نقش عالمانه و معرفت‌گونه زنان در نهضت امام حسین(ع)

یک مدرس و پژوهشگر دانشگاه با اشاره به نقش زنان در نهضت عاشورا و برشمردن ویژگی‌های آنان، گفت: زنان نهضت عاشورا، زمان‌شناس، امام‌شناس، عاقل، عالم، زاهد، پارسا، مادران نمونه، خطیبان برجسته، شکیبا و بردبار بودند.

این جمله‌ خلاصه‌ای از جملاتی است که مرضیه محمدزاده، نویسنده و مدرس دانشگاه ادیان و مذاهب، شب گذشته(۸ مردادماه)، در سومین شب از نشست‌های عاشوراپژوهی بیان کرد که به همت مؤسسه فرهنگی هنری آیه و دبیرخانه دوسالانه کتاب عاشورا در تکیه میرفندرسکی برگزار شد.

او با بیان اینکه در نهضت امام حسین(ع) از ۴۰ زن نام‌برده شده و البته تعداد واقعی از این عدد بیشتر است، اظهار کرد: این ۴۰ زن به ۳ دسته تقسیم می‌شوند؛ دسته اول زنانی هستند که وقتی فرمان الرحیل امام(ع) صادر شد، همراه با او از مدینه به مکه و از مکه به عراق حرکت کردند و سپس پیروزمندانه به کوفه، شام و درنهایت به مدینه وارد شدند. این گروه، خواهران، همسران و دختران امام(ع) و برخی از اصحاب بودند. گروه دوم، زنانی بودند که در بین راه به امام پیوستند. این گروه افرادی مثل همسر مسلم بن عوسجه را شامل می‌شود که در نزدیکی کربلا به امام پیوستند. گروه سوم نیز اگرچه در نهضت نقش داشتند، اما به دلایلی با کاروان امام حسین(ع) همراه نبودند و یا با اذن امام در مدینه، بصره کوفه ماندند، برای مثال ام‌سلمه همسر بزرگوار رسول‌الله، حرمتی خاصی داشت و باید می‌ماند. ام‌البنین، همسر امیرالمؤمنین(ع) سن و سالی داشت و بیمار بود. لوابه همسر حضرت عباس(ع) پرستاری مادر همسرش را به عهده داشته‌، ام هانی خواهر حضرت علی(ع)، ام نعمان دختر عقیل در مدینه ماندند. در بصره ماریه دختر منقذ عبدی و در کوفه، طوعه و زنان دیگر ماندند و در نهضت نقش داشتند.

این پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به اولین ویژگی زنان نهضت عاشورا، گفت: آن‌ها نسبت به مبانی دین آگاهی کامل داشتند و مکتب‌شناس بودند. قرآن را کامل می‌شناختند با آیات قرآن احتجاج می‌کردند. نمونه بارز آنان زینب(س) بود. زینب(س) مثل خورشید درخشانی می‌تابد و بقیه زنان چون ستاره‌های کم نورتر از او هستند.

محمدزاده با بیان اینکه وقتی زینب(س) سخن می‌گوید، ابتدا و انتهای کلام خود را با آیات قرآن تثبیت می‌کند، ادامه داد: کلام زینب(س) نیز سراسر قرآنی است‌. او خطاب به یزید می‌گوید که یزید پنداری اکنون ‌که آسمان و زمین را بر ما تنگ کردی و چون اسیران شهر به شهرمان می‌گردانی، در پیشگاه خدا تو را عزت است و ما را ذلت؟ بر خود می‌بالی و از کرده خود خوشحالی که جهان تو را به کام است و کارها به نظام؟ نه چنین نیست. این مهلت برای تو بلاست و این شادی برای تو عزاست و این کلام خداست. کافران می‌پندارند مهلتی که به آنان می‌دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت می‌دهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آن‌ها عذاب خوارکننده‌ای (آماده‌شده) است.

این عضو هیئت‌علمی دانشگاه با اشاره به یک نمونه از زنان دانشمند اصحاب امام حسین(ع)، تصریح کرد: ماریه دختر منقذ عبدی، زنی است که همسر و پدرش در جنگ جمل به شهادت رسیدند. خانه او در بصره به شکل دانشگاه درآمده بود و در آنجا معارف آموزش داده می‌شد. در عصر نهضت، سفیر امام(ع) یعنی سلیمان بن زرین به این خانه وارد شد و نامه امام(ع) خطاب به بزرگان بصره در این خانه خوانده شد و بعد از شهادت سلیمان بن رفیع این زن تلاش می‌کند و چند نفر از خاندان خود را به سمت امام(ع) می‌فرستد و آنان هنگامی‌که امام(ع) از مکه خارج می‌شد به کاروان او رسیدند. گفته‌شده که امام حسین شخصاً به استقبال آنان رفته‌اند.

محمدزاده ویژگی دیگر زنان عاشورایی را امام شناس بودن آن‌ها دانست و افزود: این زنان به‌راستی حسین بن علی(ع) را عمود خیمه اسلام می‌دانستند و اطاعتشان از حسین(ع)، اطلاعات کورکورانه نبود. بلکه معرفت و شناخت داشتند. شور و اشتیاق اگر همراه با شناخت و معرفت نباشد، فاجعه رخ می‌دهد. این زنان امام خود را می‌شناختند و به همین خاطر همه هستی خود را فدای امام(ع) کردند.

او از همسر جناده انصاری به‌عنوان نمونه‌ای از زنان امام‌شناس نام برد که از مدینه همراه کاروان امام حرکت کرد و ادامه داد: در حمله اول، همسر جناده کشته شد و بعد به پسر نوجوانش امرو که نوجوان بود، لباس رزم پوشاند و این پسر نوجوان با اصرار به امام(ع)، اذن مبارزه گرفت و خود را به میدان رساند و در میدان در رجز امام خود را این‌گونه معرفی کرد و گفت «امیری حسین و نعم الامیری.»

زنان عاشورا زمان‌شناس و امام‌شناس بودند

این پژوهشگر عاشورا که معتقد است زنان عاشورا زمان‌شناس بودند و نسبت به وقایع دوران خودآگاهی کامل داشتند، تصریح کرد: نمونه‌ای از زنان زمان‌شناس، دلهم همسر زهیر است که زهیر عثمانی مذهب را تشویق و قانع می‌کند که دعوت امام(ع) را بپذیرد. زهیر پس در بازگشت از ملاقات امام(ع)، با شور و شعف فراوان به خیمه خود واردشده و شیعه حسین می‌شود. در کربلا روبروی سپاه دشمن می‌گوید همه شما من را می‌شناسید. من حسین را دعوت نکردم، اما شما دعوتش کردید و این‌طور جلوی او می‌ایستید؟ او صراحتاً می‌گوید فرزندان فاطمه(س) از فرزندان سمیه برای حمایت سزاوارترند. زهیر فرمانده جناح راست سپاه امام(ع) است. یک زن همسرش را که هنوز در کلاف سردرگم وقایع سال ۳۵ هجری و کشته شدن عثمان به سر می‌برد، هدایت می‌کند.

محمدزاده با اشاره به اینکه ویژگی دیگر زنان عاشورایی این است که آنان پناهندگی سیاسی دادند، اضافه کرد: پناهندگی، رسمی از دوره جاهلیت بود که پیامبر(ص) بر آن صحه گذاشتند. وقتی دخترش به ابوالعاص‌بن‌ربیع پناهندگی داد، پیامبر پذیرفت. وقتی ام‌سلمه به دو نفر از خاندانش پناهندگی داد، پیامبر(ص) پذیرفت. وقتی همسر اکمره‌بن ابی‌جهل که در فتح مکه نیز آدم کشته بود به همسرش پناهندگی می‌دهد، پیامبر(ص) می‌پذیرد.

او خاطرنشان کرد: بااین‌وجود در عصر نهضت امام حسین(ع) ابن‌زیاد مردم را از پناه دادن به مسلم ‌ابن عقیل منع و آنان را تهدید کرد که خانه‌ای که درب آن به روی مسلم(ع) باز شود و هرکس به مسلم پناه دهد، می‌کشم و خانه‌اش را ویران می‌کنم و زن و فرزندش را هم می‌کشم. بااین‌حال یک زن که کنیز اشعث ابن قیس بود، درب خانه‌اش را باز می‌کند و به مسلم پناه می‌دهد، اگرچه به‌وسیله پسر همین زن، محل اختفای مسلم(ع) افشا می‌شود، اما نام این زن در تاریخ می‌ماند.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه زنان نهضت امام حسین(ع)، زنانی عفیف و پاکدامن بودند، تأکید کرد: وقتی کاروان اسرا وارد شام می‌شود، سهل بن سعد ساعدی متوجه می‌شود که این خاندان پریشان هستند و سرهای شهدا بین آن‌هاست. نزدیک شتر سکینه(س) دختر امام حسین(ع) می‌شود و از او می‌پرسد که من از صحابی هستم و چه خواهشی داری؟ سکینه پاسخ می‌دهد که مالی به این حاملان سر بدهید که این سرها جلوتر برود تا مردم به ما خیره‌خیره نگاه نکنند.

محمدزاده که ویژگی بعدی زنان نهضت را مدیریت قوی آن‌ها می‌داند، تصریح کرد: مدیر یک سازمان، ارکان و نقاط قوت و ضعف سازمان خود را می‌شناسد و تلاش می‌کند این سازمان را در یک راستا پیش ببرد، اما مدیریت در بحران‌ها مثل بحران جنگ، سیل و زلزله خیلی سخت و مشکل است. در عصر عاشورا همه نیروها از بین رفته بودند و با مدیریت زینب(س) و دیگر خواهرانش، در آن شام شوم یک نفر از کودکان این کاروان زیر سم ستوران نرفت، گوشواره از کودکان جدا نشد و اجازه ندادند آسیب جدی به کودکان وارد شود. در آن شب، حضرت زینب(س) آن‌چنان فریادی کشید که عمر بن سعد خود را به خیام رساند و پریشانی آن‌ها را دید. پس چند نفر را مأمور کرد که از خیمه‌ها محافظت کنند. البته آسیب اولیه و آتش‌سوزی هست، اما اینکه که کودکان کشته شدند، در بیابان گم شدند، زیر سم ستوران رفته باشند، خطاست. زینب(ع) همه این‌ها را مدیریت کرد.

این نویسنده که بیش از ۲۰ کتاب با مضمون عاشورایی تألیف کرده است، ویژگی دیگر این زنان را صبوری و بردباری آنان دانست و گفت: صبر و بردباری زمانی دارای اهمیت است که در کنار عقل و اراده و درایت قرار بگیرد. زینب(س) این‌گونه بود. ما وقتی از زینب(ع) صحبت می‌کنیم او را زینب مصیبت‌دیده و ستم دیده معرفی می‌کنیم، درحالی‌که عرب، زینب(ع) را عقیله و امره العاقله معرفی می‌کنند. می‌گویند عجب زن عاقلی بود.

محمدزاده با اشاره به ۳ مصداق که نشان‌دهنده میزان ذکاوت و عاقل بودن حضرت زینب(س) است، تصریح کرد: نمونه اول این است که در عصر عاشورا وقتی خیمه‌ها با هجوم مواجه می‌شود، زینب با فریادش جلوی هجوم را می‌گیرد. نمونه دوم این است که در مجلس عبیدالله وقتی او در برابر زینب محکوم می‌شود، رو به امام سجاد(ع) کرده و با او شروع به گفت‌وگو می‌کند و وقتی در صحبت با امام سجاد(ع) هم محکوم می‌شود، قصد کشتن امام را می‌کند و اینجا زینب(س) وارد عمل می‌شود و می‌گوید اگر می‌خواهی بکشی، مرا اول بکش. خدا نمی‌خواهد وقتی بر ما مصیبتی وارد شد، اشک نریزیم، ولی از ما می‌خواهد از درون متلاشی نشویم. زینب این‌گونه بود و کاری کرد که عبیدالله عقب‌نشینی کند.

 مرثیه‌سرایی با زینب(س) آغاز می‌شود

این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه در نهضت امام حسین، گزارشگر زن وجود دارد، ادامه داد: همیشه گزارشگران در صحنه حاضر هستند. در سپاه عمر سعد، حُمید ابن مسلم، وقایع‌نگار است و در سپاه امام، نام ۲ زن به‌عنوان گزارش‌دهندگان واقعه عاشورا ثبت‌شده است. مقاتل، از فاطمه دختر امیر مؤمنان و فاطمه دختر امام حسین نام‌برده‌اند و وقایع را از قول آنان ذکر کرده‌اند.

محمدزاده همه زنان نهضت عاشورا را مادران نمونه دانست و افزود: وقتی حر زمین می‌افتد، امام حسین(ع) سر او را به دامن می‌گیرد و می‌گوید مادرت عجب نامی بر تو نهاد. امام بر نقش تربیتی مادران اشاره‌ کرده است. همه مردان عاشورا که جان دادند، در دامن‌های پاک رشد کرده بودند.

او با اشاره به اینکه در نهضت امام حسین(ع) اولین مرثیه‌سرا از خاندان رسالت است، اظهار کرد: با زینب(س) مرثیه‌سرایی آغاز می‌شود. وقتی زینب(س) بدن بی‌سر برادر را در آغوش می‌گیرد، رو به آسمان می‌گوید «اللهم تقبل هذا القرآن» و رو به مدینه می‌کند و ادامه می‌دهد که «یا جداه وا محمداه صلی علیک ملائکة السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الاعضاء و بناتک سبایا... هذا حسین مجزور الرأس من القفا.» (این حسین است که به خون خود آغشته شده و اعضایش قطعه قطعه گردیده، و اینها دختران تو هستند که اسیر شده اند) به دنبال زینب سلام الله، رباب در دربار یزید سر بریده امام را در آغوش می‌کشد و اشعاری می‌سراید. ام‌البنین، عبیدالله فرزند حضرت اباالفضل(ع) را به بقیع می‌برد و در آنجا شروع به سرودن اشعار مرثیه می‌کند.ام لقمان با ورود اسرا شروع به سرودن می‌کند و این اشعار تا امروز باقی مانده است.

این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه اولین عزادار بر امام حسین، ام‌سلمه همسر رسول‌الله است، افزود: نقل است که خاکی نزد ام سلمه بود و پیامبر به او گفته بود اگر این خاک گلگون شد، بدان که حسین(ع) کشته شده است. وقتی ام‌سلمه خاک را گلگون می‌بیند، صدایش به گریه بلند می‌شود. پسرش ابن عباس از او می‌پرسد چه شده و او می‌گوید گمانم حسین کشته شده است.

محمدزاده با بیان اینکه زنان در نهضت امام حسین(ع) جهادگر بودند، اضافه کرد: جهاد انواع و اقسامی دارد و مهم‌ترین جهاد، کلام حقی است که در مقابل سلطان جائر گفته می‌شود و زینب(س) و زنان اهل‌بیت این حق را گفتند. زینب(س) در برابر یزید، او را به مبارزه دعوت می‌کند و می‌گوید یزید هرکاری می‌خواهی بکن و تمام تلاشت را به کار بگیر، اما هرگز نخواهی توانست یاد و نام ما را از جریده عالم بزدایی. رأیت سست و سپاهت اندک و جمعت رو به پریشانی است‌. یزید تو مردی. خون حسین که به زمین ریخته شد، تو رفتی. او خطاب به یزید می‌گوید سپاه شیطان، ما را به جمع سفیهان می‌فرستد. به تعبیرات او دقت کنید. شیطان استعاره از عبیدالله‌بن زیاد است و منظور از سفیهان، یزید بن معاویه است. او می‌گوید یزید تو سفیه و نادان بودی تو اگر عقل داشتی دست به این کار نمی‌زدی تا به پاس هتک حرمت خدا، اموال خدا را بگیری‌. بزنید، بکشید، بیت المال را تصاحب کنید. زینب(س) یزید را یابن‌طلقا معرفی می‌کند و این یعنی آزاده منم و اسیر و دربند تو هستی و ما تو را آزاد کرده‌ایم. زینب(س) در دربار عبیدالله که حاکم ظالمی است، به زیبایی سخن می‌گوید و کلام او «ما رأیت الا جمیلا» است. عبیدالله را محکوم می‌کند. می‌گوید سپاس خدا را که ما را به وجود محمد گرامی داشت و ما را مطهر و پاک آفرید. بدکار و تبهکار و رسوا دروغگوست و او ما نیستیم.

محمدزاده با بیان اینکه از زنان قبیله بنی‌اسد در تاریخ نام برده شده است و این زنان در تشییع و تدفین شهدای کربلا شرکت داشتند، افزود: زنان این قبیله روز دوازدهم محرم متوجه شدند که کشته‌های سپاه امام روی زمین مانده و سپاه عمرسعد کشته‌های خود را دفن کرده و رفته بودند. مردان این قبیله از عبیدالله می‌ترسیدند که پیکر شهدای کربلا را دفن کنند و به همین علت زنان به مردان قبیله می‌گویند اگر شما نمی‌آیید ما خودمان برای دفن اقدام می‌کنیم. این زنان باعث شدند افتخار تدفین نصیب قبیله بنی‌اسد شود و تاکنون نامشان باقی بماند.

زنان نهضت عاشورا، زنانی زاهد و پارسا

او درمورد وصیت‌نامه امام حسین(ع) گفت: در خصوص وصیت‌نامه امام حسین(ع) دو قول وجود دارد؛ یکی اینکه مرحوم کلینی در کتاب الکافی نقل کرده است که حضرت وصیت خود را به دخترش فاطمه سپرد و دیگری که به‌نظر من اعتبار بیشتری دارد این است که وصایا را به دست ام سلمه در مدینه سپرد، چون می‌دانست احتمالاً این کاروان روزهای سختی را پشت سر خواهد گذاشت. وصایایی از حضرت علی(ع) و غیره هم در این مجموعه بوده است. در همان موقع مردان دیگری هم در مدینه و دیگر جاها بوده است، اما این وصایا را به دست یک زن سپردند.

این پژوهشگرو نویسنده، زنان نهضت عاشورا را زنانی زاهد و پارسا دانست و گفت: در شام غریبان، وقتی آتش‌ها خاموش شد و امام سجاد(ع) فرمود همه را در همان خیمه نیم‌سوخه جمع کنید، زینب سر بر خاک گذاشت و دعایی خواند که در تاریخ منسوب به زینب است و سراسر عرفانی است. در این دعا آمده: یا عماد من لا عماد له یا سند من لا سند له ...‌یا الله همه بر تو سجده می‌کنند، سیاهی شب، سپیدی روز، این بادی که خفیف در درخت می‌پیچد، این آبی که جریان دارد، خدا همگی به تو سجده می‌کنند. می‌گویند که زینب(س) آن شب از شدت مصیبت نماز شبش را نشسته خواند. در مسیر شام غذای کمی به کاروانیان می‌دادند و بزرگان اهل‌بیت همچون زینب سلام‌الله، کمتر از بقیه غذا می‌خوردند. 

او درمورد زنان کفار و واکنش‌های آنان پس از عاشورا، اظهار کرد: در نهضت امام حسین(ع) هیچ زنی سنگ یا تیری به سوی خاندان و اصحاب و یا شخص امام حسین پرتاب نکرد و فحاشی و بدزبانی نسبت به آنان نداشت. نام هیچ زنی با این جرایم در تاریخ نقل نشده و در قیام مختار هیچ زنی مجازات نشده است.

این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه زنان کفار، شوهران و همسرانشان را به جرم مقابله به امام(ع) دشنام دادند، بیان کرد: عاتکه، دختر یزید و هند، زن یزید، جلوی یزید ایستادند و او را به جرم اسارت خاندان رسالت بازخواست کردند و از او خواستند که مجلس عزا به پا کند. یکی دیگر از این زنان، همسر خولی است. وقتی خولی به علت بسته بودن دارالعماره، سر مطهر امام حسین(ع) را در تنور خانه پنهان کرد، همسرش به او گفت مردم از سفر زر و سیم می‌آورند و تو سر بریده نوه پیامبر آورده‌ای؟ خود این زن در نهضت مختار محل اختفای خولی را افشا می‌کند.

این مدرس دانشگاه افزود: دختر عمروبن‌حجاج که همسر هانی‌بن‌عروه بود به پدرش گفت تو چه کردی؟ من از این به بعد تو را پدر خطاب نمی‌کنم. حتی گفته‌شده مرجانه مادر عبیدالله، او را لعن و نفرین کرد که پسر فاطمه را کشتی؟ در کربلا زنی از قبیله بنی‌باعد وقتی دید سپاهیان عمرسعد به خیمه‌ها هجوم می‌بردند جلو آمد و گفت به خیام فرزندان فاطمه هجوم می‌برید؟ روایات و اسامی دیگری هم هست که بعضی از آنان واقعا در کربلا نبوده‌اند؛ مثلا لیلا مادر علی‌اکبر که سال‌ها پیش از کربلا فوت کرده بود. از شهربانو صحبت شده که مادر امام سجاد (ع) است، اما او هم در بدو تولد امام فوت کرد. ۲ همسر امام حسین در کربلا بودند. رباب مادر علی‌اصغر و سکینه، ام اسحاق مادر فاطمه ۲ همسر امام بودند که در کربلا حاضر شدند.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۸ مرداد ۱۴۰۲ / ۱۳:۴۲
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1402050804801
  • خبرنگار : 50624