به گزارش ایسنا، همین اتفاق کافی بود تا رعب و وحشت تمام جامعه افغانستان را در بر بگیرد و باز شاهد موجی از مهاجرت و ناامنی در این خطه جغرافیایی باشیم. اکنون بعد از دو سال هنوز افغانستان با مشکلاتی از جمله عدم آزادیهای اجتماعی، نا امنی، مهاجرت و... رو به رو است.
امیرخان متقی، وزیر خارجه هیات حاکمه سرپرستی افغانستان میگوید: ما توانستیم امنیت را به سراسر افغانستان برگردانیم و حتی بیش از ۱۴ هزار زن در بخش درمان و ۹۲ هزار تن در بخش آموزش و بخشهای دیگر فعالیت میکنند.
همزمان با این اتفاق، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان پس از ۲۰ سال بار دیگر ثابت کرد که حضور آمریکاییها در منطقه تنها برای دستیابی به اهدافشان است و نتیجه حضور آنها برای مردم افغانستان تنها جنگ و درگیری، بیثباتی، عدم امنیت و... بوده است.
حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان پیش از این در نشستی با موضوع یکسالگی خروج آمریکا از افغانستان اظهار داشت: یک سال از فرار طراحی شده نظامیان آمریکایی از افغانستان و حکمرانی طالبان گذشت، فرار طراحی شده به مفهوم این است که آمریکا قطعا شکست خورد، اما فرارش پایان کار آمریکا، رفتار و سیاستهایش در افغانستان نیست و در حالت ایستایی سیاستهایش را دنبال میکند، در واقع نظامیان خارج شدند، اما سرویس جاسوسی آمریکا حضور دارد.
وی همچنین گفت: خود آمریکاییها میگویند نزدیک به ۷۰۰۰ نیروی نظامی افغانستان را به آمریکا بردهاند. ببینید برای چه این کار را کردند؟ امروز افغانستان با تهدیدات دیگری مواجه است و جنگ داخلی که دشمن طراحی میکند برای این است که افغانستان را به سمتی ببرد که به ثبات نرسد. امروز اهمیت افغانستان برای آمریکاییها کمتر نشده است. باید همه ظرفیتهای ملی را جمع کرده تا بتوانند در برابر تهدیدات بایستند و مقاومت کنند و مسئله امروز سیاستهای آمریکا است.
وضعیت افغانستان حاصل توافق پیچیده طالبان و آمریکا در دوحه است که هنوز ابعاد آن به درستی روشن نیست، غنی سقوط کرد و طالبان به قدرت رسیدبه نظر میرسد وضعیت فعلی افغانستان حاصل توافق پیچیده طالبان و آمریکا در دوحه است که هنوز ابعاد آن به درستی روشن نیست؛ این تحولات در پی خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان اتفاق افتاد و دولت «اشرف غنی» سقوط کرد و بار دیگر طالبان در صحنه سیاسی افغانستان حاضر شد.
طالبان زمانی که بعد از بیست سال مجددا توانست قدرت را در افغانستان به دست آورد، وعده داد که ثبات و امنیت را در این کشور ایجاد میکند، اما به نظر میرسد در این مدت شاید تا حدودی به ثبات نسبی در اداره امور کشور دست پیدا کرده باشند، اما هنوز امنیت یکی از اصلیترین چالشهای طالبان در افغانستان است و نتوانسته پاسخگوی مطالبات مردم باشد.
«پیرمحمد ملازهی» در گفتوگو با ایسنا در ارزیابی خود از حضور دو ساله طالبان در افغانستان اظهار داشت: طالبان در یک معامله با آمریکا در دوحه به قدرت رسید و آمریکاییها از دولت لیبرال دموکراتی که در بن سازماندهی کرده بودند، با طالبان معاملهای انجام دادند اینکه تا چه حد گسترده است یا خیر اطلاعاتی در دسترس نیست.
وی تصریح کرد: در این دو سال طالبان با چالشهایی روبهرو بود چه در مسائل داخلی افغانستان و چه منطقهای و بینالمللی و همچنین کشورها حاضر نشدند طالبان را به رسمیت بشناسند؛ البته اخیرا نشانههایی وجود دارد که آمریکا و اتحادیه اروپا برای اینکه افغانستان دست چین نیفتد، در تلاش هستند به تدریج خود را آماده کنند تا با طالبان به جمعبندی برسند.
این کارشناس مسائل شبه قاره همچنین بیان کرد: کشورهای منطقه از جمله پاکستان به دنبال این بودند تا طالبان را به رسمیت بشناسند؛ حتی ایران نیز با تحویل سفارت افغانستان به طالبان به نوعی آنها را به رسمیت شناخت، در نتیجه بحث شناسایی طالبان تا حد زیادی در حال اتفاق افتادن است.
طالبان میداند اگر قرار است در عرصه بینالمللی به رسمیت شناخته شود ابتدا باید در درون افغانستان و با کسب مشروعیت از مردم این کشور به رسمیت شناخته شود، اما ظاهرا در داخل افغانستان مقبولیت و جایگاهی ندارد. طی دو سالی که از خروج آمریکا در افغانستان و حضور طالبان بر ارگ ریاست جمهوری این کشور میگذرد، همواره و با یک فراز و نشیب درگیریهای میان جریانات سیاسی و مخالفان طالبان در کشور اتفاق افتاده است.
ملازهی معتقد است: در داخل افغانستان دو جناح به شکل سیاسی فعالیت دارند؛ یکی جبهه ملی شمال که با رهبری احمد مسعود و امرالله صالح که در تاجیکستان به سر میبرند، پیگیری میشود؛ این جریان امیدوار بود تا از سوی آمریکا و غرب حمایت شود، اما چنین نشد و در شرایط فعلی به نظر میرسد طالبان تقریبا بر تمامی کشور مسلط شده و تنها منطقه کوهستانی پنجشیر باقی مانده است. جریان دیگر جبهه نجات است که بیشتر طرفدار ربانی، ژنرال دوستم و محقق و ... است که در ترکیه مستقر هستند، امیدوار بودند از طریق سیاسی بتوانند جایگاهی داشته باشند، اما بعید است بتوانند نتیجهای بگیرند.
چالشهای فرار روی افغانستان تنها به مساله امنیت و ثبات منطقهای نیست، آزادی رسانه، حقوق زنان در جامعه، مرزها، مهاجرین و ... مهمترین مسائلی است که امارت اسلامی با آنها مواجه بوده و تاکنون هم از آنجایی که نتوانسته مشروعیت خود را درون جامعه افغانستان به دست آورد، این موضوعات لاینحل باقی مانده و براساس تصوراتی که حاکمان امارت اسلامی دارند تصمیم و عزمی برای حل این چالشها در آنها دیده نمیشود.
«مجتبی نوروزی» کارشناس مسائل افغانستان در این زمینه به ایسنا گفت: از زمان روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان اتفاقات متعددی در این کشور افتاده که در برخی از حوزهها موفقیتهایی حاصل شده، اما در یکسری موارد دیگر طالبان به روش سابق خود جامعه را اداره میکنند. در هر حال عمدتا در حوزههای امنیتی و سخت افزاری، مقابله با فساد و شرایطی که در دولت سابق حاکم بود، تا حدودی بهبودی حاصل شد.
وی خاطرنشان کرد: اما در حوزههای مربوط به آزادیهای اجتماعی، تحصیل، وضعیت بانوان شرایط مطلوبی در کشور وجود ندارد و طالبان نشان داده بر اساس همان دیدگاه خشک سنتی خود با مسائل برخورد میکند و این مسائل فضایی برای مهاجرت نخبگان و فضای ناامنی ایجاد کرده است.
ملازهی: ارزیابی مقدماتی این است در معاملهای که طالبان با آمریکاییها کردند تا حد زیادی توانستند شرایط داخلی کشور را تثبیت کنند، ضمن اینکه نگرانیشان به لحاظ امنیتی امکان دارد به سمتی برود که با زنان آشتی کنند تا بتوانند شرایط داخلی، منطقه و حتی بینالمللی را به نفع خود کنندهمچنین پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل افغانستان با بیان اینکه ارزیابی مقدماتی این است در معاملهای که طالبان با آمریکاییها کردند تا حد زیادی توانستند شرایط داخلی کشور را تثبیت کنند، گفت: البته در مورد مسائل مربوط به حقوق زنان در جامعه دیدگاه فکری طالبان تا حد زیادی متفاوت است و به نظر میرسد وحدت نظری در این موضوع ندارند. در واقع دو دیدگاه مطرح است؛ یک دیدگاه اینکه به تدریج شرایط برای حضور دختران و زنان در مدارس و دانشگاه فراهم شود، دیدگاه دیگر این است که دختران تا پایه پنجم فقط میتوانند تحصیل کنند. البته امکان دارد که نگرانیشان به لحاظ امنیتی به سمتی برود که با زنان آشتی کنند تا بتوانند شرایط داخلی، منطقه و حتی بینالمللی را به نفع خود کنند.
موضوع حقآبه، مسئله امنیت مرزها، مسئله مبارزه با مواد مخدر و اینکه در افغانستان حکومت مشارکتی شکل بگیرد، همچنین مقابله با تروریسم و موضوعات مشابه به آن از جمله مواردی است که در مواجهه با موضوع افغانستان مورد توجه قرار دارد و این موارد جزو ملاحظات جمهوری اسلامی ایران بود.
همواره جمهوری اسلامی ایران تاکید داشته که زمانی طالبان در افغانستان به رسمیت شناخته میشود که بتواند مشروعیت خود را از جامعه این کشور بگیرد و حکومتی با مشارکت تمام اقوام را تشکیل دهد.
مجتبی نوروزی کارشناس مسائل افغانستان در این زمینه معتقد است: در فضای بینالمللی، طالبان در این مدت توانستهاند بازیگرانی را برای سرمایهگذاری محتاطانه در افغانستان جذب کنند اما نتوانستند اطمینان خاطری به بازیگران منطقهای دهند تا بازیگران بیرونی به سطحی از اعتماد برسند و بتوانند حکومت خود را به رسمیت بشناسند. تداوم این حالت به نفع مردم افغانستان و مردم منطقه نخواهد بود و نوعی حالت بیاعتمادی و بلاتکلیفی را به جامعه القا میکند.
نوروزی: حاکمان افغانستان باید بدانند در صورتی موفق میشوند که بتوانند اعتماد همسایگان را به سمت خودشان جلب کنند؛ بی اعتمای همسایگان ضربه بزرگی به ثبات افغانستان و مشروعیت آنها میزند
وی خاطرنشان کرد: آنچه مسلم است اینکه حاکمان افغانستان باید بدانند در صورتی موفق میشوند که بتوانند اعتماد همسایگان را به سمت خودشان جلب کنند؛ بی اعتمادی همسایگان ضربه بزرگی به ثبات این کشور و مشروعیت آنها میزند. فقط با یکدست شدن نگاه و تعامل منطقهای امکان موفقیت وجود دارد، این فهم در میان حاکمان امارت اسلامی وجود دارد اما باید فراگیر شود و به این جمعبندی برسند بدون تعامل با همسایگان افغانستان رسیدن به ثبات و پایداری ناممکن خواهد بود.
طالبان به خوبی میداند اگر میخواهد حیاتش ادامه یابد، باید ضمن داشتن مشروعیت و مقبولیت بتواند با همسایگان خود به نحو مطلوبی تعامل کند، مساله حقآبه هیرمند و آب از مسائل مهمی است که طالبان همانند دیگر حکومتهای روی کار آمده در افغانستان نسبت به انجام تعهدات خود وظایفی دارد و باید به آنها عمل کند. اما موضوع حقآبه ایران از رود هیرمند موضوع امروز و دیروز و حکومت طالبان نیست. از گذشته دو کشور ایران و افغانستان ضمن داشتن روابط دو جانبه خوب در منطقه همواره بر سر این مساله با یکدیگر اختلاف داشتهاند.
در واقع اختلاف میان ایران و افغانستان بر سر حقآبه در دولتهای اشرف غنی و حامد کرزای و حتی قبلتر از آن هم وجود داشته و به جرأت میتوان گفت همواره از سوی طرف افغان نادیده گرفته شده است.
طی ماههای اخیر رویارویی ایران و افغانستان بر سر حقآبه به یکی از پر چالشترین موضوعات میان دو کشور تبدیل شد و بهرغم اینکه حاکمان فعلی افغانستان بارها در اظهارات خود تاکید کردند که پایبند به معاهده هیرمند طبق توافق سال ۱۳۵۱ هستند، اما این لفاظیها در ظاهر بود و هیچگاه حاضر به اجرای تعهدات نبودند، گرچه به نظر میرسد این مقوله نه فقط مربوط به دوره فعلی حاکمان در افغانستان بوده بلکه در دورههای گذشته نیز چنین بوده است.
امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه افغانستان نیز بر تعهد تأمین حقابه ایران از هیرمند مطابق توافقنامه میان دو کشور تأکید کرده و گفته است: دل امارت اسلامی همانند مردم هیرمند، فراه و نیمروز برای سیستان و بلوچستان هم میسوزد و درد آنها را درد خود میدانیم، اما آبی در سد کمالخان وجود ندارد و مسیر سد کجکی هم تا مرز ایران، ۶۰۰ کیلومتر است.
حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان نیز پیش از این از موافقت مقامات افغانستان برای بازدید از سد کجکی خبر داده و اعلام کرده بود که موافقتهایی صورت گرفته تا متخصصان ما بروند منطقه را ببینند و زمینه ساز شود برای اینکه ان شاءالله این آب رها شود.
نهایتا در روزهای اخیر کاظمی قمی، نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان گفت که کارشناسان ایرانی برای اولین بار از سرچشمههای هیرمند در افغانستان بازدید کردند. هیأت فنی ایران به کابل رفته، بازدید انجام شده و به زودی گزارش آن ارائه میشود.
وی افزود: اولین بار است که متخصصان ایرانی از ایستگاه سنجشآب در منطقه «دهراود» بازدید میکنند. طبق معاهده، ما میتوانیم نسبت به ادعای طرف مقابل مبنی بر کمبود آب تشکیک و ادعا را راستیآزمایی کنیم.
ملازهی: افغانستان فارغ از اینکه چه نوع حکومتی در این کشور روی کار باشد،آب را حق طبیعی خود میداند و این مساله تصمیمگیری را برای هر حکومتی مشکل میکندملازهی، کارشناس مسائل افغانستان در این مساله ابراز داشت: حقآبه سیستان مساله سادهای نیست. بهرغم اینکه چندین قرارداد امضا شده اما از سال ۱۸۷۱ که خط مرزی گلد اسمیت با حاکمیت انگلیسیها پیش آمد، از آن زمان مشکل حقآبه وجود داشته است. اگر وزارت خارجه ایران فعال شود، شاید بتوان به نتیجه رسید که این مشکل از اه سیاسی حل شود.
مجتبی نوروزی کارشناس مسائل افغانستان نیز اظهار داشت: چالش در مساله آب در تمامی دورهها در روابط میان ایران و افغانستان وجود داشته و نیازمند همت جدی دو جانبه است تا به سرانجام مطلوبی برسد.
اتخاذ سیاستهای بیثباتسازی، ناامنی و درگیریهای داخلی افغانستان توسط آمریکاییها و متحدین آنها شرایط فعلی این کشور را رقم زده است. آمریکاییها در افغانستان شکست خوردند، فرار کردند، اما همچنان در تلاش هستند تا از دور اقداماتی را ترتیب دهند که همانند این دهههای اخیر افغانستان به سمت امنیت و ثبات نرود.
امنیت، مرزها، مهاجرین، مقابله با قاچاق مواد مخدر،تروریسم و... مشکلاتی هستند که دامن گیر این سرزمین شده است. آمریکاییهای سناریوهای مختلفی را برای منطقه ترسیم کردهاند تا اجازه ندهند به ثبات و پایداری برسد و هنوز هم برنامههای خود را در چارچوب دیگری دنبال میکنند.
انتهای پیام