/۱۴ خرداد ماه/

جایگاه فرهنگ و تحول فرهنگی از دیدگاه امام خمینی(ره)

فرهنگ یکی از واژه‌های پرکاربرد است که در شاخه‌های مختلف علوم انسانی بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. از آنجا که فرهنگ به عنوان روح جامعه تلقی می‌شود، سیاستمداران، رهبران و صاحب‌نظرانی که با حکومت و مردم در ارتباط هستند و برای پیشبرد اهداف نظام به برنامه‌ریزی طرح‌های مختلف اقدام می‌کنند، می‌بایست به آن توجه ویژه داشته باشند.

از جمله اشخاصی که مقوله فرهنگ در اندیشه و تفکرشان از جایگاه خاصی برخوردار است، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی(ره) است. ایشان به لزوم تغییر و تحول در فرهنگ استعماری و وابسته رژیم پهلوی تأکید بسیار داشتند.

فرهنگ از جمله مفاهیمی است که در معانی متعدد و مختلفی به کار گرفته می‌شود و حوزه گسترده‌ای را در برمی‌گیرد؛ به طوری که از آن به عنوان روح جامعه یاد می‌کنند. گستردگی و معانی مختلف فرهنگ موجب شده که تاکنون نظریه جامع و مانعی در خصوص فرهنگ ارائه نشود. اما این خصلت باعث نشده  به فرهنگ نپردازیم و بسیاری از اندیشمندان، متفکران، طراحان و برنامه‌ریزان در حوزه‌های مختلف که با انسان و جامعه سرو کار دارند، نمی‌توانند بدون توجه به این مقوله موفقیت کامل را به دست آورند.

امام خمینی(ره) نقش محوری برای فرهنگ قائل بودند 

از جمله اندیشمندانی که فرهنگ در تفکر ایشان حائز اهمیت ویژه است، بنیانگذار و معمار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) هستند. ایشان در مهندسی جامعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقش محوری برای فرهنگ قائل‌اند، اما باید مطرح کرد که محوری بودن توجه ایشان به فرهنگ به معنای هدف قرار دادن آن بدون در نظر گرفتن جهت برای آن نیست.

جهتی که ایشان برای فرهنگ در نظر می‌گیرند همان اسلام است؛ چراکه در زمان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در ایران فرهنگ وجود داشت و این‌گونه نبوده است که رژیم پهلوی به فرهنگ توجه نداشته باشد؛ اما نگاه امام خمینی به جایگاه فرهنگ با نگاه پیشینیان تفاوت بسیار زیادی دارد. بنابراین می‌توان گفت که هویت تاریخی و فرهنگی جامعه ایرانی مبتنی بر پذیرش نقش دین در عرصه حیات فردی و اجتماعی است.

حضرت امام(ره) اهمیت ویژه‌ای برای مقوله فرهنگ قائل بودند و اگر می‌خواستیم به اهمیت فرهنگ با مؤلفه‌های آن بپردازیم متوجه می‌شدیم که بخش اعظم بیانات ایشان را در برمی‌گرفت و به جملاتی که لفظ فرهنگ توسط ایشان به کار گرفته شده است، می‌پردازیم. در هر صورت، آن چیزی که ملت‌ها را می‌سازد فرهنگ صحیح است.

فرهنگ مبداء همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های ملت است

فرهنگ مبدا همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های ملت است. بی‌شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بُعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد اما پوچ و پوک و میان تهی است.

امام خمینی(ره) فرهنگ را عامل ساخته شدن ملت‌ها می‌دانند؛ به نظر ایشان فرهنگ بالاترین عنصر جامعه‌ساز است، هویت و موجودیت جامعه را تشکیل می‌دهد؛ علیرغم قدرت داشتن بعدهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... اگر فرهنگ جامعه دچار انحراف شود جامعه مستهلک و نابود می‌شود.

بدون استقلال فرهنگی، استقلال در دیگر ابعاد امکان ندارد. فرهنگ مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌ها است و موجب استقلال جامعه می‌شود. حضرت امام(ره) به قدری برای فرهنگ نقش کلیدی قائل هستند که می‌فرمایند حتی اگر تمام ملت، سازمان‌ها و نهادها هم سالم باشند، اما انحرافی در فرهنگ جامعه به وجود آید، دیری نخواهد گذشت که در کل جامعه انحراف به وجود خواهد آمد و نسل‌های آینده را نیز به انحراف خواهد کشاند. از این جمله به جایگاه بسیار مهم فرهنگ در هر جامعه و بالاخص ایران پی می‌بریم.

فرهنگ می‌تواند در راستای شناخت بهتر اسلام اهمیت داشته باشد

نگاه امام خمینی(ره) به مقوله فرهنگ مانند نگاه ایشان به سایر مباحث و موضوعات از جهان‌بینی توحیدی و الهی ایشان نشأت می‌گیرد. امام (ره) زمانی که سخن از فرهنگ به میان می‌آورند، هر فرهنگی را مدنظر ندارند و اگرچه فرهنگ از جایگاه ویژه‌ای نزد ایشان برخوردار است، اما این جایگاه به خاطر کارکردی است که فرهنگ می‌تواند در راستای شناخت بهتر اسلام داشته باشد و در جهت رشد و اعتلای اسلام در زندگی فردی و اجتماعی اهمیت یابد.

برای رسیدن فرهنگ به جایگاه واقعی خود و ایجاد تحول در فرهنگ گذشته، امام(ره) همه مردم اعم از مرد و زن، معلم و استاد، روحانی و مبلغ، دانش‌آموز و پدر و مادر و نهادها، سازمان‌ها و تشکیلات را سهیم می‌دانند و به فراخور برای هر یک مسئولیت‌هایی را برمی‌شمرند. از مهمترین بخش‌هایی که امام(ره) برای‌شان نقش اساسی قائل هستند مراکز آموزشی اعم از دانشگاه، حوزه و مدارس است، زیرا معتقدند که تا انسان‌های صالحی تربیت نشوند نمی‌توان به جامعه صالح دست یافت و در نتیجه نمی‌توان به استقلال فرهنگی رسید و اگر چنین امری حاصل نشود هرقدر هم که جامعه در عرصه‌های دیگر قدرتمند باشد، بدون استقلال فکری و فرهنگی دچار شکست خواهد شد.

منابع:

ابوالقاسمی، محمدجواد (۱۳۸۲). آسیب‌شناسی فرهنگی انقلاب اسلامی. مجله اندیشه انقلاب اسلامی. پاییز و زمستان ۱۳۸۲- شماره ۷ و ۸

افتخاری، اصغر(۱۳۷۷). آرمان‌های انقلاب از دیدگاه امام خمینی(ره). «مجله اندیشه حوزه». شماره ۱۲

یوسفی‌نژاد، علی (۱۳۸۲). فرهنگ، توسعه و دین(الزام‌ها و ضرورت‌ها). «مجله اقتصاد اسلامی». شماره ۱۲.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ / ۰۱:۰۶
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402031408955
  • خبرنگار : 50081