حمید خاورزمینی در نشست تخصصی علمی «واکاوی پدیدهی طلاق؛ ریشهها و پیامدها(طلاق توافقی)» اظهار کرد: در بحث ازدواج فرد یا ازدواج کرده یا ازدواج نکرده اما طلاق دارای مراتب کیفی و کمی است چراکه این پیمان مبتنی بر پیمان هایی است که یکباره بسته میشود اما شکسته شدنش میتواند به تدریج یا مجزا از هم واقع شود.
وی با بیان اینکه پیمان ازدواج مبنی بر همزیستی، همسفرگی، همبستری، عطوفت متقابل و روابط جنسی است که در طلاق میتواند یکی یا همه این موارد شکسته شود، تصریح کرد: حتی گاهی افراد طلاق رسمی میگیرند اما روابط عاطفی آن همچنان پا برجا میماند بنابراین در انواع طلاق در هر جامعه گوناگونیهای بسیاری وجود دارد. در حالت کلی آنچه موجب طلاق در اشکال مختلفش میشود به دو دسته از عوامل ذهنی- ارزشی و عینی- هنجاری قابل تفکیک است.
خاورزمینی با تأکید بر اینکه باورها و تغییر آنها و تغییر نظام ارزشی در یک جامعه موجب تجدیدنظر ذهنی افراد در مفاد پیمانی که بستهاند، میشود و شرایط برای اقدامات هنجار شکن در خانواده را فراهم میکند، شایعترین بُعد طلاق را که در گفتار عوام «طلاق عاطفی» است که خود بر سه نوع جدایی یا شکستگی روابط دلالت دارد، قطع رابطه عاطفی، قطع رابطه عاطفی یا جنسی توأم برشمرد و آن را بسیار پیچیدهتر از ازدواج دانست.
یک جامعهشناس ادامه داد: تغییر در نگرش به زندگی یا تغییرات ایدئولوژیک و تغییرات روحی- روانی از گذر از نوجوانی به جوانی و بحران میانسالی گرفته تا آسیبهای روحی- روانی زیر این عوامل دستهبندی میشوند.
خاورزمینی افزود: همچنین گسترش ارزشهای لیبرالیستی و اباهیگری جزء عوامل ذهنی- ارزشی شمرده میشود که تغییرات اساسی خانواده در جهان متأثر از کاهش کنترل روح جمعی حاکم بر جامعه است و دورکیم از آن به «وجدان جمعی» تعبیر میکند.
وی با بیان اینکه همه تغییرات هنجاری از تغییرات ارزشی نشأت نمیگیرد و به نگاه من نسبت به تغییر نگرش در اولویت است چراکه هر کُنش یا ترک آن قبل از هر چیز بسته به امکان آن است، خاطرنشان کرد: وقتی امکانی برای انجام کُنشی یا ترک آن وجود داشته باشد ذهنیت افراد را به خود معطوف می کند و در این حالت اکثریت جامعه که روح نقادی یا تابآوری ندارند بهصورت تقلیدی از آن متأثر می شوند. رایج شدن سبکهای مختلف زندگی و مشاهده آن در جامعه چه بهصورت زنده و چه به کمک رسانهها این امکان را فراهم میکند تا افراد به امکان زیستی با سبک متفاوت روی آورند.
وی در دسترس بودن موادمخدر را هم از این نوع عوامل دانست و یادآور شد: در میان عوامل متعدد منجر به نارضایتی میتوان نارضایتی جنسی را مهمترین عامل دانست چراکه در اکثریت قریب به اتفاق ناسازگاریهای زن و شوهرها و همچنین تجربیات کاری مشاوران و روانشناسان نارضایتی جنسی در روابط زناشویی علت پنهان و آشکار نارضایتی آنها از زندگی است که هم ریشههای ذهنی- ارزشی دارد و هم دارای ریشههای عینی- هنجاری است.
خاورزمینی تصریح کرد: از عوامل ذهنی میتوان به آزادی روابط جنسی به عنوان یکی از وجوه آزادی که بیشتر از هر نوع آزادی در کشورهای پیرامونی تبلیغ میشود، اشاره کرد به طوریکه فیلمهای مبتذل با صحنه آرایی و حقه های سینمایی تصوراتی خارج از واقعیتهای بیولوژیکی را در افراد ایجاد می کند که این تصورات باعث نارضایتی فرد از خود یا همسرش میشود. از عوامل عینی- هنجاری نیز بزرگ شدن شهرها و تعدد و تکثر روابط اجتماعی و ابزار ارتباطی پست مدرن که مهمترین آن موبایلهای هوشمند است را میتوان برشمرد.
وی با اشاره به اینکه گستردگی روابط فرازناشویی بیشتر حاصل همین امکان وقوع است، اظهار کرد: نوع شغل، دسترسی به امکانات مادی و ثروت، تکثر روابط اجتماعی، موقعیت اجتماعی و محبوبیت های هنری، ورزشی و همه عوامل مادی هستند که امکان وقوع آن را میسر میکند.
خاورزمینی اضافه کرد: البته همیشه در همه جوامع بیمارانی وجود دارند که به عنوان اقلیت شناخته میشوند و بخش کوچکی از آنها به بیماران جنسی محدود میشود اما شرایط اقتصادی، نبود حال خوش و نشاط اجتماعی میتواند آمار بیماران روحی، روانی را از اقلیت به اکثریت تبدیل کند و جامعه امروز ما با این مشکل دست به گریبان است.
وی تأکید کرد: ناگفته نماند در جامعه ایران تأثیرپذیری میانسالان از روابط جدید در میان جوانان و پدیده هایی به نام احساس غبن و حسرتمندی بر این شرایط تأثیر بسزایی دارد.
این دکترای جامعه شناسی با بیان اینکه تغییرات خانواده در جهان امری جهانی است که به بحران جوامع انسانی از آن یاد میشود و قابل کنترل و مهار نیست، گفت: طلاق در انواع آن مهمترین بحران نظام خانواده است.
خاورزمینی با تأکید بر اینکه در بسیاری از مشکلات کشورها هم به علت سیاست های مبتنی بر نفع حاکمان در برد میانه، امکان مهار بحران خانواده وجود ندارد، افزود: از نظامهای سرمایهداری که همه هدف آنها کمک به نظام کاپیتالیسم است تا جوامعی که با نگرش سنتی و با هدف حاکمیت سنتگرایان اداره میشوند، مصداقهای این شرایط هستند.
وی ادامه داد: اما در بُعد خُرد آموزش از پیش دبستان تا مشاوره های حین زیست در خانواده و کمک گرفتن از تجربیات اثبات شده در هنگام بحران ها تنها راهکارهای فعلی برای کنترل بحران خانواده است که میتواند انواع طلاق و در نهایت طلاق های رسمی را کاهش دهد که بیشتر حالت اورژانسی داشته و به حوزههای خُرد معطوف میشود.
بهگزارش ایسنا، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا)، شعبه همدان، با همکاری مرکز مشاوره جهاددانشگاهی واحد همدان نشست تخصصی علمی «واکاوی پدیده طلاق؛ ریشه ها و پیامدها(طلاق توافقی)« را برگزار کرد. در این نشست از منظر جامعه شناختی و روانشناختی و از منظر مراکز مشاوره سطح شهر که دارای مجوز طلاق توافقی و عضو سامانه تصمیم هستند، مورد بررسی قرار گرفت.
در ادامه مدیران و مشاوران مراکز مشاور استان، علل طلاقهای توافقی در هنگام مراجعه به مراکز مشاوره را عدم مهارت های زندگی، عدم درک مسائل، خیانت زوج و زوجه، دخالت های اطرافیان، طلاق عاطفی، مشکلات جنسی، مشکلات مالی، اعتیاد، عدم آگاهی از نوع روابط جنسی، عدم مهارت گفتگو، خشونت، آشنایی کم قبل ازدواج، عدم مراجعه به مشاوره پیش از ازدواج، آسیب های فضای مجازی، عدم مسئولیت پذیری، مشکلات روحی و روانی، شکاک بودن، دخالت فرزندان، اختلافات بالای سنی، بالا رفتن سن طلاق، روابط فرازناشویی، تابو بودن گفتگو و آموزش مسائل جنسی، شوگرمامی و شوگرددی، همکفو نبودن زوجین، صوری بودن طلاق ها(معافیت فرزندان از سربازی)، استقلال مالی خانم، نقص آموزش در آموزش و پرورش، تفاوت فرهنگی زوجین، کودکهمسری در شهرستان ها و روستاها، پایین بودن اطلاعات خانوادهها، تفاوت قومی در بعضی شهرستان ها و روستاها، عدم آگاهی از ارتباطات سالم و عدم آموزش در دانشگاهها به جوانان مواردی بود که به آنها اشاره شد.
انتهای پیام