تاکنون هیچ قلـم و بیـانـی قـادر نیست ابعاد فاجعه و امواج احساسات غیر قابل کنترل مردم در آن روزها را تـوصیف کند.
بهرام عمویی، رئیس شورای اسلامی شاهین شهر در توصیف حادثه غمانگیز ۱۴ خرداد ۶۸ به ایسنا میگوید: خبر شدت بیماری امام خمینی(ره) مدتها بر سر زبان بود و هر ایرانی برای شفای او به درگاه حق تقرب و توسل میجست، آنروزها با وجود پایان جنگ تحمیلی هشت ساله در جنوب کشور ماموریت دفاعی داشتیم.
روز ۱۴ خرداد از صبح صدا و سیمای جمهوری اسلامی مارش عزا و تلاوت قرآن بهطور مداوم پخش میشد و خبر از وقوع حادثهای غم انگیر و تلخ میداد، خبر رحلت امام را پیش از انتشار رسمی از طریق تماس تلفنی با نماینده آن زمان شهرستان حاج آقا پناهنده شنیده بودم.
با وقوع این ضایعه به همه نیروهای مسلح خصوصا در مرزها برای دفع خطر احتمالی دشمنان اعلام آمادگی نظامی کردند و من شرایط حضور در مراسم تشییع پیکر آن بزرگوار را نداشتم.
اما برطبق مستندات واقعه، مردم از سراسر ایران خود را به تهران رساندند، جمعیتی بیش از آنچه از بنیانگذار کبیر انقلاب در ۱۲بهمن ۵۷ استقبال کرد برای بدرقه او گردهم جمع شده بودند، ازدحام جمعیت به قدری بود که هلیکوپتر حامل پیکر امام بار اول قادر به فرود نبود و پس از تمهیدات بسیار برای بار دوم بر زمین نشست هیچ چیز نمیتوانست اندوه و غم مردم را تسلی دهد، گویی ایران پدر خود را از دست داده بود، پس از برگزاری مراسم تشییع و خاکسپاری با انتخاب یار راستین امام خمینی (ره)، حضرت امام خامنهای به عنوان رهبر و جانشین او، برای ادامه دادن راه و هدف والای خمینی کبیر کمی از اندوه مردم التیام یافت.
حجتالاسلام علی بقایی، فعال حوزه فرهنگ و از اعضای دفتر امام جمعه شاهین شهر نیز در شرح خاطره آن روز غم انگیز چنین میگوید: ده ساله و دانشآموز بودم، بعد از اعلام خبر فوت امام خمینی(ره) در ایام امتحانات و تعطیلی مدارس همچون سایر نهادها و ادارات به خانه بازگشتم، قاب عکسی از امام خمینی زینت بخش دیوار خانهمان بود، پدرم کاغذی را برش داد آن را با خودکار مشکی رنگ کرد و بر گوشه تصویر قاب عکس گذاشت و گریست.
دیدن اشک چشم پدرم برای من که آشناییام با جهان پیرامون با محدودیت سنیام همراه بود در عین تلخی و سختی بسیارش، پیام آور فقدان بزرگمردی از تاریخ بود.
کل خانواده به همراه پدرم در همه مراسمهای رهبر کبیر انقلاب که از گرما، ازدحام جمعیت، کمبود آب نوشیدنی بی شباهت با قیامت نبود، حضور داشتیم.
از سوی دیگر پدر بزرگم که بنایی حاذق بود برای ساخت حرم و بارگاه امام خمینی(ره) ثبت نام کرد و وظیفه نصب سنگ در مرقد امام را بر عهده گرفت و تا پایان عمر خود از آن بهعنوان ذخیره اعمال خود یاد میکرد و به آن مفتخر بود.
سید محمدرضا کاظمی طبا، فرماندار شاهینشهر و میمه نیز حال و احوال ۱۴ خرداد ۶۸ را اینگونه شرح میدهد: "ساعت ۷ صبح، حیاتی گوینده خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی فوت امام را اعلام کرد و همه اهل خانه در سوگ و عزای بنیانگذار کبیر انقلاب نشستند.
زمان امتحانات بود و باید در مدرسه حاضر میشدیم، اما تمام مدت ۲۰ دقیقهای فاصله خانه تا مدرسه را در سوگ پیشآمده اشک ریختم، زمانی که مدیر مدرسه در صبحگاه ۷۰۰ نفری دانشآموزان خبر تعطیلی مدارس را اعلام کرد تنها زمانی بود که کل مدرسه گریان و عاری از هرگونه خوشحالی بابت تعطیلی مدرسه به خانه بازگشتند.
سیدرسول هاشمیان، رئیس سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری شاهین شهر نیز می گوید: ۱۴ خرداد ۶۸ آماده امتحان زبان برای گرفتن دیپلم بودم که خبر ارتحال امام خمینی(ره) منتشر شد و همه شهر یکپارچه در سوگ و ماتم فرو رفت، با پایان جنگ تحمیلی اشتیاقی بی بدیل به امام به دلیل سادگی و راه و روش او در دل نسل ما رخنه کرده بود و امروزه شناساندن و تبیین سیره عرفانی، سیاسی، فلسفی امام خمینی(ره) به جوانان و نوجوان بر عهده همه است.
انتهای پیام