/تحلیل/

آمریکا نمی‌تواند برای اوکراین چک سفید امضا بکشد

«با ساخت هر اسلحه، ناو جنگی و گلوله توپ، حق محرومان است که به سرقت می‌رود. در جنگ تنها پول خرج نمی‌شود، بلکه نیروی کارگران، نبوغ دانشمندان و امید کودکان هم نابود می‌شود. با این اوصاف، ایالات متحده نمی‌تواند تا ابد به حمایت تمام و کمال از اوکراین در برابر روسیه ادامه دهد.»

به گزارش ایسنا، پایگاه تحلیلی «قانون و آزادی» در تحلیلی به موانع آمریکا در ادامه حمایت از اوکراین پرداخته است: "سند استراتژی امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۲۲ یک پیش‌فرض اشتباه دارد: اینکه «هیچ‌چیز ورای توان ما نیست.» این گزاره، اصل اقتصادی مهم «کمیابی» را نادیده می‌گیرد؛ اصلی که به این واقعیت اشاره دارد که «منابع انسانی و غیرانسانی محدود هستند و بهترین دانش فنی بشر هم قادر به تولید تنها مقادیر محدودی از کالاهاست.» ارسال منابع آمریکایی به اوکراین، از راکت‌انداز گرفته تا گلوله توپخانه یا حتی پول نقد، بدین معناست که این منابع دیگر در اختیار آمریکا نیست.

تانک بردلی و گلوله‌های ۱۵۵ میلی‌متری توپ که از آسمان نمی‌آیند! این‌ها هم هزینه مالی دارند و هم نیروی انسانی را درگیر می‌کنند. این بدین معناست که افرادی که می‌توانستند در پروژه‌های سازنده دیگری در آمریکا فعالیت کنند، حالا باید برای اوکراین سلاح بسازند. لودویگ فون میزس، اقتصاددان برجسته فقید در ۱۹۱۸ گفت: جنگ با کالاهای امروز اداره می‌شود. انسان تنها با سلاح‌هایی می‌جنگند که همین حالا در دسترس دارد. نیازهای نظامی باید با دارایی‌های موجود تأمین شوند.

ژنرال دوایت آیزنهاور، رئیس‌جمهوری سابق آمریکا هم در سخنرانی خود در ۱۹۵۳ که به «صلیب آهنین» معروف شد، با استناد به نظرات فون میزس گفت: «هر تفنگی که ساخته می‌شود، هر کشتی نظامی که به آب انداخته می‌شود و هر موشکی که شلیک می‌شود، از دزدی از گرسنگانِ بی‌غذا و سرمازدگانِ بی‌لباس حکایت دارد. جهان در جنگ تنها پول خرج نمی‌کند؛ جنگ نیروی کارگران، نبوغ و استعداد دانشمندان و امید کودکان را نیز هزینه می‌کند. بهای ساخت یک بمب‌افکن مدرن، ساخته‌نشدن مدارس آجری در بیش از ۳۰ شهر است. برای ساخت یک هواپیمای جنگنده، باید بهایی معادل بیش از ۱۳ هزار تن گندم را پرداخت و هر ناو جنگی بودجه تأمین مسکن بیش از ۸۰۰۰ تن را از بین می‌برد. زیر ابر جنگ‌های تهدیدآمیز، بشریت به صلیبی آهنین کشیده شده است.»

برخی کارشناسان بر این باورند که بودجه کمک‌های آمریکا به اوکراین از محل بودجه‌های فدرال تأمین می‌شود و بودجه‌های محلی و ایالتی دست‌نخورده باقی می‌مانند، اما این گزاره هم اصل «کمیابی» را نادیده می‌گیرد. هیچ انسان خردمندی نمی‌تواند این حقیقت را نادیده بگیرد که مصرف منابع فدرال آمریکا، در نهایت به کمبود منابع در سطح محلی منجر خواهد شد. شاید ارسال یک فروند سامانه راکت‌انداز هیمارس دیگر به اوکراین، مستقیماً به معنای ازبین‌رفتن بودجه تعمیر یک پل در آمریکا نباشد، اما نباید نقش درهم‌تنیدگی ناگزیر تمامی چرخه‌های اقتصاد را نادیده گرفت. هر ورق فلزی که به سامانه توپخانه‌ای تبدیل می‌شود، می‌توانست تیرآهن یک پل باشد.

پشتیبانی از جنگی بی‌پایان

بیش از ۱۸ ماه است که جنگ اوکراین در جریان است و برخی تحلیلگران بر این باورند که این مناقشه به جنگی بی‌پایان تبدیل شده است؛ جنگی که این ظرفیت را دارد که تا سالیان سال ادامه داشته باشد و بیم تشدید وخامت آن برود.

موضع رسمی آمریکا این است که تا هر وقت لازم باشد به حمایت نظامی و مالی از اوکراین ادامه خواهد داد و این عملاً به معنای پا گذاشتن به جنگی بی‌پایان است.

این اظهارات در حالی مطرح شده که آمارها حاکی از آن است که آمریکا در حفظ حمایت‌های خود از اوکراین در چند ماه آینده هم دچار مشکل است، چه رسد به چند سال. انبارهای غرب در حال خالی‌شدن است و آمریکا هرچه به دست آورد را به اوکراین خواهد فرستاد. همان‌طور که دیدیم، بایدن چندی پیش اعلام کرد که دلیل ارسال مهمات خوشه‌ای به اوکراین، کمبود مهمات متعارف در انبارهای تسلیحات آمریکا بود.

این مناقشه به یک جنگ صنعتی بدل شده، جنگی که روسیه در آن با طراحی ویژه صنایع دفاعی‌اش برای سازگاری با جنگ جهانی اول، نسبت به غرب شانس بیشتری دارد.

برتری صنایع دفاعی روسیه

برای درک تفاوت توان صنایع دفاعی طرفین، می‌توان به ظرفیت ساخت گلوله‌های توپ استناد کرد. اندیشکده «رویال یونایتد انستیتو» در اوایل سال میلادی جاری اعلام کرد که روسیه در سال گذشته میلادی ۱۲ میلیون گلوله توپ شلیک کرده و در سال جاری هم تا کنون حدود ۷ میلیون توپ شلیک کرده است. این در حالی است که روسیه ظرفیت ساخت دست‌کم ۲.۵ میلیون گلوله توپ در سال را دارد و این از واردات تسلیحاتی روسیه از کشورهایی مانند کره شمالی جداست.

درعین‌حال، آمریکا در ژانویه ۲۰۲۳ ظرفیت ساخت تنها ۹۳ هزار گلوله توپ را در سال داشت و این عدد حالا به ۲۴ هزار گلوله در ماه رسیده است. این در حالی است که اوکراین این تعداد گلوله توپ را در تنها سه روز مصرف می‌کند! روسیه هم دوبرابر این مقدار را تنها در یک روز مصرف می‌کند! اگر آمریکا ظرفیت ساخت گلوله توپ خود را به ۹۰ هزار گلوله در ماه برساند، باز این آمار از نصف تولید سالانه روسیه هم کمتر خواهد بود.

انبارهای آمریکا همین حالا هم آن‌قدر خالی شده که ایالات متحده مجبور شد رزمایش مشتری برنامه‌ریزی‌شده با ژاپن را به دلیل کمبود سامانه‌های هیمارس لغو کند. اگر جنگ اوکراین به یک بحران نظامی تمام‌عیار بدل شود یا در بدترین حالت، چندین بحران مشابه هم‌زمان ایجاد شوند، آمریکا در شرایط بسیار خطرناکی قرار خواهد گرفت که برون‌رفت از آن سال‌ها به طول خواهد انجامید.

از سوی دیگر، متحدان اروپایی آمریکا هم آن‌قدر از نظر دفاعی به واشنگتن وابسته شده‌اند که عملاً دیگر فایده‌ای ندارند. آلمان در ماه ژوئن تنها ۲۰ گلوله توپ داشت و انگلیس هم‌توان ساخت لوله توپخانه با کالیبر بالا را ندارد.

برخی استدلال می‌کنند که اوکراین حق دارد خواهان بازگشت به مرزهای پیش از ۲۰۱۴ باشد، یعنی زمانی که مناطق دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا، خرسون و شبه‌جزیره کریمه متعلق به اوکراین بودند. این تحلیلگران حق دارند، چرا که اوکراین حق دارد هر کاری می‌خواهد انجام دهد. اما چرا حق برخورداری مداوم از کمک‌های تسلیحاتی آمریکا را برای کی‌یف متصور می‌شوند؟ آن هم کمکی که احتمالاً تنها به طولانی‌شدن جنگ منجر خواهد شد.

دوستی یا منافع ملی؟

کارشناسانی هستند که در تحلیل‌های خود، روسیه را شخصیت شرور داستان معرفی می‌کنند، گویی که مسکو بی‌دلیل به فکر حمله به اوکراین افتاد. این در حالی است که از چندین سال قبل نشانه‌های فرارسیدن چنین روزی پیدا بود و برخی آن را پیش‌بینی کرده بودند.

در سال ۲۰۰۸، ویلیام برنز، مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که در آن زمان سفیر ایالات متحده در روسیه بود، در گزارشی محرمانه اعلام کرد که نقشه ناتو برای گسترش و عضویت گرجستان و اوکراین، به یک فاجعه ختم خواهد شد. او در این گزارش به‌درستی پیش‌بینی کرد که این تصمیم به بروز جنگ داخلی در اوکراین ختم می‌شود و سپس احتمال دارد که روسیه تصمیم به حمله بگیرد، چرا که منافع ملی خود را در خطر دیده و برای حراست از آن هر کاری خواهد کرد.

برخی اوکراین را «دوست آمریکا» دانسته و استدلال می‌کنند که اگر واشنگتن پشت کی‌یف را خالی کند، دیگر «دوستانش» را هم از دست خواهد داد. حال‌آنکه واشنگتن هیچ پیمانی با اوکراین امضا نکرده و تعهدی به دفاع از این کشور در برابر تهدیدها ندارد.

به‌قول‌معروف، کشورها دوست ندارند، بلکه «منافع» دارند. حال باید پرسید که آمریکا در ادامه حمایت نظامی از اوکراین و دامن‌زدن به ویرانی بیشتر این کشور، چه منفعتی برای خود متصور شده است."

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ / ۰۵:۵۰
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 1402052817919
  • خبرنگار : 71661