هشداری درباره شعرهای عاشورایی

رضا اسماعیلی می‌گوید: باید از تریبون شعر آیینی و هیئت برای تبلیغ آموزه‌های اصیل دینی، روشنگری، بیداری و معرفت‌افزایی استفاده کنیم. استفاده سلیقه‌ای و ابزاری از این تریبون ظلم است.

این شاعر و پژوهشگر در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است:

"به نام خدا

در  گرامیداشت عاشورا و حماسه حسینی

تأسیس کربلا نه فقط بهر ماتم است

دانش‌سرای مکتب اولاد آدم است

(شهید سیداسماعیل بلخی)

امروز حسین بن علی(ع) می‌تواند دنیا را نجات بدهد، به شرط آن که چهره او را با تحریف مغشوش نکنند. نگذارید مفاهیم تحریف‌آمیز، کارهای تحریف‌آمیز و غلط، چشم‌ها و دل‌ها را از چهره مبارک و منوّر حسین بن علی(ع) منصرف کند؛ با تحریف بایستی مقابله کنید».

(مقام معظم رهبری، در دیدار با روحانیون و وعّاظ در آستانه ماه محرّم ۱۴۱۶ق -۳ خرداد ۱۳۷۴)

رسانه قدرتمند اشک

بعد از واقعه مُحرّم ۶۱ و شهادت امام حسین(ع) و یارانش، حکومت منفور بنی امیه، نه تنها عزاداری بر امام حسین و یارانش را ممنوع اعلام کرد، بلکه مردم را به سب علی و آل‌ علی تشویق هم می کرد. حتی می‌گویند نفرت معاویه از آل علی به حدی بود که در قنوت نماز خویش،حضرت علی و حسن و حسین(علیهم السلام) را لعن می‌کرد.

در طول تاریخ حکومت‌های ظالم و غاصبی همچون بنی‌امیه و بنی‌عباس به مردم اجازه برپایی مجالس عزاداری حسینی را نمی‌دادند و اصلا نام بردن از اهل بیت و امام علی(ع) و امام حسین(ع) و یارانش ممنوع بود و هر کس که به این مسئله تن نمی‌داد، زندانی و تبعید می‌شد و یا به شدیدترین وجه مورد آزار و شکنجه حکومت قرار می‌گرفت.

در چنین فضای بسته و رعب‌آوری، بهترین راه برای زنده نگاه داشتن قیام حسینی و افشای ماهیت پلید یزیدیان، گریه بر مصائب اهل بیت بود. در آن زمان، تنها رسانه قدرتمندی که باعث افشای چهره پلید یزید می‌شد، «رسانه اشک» بود. در این شرایط بسته امنیتی و پلیسی، برای زنده نگاه داشتن قیام حسینی، از دست شیعه، جز گریه بر اهل بیت، کار دیگری برنمی‌آمد.

به خاطر همین، این همه روایت و حدیث از معصومین درباره ثواب گریه بر مظلومیت حسین(ع) و اهل بیت داریم. اما باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که گریه بر اباعبدالله(ع) گریه عاطفی و از روی ترحم نیست، گریه سیاسی است. به یاد دارم حضرت امام خمینی نیز در زمان حیات پربرکت‌شان با یادآوری و تاکید بر این نکته که گریه بر اباعبدالله، گریه سیاسی است، نه گریه عاطفی و از روی ترحم، فرموده بودند:

«مجلس عزا نه برای این است که گریه کنند برای سیدالشهدا و اجر ببرند – البته این هم هست و دیگران را اجر اخروی نصیب کند – بلکه مهم، آن جنبه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه‌اش را کشیده‌اند که تا آخر باشد و آن، این [که‌] اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچ چیز نمی‌تواند این کار را به مقداری که عزای حضرت سیدالشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند… چنانچه، واقعاً بفهمند و بفهمانند که مسئله چه هست و این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه این قدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آن وقت ما را «ملت گریه» نمی‌گویند، ما را «ملت حماسه» می‌خوانند.»

(صحیفه امام خمینی، جلد ۱۳ ، صفحه 153.)

و در بیاناتی دیگر می‌فرمایند: «این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا. نه سیدالشهدا احتیاج به این گریه‏‌ها دارد و نه این گریه خودش فی‌نفسه کاری از آن برمــی‏‌آید. جنبه‏ سیاسی این مجالس بالاتر از همه‏ جنبه‏‌های دیگری است که هست.»

(صحیفه‌ نور، ج ۱۳، ص ۱۵۳)

در واقع بعد از واقعه عاشورای سال ۶۱ گریه حُکم یک مین انفجاری را داشت که جامعه را به حرکت درمی‌آورد و قیام حسینی را زنده نگاه می‌داشت. مُحبان آل علی در آن روز و روزگار، تنها با «اسلحه اشک» و گریه کردن بر اباعبدالله(ع) می‌توانستند شعله‌های قیام امام حسین را از خاموشی و فراموشی در امان نگاه دارند و ماهیت نظام پلید یزیدی را برای مردم افشا کنند. در آن زمان «اشک» اسلحه شیعه بود. امروز اما در کنار اشک و گریستن بر کربلا – که برای تحریک احساسات و حفظ شور حسینی لازم است – باید به «نگریستن» هم فکر کنیم.

ادب و آداب گریستن

یکی دیگر از چیزهایی که باعث تحریف عاشورا و آلوده شدن قیام حسینی به خرافات می‌شود، همین نکته‌ای است که استاد مطهری گفته است: «عده‌ای آمدند گفتند گریه بر امام حسین ثوابش آنقدر زیاد است که از هر وسیله‌ای برای این کار می‌شود استفاده کرد … دستگاه امام حسین (ع) از دستگاه دیگران جداست. اگر اینجا دروغ گفتی، بخشیده است. جعل کردی، بخشیده است. تحریف کردی، بخشیده است … در نتیجه یک افرادی در این قضیه دست به جعل و تحریف زده اند که انسان تعجب می‌کند.»

(حماسه حسینی، شهید مرتضی مطهری، ج ۱۷، صص ۹۰ و 91.)

  

بله، آیات و احادیث فراوانی وجود دارد که در آن گفته شده در عزای امام حسین(ع) محزون بوده و اشک بریزید؛ اما به این معنا نیست که به هر قیمتی باید مردم را گریاند، یعنی باید با شیوه‌ای مناسب، شایسته و متناسب با اهداف امام حسین(ع)، قیام وی را به مردم معرفی کرد.

امروز به جای این که اشک بریزیم تا حماسه امام حسین(ع) را زنده نگه داریم، قیام امام حسین(ع) را تحریف و به خرافات آلوده می‌کنیم، تا از مردم اشک بگیریم! این یعنی «تقدیس اشک». یعنی اشک و گریاندن هدف شده، در حالی که اشک و گریه کردن باید وسیله‌ای برای زنده نگه داشتن قیام حسینی و پیرایش و پالایش آن از تحریف و دروغ و خرافه باشد. ذکر خاطره‌ای به نقل از شیخ عباس ابوالحسنی، منبری سرشناس تهران، در این خصوص خالی از لطف نیست.

«شیخ عباس ابوالحسنی منبری سرشناس تهران می‌گوید: روزی آیت‌الله میرزا رضا کلباسی در مجلسی نشسته بود و مداحی، روضه‌ می‌خواند. روضه‌خوان، ماجرای به میدان رفتن اباعبدالله علیه‌السلام و بدرقه زینب کبری سلام‌الله علیها را نقل می‌کرد. آنجا که حضرت ام‌المصائب می‌فرمایند: مهلاً مهلا…. و امام می‌فرمایند: خواهرم به خیمه برگرد….

روضه‌خوان عبارت «اختا» یعنی «خواهرم» را دوبار تکرار کرد: «اختا… اختا….»، در این هنگام میرزا عصبانی شد و به تندی خطاب به روضه‌خوان گفت: «خدا دهانت را بشکند! حضرت یک بار فرموده‌اند: «اختا». تو چطور آن را دوبار تکرار می‌کنی و روضه دروغ می‌خوانی؟»

ابوالحسنی ادامه می‌دهد: کاش میرزا سر از خاک بلند کند و ببیند امروز چقدر روضه کذب و بی‌سند خوانده می‌شود؛ به امید اشک ستاندن از مردم. اگر می‌خواهید فقط اشک مستمع را دربیاورید، قبض آب و برق را نشان شان بدهید کافی است! چرا روضه دروغ می‌خوانید؟»

(سخنان شیخ عباس ابوالحسنی در هیات بنی‌فاطمه تهران چهارشنبه ۱۰ آبان ۹۶)

متاسفانه امروز به خاطر غفلت از ادب و آداب «گریستن» و توقف در منزل محبت و اشک، شعر دینی و آیینی روز و روزگار ما دچار رخوت و تنزل شده است و شاعران آیینی ما به این ورطه افتاده‌اند که فقط شعرهای مجلس گرم‌کن و سوزناک بگویند. شعرهایی مطابق با ذوق و ذائقه مردم و مداحان تا در مجالس عزاداری خوانده شود. به همین خاطر در مجالس عزای حسینی، «شور» بر «شعور» و «گریستن» بر نگریستن پیشی گرفته و بصیرت و معرفت‌افزایی که همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری است، به حاشیه رانده شده است. غافل از این که شور و شیفتگی و محبتِ مُنفک از معرفت ما را به جایی نمی‌رساند.

با واکاوی روایات و احادیث اسلامی درمی‌یابیم که ریشه بسیاری از تحریفات شعر عاشورایی چیزی جز این نیست که ما در منزل «محبت» متوقف مانده‌ایم و گامی در مسیر صعود به ملکوت معرفت و حکمت دینی برنداشته‌ایم. این حرف، حرف نگارنده این سطور نیست که گروهی در مخالفت با آن پای بر زمین بکوبند و با ابرام و اصرار تمام بگویند: «نه برادر! اشتباه فکر می‌کنی، توقف در منزل محبت آسیب نیست»، این حرف، حرف قرآن و معصومین(علیهم السلام) است. توقف در منزل محبتِ محض، از آن جهت آسیب‌زاست که به «غالی‌گری» و شرک ختم می‌شود، که یک «مُنکر» بزرگ است. چنان که در آیه ۳۰ سوره توبه می‌خوانیم:

«وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَی الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّی یُؤْفَکُونَ».

«و یهود گفتند: عُزَیر پسر خداست و نصاری گفتند: مسیح پسر خداست. این سخنی است که تنها بر زبان می‌رانند و با گفتار و کیش کافران مشرک پیشین نزدیکی و مشابهت دارند. خدا آنها را هلاک و نابود کند. آنان را (از حق) به کجا می‌گردانند؟»

حضرت امام سجاد(ع) نیز در حدیثی به «ابوخالد کابلی» – از رجال شیعی سده اول هجری و معاصر امام سجاد – در تفسیر این آیه می‌فرمایند:

«یهود و نصاری، به خاطر حُب مُفرطی که به عزیر و مسیح (علیهم السلام) داشتند، آن دو را فرزندان خدا دانستند. جمعی از شیعیان ما نیز در حدی ما را دوست خواهند داشت که درباره ما چیزی که یهود درباره عزیز و نصاری درباره عیسی گفتند، خواهند گفت. نه آنان از مایند و نه ما از آنانیم.»

(طوسی، محمد بن حسن، الامالی، انتشارات دارالثقافه، قم، ۱۳۱۴ ق . اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص ۳۳۶)

با عنایت به آیات و روایاتی که ذکر شد، به خوبی درمی‌یابیم که ترکیب محبت با معرفت دینی راهگشا و سازنده است و منجر به پیروی از راه و مرام و روش و منش خاندان رسالت می‌شود.

از محبت حسینی تا معرفت حسینی

آری، بی‌هیچ شکی، عمود خیمه محبت، «معرفت» است. محبت هیچگاه بدون معرفت در دل انسان شکل نمی‌گیرد و نطفه نمی‌بندد. یعنی نمی‌شود اول عاشق کسی شد، بعد او را شناخت. طبق آیات و روایات قرآنی، «محبت حسینی» فرزند «معرفت حسینی» است. از این منظر، اگر ما خود را مُحب واقعی حسین می‌دانیم، باید آثار این محبت را در سلوک انسانی و اسلامی خود رصد کنیم و ببینیم. آثار محبت واقعی به اباعبدالله(ع)، یکتاپرستی، بندگی، بیداری، حق‌طلبی، آزادگی، عدالت‌خواهی، ظلم‌ستیزی و در نهایت پیروی و تبعیت از آن امام هُمام است؛ نه معصیت و گناه. چنان که علامه محمدرضا حکیمی - که رحمت خدا بر او باد - در بیان فلسفه عاشورا و حماسه حسینی گفته است:

«واژه‌های عاشورا تنها «تشنگی», «شهادت» و «اسارت» نیست، «نماز» و «عدالت» نیز هست؛ بلکه واژه‌های اصلی همین دوتاست، نماز واژه شب عاشوراست و عدالت واژه روز عاشورا...»

ولی وقتی می‌گوییم حسین و ادب و آداب عزاداری را زیر پا می‌گذاریم، وقتی می‌گوییم حسین و با خواندن نوحه «لا اله الا زینب» از آستان بندگی حضرت حق روی برمی‌تابیم، وقتی می‌گوییم حسین و قمه می‌زنیم، وقتی می‌گوییم حسین و نوحه‌های لس‌آنجلسی می‌خوانیم، وقتی می‌گوییم حسین و در هیأت‌ها لخت می‌شویم، وقتی می‌گوییم حسین و مردم‌آزاری می‌کنیم، وقتی می‌گوییم حسین و دروغ می‌گوییم، وقتی می‌گوییم حسین و به خواهر یا برادر مسلمانی که با نظر ما مخالف است، تهمت بی‌دینی می‌زنیم، وقتی می‌گوییم حسین و با آبروی اسلام بازی می‌کنیم… همه این نشانه‌ها به ما می‌گوید که محبت ما، محبت آمیخته با معرفت نیست.

محبت اصیل و زلال حسینی، باید از چشمه «معرفت» بجوشد. امروز «نالیدن» باید معبری برای «بالیدن» باشد. اشکی که امروز از دیدگان ما جاری می‌شود، باید «اشک بیداری» باشد و از چشمه «إنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ» بجوشد. چنین اشکی است که به تعبیر حضرت امام(قدس سره الشریف) سازنده و حماسه‌آفرین است.

استفاده هوشمندانه از تریبون هیئت

نکته آخر این که امروز برای معرفی حماسه انسان‌ساز حسینی و قیام کربلا، در کنار توسل هوشمندانه به اشک، می‌توان از شیوه‌های هنرمندانه‌تری نیز استفاده کرد. به لطف خدا و حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی، امروز ما برای معرفی شایسته نهضت انسان‌ساز کربلا، تریبون‌ها و امکانات فراوانی داریم. عقل حُکم می‌کند که در کنار دعوت به گریه و حضور بامعرفت «برآستان اشک»، از همه امکانات و تریبون‌ها برای معرفی قیام حسینی به مردم جهان استفاده کنیم.

یکی از این تریبون‌ها، تریبون «شعر آیینی» و «هیئت» است. ما هنوز به ظرفیت‌های نامکشوف این تریبون قدرتمند پی نبرده‌ایم. به همین خاطر است که قدر این سرمایه عظیم را نمی‌دانیم و «باری به هر جهت» و غیرهوشمندانه از آن استفاده می‌کنیم.

غلبه «تفکر احساسی» بر«تفکر عقلانی» در شعر هیئتی، غیرقابل‌انکار است. چون هدف اصلی در این گونه ادبی – پیش و بیش از معرفت‌افزایی – تهییج و تحریک عواطف و ایجاد شور و شیدایی در مجلس است. متاسفانه گاهی بعضی از شاعران و مداحان با قرائت اشعار غلوآمیز و غیرمستند در هیئات دینی به قصد گرفتن دو قطره اشک، با احساسات مذهبی مردمی که به قصد و نیت شناخت بیشتر حماسه حسینی در این‌گونه مجالس شرکت کرده‌اند، بازی می‌کنند که این امر در درازمدت می‌تواند باعث دلزدگی و رویگردانی مردم – بخصوص جوانان – از مجالس مذهبی و تنزل جایگاه هیئت در جامعه شود.

جان کلام آن که باید از تریبون شعر آیینی و هیئت برای تبلیغ آموزه‌های اصیل دینی، روشنگری، بیداری و معرفت‌افزایی استفاده کنیم. استفاده سلیقه‌ای و ابزاری از این تریبون ظلم است."

انتهای پیام 

  • جمعه/ ۶ مرداد ۱۴۰۲ / ۱۴:۲۱
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1402050603546
  • خبرنگار : 71573