عموماً «کار» با عشق، سطح توقع و علاقهای که انسانها دارند، عجین شده و در هر جامعهای با تعارف مختلف و در چارچوبهای قانون آن جامعه دارای حمایتهایی است که در همین راستا سازمانها و وزارتخانههایی توسط دولتها تأسیس شده تا تسهیلکننده امور باشند.
در کنار بسیاری از شغلهای دارای ماهیت در جهان، «شغلهای هنری» دارای ویژگیهایی منحصر به فرد هستند و بسیاری از زنان و مردان در اقصی نقاط جهان تلاش میکنند تا علاوه بر کسب عنوان «هنرمند» جایگاه اجتماعی ایدهآلی را برای خود به دست آورند.
فعالان هنری در چندین عرصه از قبیل سینما، تئاتر، موسیقی، نقاشی، خوشنویسی، نویسندگی و دهها شاخه دیگر فعالیت میکنند که انسانهای علاقمند برای فعالیت در هنر سینما و تئاتر بیشمار هستند و تحت عناوینی از قبیل «بازیگر، کارگران، تدوینگر، تدارکات، طراح صحنه و چندین حرفه دیگر» شناخته میشوند.
«عروسک گردانی» شاخهای از حرفه بازیگری است که محبوب بسیاری از گروههای سنی به خصوص کودکان و نوجوانان بوده و از آنجایی که برای فرزندان سرگرمی ایجاد میکند و پیامهای اخلاقی بسیاری را به گروه های سنی پایه منتقل کند، محبوب والدین هم شده و آنها پابه پای فرزندان در اماکنی که نمایشهای عروسکی اجرا میشود، مینشینند و از اجراها لذت میبرند.
عروسکها به چند دسته از قبیل دستی، میلهای، نخی، سایهای، پوشیدنی و دیگر گونهها تقسیم میشوند و با کاراکترهای مختلف مشهور شده و مخاطب جذب میکنند.
در «عروسکهای پوشیدنی» که یکی از سختترین روشهای «عروسک گردانی» است، هنرمند با پوشیدن لباس یک شخصیت تخیلی و یا واقعی در سرما و گرما و در هر محیط سرپوشیده و روباز به اجرا میپردازد و در بسیاری از موارد مخاطبان از شخصیت پشت نقاب آن عروسک بیاطلاع هستند.
«ابراهیم اکبری» یکی از بازیگران تئاتر در استان گلستان است که با عشق و علاقه و برخلاف تصور و برداشت برخی افراد که از روی ناچاری به این حرفه روی آوردهاند، با رضایت قلبی «عروسک گردانی» میکند و طی چند سال فعالیت خود توانسته چندین شخصیت جدید عروسکی را به جامعه هنردوست گرگان و دیگر شهرستانهای استان معرفی کند که برای آشنایی بیشتر پای صحبتهای او مینشینیم.
ایسنا: خودتان را معرفی کنید
ابراهیم اکبری، متأهل و متولد ۱۳۵۶ شهر گرگان هستم و بیش از دو دهه در پشت صحنه نمایشهای مختلف که در مرکز استان گلستان و دیگر شهرستانهای استان و کشور اجرا میشد، حضور داشتم و از سال ۱۳۹۷ وارد عرصه بازیگری در شاخه «عروسک گردانی» شدم.
ایسنا: از نگاه شما عروسک گردانی چه تعریفی دارد؟
«هنر» شاخههای بسیاری دارد و به هیچ عنوان متوقف در زمان و مکان خاص نیست و بر اساس دورهها و مکانهای مختلف تغییر ماهیت میدهد و شکل جدید به خود میگیرد.
این شاخه هنری به عنوان سرآغاز یک تجربه متفاوت در حرفه بازیگری دهکده جهانی مطرح شد و برخلاف برخی برداشت ها در برخی جوامع که نگاه ترحم گونه و ابزار تبلیغاتی به آن دارند، ساختار ذاتی و ماهیت هنری آن در بسیاری از کشورها حفظ شده و دارای رده عالی کسب و کار است.
هنر نمایش در کشور ما دارای قدمت است و در دورههای مختلف به اشکال مختلف اجرا شده و مخاطب خود را جذب کرده است و «عروسک گردانی» سبکی از هنر بازیگری است که به دلیل عامهپذیری بالا همیشه دارای طرفدار بوده و در ایران هم در آیینهای مختلف ملی و مذهبی به وفور به آن پرداخته شده است.
هر چند که من به عنوان یک فعال کوچک در یکی از صدها عرصه هنری موجود در کشور فعالیت میکنم و در حال حاضر خود را به معنای واقعی «هنرمند» و «صاحبنظر» در مقابل بسیاری از چهرههای هنر نمایش استان گلستان نمیدانم، ولی با تجربه اندکی که در این زمینه داریم، باید بگویم که «فعالیت در این عرصه به خاطر اینکه غالب مخاطبان آن گروههای سنی پایه هستند، کار هر فردی نیست».
ایسنا: چرا عروسک گردانی را به عنوان فعالیت هنری خود انتخاب کردید؟
معمولاً افرادی که در عرصه هنر فعالیت میکنند، در تلاش هستند تا چالشهای جدید را در عرصه هنر تجربه کنند و به همین دلیل من هم مستثنی از این تفکر نبودم و پس از سالهای فعالیت در عرصههای مختلف نمایشی به خصوص پشت صحنه و حتی گذراندن چندین دوره آموزشی بازیگری نتوانستم در این عرصه با اجرا در سبکهای مختلف ارتباط برقرار کنم و همیشه دغدغه این را داشتم تا بتوانیم سبکی را انتخاب کنم تا شادی و خوشحالی را برای مخاطبان به همراه داشته و باب میل خودم باشد.
برای همین «عروسک گردانی» را با پشتوانه مخاطبان آن که کودکان و والدین آنها بودند، انتخاب کردم و با خوشحالی کودکان و به خصوص والدین آنها که از شادی فرزندان خود شادتر از آنها میشوند روز به روز با انگیزهتر شده و این را باید بگویم که فعلاً در ابتدای راه هستم و مسیر سخت و پرپیچ و خمی را در پیش دارم.
برای اینکه شخصیتهای عروسکی توسط حرکات من زنده شوند هر روز ورزش میکنم تا آمادگی جسمانی داشته باشم و ضمن مطالعه و رفتن به سالنهای نمایش برای تماشای تئاترهای عروسکی، شخصیتهای عروسکی داخلی و خارجی را از طریق اینترنت دانلود و تماشا میکنم و با سفر به شهرهای مختلف از نزدیک چگونگی بازی دیگر همکاران در شخصیتهای مختلف را میبینم تا بتوانم کار خود را هر روز بهتر و عامه پذیرتر کنم.
ایسنا: چه شخصیتهای عروسکی را تجربه کردید؟
ابتدا کار خود را با عروسک «خرگوش» آغاز و با شخصیتهای «پسر شیطون و میکی موس» ادامه دادم و شخصیتهای «عقاب» را برای تیم محبوب بسکتبال شهرداری گرگان و «خرس مهربان» را به عنوان شخصیت اختصاصی هنری خودم انتخاب کردم و امروز شخصیت جدید «خرس چاق مهربان» رونمایی شد تا برنامههای هنری خودم را مرحله به مرحله پیش ببرم.
تاکنون اجراهای بسیاری در نمایشگاه ملی اقوام ایران زمین در محل نمایشگاههای بینالمللی «گرگان»، بازیهای تیم بسکتبال شهرداری گرگان در رقابتهای آسیایی و اقصی نقاط استان گلستان و سایر استانها داشته ام.
ایسنا: چالشهای این حرفه چیست؟
بی شک هر شغلی سختیهای خود را دارد و از آنجایی که «عروسک گردانی» منحصر به زمان، مکان و مناسبت خاص نیست و در سرما و گرما، شادی و غم و حتی در محیطهای مدرسه، ورزش، اماکن مذهبی و دیگر مکانها به سبکها و روشهای مختلف کاربرد دارد، دارای چالشهای بسیاری است.
برداشت انسانها در هر کشور، شهر و روستا نسبت به هم متفاوت است و گاهی اوقات مخاطبان سبب افزایش انرژی بازیگر میشوند و در برخی موارد سبب تحلیل رفتن انرژی و حتی به خطر افتادن جان بازیگر میشوند.
قرار گرفتن در این لباس بسیار سخت است و بازیگر گرمای بسیار زیادی را تحمل میکند و اگر اجراها ساعتها به طول انجامد قطعاً طاقتفرسا میشود.
ایسنا: از اینکه در لباس عروسک شناخته شوید، نگران نیستید؟
خیر، زیرا کسی که به معنای واقعی در زمینه هنری فعالیت میکند، باید پررویی مؤدبانه داشته باشد. باید این را بپذیریم که از چه راهی نان درمیآوریم و آیا این نان حلال است یا خیر؟! اگر به پاسخ قانع کننده رسیدیم، دیگر نگران هیچ چیز نمیشویم.
من این شغل را دوست دارم و حتی گاهی اوقات برای اینکه کودکان بدانند که پشت این شخصیت چه فردی قرار گرفته، ماسک خود را از چهره برمی دارم.
افرادی که بدون عشق وارد این شغل میشوند، یقیناً از رویدادهای غیرمنتظره اجتماعی در هراس هستند و این مختص به شغل من نمیشود.
ایسنا: شخصیتهای عروسکی را چگونه تهیه میکنید؟
در هنر نمایش عوامل بسیاری دخیل هستند که دیده نمیشوند و حتی نامی از آنها به میان نمیآید. یکی از این افرادی که طی چند سال اخیر به بهانه این حرفه با او آشنا شدم «شهرام شجری» بوده که کار عروسکسازی انجام میدهد و از خبرههای این عرصه است.
هزینه خرید و یا دوخت این عروسکها بسیار بالا است و بستگی به نوع آنها از ۸۰ میلیون ریال شروع شده و بالا میرود و این هنرمند با حمایتهای خود و عشق و علاقهای که دارد علاوه بر اینکه راهنمای بسیار خوبی برای هنرمندان فعال در این عرصه است، بلکه کار خود را با کیفیت مطلوب انجام میدهد که نتیجه تلاشهای او را در اقصی نقاط کشور میتوان دید.
نکته مهمی که در عرصه فرهنگی و هنری کشور از آن غافل شدهایم، بخش «حمایتی» بوده که به عنوان حمایت فرهنگی از هنر و هنرمندان فعال این عرصه میتوان مدنظر قرار داد که آن «کارآفرینی با سرمایهگذاری سرمایهگذاران دوستدار هنر» است و میتوانند بازار کار برای جوانان با انگیزه ایجاد کند و علاوه بر ایجاد شغل، زمینه ساز نشاط و شادی بیشتر در جامعه شود.
ایسنا: از درآمد حرفه خود راضی هستید؟
هر هنرمند برای موفقیت یک نگاه و یک اعتقاد مختص به خود توأمان با صبر را دارد و به دلیل اینکه کار کردن در اینگونه حرفهها پروژهای است پس درآمد حاصل از این شغل مقطعی بوده و قطعاً راضیکننده نخواهد بود.
من شغل دیگری ندارم و تاکنون بیمه نداشتهام و هر چند که از فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیر هم نبودم ولی همه تلاش خودم را میکنم به همه برنامههایم برسم.
حتی شده برای برخی اجراها حق الزحمه دریافت نکردهام و برای رضای خداوند متعال که تکیه گاه من در طول زندگی بوده، کار کردهام و با توجه به باوری که دارم، خداوند در جای دیگر هوا من را داشته است.
در برخی ایام از قبیل ماه محرم و ماه صفر نیز بیکار میشویم و معمولاً برای ما که هیچ منبع درآمدی دیگر نداریم مشکلاتی به وجود میآید.
ایسنا: خاطراتی از اجراها دارید؟
خاطرات بسیاری دارم. از اجرای بیوقفه هشت ساعته در نمایشگاه اقوام، سرکار قرار گرفتن توسط دو کودک دوقلو، کلافه شدن از دست کودک آویزان، شوخیهای غیرمرتبط تا فرار کردن از مرگ حتمی و خفگی با دستان یک جوان هر کدام لحظات سرشار از تجربه است.
از آنجایی که وقتی وارد لباس عروسک میشوم، زاویه دید محدودی نسبت به شکل عروسک دارم، نمیتوانم محیط را آنگونه که باید ببینم. به همین دلیل روزی در یکی از اجراها پسر بچه کوچکی را به عنوان پارتنر انتخاب کردم و پس از اینکه او را میخنداندم و برای یک لحظه مسیر چشم خود را تغییر میدادم، دوباره همان شخصیت را در چهره پژمرده میدیدم و تلاش میکردم که او را بخندانم.
پس از چند بار تکرار این اتفاق به دنبال دلیل بودم که چرا خندههای او تداوم ندارد، متوجه شدم که این پسر بچه یک برادر دوقلو شبیه خود دارد که وقتی یکی را میخندانم، دیگری عبوس میشود.
در خاطرهای دیگر در یکی از اجراها پسر بچهای بود که از ابتدا تا انتهای اجرا از پای شخصیت «خرس مهربون» آویزان بود و تا حدی که پس از شناختن پدرش به سمتش رفتم و در لباس عروسک به همان شکلی که فرزند او از من آویزان بود، من هم از پدرش آویزان شدم تا پسر خود را از من جدا کند.
این خاطرات گاهی اوقات تلختر هم میشد. یادم نمیرود روزی در حال اجرا بودم که پسر جوانی «حدود ۲۵ ساله» بدون اینکه او را ببینم از گردن من که در لباس عروسک بودم آویزان شد و آنقدر با شدت فشار میداد که در آستانه خفگی قرار گرفتم.
وقتی مرگ را جلوی چشمانم دیدم با تلاش خود را از دست او رها و بدون معطلی سر شخصیت عروسکی را از سرم جدا کردم تا بداند چه بر سر من آورده است و این موضوع سبب ناراحتی مردمی بود که آنجا بودند تا حدی که پدرش بارها و بارها از من عذرخواهی کرد.
اینها بخشی از خاطراتی است که در این حرفه با آنها دست و پنجه نرم میکنی که هر لحظه به شکلی خاص خودنمایی کرده و در ذهن ثبت میشود.
ایسنا: مشوق شما کیست؟
قطعاً در موفقیت هر مردی یک زن صبور سهم مهمی دارد که خوشبختانه من هم از حمایتها و تشویقهای همسرم برخوردارم و همیشه و در همه سختیها کنارم بوده که از این بابت قدردان او هستم.
ایسنا: حرف آخر؟
کسانی که در شغل عروسک گردانی کار میکنند، اغلب مظلوم واقع شدهاند. بسیاری از این هنرمندان نانآور دو یا سه نفر هستند. در سرما و گرما پای کار هستند. نباید به آنها به عنوان یک عروسک گردان نگاه کنند و باید به شغل آنها احترام بگذارند.
ماهیت اجتماعی این افراد بسیار مثبت است و همانند هنرمندان روحیه لطیف دارند. آنها هم با مشکلاتی زندگی از قبیل اجاره خانه، قسط و دیگر موارد درگیر هستند و نوع برخی نگاهها سبب میشود تا اغلب همکاران دلسرد شوند و باید نوع نگاه را از کودکان بیاموزند تا انرژی مثبت را به عروسک گردانها منتقل کنند.
موضوع دیگر اینکه ایرانیان دارای فرهنگ غنی هستند و دست اندرکاران باید با استفاده از ظرفیت هنرمندان عروسک گردان و حمایت از آنها نماد «یوز ایرانی» را بیشتر در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و ورزشی بینالمللی معرفی کنند.
انتهای پیام