این جملهها بخشی از مطالبی است که در اولین نشست «تاریخ شفاهی و امروز» با نام «اینگاه» مطرح شد. نخستین جلسۀ این نشستها که با تمرکز بر قصههای مردمی، درمانگری فرهنگی و با تأکید بر نقش تاریخ شفاهی در اثربخشی فعالیتهای فرهنگی برگزار خواهد شد، روز گذشته (۲۱ تیرماه) به سالروز واقعه گوهرشاد اختصاص داشت و به میزبانی حوزه هنری استان اصفهان و به همت حسینیه هنر و سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان برگزار شد.
محمدرضا کائینی، تاریخنگار و سخنران این نشست، تصریح کرد: با توجه به اینکه تاریخ شفاهی تحت تأثیر عواملی چون تحریف، دروغ، نقل بیواسطه، نقل باواسطه و نسیان است، زیاد قابل اعتماد به نظر نمیرسد، اما واقعیت این است که تاریخ شفاهی قرار نیست کلیت تاریخ را دربر بگیرد. تاریخ شفاهی یکی از مستندات تاریخنگاری است و جای تاریخ مکتوب را نمیگیرد.
او با اشاره به اینکه امکان خطا و تحریف در تاریخ مکتوب نیز وجود دارد، افزود: به گزارش سرلشکر پاکروان از حادثه گوهرشاد، تاریخ مکتوب میگویند که آنهم ممکن است دروغ، خطا و یا تحلیل شخصی پاکروان باشد. پس متون بالادستی هم صد در صد قابل اعتماد نیستند. تاریخ مشروطه و کتابهای نویسندههای دوره پهلوی سرشار از خطا هستند و خطاهایشان را در راستی آزمایی با دیگر اسناد میتوان اثبات کرد.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: نسیان، فراموشی، خطا و دروغ مسائلی است که همه انسانها ممکن است با آن مواجه شوند و فقط معصومین از این خطاها مبری هستند؛ بنابراین استدلالهایی که در خصوص غیر قابل اعتماد بودن تاریخ شفاهی مطرح میشوند تا حدود زیادی مغلطهآمیز به نظر میرسند.
کائینی با بیان اینکه آفات مشترکی تاریخنگاری مکتوب و تاریخنگاری شفاهی را تهدید میکند، اضافه کرد: تمام دعواها بر سر تاریخ، به علت تعدد نگرشها و تجربههای افراد از یک واقعه تاریخی رخ میدهند. هرگز نمیتوان ادعا کرد که احتمال خطا در قول یا گفته کسی که ۲۰ سال بعد از حادثه در مورد آن صحبت میکند، نسبت به کسی که در بدو وقوع حادثه در مورد آن صحبت کرده، بیشتر است.
او تاریخ شفاهی را یکی از منابع تغذیه تاریخ دانست و گفت: تاریخنگاری همانطور که از منابع مکتوب بهره میبرد، از منابع شفاهی یا تاریخ شفاهی نیز تغذیه میکند. اسناد درجهیک مکتوب و اسناد درجهیک شفاهی هستند که تاریخ ما را میسازند و مورخین بر اساس دانش و شناخت خود این منابع را برمیگزینند وگرنه تمامی ایرادات تاریخ شفاهی را تاریخ مکتوب نیز دارند.
این روزنامهنگار مشهور با اشاره به نقش نقل شفاهی و سینهبهسینه وقایع گوهرشاد در کاشت بذر کینه از حکومت رضاخان در دل مردم، ادامه داد: تاریخ شفاهی مسجد گوهرشاد، وحشیگری، خشونت و سبعیت بانیان کشف حجاب در طول تاریخ را نشان میدهد، اما راهحلی برای کشف حجاب امروزی به دست نمیدهد، چرا که از آن واقعه ۸۰ سال گذشته است و باید دنبال راهحلهای امروزی باشیم.
کائینی در خصوص بهرهمندی از ایدههای جوانان برای عبور از بحرانها اضافه کرد: اتاقهای فکر باید از جوانان پر شود و راهحل بحران حجاب از درون این اتاقهای فکر درمیآید. ثبت و ضبط تاریخ شفاهی در حوزه کشف حجاب خوب است، اما از امروز ما گرهی نخواهد گشود، زیرا جنس کشف حجاب امروز با جنس کشف حجاب رضاخانی متفاوت است. هرچقدر حرکت تاریخی انقلاب پیش رود، نوع دشمنیها با آن پیچیدهتر میشود.
او در مورد وقایع گوهرشاد تصریح کرد: «محمدولی اسدی»، نایبالتولیه آستان قدس رضوی، که به جرم همکاری با مردم تحصنکننده در مسجد گوهرشاد با او برخورد شد، پدر داماد «محمدعلی فروغی» نخستوزیر وقت بود. به همین دلیل بعد از واقعه گوهرشاد، فروغی و تمامی روشنفکرانی که رضاخان را با هدف ایجاد یک قدرت یکپارچه در ایران، به قدرت رسانده بودند، از قدرت کنار گذاشته شدند و حکومت رضاخان از آن تاریخ به بعد کاملاً یکدست و یکپارچه شد.
این تاریخنگار یکی از آثار واقعه خونین گوهرشاد را بریده شدن پای روشنفکران از دستگاه حکومتی رضاخان دانست و افزود: روشنفکران پیش از واقعه گوهرشاد تا حدودی میتوانستند قلدری و تمامیتخواهی رضاشاه کنترل و او را به کارهای عاقلانه تشویق کنند، اما رضاخان عزم خود را جزم کرد تا خشونت را سرلوحه کار خود قرار دهد. ۶ سال آخر حکومت رضاشاه، بدون دخالت روشنفکران که محافظهکاری را تجویز میکردند، طی شد.
کائینی با اشاره به نقش زنان ایرانی در رویدادهای تاریخی گفت: یکی از ویژگیهای زنان ایرانی، پرقدرت ظاهر شدن در پدیدههای اجتماعی ازجمله واقعه گوهرشاد است. نقش زنان در این واقعه بارز بوده است، اما در طول تاریخ، مردانه روایت شده است.
او در پاسخ به سؤال خبرنگار ایسنا مبنی بر اینکه «آیا تحصن در گوهرشاد برای اعتراض به قانون کشف حجاب زنان رقم خورد؟» بیان کرد: تحصن در گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس مردان رقم خورد و کشف حجاب زنان در آن تاریخ هنوز مطرح نبود. قانون کشف حجاب اجباری چند ماه بعد ابلاغ شد هرچند کشف حجاب از دوران قاجار بهصورت فردی اتفاق میافتاد. البته علمای ما از همان موقع پیشبینی میکردند که نظام سیاسی خودکامه رضاخان حجاب زنان را هم نشانه خواهد گرفت.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: در آن تحصن، «نواب احتشام رضوی» پدر زن «نواب صفوی» و سرکشیک آستان قدس رضوی، بر روی منبر مسجد گوهرشاد رفت و آرم آستان مقدس رضوی را از روی کلاهش جدا کرد و کلاهش را پاره کرد. گفته شده مردمی که در این تحصن شرکت کرده بودند به تبعیت از او ۷۰۰ کلاه پاره کردند.
کائینی تصریح کرد: تاریخ شفاهی وسیلهای برای شناخت جامعه است. مجموعه کنشهای یک جامعه در مقابل یک رویداد ثبت میشود و تلاشها بر این است که از اشتباهات تجربههای گذشته تکرار نشود. البته شرایط و فاکتورها در طول زمان تغییر میکنند و شرایط جدیدی پدید میآورند؛ بنابراین تاریخ شفاهی بهعنوان یک عنصر در کنار سایر عناصر، در دسترس قرار میگیرد. اینطور نیست که نقش تاریخ شفاهی در درمانگری فرهنگی مختص زنان باشد.
او در پایان افزود: با توجه به اینکه متأسفانه تاریخ و فرهنگ ما متولی دقیقی ندارد آمار و بررسی دقیقی نیز در مورد تأثیر تاریخ شفاهی در فرهنگ عامه وجود ندارد، اما حتی در صفحه شخصی من در اینستاگرام که در آن متنهای مربوط تاریخ شفاهی را پست میکردم بسیاری از افراد با تاریخ آشنا شدند و آموزش دیدند.
به گزارش ایسنا، در پایان این نشست، کتاب «خانهتاب» نوشته نرگس لقمانیان نیز رونمایی شد. این کتاب روایتهای نیمه بلند ۳۱ زن و مرد اصفهانی از وقایع تاریخی اصفهان در سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ را دربرگرفته و در نشر راهیار چاپ و منتشر شده است.
انتهای پیام