تحریف بر ۲ قسم لفظی و قالبی و دیگر معنوی و روحی است؛ تاریخچه با عظمت کربلا هم دچار تحریف لفظی شده و هم در دست ما تحریف معنوی پیدا کرده که تحریف معنوی از لفظی ۱۰۰ بار خطرناکتر است. حسین(ع) میگوید «من نهضت کردم برای امر به معروف، برای اینکه دین را زنده کنم، برای اینکه با مفاسد مبارزه کنم. نهضت من اصلاحی ـ اسلامی است». ما آمدیم یک چیز دیگر گفتیم، دو تحریف بسیار عجیب و ماهرانه یا جاهلانه در اینجا کردیم.
تحریف معنوی اول
یک جا گفتیم حسین بن علی(ع) قیام کرد که کشته شود برای اینکه کفاره گناهان امت باشد، کشته شد برای اینکه گناهان ما آمرزیده شود. حالا اگر بپرسند چنین چیزی کجاست؟ خود حسین(ع) چنین چیزی گفت؟ پیغمبر(ص) گفت؟ امام گفت؟ چنین حرفی را چه کسی گفت؟ میگوییم ما به این حرفها چکار داریم؟ امام حسین(ع) کشته شد برای اینکه گناهان ما بخشیده شود. نمیدانیم که این فکر را ما از دنیای مسیحیت گرفتهایم. ملت مسلمان ما خیلی چیزها را ندانسته از دنیای مسیحیت بر ضد اسلام گرفت. یکی همین است. یکی از اصول معتقدات مسیحی، مسئله به صلیب رفتن مسیح است برای اینکه فادی باشد. «فادی» لقب مسیح و این از نظر مسیحیت جزء متن مسیحیت است.
میگویند عیسی به دار رفت و این به دار رفتن عیسی کفاره گناهان امت شد، یعنی گناهان خودشان را به حساب عیسی میگذارند. فکر نکردیم این حرف مال دنیای مسیحیت است و با روح اسلام سازگار نیست، با سخن حسین(ع) سازگار نیست. به خدا قسم تهمت به اباعبدالله(ع) است. والله اگر کسی در روز ماه رمضان روزه داشته باشد و این حرف را به حسین بن علی(ع) نسبت دهد و بگوید شهادت حسین(ع) برای چنین کاری بوده و از او نقل کند، روزهاش باطل است.
دروغ بر حسین است. اباعبدالله(ع) که برای مبارزه با گناه کردن قیام کرد، ما گفتیم قیام کرد که سنگری برای گنهکاران شود. ما گفتیم حسین یک شرکت بیمه تأسیس کرد، بیمه گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. در عوض چه میگیریم؟ شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران میکنم، اما شما هرچه میخواهید باشید، ابن زیاد باشید، عمر سعد باشید. ما میگوییم یک ابن زیاد در دنیا کم بود، یک سنان بن انس در دنیا کم بود، یک خولی در دنیا کم بود، امام حسین(ع) خواست خولی در دنیا زیاد شود، عمر سعد در دنیا زیاد شود، گفت ایهاالناس هرچه میتوانید بد باشید که من بیمه شما هستم.
تحریف معنوی دوم
تحریف معنوی دومی که از نظر تفسیر و توجیه حادثه کربلا رخ داد این بود که گفتند میدانید چرا حسین رفت و کشته شد؟ یک دستور خصوصی فقط برای او بود و به او گفتند تو برو خودت را به کشتن بده. معلوم است، اگر یک چیزی خصوصی باشد، به ما و شما دیگر ارتباط پیدا نمیکند یعنی قابل پیروی نیست. اگر بگویند حسین(ع) چنین کرد، به ما مربوط نیست، به دستورات اسلام که دستورات کلی و عمومی است مربوط نیست. آن یک دستور خصوصی و مخصوص خودش بود. حال تفاوت این دو چگونه است؟ امام حسین(ع) خودش فریاد کشیده است که علل و انگیزه قیام من مسائلی است که بر اصول کلی اسلام منطبق میشود، احتیاجی به دستور خصوصی نیست.
دستور خصوصی در جایی میگویند که دستورهای عمومی وافی نباشد. امام حسین(ع) در کمال صراحت فرمود اسلام دینی است که به هیچ مؤمنی نگفت به امام اجازه نمیدهد که در مقابل ظلم و ستم و مفاسد و گناه بیتفاوت بماند.
امام حسین(ع) مکتب به وجود آورد اما مکتب عملی اسلامی. مکتب او همان مکتب اسلام است، اما اسلام بیان کرد و حسین عمل کرد. در درجه اول بیش از هر کس دیگر عمل کرد. مکتب عملی اسلام را ماهرانه تحریف کردیم، برای اینکه این حادثه را از مکتب بودن خارج کنیم و قهراً از قابل پیروی بودن خارج کنیم. وقتی از مکتب بودن خارج شد، دیگر قابل پیروی نیست. وقتی که قابل پیروی نشد، پس دیگر از حادثه کربلا نمیشود، استفاده کرد.
از اینجا ما حادثه را از نظر اثر مفید داشتن عقیم کردیم. خیلی به نظر کوچک میآید که بگویند دستور خصوصی بود. ولی میگوییم وقتی گفتی دستور خصوصی معنایش این است که دستورهای عمومی در این زمینهها کافی و وافی نیست، یعنی اگر دستور خصوصی نمیرسید اسلام دستوری نداشت که بگوید، در چنین شرایطی باید حرکت و قیام کرد، بلکه اسلام میگفت هر چه به نظرتان میرسد عمل کنید. این خیانتی است به حسین بن علی(ع) آیا خیانتی بالاتر از این در دنیا صورت گرفته است؟
این است که عرض کردم این تحریف معنوی که در حادثه عاشورا صورت گرفته است، از آن تحریفات لفظی صد درجه خطرناکتر است. در تحریف لفظی مثلاً کسی میگوید من حدس میزنم روز عاشورا ۷۲ ساعت بود، بعد هم اصرار میکند که ۷۲ ساعت بود. خوب یک چرندی گفته است. آن که میگوید ۳۰۰ هزار نفر حسین بن علی(ع) را کشتند، آن که میگوید زینب آمد به اباعبدالله(ع) چنین گفت، اباعبدالله(ع) فرمود کیست برای من اسب بیاورد، اعوان و انصاری نداشت، زینب رفت اسب اباعبدالله(ع) را آورد و از این دروغها برای هدف حسین بن علی(ع) آنقدر خطر ندارد که این تحریفهای معنوی خطرناک است. بنابراین ما آمدیم نهضت حسین بن علی(ع) را که خود هدف و منظوری داشته است مسخ و تحریف کردیم.
منبع:
نهضت حسینی اثر استاد شهید مرتضی مطهری
انتهای پیام