این نوشتار بر آن است تا با مروری کوتاه، واکنش اقشار مختلف مردم به بازداشت امام خمینی را بررسی کند.
واکنش عامه مردم
در قم با انتشار خبر دستگیری حضرت امام در همان نیمههای شب مردم دستهدسته به طرف بیت امام حرکت کردند. صبح زود حاج آقا مصطفی پیشاپیش جمعیت به حرم حضرت معصومه میرفت. هر لحظه بر تراکم اجتماعکنندگان در صحن بزرگ افزوده میشد. در این لحظات بود که شعار «یا مرگ یا خمینی» فضای قم را به لرزه انداخت. مردم قم چون سیل به طرف حرم، مدرسه فیضیه، میدان آستانه و مسجد اعظم سرازیر شدند. مسئلهای که بیش از هرموضوع دیگری جلوهگری میکرد و در قم کمتر سابقه داشت، حضور زنان خشمگین در این تظاهرات دینی بود. به روایت ساواک قم در ساعت ۹ صبح تعداد زیادی از زنان در مسجد اعظم به نفع امام خمینی اجتماع نمودهاند.
در پی انتشار سراسری خبر بازداشت امام، مردم در تمام کشور به صحنه آمدند. بنا بر گزارش نیروهای امنیتی به ساواک، در سطح تهران تظاهرات عظیمی بر پا بود و مردم در دستههای کوچک و بزرگ از جنوب شهر به سمت شمال شهر حرکت میکنند. تظاهرکنندگان حداقل در ۷ دسته اصلی هستند که هر دسته بین ۵ الی ۷ هزار نفر تخمین زده میشود و به علاوه دستههای کوچک حدود ۵۰۰ نفری در سطح وسیع در گوشه و کنار شهر پراکندهاند.
تظاهرات گسترده مردمی در شیراز و حضور علمای این شهر در کنار مردم، باعث اعلام حکومت نظامی در این شهر شد. در تبریز با رسیدن خبر دستگیری حضرت امام، فضای این شهر یکپارچه پر از خشم و اعتراض شد. عدهای از مردم با پوشیدن کفن دست به تظاهرات زدند. عدهای نیز با تجمع در مقابل منزل آیتاللّه قاضی با سر دادن شعارهای انقلابی نسبت به دستگیری حضرت امام اعتراض کردند. در سایر شهرهای کشور نیز وضع بر همین منوال بود و مردم در اعتراض به دستگیری امام خمینی به خیابانها ریختند.
واکنش کشاورزان
محمدرضا پهلوی که با تمام دستگاه تبلیغاتیاش در تلاش بود تا خود را منجی کشاورزان به ستوه آمده از دست ستم اربابان و علما را حامی مالکان معرفی کند، در خرداد ۴۲ با به خون کشاندن اعتراض کشاورزان، چهره واقعی خود را نشان داد.
کشاورزان ورامین در همان اول صبح که خبر دستگیری حضرت امام را شنیدند، بلافاصله به خانه رفتند و کفن پوشیده در مرکز شهر تجمع کردند تا به قیام مردم تهران بپیوندند. به گزارش ساواک، عدهای کفنپوشیده با بیرق سیاه از ورامین و امامزاده جعفر به طرف جاده تهران حرکت کردند و از جلوی ژاندارمری ورامین هم گذشتند. شعار آنها یا مرگ یا خمینی بود.
با رسیدن این گزارش، رئیس ساواک نوشت دستور داده شود که ژاندارمری آنها را برگرداند. ژاندارمری با رساندن خود به کفنپوشان، آنان را به رگبار مسلسل بست. طبق گزارش ساواک، در این درگیری تعداد زیادی از کفنپوشان به قتل رسیدند. جالب اینکه کشاورزان با همه صدماتی که در این درگیری متحمل شدند، از پای ننشستند و پس از این درگیری، در ساعت ۱۱ عدهای از مردم ورامین دست به تظاهرات در شهرستان مذکور زدند.
واکنش دانشجویان
دانشجویان از دیگر اقشاری بودند که علیه این جنایت رژیم دست به تظاهرات زدند. به عنوان نمونه دانشجویان دانشگاه تهران به محض مطلع شدن، کلاسها را تعطیل و در محوطه دانشگاه تظاهرات را آغاز کردند. دانشجویان پلاکاردهایی را در دانشگاه نصب کردند که با خون روی آنها نوشته شده بود: «دیکتاتور خون میریزد» و «مرگ بر این دیکتاتور خونآشام».
جمعیت تظاهرکننده که از دستگیری رهبرشان سخت به خروش آمده بودند، برای تصرف ایستگاه رادیو به طرف میدان ارک حرکت کردند، اما با آتش بیامان نیروهای رژیم صدها نفر از آنان به شهادت رسیدند. دانشجویان دانشگاه تهران نیز از درب جنوبی دانشگاه خارج شدند و با طی کردن خیابان و میدان ۲۴ اسفند (انقلاب) برای پیوستن به مردم به طرف جنوب حرکت کردند، اما ستاد ژاندارمری با درگیری شدیدی از ادامه حرکت آنها ممانعت به عمل آورد.
بیشترین عکسالعمل در شانزدهم خرداد توسط دانشگاهیان ابراز شد. حدود ساعت ۸:۳۰ صبح عدهای از دانشجویان در مقابل دانشکده پزشکی دانشگاه تهران تجمع کردند و با سخنرانیهای متعدد، تظاهراتی را علیه رژیم آغاز کردند. این تظاهرات هر لحظه گسترش مییافت. چند لحظه بعد صدها دانشجو نیز در دانشکده علوم تجمع کردند و به سمت درب جنوبی حرکت کردند. سپس از دانشگاه خارج و برای جلوگیری از درگیری با پلیس مجدداً به داخل دانشگاه بازگشتند و در مقابل دانشکده علوم تجمع کردند.
نزدیک ساعت ۹ دانشجویان، دانشکدههای حقوق، فنی و پزشکی را تعطیل و شروع به شعار دادن کردند. شعار آنها «تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد» بود. ساعت ۱۱ دهها تن از دانشجویان دانشکده کشاورزی در محوطه دانشکده به حرکت درآمدند و علیه شاه شعار میدادند.
واکنش مراجع و علما
با انتشار خبر دستگیری حضرت امام، مراجع و علمای قم در منزل آیتاللّه سیداحمد زنجانی تجمع کردند تا موضعی واحد اتخاذ نمایند. همگی به صحن آمدند و با مردم همدردی کردند. آیتاللّه نجفی طی اطلاعیهای اعلام کرد: «مادامی که امام خمینی را صحیح و سالم به دست ما ندهند، دست از اقدام برنمیداریم و تا آخرین قطره خون خود از حریم اسلام و قرآن دفاع خواهیم کرد».
آیتاللّه حکیم از نجف طی تلگرافی به آیتاللّه آشتیانی از وی خواست تا تنفر شدید ایشان را به مسئولین امور از این روش و رفتار با عموم مؤمنین و به خصوص طبقه روحانیون ابلاغ نماید. آیتاللّه سیدعبداللّه شیرازی با صدور اعلامیه شدیداللحنی، انحراف حکومت ایران به صهیونیسم و پیروی از خواستههای بهائیان را محکوم کرد و خواستار آزادی حامیان دین از زندانهای استعمارگران شد.
آیتالله خوانساری نیز در اطلاعیهای «توقیف حضرت آیتاللّه خمینی» و علمای دیگر را موجب تأسف دانست. آیتاللّه بهبهانی نیز در تهران طی اطلاعیهای تعدی به ساحت علما مخصوصاً حضرت آیتاللّه خمینی و کشتار بیرحمانه یک مشت مردم مسلمان بیدفاع را «لکه ننگین سیاهی» تعبیر کرد. علمای اردبیل نیز به عنوان اعتراض به دستگیری امام خمینی و تلاش برای آزادی وی در نوزدهم خرداد، در تلگرافخانه اردبیل متحصن شدند. علاوه بر این چندی بعد علما در اعتراض به بازداشت امام به تهران مهاجرت کردند.
واکنش طلاب و روحانیون
بازداشت امام خمینی در تمام شهرهای ایران همراه با واکنشهایی بوده است که شدت این واکنشها بستگی به روحانیون آن شهر و پیشگیری ساواک و مأمورین امنیتی داشت. آذربایجانیها که در مذهب تعصب داشتند، خواب را از چشمان عمال رژیم ربوده بودند. طبق گزارش ساواک در ۲۷ خرداد هنوز اشخاص با دیانت که خیلی متعصب بودند، در شهرهای مراغه، آذرشهر، بناب، میاندوآب، خلخال، هشترود، اردبیل و خوی مرتباً طلاب را به تهران میفرستادند و از اوضاع و احوال امام خمینی جویا میشدند. در این شهرستانها افکار عمومی گوش به زنگ و منتظر انقلاب آینده بودند. به طور کلی منطقه آذربایجان خود را برای یک فداکاری در راه عمال دینی آماده میساخت.
همچنین در مشهد ۲۰۰ نفر طلبه که قصد تحصن در تلگرافخانه را داشتند، با ارسال تلگرافی خواستار آزادی امامخمینی و علمای دستگیرشده، شدند. رژیم برای سرکوب ناآرامیها بسیاری از روحانیون مبارز و وعاظ را دستگیر یا تحت تعقیب قرار داد.
واکشن بازاریان
بازاریان از دیگر اقشار مهمی بودند که در واکنش به دستگیری امام به مبارزه علیه رژیم پرداختند. در تهران بازاریان که نزدیک ساعت ۷ صبح به بازار میآمدند و کرکرههای مغازهها را بالا میبردند با شنیدن خبر دستگیری امامخمینی مجدداً کرکرهها را پایین کشیدند و به سوی مسجد شاه (امام خمینی) و مغازههای صاحب نفوذان بازارحرکت کردند.
بازاریان به سردمداری طیب حاج رضایی با شعار «یا مرگ یا خمینی» حرکت اعتراضآمیز خود را از بازار شروع کردند و در همان بازار با کلانتری ۸ درگیر شدند و سپس به خیابانهای مولوی، سیروس و خیابان بوذرجمهری آمدند و با نیروهای انتظامی نیز درگیری داشتند. مردان میدان بارفروشان نیز پس از خروج از میدان و تصرف کلانتری ۶ به میدان شاه (قیام) رسیدند و از آنجا به خیابان بوذرجمهری رفتند و به بازاریان پیوستند. علاوه بر تهران، بازار در شهرهای دیگر نیز به تعطیلی کشیده شد.
واکنش هیاتهای مذهبی
روز ۱۵ خرداد مطابق با ۱۲ محرم بود و رسم بر این بود که بسیاری از هیاتها صبحها مراسم عزاداری داشتند. خبر بازداشت امام بلافاصله در هیاتها پخش شد و هیئات سراسیمه جلسات را تعطیل کردند و به طرف مرکز جنبش روی آوردند. هیاتیها نیز مشغول عزاداری بودند که این خبر به آنها رسید و به خیابان ریختند.
اقشار مختلف در سراسر ایران در واکنش به خبر بازداشت امام خمینی سراسیمه و بدون سازماندهی به خیابانها آمدند. هر کس در حد توان خود به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت و در صف دفاع از مرجعیت قرار گرفت. این اقشار از همان روز ۱۵ خرداد تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ میداندار مبارزه با رژیم کهنسال شاهنشاهی بودند.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
انتهای پیام