این بخشی از پیشنهادهایی است که یکی اساتید ملیلهکاریِ اصفهان به منظور توسعه صنایعدستی و هنرهای سنتی اصفهان بر آن باور دارد. او که مدتهاست در کارگاهش واقع در شهرک صنعتی دولتآباد میسازد و میپردازد، ضمن اشاره به اینکه ملیلۀ زنجان برترین نوع ملیله است، اما به این موضوع تأکید میکند که ملیلهکاریِ اصفهان نیز هنری اصیل و دارای پیشینه تاریخی است. این هنرمند به این نکته اشاره دارد که هنر «ملیلهکاری» حتی با عنوان «منیلهکاری» در ساخت درب فلزکاری مدرسه چهارباغ نیز استفاده شده و این سند گویای آن است که قدمت ملیلهکاری حتی تا دوران صفوی نیز میرسد. بر اساس آنچه این استاد پیشکسوتِ ملیلهکاری بیان میکند، در کتیبهای که در قسمت پایین درِ نفیس مدرسه چهارباغ نصب شده، نام ۷ هنر ذکرشده که در ساخت این درب به کار گرفته شدهاند و مشبککاری، قابلمهکاری، برجستهکاری و منیلهکاری که امروزه به ملیلهکاری معروف است، از جمله آن هنرها هستند.
متن پیش رو حاصل گفتوگو با استاد سیدعلیرضا امامی، هنرمند پیشکسوت ملیلهکاری است که از دوران کودکی به حرفه ملیلهکاری مشغول است. ما نیز ساعتی در کارگاهش واقع در دولتآباد مهمان او شدیم و او از هنرش سخن گفت و مشکلات و سختیهای این هنر را بیان کرد و راهکارهایی را نیز برشمرد که میتواند هنرصنعت ملیلهکاری را در شهری که نصف جهانش خواندهاند بیش از پیش رو به جلو حرکت دهد.
استاد، شما از چه زمانی و نزد کدام اساتید ملیلهکاری را آموختید؟
من این حرفه را نزد پدرم، «استاد سید مجید امامی» آموزشدیده بودم و از دوران کودکی با هنر صنعتِ ملیلهکاری آشنا شدم. اواخر دوران تحصیلیِ راهنمایی نیز به شکل جدی وارد کار شدم و تا اکنون ادامه دادهام. خودم هم این مهارت را به پسر نوجوانم منتقل کردهام.
برای بالاتر رفتن کیفیت ملیلهکاری اصفهان چه کاری انجام دادید؟
بهترین ملیلهکاری ایران ملیله زنجان است که در یونسکو هم ثبتشده است؛ اما تلاش من این بود که ملیله اصفهان را که از شدت کیفیت پایین به فرفورژه معروف شده بود، به سبک ظریفتر زنجان نزدیک کنم تا آبروی ملیله اصفهان حفظ شود.
در این کارگاه از ابتدا فقط به ملیلهکاری پرداخته شده است؟
ما در گذشته انواع صنایعدستی را در این مکان تولید میکردیم، یعنی از ادغام فیروزهکوبی با ملیلهکاری تا قلمزنی و تراش روی فلزات و همچنین انواع دیگر صنایعدستی بر پایه فلز در این کارگاه با حفظ کیفیت بالا صنعتیسازی میشدند، ولی به دلیل مسائل اقتصادی، درحال حاضر فعالیت در این کارگاه منحصراً در زمینه ملیلهکاری انجام میشود و حتی ملیلهکاری هم دیگر صرفه اقتصادی ندارد.
مراحل تولید ملیله در این کارگاه را توضیح دهید.
برای تولید یک اثر ملیلهکاری ابتدا الگو را تهیه کرده و سپس الگو را به چند قسمت تقسیم میکنیم. در مرحله بعد، اطراف الگو را با استفاده از سیمهای نازک آلومینیوم یا آهنی قاب میگیریم. بعد از آن طرح ترنج، بتهجقه و دیگر طرحهای سنتی را طراحی میکنیم و به مرحله بعدی وارد میشویم که به «خانهپرکن» معروف است. در این مرحله که عمدتاً زنان هنرمند در خانه خود به آن مشغول هستند، سیمهای نازک را بهصورت طرحِ واو، غنچه و دیگر طرحها کنار هم قرار میدهند و قالب را روی موم زنبورعسل پر میکنند. سپس در کارگاه، موم سوزانده شده و طرحها لحیم و مونتاژ شده و پرداختهای جانبی روی اثر انجام میشود تا طرحها درمجموع یک اثر هنری مثل سرویس چاییخوری را بسازند. در مرحله نهایی نیز آبکاری نقره یا نیکل روی محصول انجام میشود.
به بعضی از آثاری اشاره کنید که با ملیله تولید میشود؟
هر وسیله لوکس یا قابلاستفاده را میتوان با ملیله تولید کرد. کاسه، سینی، بشقاب، شیرینیخوری، شکلات خوری آیینه و شمعدان و میز نمونههایی از تولیدات ما در کارگاه ملیلهکاری هستند.
شما به ابداعاتی در آثار ملیلهکاری معروف هستید. در مورد این خلاقیتها توضیح دهید.
من ابداعکننده طرح ادغام «قلم و ملیله» و طرح ادغام «فیروزهکوبی و ملیله» نیز بودهام که هیچکس این نوع آثار را تولید نمیکند. طرح ادغام «فیروزهکوبی و ملیله» را به ثبت رسمی نیز رساندهام. طرح «ادغام ملیله» با چوب را نیز شروع کردهایم و دراینباره میز اصلی، تختهنرد و محصولات دیگری را تولید میکنیم.
برند شما چیست و آیا برند خودتان را روی آثار ثبت میکنید؟
برند ما روی آثار با عنوان «امامی» ثبت میشود؛ البته اگر اسپانسر(حامی) بخواهد آثار را با برند زنجان تولید میکنیم و برند خودمان را روی کار نمیزنیم.
یک اثر هنری نمودی از خالق آن بهعنوانِ استادِ اثر است؛ به نظر شما جاودانی از آنِ اثر هنری است یا هنرمندی که اثر را میسازد؟
من تولید کردن ملیله را دلیل بر استادکار بودن نمیدانم؛ از سویی دیگر معتقدم که کسی نمیتواند هنر را از بین ببرد. هنر مثل خانه خداست و هرکس بخواهد به هر دلیلی آن را تضعیف کند خودش نابود میشود، چراکه محصول را به نام خالق آن میشناسند. هنر از بین رفتی نیست و ارزش هنر به همین است. اگر محصول بیکیفیت و نازیبا باشد، شخصیت سازنده خود را نشان میدهد که اصلاً برای هنر ارزش قائل نبوده و صرفاً به مسائل مادی و کسب سود اندیشیده است.
نوسانات بازار ارز و افزایش قیمت مواد اولیه چه تأثیراتی در تولید و فروش ملیله داشته است؟
قیمت مواد اولیه فلزی در همه رشتههای فلزکاری همچون ملیله بالا است. سیمها و مواد اولیه در رشته ملیلهکاری شامل مس، قلع، برنج، نیکل و نقره هستند و آبکاری طلا و ساخت اثر با فلز طلا نیز در زمان گذشته انجام میشده که امروزه به علت قیمت بالای طلا منسوخشده است و ملیلهکاران فقط درصورتیکه سفارش شخصی داشته باشند با طلا کار میکنند. قیمت مواد اولیه برای تولیدکننده گران تمام میشود. هر کیلو نیکل ۲ میلیون تومان، هر کیلو مس ۴۰۰ تومان و هر کیلو نقره ۴۰ میلیون تومان است؛ درحالیکه مثلاً نقره در بهار سال گذشته ۲۰ میلیون تومان بود. این وضعیت منجر شده که فروش تولیدات ما کاهش یابد، زیرا مردم قدرت خرید ندارند.
آیا ورود گردشگران خارجی به رونق بازار کار شما منتج شده است؟
توریستها شناخت کافی از صنایعدستی ندارند. زمانی یک محصول خریدار دارد که مشتری شناخت کافی از محصول داشته باشد. تبلیغات درباره ملیلهکاری بین مردم و بهویژه گردشگران خارجی ضعیف است و طبیعتاً وقتی شناخت ندارند خریدی هم انجام نمیدهند. وقتی هنر ملیله را به مردم اصفهان معرفی میکنیم متعجبانه میپرسند منظورت ملیلهدوزی است؟! بنابراین وقتی مردمِ خودمان هم ملیلهکاری را نمیشناسند و آن را با ملیلهدوزی یکی میدانند نمیتوان از توریستهای خارجی توقعی داشت. این در حالی است که هنر ملیلهکاری در زنجان شهرت بیشتری دارد. شهرت ملیله در زنجان مثل قلمزنی و دیگر هنرهای دستی اصفهان است. این نکته هم شایان ذکر است که همین میزان خریدی که مردم در مورد تولیدات ملیلهکاری نیز دارند به خاطر ارزش هنرِ اثر و گرامی داشتن هنرمند نیست، بلکه به دلیل این است که ملیله، شکل و شمایل نقره دارد و جنبه مادی آن موردنظر خریدار است.
نحوه سفارش و فروش محصولات شما چگونه است؟
کار ما صنعتی است. اسپانسر(حامی) داریم و ابتدای سال قرارداد میبندیم و تا آخر سال محصولات را تولید کرده و تحویل میدهیم. تولید ما زیاد نیست و در سال یک تا ۲ تُن تولید داریم. کسانی که با ما قرارداد میبندند محصولات را برای فروش به شهرهای خودشان میبرند و پخش میکنند. هیچکدام از طرفینِ قراردادهای ما محصولات را برای صادرات نمیبرند، مثلاً با ما قرارداد میبندند تا با اسم زنجان محصول را تولید کنیم و بعد در زنجان به فروش میرسانند. محصولات ما به زنجان کرمان، شیراز و تهران نیز ارسال میشود.
دستمزدها و درآمدهای حاصل از تولید آثار ملیلهکاری به چه صورت است؟
تولید یک ظرف که یک هفته تا ۱۰ روز زمان برده و حدود ۳۰۰ هزار تومان دستمزد نهایی دارد. با این دستمزد امکان تهیه یک کیلو گوشت برای یک هنرمند وجود ندارد؛ این در حالی است که یک کیلو ملیلۀ واقعی باید ۱۰۰ میلیون تومان اُجرتِ ساخت داشته باشد و حتی ما در این کارگاه یک کاسه را حدود ۴ میلیون تومان به دست مشتری میدهیم. کارهایی که ظرافت بیشتری دارند اجرت بیشتری دارند و کارهایی که ظرافت کمتری دارند اجرت کمتری هم دارند. کارگرانی که روزانه در منزلِ خود کار میکنند حدود ۱۲۰ هزار تومان درآمد دارند. کارگرانِ داخل کارگاه حقوق اداره کار میگیرند و درنهایت هم چیزی برای خودم نمیماند. من حتی خودروی زیر پایم را فروختم و در این کار صرف کردم.
حمایتهای دولتی از تولید صنایعدستی قابلقبول است؟ بهخصوص که ایجاد اشتغال برای جوانان و زنان خانهدار در دستور کار دولت است.
در تمام سالهای فعالیتم به خاطر ندارم که حرکتی توسط دولت به نفع صنایعدستی انجامشده باشد. همه مردم کلاه خودشان را گرفتهاند تا باد نبرد و برای دولت هم پوشاک مردم بیش از صنایعدستی ایرانی اهمیت دارد و اصلاً به آثار باستانی، صنعت توریست و صنایعدستی اهمیتی نمیدهند، ما هم دیگر توقعی نداریم هرچندکه لازم است از ما حمایت کنند.
ادارهای نیست که من برای کسب حمایت به آن رجوع نکرده باشم. طرح ایجاد اشتعال برای ۳۰۰ نفر را در خیلی از نهادها مطرح کردم، اما حمایت نشدم. الآن فقط یک نفر در کارگاه من استخدام است و حقوق اداره کار میگیرد، درحالیکه همین پارسال حدود ۸ نفر در کارگاه ما مشغول به کار بودند.
آیا کارآفرینی در حوزه ملیلهکاری را سودآور ارزیابی کرده و آن را و به دیگران توصیه میکنید؟
من این کار را با عشق انجام میدهم و عشق هم تاوان دارد. من با خلوص نیت کار را انجام میدهم و درنهایت به خاطر بیمهریها چیزی جر پشیمانی برایم باقینمانده است. اکنون کارآفرینی در این شغل را اصلاً سودآور ارزیابی نمیکنم. شما اصلاً هنرمندِ ملیلهسازی پیدا نمیکنید که درآمد خوبی داشته باشد، فقط در حدی است که بخوریم و نمیریم. هزینه و قیمت ارزش واقعیِ این هنر پرداخت نمیشود، زیرا برخی همکارانِ ما متأسفانه محصول را با کیفیت پایین تولید میکنند و قیمت بازار را کاهش میدهند و هدفشان این است که تولید را بالا ببرند. این افراد ملیله را فقط در ۴ مرحله میسازند و محصولشان هم ارزش هنری ندارد و صرفاً یک کار صنعتی است که مشتری با قیمت پایینتر میخرد.
شما در این کارگاه نسبت به اشتغالزایی اقدام کردید و موفق هم شدید. الآن شرایط چگونه است؟
اگر کاری که من در این کشور انجام دادم را در کشور دیگری انجام داده بودم اطرافم حصار میکشیدند و به مردم بلیت میفروختند تا از کارگاه من بازدید کنند. من برای حدود ۷۰ نفر کارآفرینی کردم و این هنر را به حدود ۵ هزار نفرآموزش دادهام. این حرفه در اصفهان مُرده بود و من بودم که این هنر را در این شهر زنده کردم و عمرم را برایش هزینه کردم و تمام سرمایهام را روی این کار گذاشتهام. سال گذشته ۸ نفر در همین کارگاه فعالیت میکردند، اما اکنون تنها یک نفر اینجا مشغول به کار است و به ازای یک نفر که در کارگاه مشغول کار است بیش از ۶۰ نفر را در خانهها به کار گرفتهام. هرچقدر تعداد افرادی که در کارگاه ما مشغول به کار هستند افزایش یابد، کارسپاری داخل منازل هم افزایش پیدا میکند و تعداد بیشتری در این دوران که بیکاری تبدیل به معضل شده مشغول به کار میشوند؛ اما در این وضعیت اقتصادی و عدمحمایتها چنین چیزی مقدور نیست و کار هنری حتی برای خودم هم صرفه اقتصادی ندارد. نهفقط من، بلکه بسیاری از تولیدکنندگان صنایعدستی همین وضعیت را دارند.
تمایل زنان به فراگیری هنر سنتی ملیلهکاری چگونه است؟
این شغل خیلی منعطف به خانه است. اگر زنان بخواهند در خانه کار کنند، ما کار را توسط یک راننده خانم که استخدام کردهایم به دست زنان هنرمندی که آموزش دادهایم میرسانیم و بعد تحویل میگیریم. بخش «خانه پر کن» که توضیح دادم بر عهده زنان است. علت اینکه راننده زن استخدام کردیم این است که برخی از شوهرانِ هنرمندانِ خانم تمایل ندارند مردی جلوی درب خانهشان رفتوآمد و تعامل داشته باشد.
دستمزد زنانی که بهصورت دورکاری با شما همکاری میکنند به چه صورت است؟
زنان گرمی ۱۵۰ هزار تومان اجرت دارند و بهنوعی شریک کار ما هستند. اگر ۸ ساعت در روز بهصورت حرفهای کار کنند، حدود ۱۲۰ هزار تومان روزانه درآمد خواهند داشت.
با توجه به اینکه در شهر تبریز هم تولید آثار ملیله رواج دارد، کیفیت آثار ملیله تولیدشده در اصفهان در مقایسه با تبریز را چطور ارزیابی میکنید؟
علاوه بر زنجان و اصفهان، تبریز هم ملیله تولید میکند، اما سبک تبریز خیلی درشتتر از ملیله اصفهان است. انگشت آدم توی ملیلههای تبریز فرو میرود. اگر بخواهم رتبهبندی کنم، ملیلهکاری تبریز در رتبه سوم و چهارم ملیلهکاریهای ایران قرار میگیرد. رتبه اول زنجان است و اصفهان در رتبه دوم قرار میگیرد. ملیله تبریز کاملاً فرفورژه است درحالیکه ملیلهکاری مثل فرشبافی است و این کار هرچه باظرافت بیشتر تولید شود ارزش بیشتری دارد.
چگونه بر روند تولیدات کارگاه نظارت میکنید؟
من با ۶۰ نفر نیروی کاری که در خانهها کار میکنند بهصورت شبکهای در ارتباط هستم، یعنی حدود ۵ یا ۶ نفر استادکار داریم که چندین نفر زیرمجموعه دارند و با زیرگروههای خودشان در ارتباط هستند. نمیتوانستم خودم با هر ۶۰ نفر در ارتباط باشم و مدام تلفن جواب بدهم و هر مسئلهای را خودم جواب بدهم.
یکی از اقدامات حمایتی دولت، خرید صنایعدستی بهمنظور هدیهدادن است، این حرکت را چطور ارزیابی میکنید؟
آذرماه هرسال ادارهها فراخوان میدهند که هنرمندان، آثار خود را ببرند و بعد یک اثر برنده میشود. ادارهای که فراخوان داده به هنرمند میگوید تا بهمنماه همین اثر را در یک تعداد بالا برای ما تولید کن و اگر هنرمند در این بازه زمانیِ کوتاه نتواند اثر را تولید کند مجبور به دادنِ جریمه است؛ یعنی درواقع این طرح حمایتی، بیشتر به تولیدکننده آسیب میزند، چراکه هنرمند مجبور است کیفیت کار را بهشدت کاهش دهد و شبانهروز کار کند تا بتواند پروژه را تحویل دهد.
پیشنهاد شما در اینباره چیست؟
اگر مثلاً اردیبهشت فراخوان دهند و قرارداد ببندند که هنرمند فرصت داشته باشد تا اواخر سال کار را به نهاد یا سازمان مربوطه تحویل دهد، طرح خوبی است. تصور میکنند هنرمندان از هر نمونه اثر ۲ هزار اثرِ آماده در انبار دارند که میتوانند فوراً به کارفرما تحویل دهند، درحالیکه اصلاً چنین چیزی با این قیمت مواد اولیه ممکن و مقدور و عاقلانه نیست.
پیشنهاد شما برای آگاهسازی مردم نسبت به صنایعدستی چیست؟
باید در تلویزیون تبلیغات لازم انجام شود، همچنین لازم است که نمایشگاههایی برگزار شود و هنرمندان در آنجا فرایند تولید را بهصورت عملی به مردم معرفی کنند. هنرمندان در کشور ما یک مغازه و ویترین برای ارائه آثار دارند و خودشان پشت مغازه در یک اتاقک کوچک و دربسته مشغول کار هستند، درحالیکه شما در ابتدای ورود به مغازه در کشورهای شرق آسیا با فرایند تولید صنایعدستی مواجه میشوید.
شما بهعنوان یک تولیدکننده صنایعدستی در کشور، چه مطالباتی دارید؟
اگر ماده اولیه با یارانه به دستِ تولیدکنندگان برسد و تبلیغات برای خرید آثار هنری و ملی افزایش یابد بخش قابلتوجهی از ضررهای ما جبران خواهد شد. نباید از تبلیغات غافل شد. مشکل اصلی صنایعدستی این است که مردم شناختی نسبت به چگونگی تولید صنایعدستی ندارند. کسی که شناختی نسبت به صنایعدستی داشته باشد به قیمت، خرید میکند. مسئولین باید باب صادرات و ورود توریست به کشور و شهر اصفهان را بازکرده و مقدمات آن را فراهم و از تولیدکنندگان نیز حمایت کنند. البته دولت در کشور ما غنی است و به ارزآوری احتیاج ندارد، بلکه فقط به طرفدار نیاز دارد نه به پول. من بارها از برخی مسئولین در نهادهای دولتی شنیدهام که میگفتند تو بیکار هستی که میخواهی اینجا اشتغال ایجاد کنی!
انتهای پیام