به گزارش ایسنا، این استاد حوزه علمیه چنین روایت کرد: گفت: امام حسین(ع) در وسط میدان در حال سخنرانی بود که عمر بن سعد دید تاثیر کلام امام در حال به هم ریختن سپاهش است، به یکی از یاران خود گفت به حسین بن علی(ع) حمله و کارش را تمام کنید. فرد آماده حمله شد و به عمر بن سعد گفت من با حمله اول کار حسین(ع) را تمام خواهم کرد، اما وقتی آن فرد حمله کرد امام قبل از اینکه دشمن در حملهاش موفق بشود با شمشیر به او حمله و پای فرد را قطع کرد و پای او بر روی زمین افتاد. در این لحظه امام سریعا پیاده شد و در حالی که دشمن بر روی زمین نقش بسته بود و در حال خون ریزی بود و آه و ناله میکرد به جای اینکه شمشیر دوم را بزند با یک دنیا محبت بالای سر دشمن آمد و گفت میخواهی تو را به سمت خیمههای خودم ببرم و زخم تو را ببندم. در این لحظه فرد مجروح گفت من را با خود نبر فقط به افراد قبیله من بگو من را ببرند.
انصاریان یادآور شد: سوالی که اینجا مطرح میشود این است که امام حسین(ع) اگر پای خودش را قطع میکردند دوست داشت او را ببرند و درمان کنند؟ پاسخ این است که یقیا امام دوست داشت، زیرا خدا میفرماید «آنچه برای خود دوست داری برای دشمنت هم دوست بدار»، این میزان رأفت در کدام دین دیده میشود؟ حالا از این دین جدا شدن خوب است یا از اباعبدالله فاصله گرفتن!
انتهای پیام