این مصوبه در حالی به تأیید و تصویب رسید که بهرغم مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری کشور خصوصاً مصوبۀ مورخ ۱۴۰۱/۰۴/۲۹، هرگونه تعریض و تخریب در بافت تاریخی ممنوع است و با آن مغایرت دارد.
مصوبه اخیر کمیسیون ماده ۵ استان البته یک مصوبۀ متناقض نیز هست؛ چراکه در یک بخش، از اولویت پیادهراه بودن این بخش از بافت خمینیشهر سخن گفته شده و از طرف دیگر خط بدنۀ تائیدشده، دارای حداقل عرض ۱۶ متری است! این در حالی است که عرض وضع موجود این گذر ۴ الی ۸ متر بوده و برای پیاده راه کردن آن چه نیازی به عرض ۱۶ متر است؟!
دومین تناقض این است که تکلیف خیابان بخشداری بهعنوان یک خیابان ترافیکی یا محور پیاده مشخص نشده است. اگر این خیابان دارای نقش ترافیکی است و به همین جهت عرض ۱۶ متر پیداکرده، به چه علت کمیسیون ماده ۵، کاربری دو سمت آن را به تجاری تغییر داده و بارگذاری ترافیکی مجدد به مرکز بافت تاریخی و این گذر واردکرده است؟!
سوم اینکه در یک خیابان ۱۶ متری چگونه میتوان بدنههای تاریخیِ دوطرف آن را حفط کرد؟! اگر لازم باشد که در بخشی، بدنهها حفظ شوند عرض خیابان به ۴ تا ۵ متر میرسد، بنابراین چگونه عرض یک خیابان ۱۶ متری باید به ناگهان از ۵ متر کمتر شود؟!
موضوع بسیارمهم دیگر این است که بر اساس مصوبه شورای عالی معماری شهرسازی که پایان مردادماه سال گذشته ابلاغ شد، قرار بود در قالب طرح تفصیلی با رویکرد «حفظ و احیاء» در کمتر از ۳ ماه ابتدا تکلیف کل بافت تاریخی خمینیشهر مشخص شود. حال پرسش اینجاست که با گذشت یک سال از مصوبۀ این شورا، چرا کمیسیون ماده ۵ اصفهان به چنین نتیجهای رسیده و خیابانی با عرض ۱۶ متر را مصوب کرده است؟! چرا استانداری مصوبه بافت تاریخی را ابلاغ نمیکند؟! و چرا ادارهکل میراث فرهنگی استان اصفهان به جای پیگیری اجرای مصوبۀ شواری عالی معماری و شهرسازی، خیابان بخشداری با عرض ۱۶ متر را تائید کرده است!
اما مهران زینلیان، معاون امور عمرانی استانداری اصفهان درباره مصوبه کمیسیون ماده ۵ استانداری در خصوص خیابان بخشداری خمینیشهر چنین توضیح داده بود: «عرض این خیابان ثابت نیست، جاهایی ۲۰ متر و جاهایی دیگر کمتر میشود، اما به طور متوسط عرض حدود ۱۶ متر است. قرار بر این شد عرضِ جادهای که ماشینرو میشود را محدودتر هم بکنند یعنی چیزی در حدود ۱۲ متر، ولی عرض آزادسازی، ۱۶ متر است تا یکسری پیاده رو سنگفرش، مانند خیابان خاقانی اصفهان ایجاد شود.»
او به این نکته اشاره کرد که: «قرار است یک جاده فراغتی به لحاظ ترافیکی ایجاد شده و بحثهای تجاری متناسب با بافت تاریخی خمینی شهر در بدنه آن شکل بگیرد.»
زینلیان همچنین با بیان اینکه تنها دستگاه متولی و متخصص برای اظهارنظر درخصوص این بافت تاریخی، اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان است که نسبت به عرض ۱۶ متری نظر مساعد داشتهاند، این موضوع را نیز بیانکرده بود: «این خیابان در سالهای گذشته مصوبه کمیسیون ماده ۵ را با عرض ۲۰ متر دارد و یک حقوق مکتسبهای هم ایجاد شده، چراکه شهرداری حسب مصوبه قبلی، یکسری آزدسازیها هم انجام داده است.»
در صحبتهای معاون امور عمرانی استانداری همچنین آمده بود: «غیر از چند تک دانهای که در این منطقه وجود دارد که واقعاً هم میراثی هستند، انصافاً مابقی بناها میراثی نیست. اگر بخواهید این بافت را شبیهسازی کنید، باید گفت چیزی مثل بافت همتآباد (محله مفتآباد) اصفهان با خانههای خیلی فرسوده است.»
در این خصوص باید توضیح داد که: اولاً جاده فراغتی از عناوینی است که برای توجیه بازگشایی خیابان با عرض ۱۶ متر استفاده شده و مازاد بازگشایی خیابان قرار است مانند خیابان خاقانی اصفهان بهصورت پیادهروهای عریض با سنگفرش اجرا شود. حال این سوال پیش میآید که در مرکز بافت تاریخی برای ایجاد یک محور پیاده، با عرض موجود ۴ تا ۸ متر، چه لزومی به احداث با عرض ۱۶ متر وجود دارد؟ آیا یک محور فراغتی یا به عبارت دیگر محور تاریخی و فرهنگیِ احیا شده در بافت نمیتواند با عرض کمتر از ۱۲ متر هم اجرا شود؟
نکته دوم این است که اساساً مگر علت پیشنهاد تعریض این گذر به دلیل مشکلات ترافیکی نبوده است؟ حال سنگفرش کردن مازاد عرض تا ۱۶ متر بهصورت پیادهرو، چه دلیلی میتواند برای افزایش عرض آن باشد؟
سومین مسئله، تجاری کردن اطراف محور است، چراکه از ابتدا نیز این موضوع مطرح بود که افزایش عرض این خیابان فقط صرفاً برای افزایش ارزش معاملاتی املاک اطراف خیابان و تبدیل آنها به تجاری خواهد بود. علت همراهی مردم در اطراف خیابان نیز به دلیل چندبرابر شدن ارزش معاملاتی املاک آنها است. تجاری کردن بدنۀ خیابان در تناقض شدید با ترافیکی بودن این محور است و شاید تنها در راستای تأمین نظر شهرداری و مالکین مجاور این خیابان خواهد بود.
مسئله چهارم نیز مقایسه بافت همتآباد با پیشینه اسکان غیر رسمی که نهایت عمر آن به ۵۰ سال هم نمیرسد با کوچه بخشداری واقع در مرکز محله درب سید از هسته روستایی فروشان با قدمت بیش از ۷۰۰ سال است! که متأسفانه فرسوده خواندن بافتهای تاریخی و کم ارزش کردن آنها، پس از اقدامات وزارت راه و شهرسازی در تعیین محدودههای بافتهای فرسوده در شهرها، بهعنوان مهمترین حربه برای تخریب در بافتهای تاریخی مورد استفاده قرار گرفته است.
نکته بسیار حائز اهمیتِ دیگر این است که تنها متخصص و کارشناس واجد صلاحیت برای تصمیمگیری در این خصوص را مدیرکل میراث فرهنگی استان اصفهان و نه زیرمجموعه فنی و کارشناسی ایشان یا سایر اعضای کارشناس حاضر در جلسات کمیسیون ماده ۵ یا حتی مشاور تهیه کنندۀ طرح بافت تاریخی را بدانند!
ضمن اینکه مالکیت معنوی بافت تاریخی متعلق به یک نسل یا ساکنین یک شهر نیست، همانطورکه برابر با کنوانسیونهای سازمان ملل، بافت تاریخی یا بناهای ارزشمند میتوانند میراث جهانی باشد و وظیفه همه مردم ازجمله از مردم عادی، متخصص، مدیران چه در این نسل و چه در نسلهای آینده حفاظت از این بافتها است. ضمن اینکه تأکید بر عدم وجود بافت تاریخی به استناد وجود تنها دو بنای ثبتی در کنار این محور نیز موضوعی است که نشاندهندۀ ضعف در تشخیص بافت تاریخی است.
بعد از اظهارات معاون امور عمرانی استانداری اصفهان بود که علیرضا ایزدی، مدیرکل سابق میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اصفهان و مدیرکل فعلیِ ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی کشور نیز درباره نتایج کارشناسی از بافت تاریخی خمینیشهر، چنین بیان کرد: «خیابان بخشداری در یکی از روستاهای قدیم واقع شده که امروزه دیگر آن شکل و شمایل روستای قدیم را ندارد، اما تعدادی ابنیههای ارزشمند مثل مسجد و حمام دارد که برخی مرمت شده است و برخی نیاز به مرمت دارد که ما وظایف میراثی خود را انجام میدهیم. بعد از بررسی، پهنهبندی کردیم و متوجه شدیم آنچه در کنار ابنیه واجد ارزش ثبتی و تاریخی ما است تحت عنوان پهنه یک، درصد قلیلی است و پهنههای ۲، سه، چهار و پنج را هم تا ارتفاع مشخص تعریف کردیم که پهنه پنج تابع طرح تفصیلی شهری است، اما بالاخره در حوزه مرمتی و حوزه نماسازیاش، باید به دلیل حفظ بافت واجد ارزش پیرامونش از میراث نظر بگیرند.»
او موضوع بافت تاریخی خمینیشهر را حلشده دانست و درخصوص مصوبه کمیسیون ماده ۵ استان توضیح داد: «در کمیسیون ماده پنج در ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲ مطرح شد که مشاور طرح، مسیر ترددی را مشخص کند که قالبش پیادهراه و مبلمان شهری مناسبی نیز در آن تعبیه خواهد شد، البته مثل قبل محل تردد وسیله نقلیه نیز است ما نمیخواهیم جلویش را بگیریم، اما باید ریزدانههای تاریخی حفاظت شود و در بخشی از تعریضها، توافقات شهرداری در قالب آنچه دانه تاریخی نیست، انجام شود و جدارهسازی نیز باید به تصویب میراث برسد.»
ایزدی همچنین اشاره کرده بود: «بعد از پیگیریهای فراوان و مطالبات مردم به این نتیجه رسیدیم که فارغ از مشخصکردن عرض خیابان با محوریت پیادهراه بودن این مسیر که پیادهاش بیشتر باشد، مسیری را تعبیه کنیم تا مردم راحت باشند و ریزدانههای ارزشمند حفظ شوند، فارغ از اینکه این عرض چقدر باشد.»
در این خصوص نیز از «سه هستۀ روستایی بهعنوان بافت تاریخی خمینی شهر یادشده که چیزی از آن هستههای روستایی باقی نمانده و تنها تعدادی تک بنا از آنها باقی است»؛ درحالیکه چنین برداشتی از بافت تاریخی خمینیشهر صحیح نیست، چراکه گذربندیها، مراکز محلات و بناهای اصلی بافت تاریخی خمینیشهر همچنان پا برجا هستند، یعنی فضاهای شهری که بهعنوان اتصال دهندۀ بین این بناها همچنان قابل درک و کافی است در همین ایام محرم و صفر، قدمی در شهر زد و شاهد عزاداری مردم در همان گذرهای تاریخی و مراکز محلات بود. بافت تاریخی خمینی شهر، بزرگترین حسینۀ زندۀ ایران است و این خود نشان دهندۀ سرزندگی و تمایل مردم این شهر به حفظ هویت و ارزشهای معنوی به جا مانده از نیاکان خود است. اگرچه ممکن است شکل این فضاهای شهری و بدنهها تاحدی نوسازی شده باشد، ولی همچنان ساختار گذربندیهای تاریخی و بناهای ارزشمند بافت تاریخی خمینیشهر موجود است.
ازاینرو بیانِ چنین تعاریفی را تنها میتوان توجیهی برای ایجاد گذر جدید و پایین آوردن ارزش بافت تاریخی خمینیشهر دانست، درحالیکه وظیفۀ ذاتی ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در هر استان، طبق اساسنامهاش حفاظت از میراث معنوی و بافت تاریخی شهرهای مختلف است. نابودی بافت خمینیشهر، شکستن ظرفی است که نگهدارندۀ هویت هزارسالۀ این مردم است.
نکته دیگر این است که در سنوات گذشته، خیابانکشیهای جدیدی در خمینیشهر اتفاق افتاد که ادارهکل میراث فرهنگی استان در آن سالها خاموش بوده و صحبتی از سوی این اداره در خصوص این موارد مطرح نشد و درواقع با سکوت خود بر اقدامات کمیسیون ماده ۵ در آن سالها که بعد توسط شهرداری اجرا شد مُهر تأیید زد. این موضوع در حالی یک بار دیگر در خمینیشهر اتفاق افتاده است که دیگر این شهر دارای بافت مصوب بوده و مطابق قانون باید تمام دستگاههای متولی با رویکرد حفظ و احیاء نسبت به آن برخورد کنند؛ ولی با این وجود همچنان رویۀ سالهای گذشته تغییری نکرده و به همان شکل در حال تکرار است!
ادارهکل میراث فرهنگی استان اصفهان نیز همانطورکه در سال ۸۲ با سکوت در برابر تصویب طرح تفصیلی پیشین، و سپس در سال ۸۷ با تائید مصوبه کمیسیون ماده ۵ استان در خصوص دو خط بدنه خیابان مرکزی و خیابان شهدای خوزان و درنهایت، احداث این دو خیابان در سالهای ۹۸ و ۹۹ و همچنین سکوت در برابر تصویب طرح جامع خمینی شهر در سال ۹۶، علی رغم ابلاغ محدودۀ بافت تاریخی در سال ۹۴، اکنون نیز به نظر میرسد بدون در نظر گرفتن هرگونه ملاحظات حفاظتی در تهیۀ طرحهای شهرسازی در بافتهای تاریخی، بخش زیادی از این بافت را مجدداً در معرض تخریب قرار میدهد.
بااینحال شاهد هستیم که علیرغم همه هشدارهایی که از سوی همه دستگاهها اعم از دستگاههای نظارتی، فنی و شورای عالی معماری و شهرسازی داده میشود، مصوبۀ جدید کمیسیون ماده ۵، زخم جدیدی از داستان تکراری تخریب را بهصورت خاموش بر پیکر نیمه جان بافت تاریخی خمینی شهر خواهد زد!
انتهای پیام