این جملهها بخشی از مطالبی است که در ششمین محفل هماندیشی در قرآن با عنوان «نامه و قرار» مطرح شد. این جلسه در حالی روز گذشته (۱۸ تیرماه) در جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد که موضوع آن تفکر در مفاهیم ایمان، عمل صالح، تواصی بهحق و تواصی به صبر با محوریت سوره عصر بود.
در ابتدای این نشست محمد سلطانی، عضو هیئتعلمی و مدرس گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان گفت: دین، حقیقت واحدی دارد و منطبق با سرشت پاک انسانی است. تفاوت میان دین و تدین یا دین و دینورزی وجود وارد. دین وقتی نازل و بهواسطه پیامبران تبلیغ میشود و به دست مردم میافتد، دو گروه روحانیون و حاکمان، دین را در دست میگیرند؛ روحانیون یا عالمان دینی کسانی هستند که وظیفه توضیح و بیان دین برای مردم را به عهده دارند و حاکمان کسانی هستند که حکومتی بر پایه دین بنا میکنند. بهمرور دین در دست این افراد دچار استحاله میشود و به دینورزی و تدینهای مختلف تبدیل میشود.
او با اشاره به آیه ۶۷ سوره آلعمران که میفرماید: «مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَکِنْ کَانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ»، افزود: این آیه میان دین و تدینها اعلام تفاوت میکند. آیه میگوید حضرت ابراهیم بهعنوان پدر یکتاپرستی یهودی و مسیحی یا پیرو آیینهای دیگر نبود، بلکه او مسلم و حقگرا بود. حضرت ابراهیم(ع) فرزندان خود را هم به آیین پیراسته یا دین اسلام دعوت کرد. اسلام در اینجا به معمای دین راستین و نخستین است.
این مدرس دانشگاه، تفاوت بین دین و تدینها را در برخی مواقع حادثهبخش دانست و اظهار کرد: روز عاشورا درگیری دین حقیقی با تدیناست. واقعه عاشورا حاصل درگیری حجت خدا با کسانی است که به نام دین حکومت تشکیل دادند. فرمانده ارتش مقابل امام به نام خدا فرمان میدهد و میگوید که ای لشکریان خدا بر اسبهای خویش سوار شوید و به سمت بهشت بشارت بروید. در واقع در سمتی تدین و صورتی حکومتی شده از دین و در سوی دیگر دین و حجت خدا را مشاهده میکنید.
سلطانی ادامه داد: در ماجرای حضرت مسیح(ع) نیز این پیامبر خدا با عالمان یهودی در جدال بود. گزارشی که از به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی نقلشده حاکی از این است که حاکم بیتالمقدس دست از کشتن مسیح شست، اما عالمان یهود گفتند خون او بر گردن ما و دودمان ما است و او را کشتند. حتی حاکم گفت من یک نفر از ۳ نفری را که امروز قرار است اعدام شوند، آزاد میکنم و به صلیب نمیکشم، اما باز هم عالمان فریاد کشیدند و دزدی به نام «باراباس» را برای آزادی به مسیح ترجیح دادند و گفتند مسیح را آزاد نکنید.
او با تأکید بر اینکه دین را با تدین و قرائتهای دیانتهای رسمی شده نباید یکی انگاشت، افزود: قرائتها از اسلام در ایران، عربستان و افغانستان متفاوت است و نباید این قرائتها را با اصل دین یکسان دانست. «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَات» در سوره عصر همان دین اصلی است. این آیه همان باور داشتن به خدای یکتا است. اگر خدا را بهعنوان مظهر نیکیها باور داشته باشید، مثل او شدن، هدف شما خواهد شد و مثل او هم خواهید شد. پس «عملوا صالحات» یعنی به جهان پس از مرگ، وعدهها و نیکوکار بودن، ایمان داشته باشید. این یعنی دین داشتن، نه مسیحی بودن و یهودی بودن، بلکه این مفهوم فراتر از اینها است.
این عضو هیئتعلمی گروه علوم قرآن و حدیث با بیان اینکه دین اصلی با تحمیل اجرایی نمیشود و ضامن اجرای دین اصلی، تواصی یا سفارش دوجانبه است، تأکید کرد: توجه داشته باشید که تواصی صرفاً سفارش است و نه دستور و چیزهای دیگر. کاتولیکتر از پاپ یا کاسه داغتر از آش شدن خطا است.
او ادامه داد: خدا به حضرت آدم(ع) سفارش کرد که نزدیک این گیاه نشوید و از آن نخورید که از ستمکاران خواهید شد. خداوند صرفاً توصیهای مطرح کرد و نیروی کنترلگری در اطراف گیاه قرار نداد یا پسازاینکه حضرت آدم و حوا گیاه را خوردند، مجازاتشان نکرد، فقط گفت عواقب کار شما این است که باید به زمین بروید. وقتی خود خدا چنین کاری نکرده است ما نباید از خود خدا متشرعتر باشیم.
این مدرس دانشگاه تنها راه رشد انسان را تواصی دانست و گفت: هر کاری بیشتر از تواصی با هدف رشد دین انجام شود، واکنش منفی به دنبال خواهد داشت. اولاً تواصی و سفارش در آیه مطرح است، دوم اینکه یکسویه نیست، بلکه تفاضل و دوطرفه است.
سلطانی با اشاره به اینکه توصیه بهحق زمینهساز دینداری و توصیه به صبر ضامن اجرای دین است، اضافه کرد: مرحوم آیتالله خویی به شاگردان خود میگفتند «مرا موعظه کنید همچون کسی من را موعظه نمیکند.» نباید اینطور باشد که برخی افراد خود را در موقعیت موعظه شدن قرار ندهند و اگر به نحوی موعظه شدند با آن فرد موعظه کننده برخوردی صورت بگیرد. توصیه بهحق زمینهساز دین داشتن است و توصیه به صبر ضامن اجرای دین و تواصی بهحق باید با تواصی به صبر آغشته شود.
او تواصی را یک نوع اقدام فرهنگی خواند و گفت: پذیرش و عمل به توصیه، تقوای درونی میطلبد و افراد باید خودشان به این نتیجه برسند. شما هم همانطور که سفارش میکنید، باید سفارش بپذیرید. لازمه تواصی، تقوای درونی است. این آیات میخواهند دین را فارغ از تدینهای متکثر که ما را سرگردان میکنند، به ما نشان دهند.
قرآن بر میوه ایمان یعنی عمل صالح تأکید میکند
امیر احمدنژاد، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان نیز در ادامه این نشست تصریح کرد: سوره عصر در صدر اسلام، سوره حائز اهمیتی بود و پیامبر به اصحاب گفته بودند که هرگاه یکدیگر را دیدید این سوره را بخوانید. این سوره شامل اصولی است که تأثیر عمیقی در تاریخ انسانیت گذاشته است.
او در تعریف دین افزود: خداوند در تعریف دین بر ۲ عنصر ایمان و عمل صالح تأکید کرده است. دین مساوی ایمان نیست و ایمان نیز معادل دین نیست. ایمان از یکسو انسان را آزاده میکند و به زندگی مفهوم میبخشد و برای مثال کاری میکند که صاحب ایمان در برابر هیچکس ازجمله ارباب ادیان سر خم نکند و از سوی دیگر به انسان آرامش عرضه میکند. شاهد مثالش هم ماجرای ساحران و فرعون است که وقتی فرعون آنان را به مرگ همراه با شکنجه یعنی قطع کردن دستها و پاهایشان تهدید کرد، علیرغم اینکه پیش از ایمان آوردن، افراد سودجو و منفعتطلبی بودند، گفتند اصلاً باکی نیست مهم نبست، هر کار دوست داری بکن، زیرا تو فقط در حیات دنیا قدرت قضاوت داری.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ایمان، عنصر باارزشی است، زیرا طمع انسان را از بین میبرد، به ترسهای آدمی پایان میدهد، به حدی که میتواند با کلمات رسا با فرعون سخن بگوید.
احمدنژاد با بیان اینکه ایمان عنصر باارزشی است، اما قرآن بر میوه ایمان یعنی عمل صالح تأکید میکند، گفت: قرآن به ما میگوید که اگر قصد داری ایمان خودت را مورد ارزیابی قرار دهی، عمل صالح داشته باش و رفتارت را بسنج و رفتارت باید طوری باشد که خرد آن را بپذیرد. عمل صالح چیزی است که میتوان با آن ایمان واقعی را بررسی و آزمایش کرد. اگر کسی که نماز بخواند و ظاهراً اعلام اعتقاد به خدا و روز قیامت کند، اما رفاه دیگران را نخواهد و طبق متن قرآن که میگوید: «وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ»، دیگران را از ضروریات زندگی منع کند یا فداکاری نکند، باور درستی هم ندارد و بهمنزله «یُکَذِّبُ بِالدِّینِ» است.
او با اشاره به اینکه مسیر آزادگی آنقدر ساده نیست که بهصورت فردی قابل طی کردن باشد، بلکه حرکت جمعی نیاز است، افزود: پیوند ایمان و عمل صالح حیاتی است. انسانی که در راه ایمان و عمل و صالح قدم بردارد، مسیر سادهای در پیش ندارد. اصحاب کهف و ساحران در یک گروه توانستند راه ایمان را طی کنند. قرآن نیز به ما همین دستور را میدهد و میگوید تواصی کنید و یکدیگر را پوشش دهید و از هم مراقبت و حمایت کنید. عمل بهحق، شجاعت نیز میخواهد و این راه، پردرد است. هدف خداوند، رشد انسان است و قطعاً در این مسیر، امتحان و ابتلاء قرار خواهد داد.
توصیهکننده باید به چیزی که توصیه میکند، عمل کند
همچنین سید محمد رجایی رامشه، دکتری مهندسی ذهن در این نشست تأکید کرد: تواصی به این معنی است که این انسان اگر قرار است در خسران نباشد و در ایمنی باشد، باید تواصی کند. عمل صالح را نمیتوان بهصورت فردی انجام داد. این آیات به مسئله گروهی زندگی کردن انسان اشاره میکنند. باید با دیگران به سمت تکامل حرکت کرد و از اینجا قرآن تعامل انسان را مورد تأکید قرار میدهد.
او در مورد تواصی بهحق و صبر در سوره عصر گفت: هرجایی که تعاملی وجود داشته باشد، دو عامل حق و وظیفه مطرح است. هر تعاملی حقوق و تکالیفی دارد و قرآن میگوید اگر میخواهید در مسیر خسران قرار نگیرید باید بدانید در ارتباط با دیگران وظایفی دارید و اگر به این وظایف عمل نکنید، حق دیگری را ضایع کردید. این تعاملات گسترده امروزه رشته حقوق را به وجود آوردند.
این فعال قرآنی با اشاره به اینکه عمل صالح در ارتباط با دیگران معنا مییابد و ارتباطات را ایجاد میکند، ادامه داد: ما وظایفی در مقابل عموم جامعه، آشنایان اطراف، وابستگان و خویشاوندان و خانواده داریم و آنان نیز حقی به گردن ما دارند. اینجاست که مفهوم حق متولد میشود.
رجایی رامشه با بیان اینکه تواصی از وصیت ریشه میگیرد، افزود: این یعنی اول ازهمه توصیهکننده باید به چیزی که توصیه میکند، عمل کند و سپس دیگران را به آن چیز توصیه کند. وصیت، چیزی است که فرد آن را دارد و آن را به دیگران نیز منتقل میکند. میگوید که من این حق رعایت میکنم، تو هم آن را رعایت کن. هم خودت به وظیفهات عمل کن و هم حقوق خودت را طلب کن.
او در خصوص رعایت حقوق دیگران و حقوق خود و خدا، تصریح کرد: کلیاتی در ابتدای این سوره مطرح شده و سپس به جزئیات اشاره کرده است. در ارتباط با دیگران، در درون خودمان هم علاوه بر دیگری، ارتباط داریم. اعضا و جوارح ما شهادت میدهند که حقوقشان را رعایت کردهایم یا خیر. ارتباط انسان با خدا هم نوع دیگری از ارتباط است. در عالم بیرون آیات خدا را میبینیم، اما این ارتباط درونی است و در ارتباط با خداوند هم باید به وظایف خود عمل کنیم.
این متخصص مهندسی ذهن در مورد وظایفی که خداوند در مقابل انسان به عهده گرفته است، اظهار کرد: خدا میگوید رزق و روزی حقی است که شما بر گردن من دارید. وظایفی هست که خدا بهعنوان خدا بودنش بر عهده خودش گذاشته است. خدا میگوید وظیفه من است که به روزی شما فکر کنم و فکر کردن به روزی در حیطه وظایف انسان نیست. اگر به دنبال ثروت برای کسب روزی باشید، خسران خواهید دید، شما فقط باید به دنبال عمل صالح باشید. من به هر کس بخواهم به میزانی که بخواهم روزی میدهم.
رجایی رامشه وظیفه انسان را رعایت حق و انجام عمل صالح قلمداد کرد و افزود: عمل صالح یعنی در جهت تکامل و اصلاح پیش رفتن. وقتی به آرایشگاه میروید شما میخواهید اصلاح شوید؛ اگر خرابتر شوید دیگر به سراغ این آرایشگر نمیروید. در هر شغل و پیشهای باید فعالیت خود را بهینه و اصلاح کنید. خدا میگوید که اگر به وظیفهات که اصلاح کردن است در شغل خودت عمل کنی، کفایت میکند.
او در توضیح واژه اصلاح تصریح کرد: اصلاح به حفظ و توسعه به شکل توأمان اشاره میکند. مثلاً آسیب به محیطزیست در جهت توسعه خطاست و اصلاح نیست. برای مثال انسان سگ را برای شکار آموزش میدهد. اگر این کار در جهت اصلاح باشد، گوشت شکار حلال است. اگر دزدی کنی، نهتنها عمرت حاصل مثبت نداشته و اصلاح و تکاملی ایجاد نکردهای، بلکه به دیگری ضرر هم زدهای پس خسران دیدهای.
رجایی رامشه با بیان اینکه خداوند مسیر اصلاح کردن و خسران ندیدن را جلوی پای انسان میگذارد، خاطرنشان کرد: خداوند برای مثال نیازمند را برای رفع نیازش جلوی راه تو میگذارد و تو هم نیازمند چیز دیگری هستی و کس دیگری هم باید نیاز تو را رفع کند. این امکان را خداوند در اختیار انسانها گذاشته است که در جهت اصلاح قدم بگذاریم.
هر گزارهای خلاف عقل باشد باید کنار گذاشته شود
سپس سلطانی با اشاره به اینکه مخاطب قرآن، انسان خردمند است و باید همه آداب و فرایندهای دستورات قرآنی را در پرتو عقل کشف کرد، افزود: تمام قرآن کریم از «بسم الله الرحمن الرحیم» تا پایانش زیر سایه یک اصل است و این اصل میگوید که خدا در قرآن با انسان عاقل و خردمند صحبت کرده است. تواصی بهحق و صبر در سایه خرد معنی میدهد. اینکه با چه آدابی و چند بار و چگونه دیگران را توصیه بهحق و صبر کنید، باید بر اساس تحلیل عقلانی و منطقی باشد.
او با تأکید بر اینکه امر به معروف باید عاقلانه باشد، تصریح کرد: ما میخواهیم تواصی بهحق کنیم؛ نمیخواهیم حرص دیگری را درآوریم. خرد در اینجا تعیین کننده است. در ماجرای امر به معروف امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که به پیرمردی از اصحاب پیامبر(ص) بهصورت غیرمستقیم وضو گرفتن صحیح را آموزش دادند، این ظرافت را میبینیم.
این فعال و پژوهشگر قرآنی با اشاره به اینکه هر گزارهای خلاف عقل باشد باید کنار گذاشته شود، تأکید کرد: احکام حضانت و طلاق نیز با استناد به برخی موازین فقهی، غیرعاقلانه و غیراخلاقی هستند.
سلطانی در خصوص تفاوت امر به معروف و نهی از منکر با تواصی، تصریح کرد: در عبارت امر به معروف و نهی از منکر، سفارش ۲ طرفه دیده نمیشود، اما در تواصی که دستور قرآنی است، سفارش دو طرفه مورد تأکید قرار گرفته و سفارش یکسویه مقبول نیست. برخی افراد خود را متصدی به خیر خواندن دیگران کردند، اما به دیگران اجازه چنین کاری را نمیدهند. ویژگی تواصی دو طرفه بودن است.
عمل صالح با منافع نامشروع برخی افراد خاص در تعارض است
احمدنژاد نیز در ادامه با بیان اینکه ایمان و عمل صالح پیش از تواصی بهحق و صبر آمده و این تواصی بهحق و صبر صرفاً مربوط به کسانی است که میخواهند اهل ایمان و عمل صاحب باشند و در این راستا یکدیگر را بهحق و صبر توصیه میکنند، افزود: صبر اسم گیاهی تلخ است که برای درمان استفاده میکنند و درواقع این نامگذاری نشان میدهد که صبر کاری ساده و آسان نیست. صبر در قرآن به معنی انفعال نیست، بلکه در جهت درمان است. صبر همان استقامتی است که انسان وقتی در مسیر ایمان و عمل صالح قرار گرفت، باید در برابر ناملایمت پیشه خود کند. در سوره عصر، توصیه به صبر بر عمل صالح مطرح است.
او که معتقد است بیشتر این ناملایمات در مسیر انجام عمل صالح از سوی کسانی که تحمل ایمان و عمل صالح را ندارند، ایجاد میشود، اضافه کرد: عمل صالح با منافع نامشروع برخی افراد خاص در تعارض است و دردسرهایی برای اهل عمل صالح ایجاد میکند. عمل صالح یک فعالیت اصلاحی_اجتماعی است. حتی پیامبران هم تا وقتی فقط حرف میزدند با چالشها و ناملایمات مواجه نمیشدند، اما به محضی که وارد فعالیت اصلاحی میشدند، برخی صاحبان منافع، مشکلاتی برایشان ایجاد میکردند. از نمازخواندن پیامبر نیز ممانعت میکردند چون او میگفت حتی همین نماز نیز نباید مانع حل کردن مشکل نیازمندی شود.
این نویسنده و مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه دعوت به صبر نشاندهنده این است که ایمان و عمل صالح تا حد خیلی زیادی اجتماعی هستند، اظهار کرد: خود عمل صالح با مشکلاتی همراه است. گاهی در غالب فردی وقتی کاری را انجام میدهید آن کار راحتتر پیش میرود. در فعالیت تیمی باهدف واحد، نیاز است همه از یکدیگر حمایت کنند و به یکدیگر روحیه دهند تا حرکت جمعی انجام شود. پیامبر(ص) مسلمانان را در مکه در کنار یکدیگر قرار میدادند. در ماجرای اصحاب کهف، آنها وقتی دچار مشکل شدند به یکدیگر گفتند «الْفِتْیَةُ إِلَی الْکَهْف». الف و لام در کهف نشان میدهد که میدانستند این کهف کجاست و وقتی متوجه شدند سخنرانیشان در برابر دقیانوس حواشی ایجاد کرده، طبق پیشبینی قبلی خود، تصمیم گرفتند به کهف بروند.
ما مأمور به صبر هستیم
همچنین رجایی رامشه در توضیح تواصی گفت: تواصی یعنی انسان باید حاصل عمر داشته باشد و این حاصل عمر به دیگران نیز بهره بدهد. یعنی انسان هم خودش به وظایفت عمل کند و هم این کار را به نحوی انجام دهد که مسیر عمل به وظایف دیگران نیز برای آنها باز شود.
او با تکیهبر مفهوم تکامل جمعی، ادامه داد: بههرحال گاهی موانعی وجود دارد که نمیشود انجام وظیفه کرد و مسیر را برای انجام وظیفه دیگران باز کرد. اینجا ما مأمور به صبر هستیم. هر کس پاسخگوی اعمال خود است و خداوند مسئول بازخواست است. حاصل عمر باید بهگونهای باشد که کل جامعه و خلقت در جهت تکامل حرکت کنند.
وی در خصوص مفهوم رابطه حق و صبر در آیات پایانی سوره عصر خاطرنشان کرد: برای مثال در یک معامله دو طرفه که هر طرف در مقابل طرف دیگر وظایف و حقوقی دارد، یکی از طرفین پول طرف دیگر را گرفته، ولی طبق قرارداد به وعدهاش عمل نکرده است. اینجا شما نباید کاری به این داشته باشید که دیگری به وظیفهاش عمل کرده است یا نه. شما باید به وظیفه خود عمل و صبر کنید. شاید خداوند تصمیم گرفته است به کسی که به وظیفه خود عمل نمیکند مهلت دهد تا شاید بالأخره در جهت اصلاح اقدام کند. شما باید به وظیفهتان عمل و از حق خودتان دفاع کنید و یکی از وظایف، دفاع از حق است. وقتی از حق خودتان دفاع میکنید، باز هم در جهت هموار کردن مسیر دیگری در جهت انجام وظیفهاش گام برداشتهاید. بعد از این مرحله باید صبور بود تا به موقع نتیجه آن را دید. خداوند به کفار میگوید «اٌنظر» بمان و نگاه کن، اما به مؤمنان میگوید «اِصبر» یعنی صبر کن، شاید فعلاً نتیجهای نبینید، اما تلاش باید کرد، چراکه در آینده نتیجه آن را خواهیم دید.
انتهای پیام