محمد باغستانی امروز ۱۶ خرداد ماه، در نشستی مجازی با موضوع «شناخت امام خمینی(ره) از منظر تمدناندیشی و تمدن سازی» که به همت اداره کل پژوهش و پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار شد، اظهار کرد: این پرسش که امام خمینی(ره) با وجود اینکه در فضای حوزوی، تربیت علمی و دینی یافته و به یک مرجع تبدیل شده بود، اما در روزگاری جریان فکری خود را آغاز کرد و این جریان به اوج رسید که گروههای مختلفی از اقشار مردم را به خود جذب کرد، موجب شد که به زندگی ایشان بپردازم و بررسی کنم که چه ویژگیهای شخصیتی در او وجود داشته که مجموع آنها باعث میشده افراد بسیاری در دوره پیش از پیروزی انقلاب و پس از آن به سمت ایشان جذب شوند و آرزوها و آمال خود را نیز در وجود چنین شخصیتی ببینند.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: به نظر میرسد که ابعاد بسیاری در این راستا دخیل هستند که تنها به بخشی از آنها اشاره و فکر میکنم تمام آنها در عنوان تمدنگرایی و یا تمدناندیشی امام راحل چکیده شود که چنین شخصیتی به دلیل اینکه رویکردی متفاوت نسبت به جامعه، انسان، کشور و اسلام داشت، مصادیقی را از خود نشان داد که ایشان را در بین فقها و مراجع معروفی که در عرف اجتماعی و مذهبی آن دوره شهرت پیدا کرده بودند، متمایز کرده بود.
باغستانی اظهار کرد: رفتارها، گفتارها و منشهای امام راحل نشان میدهد که ایشان صرفاً یک شخصیت حوزوی که در چارچوب فرهنگ حوزویان تربیت یافته باشد، نیست؛ بلکه به دلیل ابعاد معرفتی و نگاههای ویژهای که داشت فراتر از این چارچوب بود و همین مهم نیز موجب جذابیت شخصیت ایشان برای جامعه آن روز شد.
وی ادامه داد: این موضوع میتواند پاسخی برای پرسش نسل امروز باشد که چگونه شخصیتی در سن ۸۰ سالگی و در زمانی که به اوج جریان انقلاب میرسیم میتواند چنین ارتباطی را با اقشار مختلف جامعه اعم از فرهیختگان و دانشگاهیان آن دوره تا مردم عادی داشته باشد و بتواند یک اجتماع ملی برای نخستین بار در کل تاریخ ایران و یا شاید هم در تاریخ اسلام به وجود آورد.
توجه امام راحل به عرفانگرایی و جامعنگری شهودی
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به اولین ویژگی امام خمینی(ره) گفت: از منظر تمدنگرایی باید گفت که عرفانگرایی امام یکی از ویژگیهایی است که ایشان به آن شهرت پیدا کردند، به این دلیل که درباره آن کتاب نوشتند و با آن منطق و نگرشی که داشتند تا پایان عمر بر این عقیده استوار بودند و همین مهم یکی از پایههای اولیه تمایز ایشان از سایر فقها بهشمار میرود. در واقع عرفان یک نوع جامعنگری شهودی برای انسان به وجود میآورد که جهان و تمام عالم هستی را در ارتباط با خداوند میتوان در پهنه معرفت عرفان به گونه دیگری دید و از تکثر به وحدت رسید.
وی اظهار کرد: ویژگی دیگر ایشان فلسفه بوده که نوعی جامعنگری عقلانی است، به گونهای که در کنار جامعنگری شهودی و عرفانی یک نوع جامعنگری عقلانی در فلسفه به شخص داده میشود و فیلسوف با یک نگاه کلان میتواند جوامع انسانی را رصد کند و اصول حاکم بر پیشرفتها و انحطاطها را از منظر فلسفی بیندیشد.
نظماندیشی اجتماعی امام راحل دلیل تفاوت ایشان با دیگران بود
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: ویژگی دیگری که از لحاظ تمدنی در شخصیت امام(ره) وجود داشت و ایشان را در دوره خود با دیگران متفاوت کرده بود بحث نظماندیشی اجتماعی ایشان است. امام خمینی(ره) در سن جوانی در مجلس قانونگذاری که یکی از میراثهای مهم مشروطه ایران در عصر رضاشاه رو به انحطاط بود، حضور پیدا کرد؛ این در حالی بود که در میان حوزویان و فقهای سنتی آن زمان چنین حضوری امر نامتعارفی بهشمار میرفت و رواج چندانی نداشت.
باغستانی گفت: باید یکی از ویژگیهای امام خمینی(ره) که نگاه ایشان نیز از آن گرفته شده است را مبحث نظامنگری و مقابلهای که ایشان با سلطنت انجام داد، دانست. در حالیکه پیش از ایشان، فقها در صدد مقابله با مواردی که نظام سلطنتی بر خلاف اسلام و شرع بیان میکردند، نبودند؛ امام راحل یکی از مراجع تقلیدی بود که چنین اقدامی را انجام داد.
وی اظهار کرد: مقابله ایشان به گونهای بود که در بیانات و اطلاعیههای خود نیز سلطنت را به سبب تعارض موروثی بودن با حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت برای هر ملت و نسل را نفی کرده بودند و این ویژگی امام راحل که نشاندهنده تمدن اندیشی ایشان است در هیچ یک از مراجع دیگر دیده نمیشد.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: با اینکه امام خمینی(ره) با اصل نظام سلطنتی مخالف بودند، اما در شیوه براندازی این نظام هم هرگز قائل به استفاده از ترور، کودتا و قیام مسلحانه علیه حکومت نبودند و این ویژگی ایشان نشان میدهد که از همان آغاز هدفشان چیز دیگری بود و آن حرکت در مسیر برپایی نظام اجتماعی بود که مهمترین عنصر فعال در تمدنها، مردم و جامعه به شمار میرفت که دقیقا همین اتفاق نیز رخ داد.
باغستانی اظهار کرد: نکته دیگری که در طول مبارزه از ایشان دیده شده بود این است که هرگز در رقابتهای فکری داخلی که جامعه را ۲ دسته و انقلابیون را وارد فردیات میکرد و از اصل دور میداشت، ورود نکردند و این نشان میدهد که موضع گیری قبلی ایشان تا چه اندازه اهمیت داشته است.
طرح نظریه ولایت فقیه از سوی امام راحل
وی بیان کرد: نظر امام در مورد نفی سلطنت و در ادامه طرح نظریه ولایت فقیه نشاندهنده نگاه کلان ایشان به نظام سیاسی است که یکی از مظاهر مهم تمدن نیز به شمار میرود و این موضوع موجی را در بین انقلابیون در ایران ایجاد کرد که شروع به مطالعات تمدنی کردند، همچنین موجی در باب تمدناندیشی در بین انقلابیون به راه انداخت.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: در واقع امام جزو افرادی بود که موجآفرینی ایجاد کرد و با این فکر، بسیاری از اندیشهها را به حرکت در آورد که بتوانند صحبت کنند؛ با اینکه طرح نظام بایسته را در این دیدگاه مطرح میکند.
باغستانی بیان کرد: ویژگی بعدی ایشان طرح جمهوری همراه با اسلامیت بود که این اسلامیت راه میانهای در باب جمهوریت به شمار میرفت که از یک سو نشان میداد ایشان این نظام مدرن جهانی که رواج یافته را از منظر تمدناندیشی پذیرفته است؛ البته که پیش از این نیز جمهوریتهای مختلفی از جمله گیلان و... مطرح شده بود که با مخالفتهای بسیاری مواجه شد، اما جمهوریتی که امام مطرح کرد، تمام مردم آن را پذیرفتند.
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: یکی از نکتههای مهمی که در تاریخ ایران بیسابقه است، تأکید ایشان بر موضوع اجتماعی و سیاسی زنان به عنوان نیمی از جمعیت مسلمان بود که یک نقطه عطف تاریخی در مباحث تمدنی به شمار میرود و این نیز یکی دیگر از ویژگیهای امام(ره) بود.
باغستانی بیان کرد: امام(ره) همواره با واقعنگری که داشت، نشان داد که جامعه اسلامی چه اقتضائاتی دارد و حکومت جدیدی که بناست در جهان مدرن برپا شود، چگونه باید اقتضائات جدید را ببیند و این راه را ایشان برای ما گشود.
عدم مخالفت با مظاهر تکنولوژی غربی یکی از ویژگیهای امام راحل بود
وی ملیگرایی و ایرانیت امام راحل را یکی دیگر از ویژگیهای ایشان برشمرد و گفت: همچنین از دیگر ویژگیهای ایشان میتوان به عدم مخالفت با مظاهر تکنولوژی غربی اشاره کرد که یک تقابل بایسته تمدنی با تمدن غربی بهشمار میرفت. ایشان روش بایستهای در برابر تمدن غربی داشت و جمله مشهوری که اولین بار توسط یک فقیه گفته میشد را بیان کرد و آن این بود که ما با سینما مخالف نیستیم، بلکه با فحشا مخالف هستیم و این در حالی بود که فقهای پیش از ایشان رادیو، تلویزیون و سینما را حرام میدانستند.
انتهای پیام