ایسنا پلاس: قطعا شما هم تجربهای از «هوادار» بودن دارید و یا داشتهاید. شاید وقتی نوجوان بودید عکس خواننده، بازیگر و یا فوتبالیست مورد علاقه خود را از روزنامهها قیچی میزدید و در دفتر یادگاری میچسباندید؛ شاید برای سلبریتی مورد علاقهتان وبلاگزدهاید و درباره او نوشتهاید و هرکس هم به نوشتهتان چپ نگاه کرده است، سینه سپر کردید و از سلبریتی محبوبتان دفاع کردید. فنفیکشن چیزی در این مایههاست اما پیشرفتهتر و حرفهای تر!
فنفیکشن چیست؟
فن فیکشن یا به اختصار «فَنفیک» یا ادبیات طرفداری و هواداری در واقع تغییر دادن یا بسط دادن دنیا و اتفاقات یک اثر داستانی، توسط طرفداران آن است. فنفیک به نظریهها، پیشبینیها و تمایلات طرفداران پیرامون وقوع حوادث دلخواهشان جان میبخشند و تمرکز بسیاری از آنها به جای قهرمان داستان، بر یکی از شخصیتهای فرعی است که به طور غیرمنتظرهای محبوبیت زیادی کسب کرده است.
نویسندگان این داستانها با الهام از شخصیتها و ساختار داستانهای نویسندگان اصلی، حکایت جدیدی را در قالبی نو پیریزی میکنند. این مجموعهها معمولاً به طور رسمی منتشر نمیشوند و در ابتدا تنها در مجلات طرفداران جای میگرفتند؛ اما امروزه همچون دیگر فعالیتهای هواداران به سادگی قابل دستیابی در اینترت هستند. فنفیکشن گاهی آنقدر طرفدار پیدا میکنند که الهامبخش خود نویسندگان هم میشوند و حتی بعدها تبدیل به داستان و رمان پرفروشی تازهای میشوند. از طرفی برخی در گذشته این داستانها را با روایتهای اصلی نویسنده نیز اشتباه میگرفتند.
چرا «فنفیک» مینویسند؟
فَنفیکها به چند دلیل نوشته میشوند؛ یکی ادامه دادن داستانی است که پایان مناسب یا کاملی نداشته است و دیگری قرار دادن شخصیتهای داستان در موقعیتهای نامعمول و پرداختن به نتیجه آن و البته قرار دادن شخصیتهای دو داستان متفاوت در کنار هم و یا شخصیتهای که در تقابل با یکدیگر هستند.
به خاطر بیتجربه بودن بسیاری از فَنفیکنویسان، «فَنفیکشن» به عنوان نوشتههای بسیار سطح پایین شناخته میشود. با این وجود، فنفیکهایی وجود دارند که بسیار حرفهای بوده و بعضی مواقع کیفیت آنها اگر از داستان اصلی بالاتر نباشد، پایینتر هم نیست.
بیشتر نویسندگان «فنفیکشن» تلاش بر انتشار آثارشان به صورت رسمی و چاپ شده دارند اما به دلیل آنکه این آثار به طور کلی یک نوع سرقت ادبی محسوب میشوند، معمولا اجازه چاپ به آنها داده نمیشود. علاوه بر آن وجود مطالبی که متناسب برای چاپ نیست دریافت مجوز برای این آثار را سخت تر میکند. پس نویسندگان معمولاً اجبار برای دیده شدن آثار خود دست به چاپ غیرقانونی این مطالب میزنند.
چند نمونه «فنفیکشن» مشهور
شخصیت برجستهای مثل جان استوارت میل با استفاده از فضاهای خیالی از پیشساختهشده، داستان مینوشت. نغمهسرایان فرانسوی با استفاده از «افسانههای آرتوری» ترانه میسرودند و در یونان باستان پیرامون روابط شخصیتهای «ایلیاد» نمایشنامه نوشته میشد.
فنفیکشن یا به اصطلاح «فنفیکاسیون» در زبان فرانسوی ابتدا در ژاپن فراگیر شد و به داستانهایی گفته میشد که در مورد شخصیتهای معروف انیمههای ژاپنی نوشته میشدند.
اما اگر بخواهیم یک مثال امروزیتر بزنیم، باید به فنفیکشن «دزیره» اشاره کنیم که با استفاده از شخصیتهای گروه موسیقی «بیتیاس» و الهامگیری از رمان دزیره با جایگزینی روابط همجنسبازانه نوشته شده است.
زندگی در فنفیکشنها
فنفیکنویسی در دنیای امروز تنها منتهی به حوزه فیلم و کتاب نیست و حالا جای خودش را در هر جامعه هواداری باز کرده است. نمونه بارز آن فنفیک های پیرامون گروه موسیقی پاپ کرهای «بی. تی. اس» است. گروهی که حالا دارد با آثارش دنیا را میخورد.
اگر نام گروه «بی. تی. اس» را به زبان فارسی جستجو کنید با صدها فنفیکشن مواجه میشوید و داستانهای تخیلی که نوجوانان درباره این گروه نوشتهاند. آنها میخواهند با اتکا به تخیلشان یک درام جذاب خلق کنند که از باقی هواداران امتیاز بیشتری بگیرند و بیشتر دیده شوند. طوری که فنفیکخوانی یکی از کارهای ثابت هواداران یک گروه خاص شد و گروههای چندصدهزارتایی برایشان ساخته شد. فنفیکنویسهای برتر خودشان نیز به شهرت میرسیدند و این خودش برای یک هوادار تبدیل به مساله جذابی میشد. آنها از روی فیلمها و عکسهایی که از خوانندگان و شخصیتهای محبوبشان میدیدند در مورد روابط و جزییات زندگیشان تخیل میکردند و حتی ممکن بود در این تخیلات خودشان را نیز وارد بازی کنند. به گونهای که ممکن است خیال کنند همسر آیدل یا همان سلبریتی موردعلاقهشان باشند و حتی با او زندگی ذهنی تشکیل میدهند. زندگی ذهنی که در تخیلاتشان ممکن است به شکل افراطیگونهای رخ میدهد و حتی دیگر زندگی واقعی را برایشان از جذابیت بیندازد و فقط بخواهند در خواب و خیالتشان در این رویای جذاب زندگی کنند.
فن فیکشن و اروتیکنویسی
امروزه کانالها و فرومهای فنفیکشن با جمعیتهای زیادی وجود دارد که هرکدام ممکن است برای یک بند موسیقی خاص و یا یک سلبریتی خاص باشد. فنفیکشنهایی که ممکن است داستانهای آنها پا را از اخلاق فراتر بگذارد و وارد داستانهای تخیلی جنسی نویسنده با آیدل و یا اعضای یک بند با یکدیگر شود. به خصوص آنکه این فنفیکشنها برای گروههای هواداری به طور رسمی جای مطالعه و خواندن کتابهای مجاز منتشر شده را گرفتهاست. از طرفی تشویق به نوشتن داستانهای جنسی از سوی ادمینها و ویو گرفتن باعث شده که ناهنجاریهای زیادی نیز در این موضوع به وجود بیاید و بجای شکوفایی در زمینه داستاننویسی نوجوان به جنسی نویسی دچار شود که به روح و روانش آسیبهای جنسی بزند.
جایگاه «فنفیکش» در عصر سلبریتیزده...
همه ما میدانیم که جامعه امروز یک جامعه سلبریتیزده است و هیچکس هم این مساله را انکار نمیکند که امروز جایگاه سلبریتیها مهمتر و پررنگتر شده از قبل شده است و حتی افراد ناشایست بسیاری هم این لقب را از آن خود کردهاند. اشکال هواداری نیز به مرور زمان تغییر میکند. نوجوان امروز برچسبجمع کن نیست؛ «فنفیک» نویس است و باید این موضوع را در نظر بگیریم که هواداری با ذات نوجوانی عجین است.
شاید ما نتوانیم از نوجوانمان توقع یک شخصیت خودساخته و پخته را داشته باشیم، اما میتوانیم نسبت به دنیای آنها آگاهتر باشیم. ما بزرگترها برای تحلیل شرایط حاضر میتوانیم که آسیبها و تهدیدات پلتفرمهای جدید را شناسایی و نوجوانمان را در مسیر انتخاب الگو، بدون توسل به انتخابهای فرمایشی از دام آسیبها رها کنیم.
انتهای پیام