گمشدن محله ای تاریخ ساز پشت بخار دیگ های گذر خوراک

ای کاش متولیان شهرداری رشت، بیش از آنکه به واسطه وجود مغازه های واویشکائی، محوری را به نام خیابان خوراک معرفی کنند، پیشینه تاریخی بازارچه ای را واکاوی کنند که فکر مشروطه خواهی را علم کرد و یاد مجاهدانی را زنده نگه می داشتند که آمالشان تشکیل مجلسی برآمده از مردم و شعارشان یکی بودن در برابر قانون بود.

از سال ۱۳۹۴ که شهر رشت به عضویت «شبکه شهرهای خلاق جهان» درآمد، ملزم به اجرای برخی از برنامه ها در این راستا شد تا این عنوان از رشت حذف نگردد. یکی از این الزامات، نامگذاری و مناسب سازی خیابانی به نام «گذر خوراک» است. در سال های اخیر، محورهای متفاوتی از جمله خیابان جوان و بازارچه حاشیه رودخانه زرجوب در جلسات مدیریت شهری و شورای شهر مطرح گردید.

 در جلسه کمیسیون توسعه پایدار شورای شهر رشت، بار دیگر پیرامون گذر خوراک بحث می شود. و این بار محور جدیدی معرفی می گردد؛ کوچه «شهید جمشید جمراد». این محور محل تمرکز چندباب مغازه «واویشکاپزی» است و هرکس بخواهد یکی از خوراک های خیابانی رشت را تجربه کند، حتما سری به این محور می زند.

هرچند قدیمی ترین واویشکاپز رشت، در پل عراق قرار دارد، ولی درج سال ۱۳۱۰بر تابلوی واویشکاپزی چهارفصل در این محور نشان از قدمت آن دارد. در جلسه شورا، موضوع سنگ فرش و آرام سازی این محور تا گذر حاج آقا بزرگ و اتصال آن به دهنه بازار رشت و همچنین ساماندهی مغازه های این محور با حضور برخی از مدیران شهرداری، مورد بررسی قرار می گیرد.

اما آنچه از دید متولیان امر پوشیده است، پیشینه تاریخی محوری است که روزگاری هزینه فتح تهران برای پایان دادن به استبداد صغیر را تامین کرد. محوری که باقیمانده بازارچه قدیمی سبزه میدان است.

پیش از احداث خیابان «اعلم الهدی» در پهلوی اول، بازارچه سبزه میدان، بخشی از محله قدیمی سبزه میدان رشت بود. با احداث این خیابان بخش هایی از بازارچه و همچنین املاک مسکونی واقع در آن از بین رفت. بخش باقیمانده بازارچه، کوچه ای به نام «جمشید جمراد» است که از یک سو به نخستین پیاده راه رشت یعنی اعلم الهدی و انتهایش به گذر حاج آقا بزرگ می رسد.

بازارچه سبزه میدان، جزو ارثیه «میرزا حسین خان کسمایی» بود که با گرو گذاشتن املاکش، توانست بخشی از هزینه های فتح تهران در اعاده مشروطه را به سال۱۲۸۸ خورشیدی تامین نماید. آنگونه که منابع گزارش داده اند، وی حتی با سرقت ساختگی جواهرات همسرش، هزینه قشون را تامین نمود. هر انقلابی، نیازمند تامین هزینه است. والا چگونه تفنگداران گیلان می توانستند پیاده و با اسب به سمت تهران قشون بکشند آن هم در شرایطی که روس ها تبریز را در محاصره داشتند و اساسا «باقرخان و ستارخان»، سران مشروطه تبریز، امکان خروج از تبریز را نداشتند. وقتی مجاهدان گیلانی قزوین را تصرف کرده و به سمت کرج اردو می کشند، تازه مجاهدان بختیاری به سرکردگی «یپرم خان ارمنی»، پاسخ نامه های سران مشروطه گیلان را داده و از ورامین، به سمت تهران قشون می کشند.

بنابراین اگر منصف باشیم، این مجاهدان گیلانی بودند که به استبداد محمدعلی شاه قاجار پایان داده و دست روس ها را از منابع کشور قطع کردند. ولی متاسفانه متولیان فرهنگی گیلان تاکنون نتوانسته اند نقش مجاهدان گیلانی را به درستی تبیین نمایند.

حالا از بازارچه ای که نقش فعالی در جنبش مشروطه و پس از آن درجنبش جنگل داشت، در پس ایجاد گذر خوراک مفعول می ماند.

«میرزا حسین خان»، تاجرزاده ای است که روح بزرگ و شخصیتی چند وجهی دارد. در زمان جوانی همراه «میرزا کوچک جنگلی» در مدرسه علمیه صالح آباد، درس طلبگی می خواند. مدرسه ای که هنوز در بازارچه سبزه میدان موجود است.  

در آستانه تحولات مشروطه خواهی، وی عضو انجمن های مخفی مشروطه خواهان می شود و با سفر به سرزمین‌های اروپایی، زبان های عربی، گرجی، ترکی، ارمنی، روسی، فرانسه و عربی آموخته و با اندوخته ای از اندیشه های آزادیخواهی و دانش آموخته نقاشی به ایران بازمی گردد. وی ادیبی آگاه و مطلع بود و به دو زبان فارسی و گیلکی شعر می‌سرود.

دکتر هومن یوسفدهی، مورخ، درباره او می گوید: با آغاز مشروطه، میرزاحسین خان به وطن بازگشته و در صف اوّل مجاهدان قرار می گیرد. او رییس فرقه «اجتماعیون عامیون رشت» شد که شعبه‌ای از مجاهدان قفقاز بود. وی به دنبال حفظ آرامش منطقه بود و در سال ۱۲۸۶ خورشیدی -که حکومت گیلان به‌طور موقت به «محتشم الملک» و «سردار همایون» سپرده شد- نایب الحکومه انزلی می شود و عاملان ناآرامی‌ها و آتش‌سوزی‌های انزلی را دستگیر می کند.

 یوسفدهی می افزاید: با به توپ بسته شدن مجلس، میرزا حسین خان به پاریس رفت. اما فعالیت‌های مبارزاتی وی در تماس با مراکز انقلابی تفلیس و باکو ادامه داشت و با عضویت در کمیته ستار، به رشت بازمی گردد. در این زمان بخشی از هزینه‌های مبارزه را هم با فروش اموال خود تأمین کرد. در انقلاب محرّم ۱۳۲۷قمری رشت، فرماندهی دسته اعزامی به دارالحکومه را بر عهده داشت و پس از اعاده مشروطیّت و فتح تهران، به عضویّت مجلس عالی مشروطه درآمد و عضو کمیسیونی بود که از طرف این مجلس مامور تهیه لایحه عزل محمدعلی شاه بود.

 این مورخ، به فعالیت‌های مطبوعاتی میرزاحسین خان در تهران و گیلان اشاره کرده ومی افزاید: در اواخر سال ۱۳۲۹ قمری که روس‌ها به دنبال دستگیری مجاهدان گیلانی بودند، میرزا حسین خان با چهره مبدل به بادکوبه گریخت و مقارن با جنگ جهانی اول به گیلان بازگشت و در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به نهضت جنگل پیوست.

 با آغاز جنبش جنگل، نام «میرزا حسین خان» با انتشار «روزنامه جنگل»، گره می خورد. وی از شماره سوم تا هشتم سردبیر نشریه ای است که ارکان فکری جنبش جنگل است. میرزا حسین خان یک سال زودتر از کوچک جنگلی(۱۲۹۹ خورشیدی) و بر اثر نارسایی کلیه در سن ۵۹ سالگی زندگی را بدرود می گوید.

بازارچه سبزه میدان شخصیت های تراز اول دیگری هم در جنبش جنگل پرورانده است، از جمله «حاج احمد کسمایی». وی تاجر ابریشم و موسس نخستین کارخانه پاپیروس(سیگار) در کسما بود. مورخان نوشته اند حاج احمد پس از میرزاکوچک، دومین شخصیت موثر در جنبش جنگل بوده و تمام هزینه های مجاهدان جنگل را در ۲سال نخست تامین کرد. وی ۱۰خانه در کسما داشت که در اختیار جنگلیان بود. خانه مسکونی وی در بازارچه سبزه میدان بود که پس از شهادت میرزا، توسط قزاق ها مصادره و تخریب می شود و زن و فرزند وی آواره می شوند و تنها پسر حاج احمد از شدت ناملایمات جان می سپارد.

«شیخ علی حلقه سری»، معروف به اعلم الهدی، امام جماعت مسجدی است که هنوز در بازارچه سبزه میدان موجود است. او از اعضای هیات اتحاد اسلام (نخستین هسته تشکیل جنبش جنگل) بود.  

از دیگر جنگلیانی که نشانی در این بازارچه دارند، «کاس آقا حسام» معروف به کاس آقا خیاط است. وی از یاران میرزا بود. او کسی است که در خفقان ۱۰۰سال پیش رشت، جسد بی جان دکتر حشمت طالقانی، از مبارزان جنگل را -که اعدام شد- در گورستان چله خانه دفن می کند. هم اوست که سالها بعد، با ماشین شخصی اش، سر میرزا را از تهران به گورستان سلیمانداراب می آورد.

مغازه کاس آقا خیاط جنب مسجد صالح آباد بود و اکنون بعنوان «واویشکاپزی» تغییرکاربری داده است.

«حاج آقا کوچصفهانی» معروف به کریم اف، دیگر شخصیت ممتاز ساکن در این محله است. او داماد حاج میرزا خلیل، نخستین شهردار رشت بود و کسی است که نخستین تلفن را به رشت آورد. بخش زیادی از ملک وی در اثر احداث خیابان اعلم الهدی از بین می رود ولی بخش مسکونی آن هنوز پابرجاست.

«استاد حبیب محمدی»، پدر نقاشی مدرن گیلان، نخستین آموزشگاه نقاشی خود را در سال ۱۳۲۰ در این بازارچه برپاکرد. و نقاشان برجسته ای همچون، بهمن محصص، حسین محجوبی، آیدین آغداشلو و ... در همین بازارچه نقاشی و مجسه سازی می آموزند.

خلاصه اگر واکاوی شود، باقیمانده بازارچه سبزه میدان، آنقدر تاریخ ناگفته در دل دارد، که لای دود ناشی سوختن چربی تشت های مسی واویشکاپزها، پنهان مانده است.

ای کاش متولیان شهرداری رشت، بیش از آنکه به واسطه وجود مغازه های واویشکائی، محوری را به نام خیابان خوراک معرفی کنند، پیشینه تاریخی بازارچه ای را واکاوی کنند، که فکر مشروطه خواهی را علم کرد و یاد مجاهدانی را زنده نگه می داشتند که آمالشان تشکیل مجلسی برآمده از مردم بود و شعارشان یکی بودن شاه و مردم در برابر قانون.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۷ شهریور ۱۴۰۲ / ۱۵:۱۵
  • دسته‌بندی: گیلان
  • کد خبر: 1402060704915
  • خبرنگار : 50636

برچسب‌ها