مجید جلالی در گفتوگو با ایسنا، با بیان روایتهای بیان نشده، افشاگری بی سابقهای درباره دلالی در فوتبال ایران کرد. این مربی با سابقه فوتبال ایران میگوید شبکه دلالی در فوتبال ایران آنقدر قدرت دارد که در مراکز تصمیمگیری فوتبال، باشگاهها و رسانهها نفرات خود را دارد تا بتواند از بازیکن و یا مربی که میخواهد حمایت کند یا او را از فوتبال دور کند. جلالی در این گفتوگو اشارهای هم به فعالیت دلالها در تیمهای ملی داشت و گفت که "در مقطعی برخی دلالها با یک مربی تیم ملی کار کردند که او دستبسته تسلیم آنها باشد."
ببینید
در ادامه گفتوگوی مجید جلالی با ایسنا را میخوانید:
سقف قرارداد بارها برای سرپوش گذاشتن روی واقعیتها انجام شده است. ۱۵ سال قبل من در فولاد بودم و این سقفها را گذاشتند و هیچکس هم رعایت نکرد. همه به دنبال دور زدن این قانون بودند.* لیگ بیستودوم درحالی به پایان رسید که شانزده باشگاه لیگ برتری نزدیک ۲۵۰۰ میلیارد تومان هزینه کردند. این در حالی است که این عدد نسبت به لیگ بیستویکم ۲.۵ برابر شده بود؛ یعنی دستمزد بازیکنان و مربیان شامل تورم عجیبی شده است. جریان دلالیسم که در فوتبال ایران وجود دارد در این موضوع چقدر نقش داشتند؟
آنها همیشه نقش خودشان را دارند. این شبکههای واسطهگری سال به سال قوی میشوند. اگر شما کارت را خودت نتوانی مدیریت کنی، آدمهایی از بیرون کارت را مدیریت میکنند. اینها موضوعاتی است که متولیان فوتبال ایران نتوانستند مدیریت کنند. در نتیجه شبکههایی به وجود آمدند که غیر رسمی هستند، هیچکس هم آنها را نمیبیند، برخی از آنها را اهالی فوتبال میشناسند و آنها هستند که کارها را مدیریت میکنند. آنها هم افرادی نیستند که جوانان، فوتبال و آینده را دوست داشته باشند. آنها صرفا جیبهای خود را دوست دارند. آنها در حوزه مالی کارها را پیش میبرند. بنابراین این مشکل است که بتوانید جلوی آنها را بگیرید. شما میگوید هزینههای لیگ بیستودوم نسبت به لیگ بیستویکم ۲.۵ برابر شده است، شاید سال آینده نسبت به امسال ۵ برابر شود. چون آنها (دلالها) مدیریت میکنند. آدمهای دلسوز مدیریت کار را بر عهده نگرفتهاند پس ما باید شاهد روزهای سختتری باشیم. این سقف قرارداد هم بارها برای سرپوش گذاشتن روی واقعیتها انجام شده است. ۱۵ سال قبل من در فولاد بودم و این سقفها را گذاشتند و هیچکس هم رعایت نکرد. همه به دنبال دور زدن این قانون بودند. این شبکههای واسطه گری یکی از دلایل (افزایش هزینهها) هستند و یکی از دلایل هم مربوط به تورم جامعه است. در یک سال گذاشته به طور مثال قیمت دلار ۵ برابر شده اما قیمت بازیکن ۲.۵ برابر شده است. در حالی که شاید بگویید قیمت دلار چه ارتباطی به بازیکن دارد؟ یک بازیکن متوسط ایرانی اگر به خارج از کشور برود، ۲۰۰ هزار دلار هم بگیرد، نزدیک ۱۰ میلیارد تومان میشود. درحالی این که این ۲۰۰ هزار دلار چند سال قبل معادل ۴۰۰ میلیون تومان بود. اگر این هزینه را صرف نکنید بازیکنان شما مثلا به لیگ عمان میروند و در آنجا میتوانند حداقل ماهی ۱۵ هزار دلار بگیرند. شما میخواهید فوتبال را داشته باشید و بازیکنان را حفظ کنید و طیف وسیعی از مردم که به فوتبال علاقه دارند را حفظ کنید. یک طیف هم از این موضوعات آگاه هستند و ترفندها را میدانند و به خوبی میتوانند این هزینهها را چندین برابر کنند.
در مجلس گروهی نشستند و کلی مطلب استخراج کردند و تا آنجا که من یادم است شرح حال ۴۰۰ صفحهای نوشتند اما همانها هم وقتی مجلس در حال اتمام بود این شرح حال را منتشر کردند و خیلی زود این کار را نکردند. من نمیدانم ولی حس میکنم آنها هم از اینها (دلالها) میترسند. همه کارها در اختیار آدمهای آلوده است و هیچ ارادهای نیست جلوی اینها را بگیرد و هیچکس هم نمیآید جلوی اینها بایستد. انتخابات فدراسیون و هیاتها که میشود ببینید، همه چیز از آنجا شروع میشود.* قدرتی که این واسطهها دارند از کجا میآید؟ در یک برنامه تلویزیونی یک مربی مثل عبدالله ویسی ناراحت بود و میگفت که یک مدیربرنامه به او پیام داده و خود را مدیربرنامه ۴۸ بازیکن معرفی کرده است. ویسی میگفت اگر از آن مدیر برنامه یک بازیکن بخواهم به من نمیدهد و حتما باید از او ۵ بازیکن بگیرم تا بازیکنی که میخواهم به تیمم بیاید. این قدرت عجیب دلالها از کجا میآید؟ آیا مربیای هست که با دلالها همکاری نزدیکی داشته باشد؟
قدرت آنها ناشی از ضعف متولیان فوتبال است. اگر در یک اداره کار میکنید و نمیتوانید کارتان را مدیریت کنید از جاهای دیگر میآیند و کار شما را مدیریت میکنند. خودم با مربیان جوان صحبت میکنم و به آنها میگویم چرا با اینها (دلالها) کار میکنید؟ حیف شما نیست؟ به من میگویند حرف شما را قبول داریم اما گر با اینها (دلالها) کار نکنیم باید برویم و در خانه بنشینیم. من هم میبینم که راست میگویند. نمیتوانم به آن مربی بگویم برو در خانه بشین. خودم میتوانم این کار را انجام بدهم اما به او نمیتوانم بگویم. بنابراین بازیکنان و مربیان چارهای ندارند. شاید خیلی از آنها دلشان بخواهد سلامت و در مسیر صحیح کار کنند اما اگر اینطور کار کنند باید خانهنشین باشند. چند سال پیش که من در فولاد بودم، یک برنامه تلویزیونی به من اصرار کرد که بروم درباره این مسائل صحبت کنم اما من همان موقع گفتم اگر صحبت کنم و حمایت نشوم، فقط من لطمه میخورم. مجری آن برنامه گفت نه، خیلی از ارگانها پای کار هستند تا این بساط را جمع کنند. من هم متقاعد شدم و صحبت کردم.
بعد از صحبتهای من، تنها فرقی که وجود داشت این بود که من آسیب دیدم. آنها (دلالها) قویتر شدند. حتی آنها من را تهدید کردند و با باشگاه من تماس گرفتند و گفتند که جلالی به ما اعلام جنگ کرده است. اگر میخواهید باشگاه شما پیش برود جلالی را برکنار کنید. آن زمان هم در مجلس گروهی نشستند و کلی مطلب استخراج کردند و تا آنجا که من یادم است شرح حال ۴۰۰ صفحهای نوشتند اما همانها هم وقتی مجلس در حال اتمام بود این شرح حال را منتشر کردند و خیلی زود این کار را نکردند. من نمیدانم ولی حس میکنم آنها هم از اینها (دلالها) میترسند. من با اطمینان میگوییم بالاترین انرژی را از فوتبال آنها میگیرند. بالاترین بهره مالی را آنها میبرند، بالاترین ضربه را آنها به فوتبال میزنند و بیشترین جوانها را آنها نابود میکنند. نمیدانم چرا ارادهای نیست که جلوی این افراد را بگیرند. من کنار میکشم اما افرادی مثل من نمیتوانیم از فوتبال جدا بشویم. مدتها پیش با آقای حاجرضایی صحبت میکردم و او واقعا اذیت میشود. ما نمیتوانیم از فوتبال دور باشیم. الان اینجا (آکادمی جلالی) هم کار میکنم باز هم با اشکال مختلف به من ضربه میزنند. ۴۵ سال در فوتبال کار کردهام و تجربه دارم. این همه تجربه را کجا قرار است ببرم؟ خودم احساس میکنم به اندازه یک کوه تجربه و انرژی دارم و دلم میخواهد به فوتبال کمک کنم. به عمان رفتم و میخواستم در آنجا کار کنم تا تجربیاتم را استفاده کنم. متاسفانه در ایران فضا نیست. همه کارها در اختیار آدمهای آلوده است و هیچ ارادهای نیست جلوی اینها را بگیرد و هیچکس هم نمیآید جلوی اینها بایستد. انتخابات فدراسیون و هیاتها که میشود ببینید، همه چیز از آنجا شروع میشود. نمیشود آنجا هر کاری دلت میخواهد انجام بدهی و بعد بگویید فوتبال پاک میخواهم.
اینها (دلالها) همه جا نفر دارند. اینها در مراکز تصمیمگیری نفر دارند. یعنی در جاهایی که برای فوتبال و قوانینش تصمیمگیری میشود نفر دارند. نفراتش را هم اهالی فوتبال میشناسند. کمی پایینتر میآیید، در باشگاهها آدم دارند. کمی جلوتر بیایید در رسانهها آدم دارند. یک بازیکن را نمیخواستم و گفتم آن بازیکن مخرب است و تصمیم گرفتم آن بازیکن نباشد، بعد وقتی دیدم آن بازیکن نیست، دیدم هفت بازیکن دیگر برای من بازی نمیکنند. بعد جالب است به مدیران باشگاه میگفتم ۱۴ بازیکن شما برای یک مدیر برنامه است، شما همیشه در خطر هستید و چارهای ندارید جز اینکه حرف آن یک نفر را گوش بدهید و به هر سازی آن یک نفر میزند برقصید.* درباره شیوه کار دلالها بگویید. خیلیها از شیوه کار اینها مطلع نیستند. ما به چه کاری در فوتبال دلالی میگوییم؟
این سوال خوبی است و این موضوعی است که به نظر من در یک میزگرد باید افراد مختلف باشند و صحبت کنند. چرا میگوییم این شبکهها قوی شدهاند؟ قوانین نقلوانتقالات فدراسیون را ببینید. متوجه میشوید خیلی از این قوانین به سود باشگاهها نیست. میبینید این قوانین به سود واسطههاست. برای مثال من مربی هستم و یک باشگاه پول من را نمیدهد. من اگر شکایت کنم دو سال زمان میبرد تا به پولم برسم اما اگر فردی از این شبکهها (دلالها) قول و قراری با بازیکنی داشته باشد و پولش را ندهد، شکایت که بکند، هفته بعد جلوی بازی بازیکن را میگیرند. این موضوع را رصد کنید و ببینید هست یا خیر. اینها (دلالها) همه جا نفر دارند. اینها در مراکز تصمیمگیری نفر دارند. یعنی در جاهایی که برای فوتبال و قوانینش تصمیمگیری میشود نفر دارند. نفراتش را هم اهالی فوتبال میشناسند. کمی پایینتر میآیید، در باشگاهها آدم دارند. کمی جلوتر بیایید در رسانهها آدم دارند. جامعه رسانهای ما جامعه شریفی است. من خودم نزدیک به ۳۰۰۰ خبرنگار میشناسم که در رسانههای مختلف کار میکنند و مطمئنم که ۲۹۰۰ نفر از آنها شریف هستند. من میشناسم آنها را که به چه سختی زندگی میکنند اما شرافتمندانه زندگی میکنند اما اینها (دلالها) افرادی را در بین خبرنگاران دارند که جامعه رسانهای باید آنها را شناسایی و معرفی کند تا خود را تطهیر کند. بنابراین به بازیکن میگویند بیاید با آنها کار کند. قشنگ میتوانند درباره آن بازیکن از طریق رسانههایشان تبلیغات کنند و آن بازیکن را بالا یا پایین ببرند. کاملا از دستشان بر میآید. میتوانند در حوزههای تصمیمگیری درباره یک بازیکن یا درباره تعداد بازیکنان خارجی و ... تاثیرگذار باشند. یعنی در جاهای اساسی نقش دارند.
در یک باشگاهی بودم و یک بازیکن را میخواستم. دیدم دو نفر آمدهاند تا درباره آن بازیکن با باشگاه صحبت کنند. آن بازیکنی را که ما میخواستیم سه باشگاه دیگر هم میخواستند. همینطور که صحبت میکردیم و بر سر قیمت بحث میکردیم، همانجا از کنار ما به مدیر یک باشگاه دیگر پیامک میداد و میگفت الان اینجا راضی شدهاند که ۸۰۰ میلیون تومان بپردازند، شما چقدر پرداخت میکنید؟ بعد این پیامک را برای سه باشگاه دیگر ارسال میکرد و بعد میدید که آیا با ما کنار بیاید یا خیر. یکی از آنها درباره این موضوع میگفت این ذات کار است و چیزی نیست که از آن ایراد بگیرید. به قول خودشان این بخش سلامت کارشان بود. در یک باشگاه دیگر بودم که یک بازیکن را نمیخواستم و گفتم آن بازیکن مخرب است و تصمیم گرفتم آن بازیکن نباشد، بعد وقتی دیدم آن بازیکن نیست، دیدم هفت بازیکن دیگر برای من بازی نمیکنند. بعد جالب است به مدیران باشگاه میگفتم ۱۴ بازیکن شما برای یک مدیر برنامه است، شما همیشه در خطر هستید و چارهای ندارید جز اینکه حرف آن یک نفر را گوش بدهید و به هر سازی آن یک نفر میزند برقصید.
* آیا برای شما رخ داده که مثلا بازیکنی را بخواهید برای تیمتان جذب کنید اما مدیر برنامه آن بازیکن بگوید اگر این بازیکن را میخواهید باید ۵ بازیکن دیگر را هم از او بگیرید؟
نه! برای من چنین اتفاقی رخ نداده اما شنیدهام که چنین موضوعی وجود دارد.
مدیر به من میگفت آقای جلالی داوران را هم اینها (دلالها) میچینند. من نمیدانم واقعا داوران را میچینند یا خیر اما آن مدیر به من چنین حرفی میزد. وقتی با مدیر صحبت میکردم روی موبایلش میدیدم که این دلالها با او تماس میگیرند تا مرا برکنار کند. مطمئنم به اندازه نیم درصد هم این بحثها جمع نمیشود اما غرامت این حرفها را من باید بدهم. آنها به من آسیب رساندند و هیچ وقت زورم به آنها (دلالها) نرسیده است.* اینکه بازیکن خارجی بیکیفیت به لیگ ایران میآید چطور است؟ شاید یک بازیکن خارجی به ایران بیاید و نتواند در یک تیم جا بیفتد اما برخی بازیکنان خارجی که فوتبال ایران میآیند مشخص است که کیفیت فنی مطلوبی ندارند. شما خودتان بازیکنی چون منشا را وقتی میخواستید به پیکان بیاورید از او تست گرفتید اما همیشه این اتفاق رخ نمیدهد.
آوردن این بازیکنان خارجی از همان کانالهایی که من میگویم است. در باشگاهی کار میکردم که دو بازیکن خارجی آوردند. من گفتم باید از آنها تست بگیرم. مدیر آن باشگاه به من اصرار میکرد که اینها تست نمیدهند. من هم گفتم وقتی تست نمیدهند روی چه حسابی باید آنها را انتخاب کنم؟ از کجا بدانم آنها بازیکنان خوبی هستند؟ به من سیدی بازیهای آنها را نشان دادند که من گفتم همین الان میتوانم از شما ( مدیر باشگاه) یک سیدی تهیه کنم که شما را به عنوان بازیکن تیم نشان بدهم. سیدی که بیان کننده واقعیتها نیست. از مدیر باشگاه خواستم آن بازیکنان تست بدهند. در نهایت مدیر باشگاه یک بازی تدارکاتی هماهنگ کرد تا آن بازیکنان بازی کنند. بعد از بازی نظر من را پرسید و گفتم این دو بازیکن حتی به درد لیگ دو هم نمیخورند اما آنجا مدیر باشگاه با اصرار خیلی زیاد به من گفت شما این دو بازیکن را باید انتخاب کنید. بعدها متوجه شدم که با این دو بازیکن نزدیک به ۶۰۰ هزار دلار قرارداد بسته شده است. این مدیر به من اصرار میکرد که این دو بازیکن را جذب کنیم اما من میگفتم آنها حتی به درد لیگ دو هم نمیخورند. به آنها گفتم چند روز بعد هم من و هم شما باید جوابگو باشیم چون پول باشگاه است که پرداخت میشود. آن مدیر بعدا من را کنار گذاشت.
آنهایی که این بازیکنان را میآورند بلد هستند این بازیکنان را کجا ببرند. تمام راهها را بلد هستند. میدانند چطور در دل یک مدیر ترس ایجاد کنند یا چطور مدیر را مرعوب خود کنند تا به حرف آنها گوش بدهد. همه اینها را دیدهام. مدیر به من میگفت آقای جلالی داوران را هم اینها (دلالها) میچینند. من نمیدانم واقعا داوران را میچینند یا خیر اما آن مدیر به من چنین حرفی میزد. وقتی با مدیر صحبت میکردم روی موبایلش میدیدم که این دلالها با او تماس میگیرند تا مرا برکنار کند. آدمهایی که شناخته شده هستند و همه آنها را میشناسند. الان همه این حرفهایی که میگویم باعث ناراحتی خودم است. تا دو، سه روز ناراحت هستم چون مطمئنم به اندازه نیم درصد هم این بحثها جمع نمیشود اما غرامت این حرفها را من باید بدهم. کلی به من فحش میدهند و برایم مشکل ایجاد میکنند. آنها به من آسیب رساندند و هیچ وقت زورم به آنها (دلالها) نرسیده است. اگر این حرفها را میزنم چون احساس میکنم جای دیگری نمیتوانم علیه اینها کار کنم. با این حال از گفتن این حرفها حس خوبی ندارم.
* زمانی که یک بازیکن خارجی بی کیفیت به یکی از باشگاهها آمده بود، یکی از ایجنتها میگفت هر مربی هر سال باید یک بازیکن بیاورد. گویی این موضوع رویه است. میخواهیم درباره این موضوع هم صحبت کنید. شاید یک مربی اصلا درآمدی از دلالی نداشته باشد اما به واسطه اینکه کار کند مجبور است با این دلالها کار کند. مثلا یک ایجنت برای یک مربی قراردادی سنگین منعقد میکند اما میگوید فلان بازیکن باید جذب شود.
گروهی از مربیان خودشان آدمهای سلامتی هستند اما با این شبکهها کنار میآیند. خودشان یک ریال منفعت ندارند اما با اینها کنار میآیند. شما آنها را به عنوان افراد سلامت میشناسید اما هیچوقت با اینها مقابله نکردهاند و حرفی نزدهاند. با این دلالها کار کردهاند و مثلا به آن مربی گفتهاند سه بازیکن از من بگیر، قبول کردهاند. این طور مربیان هم داریم.
* یعنی به واسطه اینکه شغلش را داشته باشد کار میکند؟
بله! دقیقا. ما سایتها و خبرگزاریهایی داریم که اینها در نقلوانتقالات کاملا تعیین کننده هستند و بعد اینها را میبینید که با ۱۵ باشگاه همکاری میکنند یا مشاور ۱۴ باشگاه هستند. شما میدانید هستند و ما هم میدانیم. خودم در باشگاهی کار میکردم که شبهای مسابقه یک فرد را میآوردند تا برای بازیکنان صحبت کند.
* فرد رسانهای را؟
بله! مثلا میگفت ما مراقب شما هستیم تا تیم روحیه بگیرد. این مسائل وجود دارد. وقتی کار را خودت مدیریت نکنی، چنین چیزی رخ میدهد. وقتی کار را ول کنید، آدمهای فرصت طلب میآیند و همه چیز را در اختیار میگیرند.
آنها (دلالها) با یک سرمربی تیم ملی کاری کردند که تا وقتی در ایران بود دست بسته در اختیار آنها بود. آدمهایی که در فدراسیون هستند دهها برابر از ما بیشتر میدانند. ما حرف میزنیم اما به ضرر ما میشود. انواع و اقسام تهمتها را به من زدند. ما واقعیت را میگوییم و آنها برای اینکه نظر مردم را تغییر دهند باید ما را تخریب کنند.* از صحبتهای شما اینگونه برداشت میشود که به خاطر قدرت این افراد، لیگی که میشد با ۱۲۰۰ میلیارد تومان به پایان برسد، با ۲۵۰۰ میلیارد تومان به پایان رسیده است. درست است؟
بله! چون لیگ به شما چیزی نمیدهد. الان من میپرسم قرارداد یک ساله که منعقد میشود یعنی چه؟ این هدر دادن سرمایه است. در خارج از کشور قرارداد یک ساله با چه بازیکنی میبندند؟ با بازیکنی که معلوم نیست سال بعد هم بازیکن خوبی باشد اما وقتی با بازیکن ۲۴ ساله قرارداد یک ساله میبندید، معنیاش چیست؟ آیا این به سود باشگاه و فوتبال است یا به سود این شبکههای واسطهگری است؟
* میخواهیم درباره رابطه دلالها با تیم ملی هم صحبت کنید. آیا دلالها با تیمهای ملی همکاری داشتهاند؟
بله! داشتند. همه چیز را نخواهید از زبان من بشنوید، خودتان بیشتر از من میدانید. روزی در فولاد کار میکردم و روی خط یک برنامه تلویزیونی درباره این مسائل صحبت کردم. چند روز بعد سه نفر از تهران به اهواز آمدند و من را به هتلی بردند و ماجرا را پرسیدند. از من میپرسیدند که این مسائلی را که گفتید میتوانید اثبات کنید. من هم گفتم هر حرفی زدم برای خودم اتفاق افتاده است. از آن سه نفر یک نفر از عوامل فدراسیون فوتبال بود و دو فرد دیگر را نمیشناختم. آن فردی که در فدراسیون بود حرفهای من را تایید کرد و گفت در آن سال این طور و آن طور شده است. بعد من گفتم ای بابا، اینها چیزهایی میدانند که ما از آنها بی اطلاع هستیم. من هم گفتم اگر میدانید چرا من را به اینجا آوردهاید؟ خودتان ۱۰۰ برابر ما میدانید بروید از این کارها جلوگیری کنید. اگر نمیتوانید دیگر ما را هم روی خط نیاورید مگر اینکه بخواهید مردم را سرگرم کنید. در آن جلسه صحبت درباره یک مربی بود که وقتی به ایران آمده بود این افراد (دلالها) به سراغش رفتند و گفتند چند بازیکن را انتخاب کند و او قبول نکرده بود. بعد اینها کاری با او کردند که آن مربی تا پایان روزی که در ایران بود دست بسته تسلیم اینها بود.
* آن مربی، سرمربی تیم ملی بود؟
بله! کاری با او کردند که دست بسته در اختیار آنها (دلالها) بود. آدمهایی که در فدراسیون هستند دهها برابر از ما بیشتر میدانند. ما حرف میزنیم اما به ضرر ما میشود. انواع و اقسام تهمتها را به من زدند. ما واقعیت را میگوییم و آنها برای اینکه نظر مردم را تغییر دهند باید ما را تخریب کنند.
* وقتی ورود بازیکن خارجی ممنوع شد، شاهد پدیدهای بودیم که بازیکن ایرانی را به خارج از کشور ترانسفر میکردند و بعد از انعقاد قرارداد بلند مدت، به آن بازیکن بازی نمیدادند تا او مجبور شود دوباره به ایران برگردد اما برای بازگشت باشگاههای ایرانی باید مبلغ رضایتنامه سنگینی پرداخت میکردند. تعداد این دسته از بازیکنان کم نیست. مثلا مهدی قایدی را فروختند و بعد با مبلغ دو برابر نسبت به فروش، او را قرض گرفتند. همین طور شهریار مغانلو، پیام نیازمند و ... درباره این موضوع هم صحبت کنید.
کار دست آنها (دلالها) است. آنها در اتاق فکر خودشان مینشینند و به دنبال روشهایی هستند که سودشان را بیشتر کند. آنقدر فضا برایشان باز شده که سراغ هر بازیکن یا مسئولی که میروند، آنها برای اینکه در این فوتبال باشند مجبور هستند تسلیم اینها باشند. در این فضا ترفندهایی هم به کار میبرند. در این میان حرفهایی هم زده میشود اما از آن حرفها هم کاری بر نمیآید.
* کمی هم درباره لیگ صحبت کنید. پرسپولیس در شرایطی که خیلیها تصور میکردند شاید نتواند به قهرمانی برسد، دبل کرد. لیگ بیستودوم از نظر فنی چطور بود؟
شروع آن که خوب نبود. قبل از جامجهانی در پایینترین کیفیت بود. دو سه تیم بهتر بازی میکردند که یکی از آنها پرسپولیس بود. مس رفسنجان و سپاهان هم در بعضی بازیها بهتر بودند. بعد از جامجهانی کیفیت بهتر شد چون تیمها در فاصله ۵۰ روز روی کیفیت خود کار کردند. سپاهان و استقلال بهتر شدند. پرسپولیس یک چالش درونی را تجربه کرد و بعد وقتی خود را از آن مسائل جدا کرد توانست خود را بازیابی کند. از نظر شکل بازی، بعد از جامجهانی لیگ بهتر بود اما این که آیا لیگ مولد بود یا پدیده معرفی کرد یا ایده جدیدی آورد باید بگوییم جوابم منفی است.
* امسال اولین لیگی بود که قرار بود بین آن جامجهانی برگزار شود. همیشه جامجهانی را در بهار میدیدیم که پایان لیگهای دنیا بود. آیا کیفیت پایین لیگ قبل از جامجهانی به خاطر این نبود که بازیکنان تقریبا میدانستند چه تیمی قرار است به جامجهانی برود و به همین خاطر انگیزه لازم را نداشتند؟
دلایل متفاوتی برای این موضوع وجود دارد. دوره بین دو فصل پارسال خیلی کوتاه بود. وقتی دوره آمادهسازی فصل را کامل پشت سر نگذارید، تمام فصل باید خسارت بدهید. ما دوره بین دو فصل کوتاهی داشتیم. تا بازیها تمام شد به فاصله یک ماه سریع لیگ بعدی شروع شد. یک دلیل عمده برای کیفیت لیگ این بود. یک دلیل دیگر این بود که تغییراتی در بین مربیان ایجاد شد. مربیان جوان آمدند. مربیان جوان حسنهایی دارند ولی زمان میخواهند که باتجربه شوند. شما نمیتوانید منکر تجربه بشوید. یکی از دلایل همین موضوعی است که شما گفتید. در کل قبل از جامجهانی کیفیت پایین بود.
انتهای پیام