به گزارش ایسنا، با فرا رسیدن دومین سالگرد خروج آمریکا از افغانستان و روی کار آمدن طالبان، نشریه پالتیکو به شرح احوال چهرهای پرداخته که نماینده ایالات متحده در سرزمین مادری خود، افغانستان بود.
رسانه آمریکایی نوشت: خلیلزاد سعی دارد هم به مقامات کاخ سفید فشار بیاورد تا مفاد توافقی که او با طالبان امضا کرد را اجرایی کنند و هم به مردم یادآوری کند که سابقه کاریاش تنها به کابل محدود نیست. او با سفیر روسیه در آمریکا در یک رستوران عمومی غذا خورد، در روزنامههای درباره سیاست اوکراین نوشت و وارد مسائل سیاسی پیچیده پاکستان شد.
این دیپلمات آمریکایی زاده افغانستان در حال نگارش دومین زندگینامه خود است و احتمال بازگشتش به مناصب دولتی را رد نمیکند.
او که ۷۲ سال سن دارد، در مصاحبهای گفت که هر کسی با جایگاه و موقعیت او بود، همین کارها را میکرد. او یک حیات دیپلماتیک طولانی داشته و هنوز میخواهد حق مشاوره دریافت کند.
علاوه بر این، خلیلزاد نمونه بارز یک مقام واشنگتن است که با توجه و نفوذ زنده است؛ کسی که آنقدر به «در بازی ماندن» اصرار دارد، که حتی شکستی فاجعهبار هم او را از تلاش برای دستیابی به شهرت و افتخار منصرف نمیکند.
او در پاسخ به این پرسش که چرا افتضاح آمریکا در افغانستان باعث نشده که از صحنه بازیهای سیاسی و دیپلماتیک واشنگتن فاصله بگیرد، میگوید: تا وقتی که عقلم کار کند، به خدمت ادامه خواهم داد.
برخی کهنهکاران در واشنگتن باور دارند که خلیلزاد سودای بدل شدن به چهرههای شاخصی مانند ریچارد هالبروک یا هنری کیسینجر را در سر دارد. کیسینجر حالا ۱۰۰ ساله است اما اخیراً در سفر به چین با شی جینپینگ، رئیسجمهوری این کشور دیدار کرد.
ولی نصر، یک چهره دانشگاهی برجسته و مقام سابق ایالات متحده که با امور افغانستان سر و کار داشت، میگوید: ذوق بلندپروازی از بین نمیرود. همه این دیپلماتها به یک دستاورد دیپلماتیک برجسته در حیات حرفهای خود نیاز دارند.
شاید خلیلزاد هم هنوز به دنبال همان نقطه عطف است. باید به یاد داشت که تصور خلیلزاد برای افغانستان با آنچه در اوت ۲۰۲۱ اتفاق افتاد بسیار متفاوت بود.
وقتی سربازان طالبان در اوت ۲۰۲۱ به کابل نزدیک میشدند، خلیلزاد به قطر رفته و در تدارک برگزاری نشستی با حضور نمایندگان طالبان و دولت مرکزی افغانستان برای تشکیل یک دولت جدید بود!
در ۱۵ اوت اشرف غنی گریخت، دولت سقوط کرد، طالبان به قدرت رسید و پروژه ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان خاکستر شد.
نخستین واکنش خلیلزاد تعجب بود. او گفت: «خیلی متعجب شدهام!» کمی بعد، او هم به کمک دیگر مقامات آمریکایی شتافت که سعی در مدیریت خروج پرهرجومرج شهروندان و نظامیان این کشور از افغانستان داشتند.
خلیلزاد از آن زمان هنوز امیدش را زنده نگه داشته و در سر سودای اجرای کامل معاهده صلح را دارد، از جمله بخشی که به تشکیلاتی برای ایجاد یک نظام حکومتی جدید در افغانستان اشاره میکند.
خلیلزاد هم میداند که طبیعتاً طالبان حاضر به تحویل قدرت نیستند؛ اما میگوید که خود طالبان هم میتوانند از ثمره کاهش تحریمها و جاریشدن کمکهای اقتصادی بهرهمند شوند.
علاوه بر این، معاهده دوحه یک سازوکار موجود است که به امضای طالبان رسیده و در سطح بینالمللی هم طرفدار دارد. این بهتر از این است که از صفر شروع کنیم.
خلیلزاد که مکرراً از حاکمان افغانستان خواسته تا حقوق بشر، مخصوصاً حقوق زنان و دختران را رعایت کنند، میگوید: برای طالبان توافق بر سر چیزی که از قبل آن را امضا کردهاند به مراتب آسانتر است تا دستیابی به یک توافق جدید.
دونالد ترامپ در ۲۰۱۸ او را به عنوان نماینده ویژه خود در امور افغانستان برگزید، زیرا خلیلزاد بیشتر چهرههای این کشور، از جمله اشرف غنی را میشناخت.
ترامپ به او اجازه داد تا مستقیماً با طالبان وارد گفتوگو شود، گروهی که در آن زمان از گفتوگوی مستقیم با دولت مرکزی افغانستان سر باز میزد.
بر اساس معاهده صلحی که در ۲۰۲۰ با طالبان حاصل شد، این گروه متعهد شد که به تروریستها پناه ندهد و در مقابل، آمریکا وعده داد که نیروهایش را به تدریج از این کشور خارج کند. خارج کردن نیروها قرار بود مشروط به عوامل متعددی باشد، از جمله پیشرفت در گفتوگوهای طالبان و دولت مرکزی افغانستان.
اما ترامپ تصمیم گرفت که فارغ از میزان اجراییشدن این تعهدات، نیروهای آمریکا را از این کشور خارج کند و جو بایدن هم تمام تلاش خود را به کار بست تا به هر قیمتی شده آمریکا از افغانستان خارج شود. به گفته تحلیلگران، طالبان متوجه شدند که آنچه در دوحه امضا کردهاند، اهمیتی ندارد. آنها بر مبارزه با نیروهای تضعیفشده افغان تمرکز کرده و پیروز شدند.
برخی از مقامات سابق امنیت ملی آمریکا میگویند که خلیلزاد بیش از حد به طالبان امتیاز داد. برخی دیگر هم او را برای کار در دولت فرد دمدمیمزاجی مانند ترامپ نکوهش میکنند. عدهای هم بر این باورند که او واقعاً قصد برقراری صلح در افغانستان را داشت و پافشاریاش بر امضای توافق ۲۰۲۰ تلاشی بود برای جبران اشتباهات گذشته سیاست خارجه آمریکا در قبال افغانستان؛ اشتباهاتی که خود خلیلزاد هم نقش خودش را در آنها تکذیب نمیکند.
رابین رافل، دیپلمات سابق ارشد سابق آمریکایی که تجربه زیادی در افغانستان و پاکستان دارد، میگوید: خلیلزاد یک مذاکرهکننده ماهر است اما مشکل این است که گزینههای زیادی نداشت، چون ترامپ تصمیمش را برای خروج گرفته بود.
مقامات دولت سابق افغانستان در گروه افرادی هستند که بیش از همه از خلیلزاد نفرت دارند، زیرا باور دارند که او آنها را به اندازه کافی در روند مذاکرات با طالبان درگیر نکرد؛ ادعایی که خلیلزاد آن را رد میکند.
یک مقام سابق افغانستان که نخواست نامش فاش شود، گفت: در او اثری از پشیمانی نمیبینم. میخواهم ببینم که او برای خرابکاری که برای افغانستان و آمریکا به بار آورد، پشیمان شده است.
خلیلزاد در دو سال گذشته بر مسائل دیگری بجز افغانستان هم تمرکز کرده و نظرات خود را درباره آنها اعلام کرده است.
او درباره طیف گستردهای از مسائل از روند مجوز حفاظتی در ژاپن تا جنگ اوکراین و بحران سیاسی پاکستان اظهار نظر کرده است.
خلیلزاد به تفصیل درباره مسائل روز پاکستان نظر داده و ضمن انتقاد از بازداشت عمران خان، نخستوزیر سابق این کشور، از فرمانده ارتش پاکستان خواست تا استعفا دهد.
اما اظهارات او همیشه با استقبال شنوندگان مواجه نمیشود. وزارت خارجه پاکستان بالاخره در بیانیهای اعلام کرد که به شنیدن «سخنرانیها یا توصیههای نطلبیده» خلیلزاد نیازی ندارد.
او با اظهار آمادگی برای شهادت در کنگره آمریکا و دفاع از عملکرد خود، میگوید: چه کردهام که حالا اظهار ندامت کنم؟ بخش بزرگی از زندگیام را به کمک به افغانستان اختصاص دادم. من اهمیت زیادی به این بخش میدهم.
خلیلزاد در ادامه میگوید: میخواهم روی سنگ قبرم بنویسند که در آمریکا مهاجر بود، آمریکا او را پذیرفت و او هم آمریکا را؛ و تا حد توان برای امنیت ایالات متحده کوشید.
اما برخی کارشناسان حوزه سیاست خارجه و دفاعی باور دارند که خلیلزاد شاید هرگز نتواند نامش را از توافقی که به سقوط دولت افغانستان منجر شد، جدا کند."
انتهای پیام