - ۱۲۹۶ شمسی - روسیه و سقوط تزارها و روی کار آمدن بلشویک‌ها در این کشور و باز شدن فضای سیاسی برای فعالیت مشروطه‌خواهان در منطقه قفقاز روزنامه «تجدد» ارگان حزب دمکرات را در فروردین ۱۲۹۶ منتشر کرد و از اواخر مرداد همان سال لیدر و رهبر معنوی حزب دمکرات ایران شد.

چند ماه بعد و فروکش کردن مخالفت‌ها در تبریز شیخ به تبریز برگشت اما اشغال این شهر توسط روس‌ها مانع فعالیت سیاسی او شد و خیابانی مجبور شد برای کاهش حساسیت‌ها سرگرم کسب و پیشه پدرش شود.

شیخ محمد خیابانی -وسط

ریشه قیام

در پی امضای قرارداد ۱۹۱۹ بین میرزا حسن‌خان وثوق‌الدوله صدراعظم احمد شاه و دارسی تاجر سرشناس انگلیسی و استعمار نفت و گاز ایران توسط انگلیسی‌ها در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۲۸۷ شیخ محمد خیابانی وارد دعوای سیاسی با صدراعظم شد.

سه روز قبل از آغاز قیام شیخ در ۱۷ فروردین ۱۲۹۹، هیات مدیره اجتماعاتِ حزب دموکرات در بیانیه‌ای به دو زبان فارسی و فرانسوی با اشاره به قیام آزادی‌خواهان تبریز در برابر رفتارهای ظالمانه و ضد مشروطه صدراعظم وقت، از برنامه‌های آزادی‌خواهان برای برقراری آسایش عمومی و به فعلیت در آوردن مشروطه وعده داده شد.

پس از ورود شیخ محمد خیابانی و پنج نفر دیگر از نمایندگان تبریزی به دومین دوره مجلس شورای ملی و آغاز انتقادات شیخ به عملکرد نخست‌وزیر، مشیرالدوله دومین صدراعظم احمدشاه شیخ را مانع رسیدن به اهدافش دید به همین دلیل با خدعه و نیرنگ تصمیم به حذف او گرفت.

صدراعظم فرستاده‌ای را برای مذاکره و قانع کردن نزد شیخ خیابانی فرستاد اما مذاکرات آنان بی‌نتیجه ماند به همین دلیل مشیرالدوله تصمیم به حذف فیزیکی شیخ گرفت. او گروهی از نظامیان آموزش دیده و ماهر را برای دستگیری خیابانی به تبریز فرستاد اما شیخ متوجه نیرنگ صدراعظم شد و بر ضد دولتش قیام کرد و ادارات دولتی تبریز را در دو روز تصرف کرد.

مشیرالدوله نیز برای غلبه بر قیام، مهدی قلی‌خان هدایت معروف به مخبرالسلطنه که شخصیتی ادیب و هنردوست و چهره‌ای ملی و از وزرای کابینه‌اش بود را والی تبریز کرد تا قیام شیخ را فیصله دهد. مخبرالسلطنه تلاش کرد از طریق دوستان شیخ، خیابانی را از ادامه نهضت منصرف کند اما موفق نشد.

وقتی مخبرالسلطنه نتوانست از طریق مذاکره شیخ را از راهش منصرف کند، با رییس قزاقخانه تبریز که یک کلنل روس بود، تبانی کرد و نقشه ترور شیخ محمد خیابانی را ریخت.

شهادت شیخ

خیابانی انتظار درگیری با مخبرالسلطنه که خود از مخالفان قرارداد ۱۹۱۹ بود را نداشت و اصلا گمان نمی‌کرد مخبرالسلطنه علیه او اسلحه بکشد اما صدراعظم سرگرم تدارک نیرو برای ترور شیخ بود.

قوای قزاق به دستور کلنل روس به نیروهای قیام حمله کردند و یا آنان را خلع سلاح کردند و یا به شهادت رساندند. آنان به هر روش ممکن ادارات تبریز را از وجود نیروهای قیام پاک کردند.

آنان به خانه شیخ محمد هم حمله کردند اما شیخ از راه پشت‌بام به خانه شیخ حسنعلی میانجی یکی از همسایگانش پناه برد. قزاق‌ها فردای آن روز، مخفی‌گاه شیخ را پیدا کردند و سردسته آنها اسماعیل قزاق در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۲۹۹ با دیدن شیخ به او چند گلوله شلیک کرد و او را به شهادت رساند و پیکر شیخ را به مقر فرماندهی نزد مخبرالسلطنه برد و او نیز دستور داد بی‌معطلی و بدون تشریفات قانونی شیخ محمد خیابانی را در قبرستان امامزاده سید حمزه تبریز دفن کنند.

چند ماه بعد خانم آغا، همسر دوم شیخ در مهاجرت به تهران پیکر شیخ را به دور از چشم ماموران نظمیه تبریز از قبرستان امام‌زاده سید حمزه خارج کرد و با خود به شهر ری و باغ طوطی حرم عبدالعظیم حسنی برد و با فاصله اندکی از مزار ستارخان دیگر سردار ملی تبریز که در سال ۱۲۹۵ به دست مزدوران احمد شاه قاجار به شهادت رسیده بود، به خاک سپردند.

منابع:

روزنامه تجدد، ش۴۶، ۲۵ رجب ۱۳۳۸، ص۲

روزنامه تجدد، سال ۱، ش ۳۵، ۱۰ ذیقعده ۱۳۳۵، ص۱-۲

کسروی، قیام شیخ محمد خیابانی، ص۱۰۲-۱۰۵؛ صدرهاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران، ج۲، ص۱۰۵

بادامچی، شیخ محمد خیابانی، در شرح حال و اقدامات شیخ محمد خیابانی، ص۲۳، آذری، قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز، ص۱۰، ۲۴ و ۹۱

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ / ۰۷:۳۰
  • دسته‌بندی: اندیشه امام و رهبری
  • کد خبر: 1402062012629
  • خبرنگار : 90089