ایسنا پلاس: شبکههای اجتماعی هر روز محبوبتر میشوند و فعالیتها و گفتگوها در این جامعهی بزرگ چندین میلیونی و چند ملیتی اغلب واژه سازیها و اصطلاحاتی نو را پدید آورده یا از زبانی به زبان دیگر وارد کرده است.
اصطلاحات باب شده در شبکههای اجتماعی یا توسط خود کاربران ساخته شده و یا به فراخور غربی بودن خاستگاه آن شبکه، پرکاربرد شدهاند. اصطلاحاتی که تقریبا هیچکدامشان فارسی نیستند اما بسیار پرطرفدارند به ویژه در میان دهههشتادیها که در توئیتر خیلی فعالند.
اگر یک تازهوارد به توئیتر باشید، ممکن است تا چند روز اول درکی از اصطلاحات پرکاربرد این فضا نداشته باشید. دائم ازدیگران در این باره سوال کنید. اما این مهم نیست؛ مهم قند پارسی است که بیش از پیش مورد تهدید است.
برخی از واژگانها از شبکههای اجتماعی وارد دایره واژگان عامه میشود
در این باره با دکتر فرزانه فخریان (زبانشناس) صحبت کردیم.
خانم فخریان درباره ادبیات مجازی این روزها میگوید: «من به عنوان یک رسانهگر و پژوهشگر فرهنگ و زبان سالهاست که در عموم شبکههای اجتماعی حضور دارم و از آنها استفاده کردهام. از «اورکات» و «گزگ» و ۳۶۰ گرفته تا «جیپلاس» و این روزها هم که «کلابهاوس» و «توییتر» و بیشتر از همه «اینستاگرام»... در این دو دهه شاهد این بودهام که هرچقدر فضای بیان بیشتر باشد، هم تغییرات زبانی بیشتر شده و هم زبان اختصاصی آن فضا گستردهتر شده است.»
او ادامه میدهد: «ما در این باره با ابعاد زبان اختصاصی و واژگان و اصطلاحاتی مواجه هستیم که یا به طور اختصاصی در آن فضا خلق میشوند و یا واژگان و اصطلاحات عمومی که در فضای رسانههای اجتماعی برخط دچار گسترش یا تغییر معنایی میشوند و اتفاقا با این معناست که فهم میشوند. اگر بخواهم برایتان مثال بزنم، باید مثلا به «رل زدن» اشاره کنم یا به «وویس». «رل زدن» به معنی وارد رابطه عاطفی شدن است که عبارتش از فضای شبکههای اجتماعی بیرون آمد و وارد زبان شد. از کجا؟ از جایی که کاربر در نمایه حساب کاربریاش گزینه «IN Relation» را فعال میکرد که حالا یا نام کاربر یا شخص دیگری پس از آن میآمد یا نمیآمد. در گفتوگوی افراد هم اینطور گفته میشد که «ببین! فلانی اینرل زده، فلانی رل زده با فلانی...» و عبارتهایی از این دست که حالا «رلزدن» را پدید آورده است. در مورد واژه «وویس/صوت» هم این اتفاق افتاده که وقتی از آن استفاده میشود و میگوییم «دوستم صوت فرستاده» منظورمان دقیقاً محتوای شنیداری است که در یک پیامرسان ارسال شده است.»
امروز زبان در مبدأ تغییراتش روند طبیعی ندارد
این زبانشناس معتقد است: «بُعد دیگر زبان اختصاصی شبکههای اجتماعی، استفاده مؤکد و با منظور از ساختارهای نحوی یا کلامی زبان است. این مورد را مثلاً در تلاش افراد در اینستاگرام برای تطبیق نوع سلامکردن و ورودشان به بیان است، که مشابهش را در فضای حقیقی نمیبینیم.
زبان، موجود مستقلی از تکتک گویشوران و استفادهکنندگانش نیست. سیر طبیعی هر زبانی در گفتار و نوشتار آنهاست که طی میشود. هیچ مانع و مشکلی درخصوص ادبیات جدید و متفاوت نسل جدید وجود ندارد؛ چراکه آن را نوعی از ادبیات قشری یا صنفی میدانیم که در تعامل با بدنه اصلی زبان هم کمک میگیرد هم میتواند به آن کمک کند. مثلاً آیا با زبان اختصاصی میدان میوهوترهبار میشود مخالفتی داشت؟ اصلاً همین زیرگونههای کاربردی زبان هستند که زبان را زنده و پویا نگه میدارند و فارسی برای همین است که اینطور قدرتمند باقی مانده است. اما من معتقدم امروز زبان در مبدأ تغییراتش روند طبیعی ندارد. هرچند در ادامه با طبیعت استفاده توسط گویشوران پیش میرود. مثلاً در نسل جدید شاهد القای پرورشی این موضوع هستیم که برای اینکه حرفتان به کرسی بنشیند، باید از کلام رک و پردهدر و بدون مرز استفاده کنید. خب من این را طبیعی نمیدانم، اما روش بهکارگیریاش توسط گویشور را طبیعی میبینم، چون به هرحال از امکانات موجود زبان استفاده میکند.»
ورود لغات بیگانه در زبان فارسی چگونه به آن آسیب میزند؟
فخریان اضافه میکند: «ما شاهد مهندسی بیرونی تغییرات زبان فارسی بهخصوص در حوزه نوشتار هستیم که برای من زبانشناس اهداف واضح دارد اما برای اهالی معمول زبان روشن نیست. رایجترین مسئلهای که از فضای مجازی باب شده و بسیار بر آن تأکید شکبرانگیز میشود، این است که حتماً باید از اصطلاحات انگلیسی این فضاها استفاده شود و اگر نشود، واژگان فارسی نمیتوانند معنی موردنظر آن اصطلاح را برسانند. مثلاً اگر به جای «لایککردم» بگوییم «پسند زدم» دیگر این آن نیست!؟ برای فهم این خطا به دو نکته اشاره میکنم. یکی اینکه مقایسه کنید وضعیت ما را با بسیاری کشورهای دیگر که من توسعهیافتگیشان را از حیث حفاظت از جغرافیای زبانیشان شایان توجه میبینم، مثلاً آلمان و فرانسه و چین اینطور هستند. در این کشورها طوری برای گویشور روشن شده که «پسند» همان «لایک» است که خودش فعالانه از آن استفاده میکند. نکتۀ دیگر این است که دقت کنیم واژهای مثل «لایک» هم از زبان عمومی آمده و وارد زبان اختصاصی شبکه اجتماعی شده و لزوماً معنای فعلی پیش از این را که نداشته است.»
او همچنین معتقد است: «پس اصطلاح فارسی هم اگر پذیرفته شود، میتواند گویای معنا و منظور این فضا باشد. مانند «پیامک» که جای «تکست» یا «اساماس» را گرفت. این دو نکته را اگر هر کدام از ما در نظر بگیریم، دیگر مقهور این نمیشویم که حتماً باید یک زبان دیگر برای بیان یک فضا به کمک ما بیاید. مهمتر از همه اینکه باور کنیم شبکه اجتماعی به لحاظ فنی شاید خواستگاه داخلی نداشته باشد اما به لحاظ مفهومی شکلی از اجتماع انسانی است و چیزی جز آن نیست. پس با درک انسانی میتوانیم همه مثل هم از آن استفاده کنیم.»
خانم فخریان جدی نگرفتن این موضوع را آسیبزا میداند و میگوید: «چرا اگر این موضوع را جدی نگیریم آسیبزاست؟ چون ما براساس یک شبکه مفهومی زبانی فکر و گفتوگو میکنیم که تمام اجزایش رابطه صوری و ساختاری و معنایی بههمپیوسته دارند. وقتی یک اصطلاح یا ساختار دیگر را وارد این شبکه کنیم، هم نظمش را به هم زدهایم، هم ارتباط اجزا را مخدوش و گاهی مختل کردهایم و این در نهایت باعث میشود بهتدریج امکان تفکر و بیان و تولید محتوا را از ذهن خودمان بگیریم.
انتهای پیام