/تحلیل-دیلی‌تلگراف/

جهان نظاره‌گر فروپاشی درونی فرانسه ماکرون است

«ماکرون در حال از دست دادن کنترل فرانسه است. هزاران تن دستگیر شده‌اند. مدارس، مراکز اجتماعی، سالن‌های شهر، مجتمع‌های ورزشی، دفاتر پست به آتش کشیده شده‌اند. غارت‌ها از سوپرمارکت‌های لیدل گرفته تا فروشگاه‌های اپل رویت می‌شوند. ژاندارم‌ها و نیروهای ویژه، علاوه بر نیروی انتظامی مستاصل، برای گشت‌زنی شبانه به خیابان‌ها آمده‌اند. در این هیاهو، خشم مغازه‌دارانی که فریاد می‌زنند منع آمد و شد ایجاد کنید وگرنه خودمان امور را به دست می‌گیریم، رو به افزایش است.»

به گزارش ایسنا، «آن الیزابت موته» در مطلبی برای نشریه دیلی‌تلگراف با اشاره به هرج و مرجی که پس از کشته شدن یک نوجوان آفریقایی‌تبار در فرانسه به ضرب گلوله نیروهای امنیتی به وجود آمده، در مطلبی آورده است: «و پس از پنج روز شورش در سراسر فرانسه، این احساس فزاینده مبنی بر اینکه وضعیت کنونی عمدتا نتیجه تقریبا یک ربع قرن نادیده گرفتن قوانین و نظم اساسی توسط دولت‌های شکست‌خورده است، وجود دارد.

ویدیوی وایرال شده از نائل المرزوقی ۱۷ ساله که نشان می‌دهد پلیس او را در خیابانی متوقف کرده و نهایتا از فاصله نزدیک و مستقیم به قفسه سینه او شلیک می‌کند، اکثریت فرانسه را در شوک فرو برده است، نه فقط ساکنان محله‌های قومیتی حومه‌نشین این کشور را، مانند همان جایی که او در آنجا زندگی کرد و زندگی‌اش گرفته شد.

راهپیمایی ۶۰۰۰ نفری که روز بعد به آن به راه افتاده و خواستار برقراری «عدالت» شد، کاملا مشروع تلقی می‌شد تا اینکه به شکل فاجعه‌باری به شیوه‌ همیشگی تشدید شد. شورش، اتهامات آتش‌افروزانه (نژادپرستی دولتی و اینکه «آنها» می‌خواهند «ما» را بکشند) و سپس به معنای واقعی کلمه آتش‌افروزی شامل برافروختن آتش، خرابکاری‌های بی‌معنی و تخریب از ایستگاه‌های اتوبوس تا فروشگاه‌ها، مهدکودک‌ها و خانه‌های سازمانی ارزان به راه افتاد. همچنین اموال خصوصی و عمومی در هیچ جا در امان نماند. درهم و برهم؛ از سرقت یک بسته شش‌تایی شیر نیمه چرب گرفته تا ساعت، جواهرات، کفش نایک و کالسکه بچه.

وقتی طغیان‌ها به راه افتاد، من در گفت‌وگوهای توکویل بودم؛ کنفرانسی درباره درگیری اوکراین و روسیه. در آنجا کشورهای شرق اروپا – لهستانی‌ها، اوکراینی‌ها، روس‌های مهاجر، همراه با بریتانیایی‌ها، فرانسوی‌ها، آمریکایی‌ها و اسپانیایی‌ها- با ناباوری فزاینده‌ای شاهد چنین ویرانی‌های بی‌رویه‌ در کشوری بودند که مثلا در صلح به سر می‌برد.

یک مورخ و ژئواستراتژیست مشهور لهستانی که در آن جلسه حاضر بود، گفت: آنها قرارداد اجتماعی را که برای دموکراسی ضروری است، از بین می‌برند. در جلسه، ما در مورد هزینه بازسازی اوکراین پس از جنگ برای اروپا بحث می‌کردیم، فرانسوی‌ها در این گرماگرم نگران هزینه بازسازی بخش‌هایی از مارسی، لانس، بوردو و پاریس بودند.

حدود یک ربع قرن است که تباهی و تخریب هیچ‌انگاری و نیهیلیستی در فرانسه تحمل شده است. این وضعیت در حدود هزاره و تحت ریاست جمهوری ژاک شیراک آغاز شد.

و اما بخش پایانی اعتراضات و راهپیمایی‌ها که یک سنت قدیمی فرانسوی است، به شکلی فزاینده‌ای با حضور اخلالگران و غارتگران مختل شد و این‌ افراد ویترین فروشگاه‌ها را شکسته و هر آنچه نتوانستند به سرقت ببرند، در هم کوبیدند.

پلیس هم در ابتدا از ترس مواجهه با اتهامات خشونت و وحشیگری سیستماتیک چندان با آنها درگیر نشد، تا اینکه نهایتا وارد عمل شده و شدیدا واکنش نشان دادند و همین چرخه جدیدی از وحشیگری و سرکوب را آغاز کرد.

چنانچه این امور پلیسی بد به نظر می‌رسد، بخاطر این است که همینگونه هم هست. تا سال ۲۰۰۵، این چرخه کاملا از کنترل خارج شده بود. مرگ دو مرد جوان به نام‌های زید بنا ۱۷ ساله و بونا ترائوره ۱۵ ساله که تلاش کردند از ترس پلیس در یک ترانسفورماتور برق فشار قوی پنهان شوند و نهایتا بر اثر برق گرفتگی جان خود را از دست دادند، شورش‌های یک هفته‌ای را برانگیخت.  فعالان آمریکایی هم تلاش کردند تا از این رویکردهای پیچیده فرانسوی درخصوص قومیت و شهروندی به شکلی ساده‌تر تقلید کنند.

امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه هم از سناریویی که بعد از مرگ جورج فلوید به راه افتاد و اعتراضات موسوم به "زندگی سیاه‌پوستان مهم است" را رقم زد، آگاه است. از همین رو، او دو دل بود و پیش از اعزام ژاندارم‌ها سه روز تمام صبر کرد و در نهایت منع آمد و شد اعلام کرده و ارتش به خیابان‌ها آمد.   

در همین حال به نظر نمی‌رسد که اوضاع چندان آرام شده باشد؛ رئیس‌جمهوری فرانسه مجبور شد تا سفر رسمی خودش به آلمان را لغو کند. کنترل اوضاع هم به سرعت از دستان او خارج می‌شود.»

انتهای پیام  

  • یکشنبه/ ۱۱ تیر ۱۴۰۲ / ۱۲:۰۶
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 1402041106478
  • خبرنگار : 71402