به گزارش ایسنا، امروز ۱۵ تیر چهل و یکمین سالروز صدور حکم امام خمینی به محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران برای رسیدگی به صلاحیت محافظان شخصیتهای نظام در سال ۱۳۶۱ است.
با پیروزی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و به بنبست رسیدن ایدئولوژیهای شرقی و غربی، دشمنان و مخالفان نظام دینی ایران دست به اسلحه بردند و با قتلعام و ترور شخصیتهای انقلاب و مردم عادی عنادشان را با اسلام و روحانیت و عموم مردم به بدترین شکل ممکن نشان دادند.
آغاز ترورها
قرعه اولین مقام ترور شده در نظام جمهوری اسلامی به نام سپهبد سید محمدولی قرنی خورد. او ۲۷ روز بعد از برکناری از مقام فرماندهی ستاد ارتش جمهوری اسلامی در تاریخ سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ توسط دو تروریست فرقانی در حیات خانهاش ترور شد.
سپهبد قرنی مزد سرکوب اغتشاشات و آشوبهای ضدانقلاب در استان کردستان را از این گروهک تروریستی مزدور گرفت.
اولین موضعگیری علنی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به ترور مقامات و شخصیتهای کشور، ۸ روز بعد از ترور سپهبد قرنی انجام شد.
وقتی تروریستهای آدمکش در دومین عملیات خود در شبانگاه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ موفق به ترور آیتالله دکتر مرتضی مطهری شدند و خبر این جنایت به امام خمینی رسید، ایشان در پیام تسلیتی با تبیین شخصیت و منزلت علمی این شهید والا مقام، در جملاتی تند علیه تروریستها، نوشتند: «... من گرچه فرزند عزیزی را که پارۀ تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد.
مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملأ اعلی پیوست، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی اش نمیرود.
تروریستها نمیتوانند شخصیت انسانی مردان اسلام را ترور کنند. آنان بدانند که به خواست خدای توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه علیه فساد، استبداد و استعمار مصممتر میشوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشههای گندیده رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمینشیند.
اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن عزیزان رشد نمود. برنامۀ اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادت توأم با شهامت بوده. قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامههای اسلام است.»
سریال ترورها
۲۴ روز بعد از ترور آیتالله مطهری، در تاریخ چهارم خرداد ۱۳۵۸ دو نفر از اعضای گروهک تروریستی فرقان با حضور در منزل آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی با فریب محافظان خود را به ایشان رساندند و تلاش کردند در فرصتی مناسب او را به قتل برسانند که با هوشیاری آیتالله رفسنجانی گلوله شلیک شده به اعضای حیاتی ایشان نخورد و ایشان از این سوء قصد جان سالم به در برد.
۵۱ روز بعد آیتالله سید رضی شیرازی از علمای تهران و امام جماعت مسجد شفای تهران در خیابان یوسفآباد هدف سوء قصد دو مهاجم قرار گرفت. با وجودی که جوانِ ۱۷ ساله فرقانی در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۵۸ پنج گلوله به ایشان شلیک کرد و چهار گلوله به او خورد اما گلولهها به اُرگانها و شریانهای حیاتی آیتالله شیرازی اصابت نکرد و ایشان به شهادت نرسید.
چهار ماه بعد از این سوء قصد، آیتالله محمدعلی قاضی طباطبایی در دهم آبان ۱۳۵۸ بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء در مسجد شعبان تبریز ترور شد و عنوان اولین شهید محراب را دریافت کرد.
۹ ماه بعد آیتالله شیخ قاسم اسلامی در تاریخ ششم مرداد ۱۳۵۹ به محض باز کردن درِ حیات خانهاش هدف دو گلوله گروهک تروریستی رهروان فرقان قرار گرفت و به شهادت رسید.
۱۱ ماه بعد در تاریخ ششم تیر ۱۳۶۰ آیتالله سید علی خامنهای در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد همان گروهک تروریستی قرار گرفت اما از شهادت جان سالم به در برد.
یک روز بعد، دکتر سید محمد حسینی بهشتی و ۷۲ نفر از کارگزاران نظام جمهوری اسلامی با انفجار دو بمب دستساز در محل ساختمان حزب جمهوری اسلامی در چهارراه سرچشمه تهران به شهادت رسیدند.
دو ماه بعد، محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر رییسجمهور و نخستوزیر وقت کشورمان در تاریخ هشتم شهریور ۱۳۶۰ در دفتر نخستوزیری در میدان پاستور تهران با انفجار بمب ترور شدند.
ترور بعدی، آیتالله سید اسدالله مدنی امام جمعه تبریز بود که روز جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ اتفاق افتاد. او عنوان دومین شهید محراب بود.
۱۹ روز بعد حجتالاسلام سید عبدالکریم هاشمینژاد دبیر حزب جمهوری اسلامی در روز سهشنبه ۷ مهر ۱۳۶۰ در مشهد به قتل رسید.
در همین روز پرواز هواپیمای ترابری هرکولس سی ۱۳۰ نیروی هوایی ارتش که علاوه بر مردم عادی حامل تیمسار ولیالله فلاحی جانشین ستاد مشترک ارتش، تیمسار موسی نامجو نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع، تیمسار جواد فکوری فرمانده نیروی هوایی ارتش، یوسف کلاهدوز قائم مقام وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و محمدعلی جهان آرا فرمانده وقت سپاه خرمشهر بود کمی قبل از نشستن بر باند فرودگاه مهرآباد به طرز مشکوکی در جنوب شهر تهران سقوط کرد و همگی آنان به شهادت رسیدند.
دو ماه و نیم بعد آیتالله سید عبدالحسین دستغیب امام جمعه شیراز در روز جمعه ۲۰ آذر ۱۳۶۰ ترور شد. ایشان سومین شهید محراب بود.
چهار ماه بعد، آیتالله صادق احسانبخش امام جمعه رشت هدف سوء قصد قرار گرفت. ایشان در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۶۱ در مسجد کاسهفروشان رشت گلولهباران شد و به شدت مجروح شد اما به شهادت نرسید.
۵۸ روز بعد، آیتالله محمد صدوقی امام جمعه یزد در تاریخ ۱۱ تیر ۱۳۶۱ پس از اقامه نماز جمعه در آغوش یکی از تروریستهای منافق در عملیاتی انتحاری، ترور شد. ایشان چهارمین شهید محراب بود.
دستور بازنگری
بعد از این ترور بود که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در نامهای به محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حکم کرد تا در بهکارگیری و استخدام پاسداران محافظ مراجع و بزرگان حوزههای علمیه و شخصیتهای سیاسی انقلاب بازنگری کند.
دفتر آیتالله سید روحالله موسوی خمینی رونوشت حکم رهبر انقلاب اسلامی را برای روسای قوا، آیتالله سید علی خامنهای رییسجمهور وقت، آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی رییس وقت مجلس شورای اسلامی و میر حسین موسوی نخستوزیر ارسال کرد.
مشروح حکم امام امت به این شرح بود: «انجام گرفتن ترورهای مشابهی نسبت به روحانیین معظم و مؤثر همچون شهید مدنی، شهید دستغیب و شهید هاشمینژاد و حمله به آقای احسانبخش و اخیرا شهادت شهید معظم مرحوم صدوقی ایجاد نگرانی و تردید و سؤال کرده است و نسبت به پاسداران محافظ آنان به ویژه محافظان شهید صدوقی سوءظن ایجاد شده است و بسیار سؤالانگیز گردیده است و مثل این سرمایههای بزرگ جمهوری اسلامی نباید با این وضع اسفبار از دست ملت بروند و چون مسؤول این امور سپاه است، شما مأمور هستید با دقت و بررسی اطراف قضیه و بررسی از سوابق پاسداران محافظ گزارشی بفرستید و لازم است برای این امر مهم از پاسداران آزموده و با سابقه و متعهد استفاده شود که مثل این خسارات واقع نشود.»
مچگیری منافقان
نیروهای ضد انقلاب و اعضای سازمان منافقین با چهرههای مذهبی و انقلابی و پیشانیهای پینه بسته، کاملا هدفمند و تشکیلاتی در ردههای میانی و عالی نیروهای انقلاب از جمله دفتر نخستوزیری، حزب جمهوری اسلامی، دفاتر مراجع و بزرگان حوزههای علمیه، کمیتههای انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نفوذ کرده و ترورهای سالهای دهه ۱۳۶۰ را انجام دادند.
با این حال ترور کارگزاران و مدیران نظام جدید سیاسی در ردههای عالی حاکمیت، همچنان ادامه یافت. از جمله کارگزاران انقلاب که بعد از این حکم ترور شد، آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی امام جمعه کرمانشاه بود که در روز جمعه ۲۳ مهر ۱۳۶۱ در سجده نماز جمعه ترور شد و پنجمین شهید محراب لقب گرفت.
شهدای محراب
قاضی طباطبایی
آیتالله سید محمدعلی قاضی طباطبایی فرزند سید باقر در سال ۱۲۹۳ در شهر تبریز متولد شد. ایشان تحصیلات مقدماتی را در تبریز پشت سر گذاشت و در سال ۱۳۱۸ برای خواندن تحصیلات تکمیلی راهی حوزه علمیه قم شد و پای دروس آیات عظام سید حجت کوه کمره ای، بروجردی و خمینی نشست. ایشان در سال ۱۳۲۸ از قم به حوزه علمیه نجف رفت و پای درس آیتالله کاشف الغطاء درس خواند.
آیتالله قاضی طباطبایی با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام امت، هدایت انقلابیون در آذربایجان را بر عهده گرفت. ایشان در این مدت بارها دستگیر، زندانی و تبعید شد.
ایشان در شامگاه عید قربان و پس از اقامه نماز مغرب و عشاء در مسجد شعبان تبریز در تاریخ دهم آبان ۱۳۵۸ به شهادت رسید.
مدنی تبریزی
آیتالله میر اسدالله مدنی تبریزی در سال ۱۲۹۲ در آذرشهر به دنیا آمد و نام پدرش میرعلی بود. در دوره بلوغ و جوانی به قم عزیمت کرد و با گذراندن دروس مقدماتی، حدود چهار سال در محضر امام امت مشغول دروس منقول شد و پنج سال بعد به حوزه علمیه نجفاشرف شد و آنجا تحصیل و تدریس کرد.
ایشان اولین کسی بود که در امور سیاسی از امام تبعیت کرد. آیتالله مدنی در انتشار تلگرام آیتالله حکیم در حمایت از ایشان نقش بسزایی داشت.
عدهای از علمای نجف در دوره حکومت عبدالناصر در عراق تحت نظر آیتالله مدنی به افشاگری علیه رژیم طاغوت پرداختند. او بعد از بازگشت به ایران به فرمان امام خمینی تدریس علوم دینی را در شهر خرمآباد آغاز کرد. ایشان حوزه علمیه کمالیه خرمآباد را در آن شهر تأسیس کرد. ایشان در راه مبارز با طاغوت بارها و بارها دستگیر و تبعید شد.
آیتالله مدنی به نمایندگی از مردم همدان نماینده مجلس خبرگان رهبری شد با شهادت آیتالله قاضی طباطبایی، اولین شهر محراب ایشان توسط امام خمینی امام جمعه تبریز و نماینده امام خمینی در تبریز شد.
آیتالله مدنی بعدازظهر روز جمعه ۲۰ شهریور سال ۱۳۶۰ بعد از اقائمه نماز جمعه در سن ۶۷ سالگی توسط اعضای گروهک تروریستی منافقین به شهادت رسید.
دستغیب
آیتالله سید عبدالحسین دستغیب در سال ۱۲۸۸ در خانواده آیتالله سید محمدتقی عالم بزرگ استان فارس متولد شد. پدرش در ۱۲ سالگی عبدالحسین بدرود حیات گفت و از آن تاریخ به بعد سرپرستی خانواده بر عهده او قرار گرفت.
ایشان پس از اتمام دروس سطح برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه نجف رفت و پس از هفت سال با درجه اجتهاد از این حوزه علمیه فارغالتحصیل شد. آیتالله آقا ضیاء عراقی و آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی از جمله اساتید ایشان بودند.
آیتالله دستغیب مدتی بعد به شیراز برگشت و حوزه علمیه شیراز را اداره کرد و طلاب جوان و مردم مشتاق علوم دینی را آموزش داد. ایشان همزمان با امر تعلیم و تربیت از مبارزه سیاسی با رژیم پهلوی غافل نبود. آیتالله از ابتدای قیام امام خمینی در سال ۱۳۴۲ همراه ایشان شد و در راه مبارزه، چندین بار دستگیر، زندانی و تبعید شد.
این مجاهد نستوه در ترغیب مردم استان فارس علیه رژیم پهلوی، نقش مؤثری داشت. افشاگریهای بیپروا و به موقع ایشان حرکتهای اسلامی مردم فارس را عمق بیشتری بخشید. ایشان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام خمینی به سمت نماینده امام و امام جمعه شهر شیراز منصوب شد.
آیتالله دستغیب در تاریخ بیستم آذر ۱۳۶۰ هنگام رفتن به نماز جمعه شهر توسط عوامل منافقین ترور شد.
صدوقی
آیتالله محمد صدوقی در زمستان ۱۲۸۷ دیده به جهان گشود. ایشان در سال ۱۳۰۹ به حوزه علمیه قم رفت و به تحصیل علوم دینی مشغول شد و از همان ابتدا با امام خمینی آشنا شد. آیتالله صدوق در دوره ۱۰ ساله فعالیت جمعیت فداییان اسلام از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۴ به دفعات از این جمعیت حمایت کرد.
به از آن، بیرون کردن رضا شاه از باغ آیتالله صدوقی یکی از مهمترین رخدادهای حیات سیاسی – اجتماعی حضرت آیتالله بود. بعد از تصمیم سیاستمداران انگلیسی برای اخراج رضا شاه از ایران. او در مسیر حرکت به سمت جنوب ایران در یکی از روستاهای اطراف قم برای استراحت به باغی که آیتالله صدوقی در آن اقامت داشتند، رفت اما آیتالله صدوقی با شجاعت رضا شاه را که زمانی به «قُلدر» معروف بود را با خفت از باغ بیرون کرد.
ایشان در سال ۱۳۲۹ به درخواست مراجع قم برای رهبری مردم به استان یزد رفت ور مبارزات سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ مردم یزد را علیه محمدرضا شاه شوراند.
آیتالله صدوقی در ۱۱ تیر ۱۳۶۱ پس از به جا آوردن نماز جمعه یزد توسط منافقین به شهادت رسید.
اشرفی اصفهانی
آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی در سال ۱۲۸۱ در خمینیشهر متولد شد. در ۱۲ سالگی به توصیه پدرش از خمینیشهر به اصفهان مهاجرت کرد طی ۱۰ سال سکونت در حوزه علمیه اصفهان دورههای مقدمات و سطح، فقه و اصول را نزد اساتیدی چون سید مهدی درچهای و سید محمد نجفآبادی به پایان برد. بعد از آن به قم مهاجرت کرده و دوره عالی و اجتهادی فقه و اصول را نزد عبدالکریم حائری یزدی، سید محمدتقی خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید محمد حجت، سید محمدحسین طباطبایی بروجردی و سید روحالله موسوی خمینی فرا گرفت.
ایشان در ۱۳۳۴ برای نشر معارف اسلامی به کرمانشاه هجرت کرد و مبارزات سیاسی علیه رژیم شاه را شروع کرد. وی بارها در این راه دستگیر و زندانی شد.
آیتالله اشرفی اصفهانی در سال ۱۳۵۸ از سوی امام خمینی به امامت جمعه شهر کرمانشاه منصوب شد. ایشان در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۶۱ در مسجد جامع کرمانشاه ترور شد.
منابع:
صحیفه امام، جلد ۱۶، ص ۳۷۴
خلخالی، علی ربانی، شهدای روحانیت شیعه، چاپ اول، ۱۴۰۲ هـ. ق، ج ۱، ص ۳۶۳
انتهای پیام