به گزارش ایسنا، شور و دلدادگی امروز در پایتخت شور و شعور حسینی موج میزد. یکی با ندای «یازینب» و «یاحسین» ارادت خود را به این آستان تقدیم میکرد، دیگری با پخش خرما و چای دسته عزاداری را همراهی میکرد و جوانی که پا برهنه بر سر و سینه میکوبید.
امروز هزاران زنجانی در میعادی دوباره آمدند تا بگویند زینب جان اگر امروز عباس نیست، حسین و علیاکبری نیست، مسلمانان و شیعیانی هستند که علیرغم همه تیغهای زهرآگینی که در جنگنرم از سوی دشمنان اهلبیت (ع) به سویشان روان است تا آخرین قطره خونشان پاسدار رسالت تو باشند.
امروز زنجانیها آمدند تا صبر و وفاداری را از زینب (س) بیاموزند. از غم زینب (س) بسیار شنیدهایم، از غم هجران گلهای بیمثالی که در مقابل چشمانش یک به یک پرپر شدند، از غم اسارت اهلبیت (ع)، از غم سیلی بر صورت سه سال تا نیزه در گلوی علیاصغر؛ غمی که به وسعت یک تاریخ امتداد خواهد داشت. زینب (س) با تمام روح لطیفش، اوج هر سختی را چشیده است تا جایی که تاریخ در محضر زینب (س) از پا درآمده است.
به راستی کیست که مانند زینب از آغاز طفولیت تا پایان حیاتش در دامان مصائب زندگی کرده باشد؟ او یکی پس از دیگری از آماج شدائد و مصائب سیراب گشت تا جایی که او را امّ مصائب یعنی مادر مصیبتها نامیدند. گویی هر مصیبت سنگینی را زینب در مسیر زندگی خود باید به دوش کشد و سنگ صبور دیگران شود. آغاز مصیبت زینب در مدینه بود و اوج مصائبش در کربلا اما در نهایت این صبر بود که در مقابل زینب زانو زد.
بیشک واقعه کربلا یک جریان بود؛ جریانی که بعد از به شهادت رسیدن امام حسین (ع) و به واسطه پیامرسان عاشورا یعنی حضرت زینب (س) به آینده متصل شد تا بعد از گذشت ۱۴ قرن از این واقعه، هنوز هم شاهد سرباز زدن زخمهای کهنه تاریخ از درد جانکاهی که بر فرزند فرق شکافته عدالتخواهی روا شد، باشیم. امروز همان روزی بود که مردم زنجان یکبار دیگر در تداوم این جریان نقش بیبدیل خود را به نمایش گذاشتند.
انتهای پیام