فاضلابِ ماشینهای فاضلابکش(سپتاژ) در بسیاری از شهرهای مازندران، مدت هاست که به دلیل نبودِ شبکه جمع آوری فاضلاب شهری همچنین تصفیهخانه مختص به آنها، به صورت غیراصولی در منابع آبی، زمینهای کشاورزی و در نهایت دریای خزر تخلیه میشوند. این درحالیست که فاضلاب چاه های جذبی به دلیلِ انباشت طولانی مدت و غلظت بالا، به نسبت فاضلاب خام، آلودگی به مراتب بیشتری دارند که رهاسازی آن به شکل فعلی به شدت منابع آبی را آلوده و محیط زیست را تهدید می کند، به همین دلیل کارشناسان از آن به عنوان بحران شماره یک تهدید سلامت عمومی و محیط زیستی این شهرها یاد میکنند. وضعیتی که اثرات منفی آن برای سلامت عمومی و محیط زیست مهلک، اما درعین حال خاموش و بیصداست.
درواقع طی سالهای اخیر هربار که تصویری از رهاسازی فاضلابِ توسط این ماشین ها در فضای مجازی دست به دست شد، موجی از واکنشِ از سوی افکار عمومی را در پی داشت، اما در ادامه بدون آنکه این تهدیدِ سلامت عمومی و محیط زیستی از ریشه حل شود، هربار به دست فراموشی سپرده شد. بطوریکه همچنان ماشینهای فاضلاب کش در حاشیه امنِ نبودِ زیرساختی برای پذیرش فاضلاب، به دور از چشم نهادهای نظارتی، هرکجا که امکان آن باشد، فاضلاب را رها و از پیامدهای جبران ناپذیرش چشمپوشی میکنند.
در این بین اگرچه اکثر شهرهای مازندران با معضل رهاسازی فاضلاب و نبود زیرساخت مواجه هستند، اما این وضعیت در رامسر که پرباران ترین شهر این استان هم به شمار می رود، به دلیل موقعیت جغرافیایی، نزدیکی کوه و دریا، نفوذ ناپذیری خاک، چاههای جذبی، بالا بودن آبهای زیرسطحی و ساخت و سازهای رو به افزایش و بیضابطه شرایط متفاوت و بحرانی تری را رقم زده است. بطوریکه بنا بر اعلام منابع رسمی در این شهرستان ۵ خودرو لجنکش وجود دارد که اگر حجم مخازن آنها را به طور تقریبی ۵ مترمکعب باشد و هر کدام فقط یک سرویس در روز از این فاضلابها را جا به جا کنند، معادل ۲۵ مترمکعب فاضلاب در رودخانهها و منابع آبی تخلیه میشود.
در اینجا اگر از هدایت لوله های فاضلاب خانه ها به رودخانه و سرریز شدن فاضلاب در زمان سیل و باران چشم پوشی کنیم، بحران تخلیه غیراصولی فاضلاب کِش ها و آلوده شدن منابع آبی دستکم در سالهای اخیر هر بار در کارگروههای سلامت این شهرستان از سوی محیط زیست و یا شبکه بهداشت مطرح شده، اما معادله حل نشده و گرهِ کور مدیریتی این معضل به این شکل است که شهرداری ها براساس قانون موظف به جمعآوری پسماند هستند، اما در قبال ساماندهی ماشینهای حمل فاضلاب تکلیفی بر عهده ندارند. آب و فاضلاب نیز تنها در صورت راهاندازی شبکه جمعآوری فاضلاب شهری متولی این امر محسوب میشود. محیط زیست نیز نهادی نظارتی است که قدرت اجرایی ندارد. در چنین وضعیتی که فاضلاب سرریز شدهی خانهها میبایست توسط لجنکشها تخلیه شود، آنها هم تصفیه خانه ندارند و ساماندهیشان نیز بدون متولی مشخص است. منابع آبی سطحی و زیرزمینی شهره توأمان جولانگاه فاضلاب شهری و سپتاژها شده است. وضعیتی که مانند کوه زباله به چشم نمیآید، اما به دلیل انباشت، غلظت و آلودگی بالایی که دارد محیط زیست، منابع آبی و سلامت عمومی را به شدت تهدید میکند، وضعیتی که به زعم کارشناسان نشانههای آن را میتوان در افزایش بیماریهای رودهای و معده در انسان مناطق جستجو کرد.
نبود متولی مشخص گره کورِ تاسیس تصفیه خانه
یک کارشناس و طراح تصفیهخانههای صنعتی و بهداشتی در همین ارتباط و با توضیح اینکه در حال حاضر اکثر شهرهای مازندران با چالش نبود شبکه جمعآوری فاضلاب و تصفیهخانه سپتاژ مواجه هستند گفت: معتقدم گره کور عدم ساماندهی سپتاژها بیش از هرچیز ناشی از نداشتن متولی مشخص و در اولویت قرار نداشتن اجرای طرحهایی از این دست است، کما اینکه چنین وضعیتی حتی بخش خصوصی راغب به سرمایهگذاری در این زمینه را هم دچار سردرگمی میکند، در چنین شرایطی نیاز است که فرمانداری با هدایت و ابتکار عمل این چالش را برطرف کند.
فاضلاب، تهدیدی که میتواند به فرصت جبران کم آبی تبدیل شود
او در ادامه پیرامون پیامدهای تعلل در راهاندازی تصفیهخانه اظهار میکند: این نوع فاضلاب به دلیل انباشت طولانی مدت در چاههای جذبی و وجود شویندهها به نسبت فاضلاب خام به مراتب آلودگی بیشتری دارد، ضمن اینکه تعداد زیادی از این فاضلابها برای مراکز اقامتی و رستورانها است که چربی بالا و ماهیت آلودگی بیشتری دارند که رهاسازی آن در رودخانهها و زمینهای کشاورزی تهدیدی جدی محسوب میشود.
امیرعلیپور معتقد است: این فاضلابها در عین حال که تهدیدی برای سلامت عمومی و محیط زیست هستند، در صورت راهاندازی یک سیستم مدون و علمی میتوان از آب تصفیه شده که کیفیت بسیار خوبی هم دارد برای مصارف صنعتی و کشاورزی استفاده کرد و بحران کمآبی که در کشور وجود دارد را از این طریق مدیریت کرد.
معضلی که علم برایش راه حل کم هزینه دارد
رهاسازی غیر اصولی فاضلاب ماشین های لجن کش، به همان میزان که چراغ قرمز بحران را رد کرده و سلامت عمومی و محیط زیست را در وضعیت پیچیده و بغرنجی قرار داده است، به همان میزان برای برون رفت از آن راه حل های علمی و کم هزینه ای ارائه شده است، تکنولوژی هایی نوین که حتی این تهدید را به فرصتی برای جبران کم آبی تبدیل می کنند.
مجید امیرعلیپور در خصوص شرایط فنی ایجاد چنین زیرساختی میگوید: باتوجه به رشد دانش و تکنولوژی در این زمینه، میتوان چنین زیرساخت هایی را در فضایی به مساحت ۵۰۰ تا ۷۰۰ متر، باهزینه معقول و حداقل بو و بدون صدا ایجاد کرد، بنابراین با توجه به تجربهای که در این بخش دارم معتقدم که عدم همراهی برای اجرای چنین طرحهایی به بهانه تبعات اجتماعی و تهیه زمین مناسب به نوعی بهانهتراشی است. درواقع چنانچه اجرای چنین طرحهایی در اولویت و جزو دغدغههای مسوولین شهرستان باشد، تهیه زمین و اعتبار برای احداث تصفیهخانه با مشخصات گفته شده کار دشواری نیست.
او در توضیح بیشتر میگوید: به طور مشخص جمعآوری پسماند جزو وظایف ذاتی شهرداری است، اما در بحث سپتاژ تکلیفی به عهدهاش نیست، در این بین تحرکات گاه و بیگاهی هم که شکل میگیرد، ناشی از فشارهای محیط زیست است که در کارگروه های سلامت شهرستان مطرح میشود.
امیرعلی پور در پاسخ به اینکه آیا نمونه موفقی از راهاندازی این تصفیهخانه ها وجود دارد می گوید: در حال حاضر تصفیه خانه شهرک صنعتی سلمانشهر از نمونههای موفق و تنها سایت فعال در شهرهای شمالی است.
به گفته او این تصفیهخانه ۲۰۰ مترمکعبی مختص شهرک صنعتی است که با تغییراتی فنی که در آن ایجاد کردیم در حال حاضر به شکل دومنظوره عمل میکند، به این شکل که با یک طرح پیش تصفیه در ابتدای خط فاضلاب ماشینهای لجنکش پذیرش و در ادامه سایر فرایندهای تصفیه انجام میشود، بطوریکه آب در این بخش باکیفیت بسیار بالایی تصفیه میشود.
او با توضیح اینکه این مدل بیش از یک سال در حال فعالیت است افزود: روزانه ۲۰ تا ۲۵ مترمکعب فاضلاب منطقه تنکابن و عباس آباد در این سایت پذیرش می شود که میتوان گفت تاسیس آن حدود ۴۰ درصد از بارِ فاضلاب منطقه را حل کرده است و از آب تصفیهشده آن می توان برای واحدهای صنعتی غیرخوراکی مانند بتنسازی استفاده کرد.
رشد تصاعدی فاضلاب در شمال
امیرعلیپور با توضیح اینکه تولید فاضلاب در شمال کشور با رشد تصاعدی در حال افزایش است، تصریح میکند: اگر برای رفع این بحرانی چارهاندیشی نشود کل منطقه شمال به دلیل شرایط جغرافیایی که دارد غرق در فاضلاب خواهد شد که پیامدهای منفی اجتماعی، زیست محیطی و سلامتی زیادی به همراه خواهد داشت.
به گفته او، بخش دولتی ثابت کرده که از نظر فنی و اعتباری امکان راهاندازی چنین زیرساختی را ندارد، بنابراین نیاز است که با حمایت از بخش خصوصی این چالشِ رو به گسترش با پیامدهای غیرقابل جبران را برطرف کند.
امیرعلیپور این چالش را مانند بیماریهای خاموش مانند پوکی استخوان و بیماری های کبد توصیف کرد و افزود: در حال حاضر تمامی آبهای سطحی و عمقی آلوده به فاضلاب انسانی است که عامل اصلی بیشتر بیماریهای روده و معده به شماره میرود که این روزها در حال افزایش هم است.
راهاندازی سپتاژ در رامسر لنگ جانمایی و زمین
در این بین رهاسازی فاضلاب سپتاژها و نفوذ فاضلاب شهری در منابع آبی فارغ از آنکه تهدیدی جدی برای سلامت عمومی و محیط زیست عنوان می شود موقعیت گردشگری رامسر را هم تحت تاثیر قرار داده است. چراکه عمده این ماشین های لجن کش فاضلاب را در رودخانه هایی نزدیک به دریا تخلیه می کنند، بطوریکه در سالهای اخیر بر اساس نتیجه آنالیزها تعدادی از طرح های شنا به دلیل آلودگی بیش از حد مجاز به فاضلاب انسانی عنوان شد، تعطیل شدند. چراکه به گفته کارشناسان بهداشت محیط مدفوع انسان حاوی میکروبی به نام " ایکولای " است که در صورت ورود به منابع آبی موجب بروز بیماری های انگلی در انسان می شود علاوه بر این میکروب ها باعث بروز بیماری روده ای هم می شوند.
رئیس اداره محیط زیست رامسر نیز در همین ارتباط فاضلاب را بزرگ ترین مشکل زیست محیطی شهرستان عنوان کرد و توضیح داد: فاصله نزدیک کوه و دریا در شهرستان رامسر از یک سو، نفود ناپذیری خاک، چاه های جذبی و بالا بودن آبهای زیر سطحی باعث شده تا فاضلاب در کوتاه ترین زمان وارد منابع آبی و دریای خزر شوند.
او این موضوع تهدیدی جدی برای سلامت عمومی توصیف کرد و افزود: آخرین اقدامات برای راهاندازی تاسیسات سپتاژ در شهرستان رامسر گفت: جلسات متعددی پیرامون ایجاد این زیرساخت برگزار شده است اما تامین اعتبار برای تهیه زمین و تاسیسات همچنان از مشکلات مطرح این بحث است.
محمد رضا نیاستی در خصوص تهیه زمین تصریح کرد: بهطور مشخص شهرداریها به واسطه زمینهایی که در اختیار دارند، میتوانند در امر تاسیس و راهاندازی تاسیسات سپتاژ به شهرستان کمک کنند، اما در حالحاضر شهرداری زمینی را که بتوان این تاسیسات را با رعایت ضوابط فنی و اجتماعی اجرا کرد، در اختیار ندارد. بنابراین یا میبایست این زمین را خریداری کند و یا اینکه طی فرایندی زمینی بهصورت موقت و طی یک بازه زمانی به شهرداری واگذار شود. ضمن اینکه به دلیل تبعاتی که این تاسیسات به لحاظ اجتماعی ایجاد میکنند میبایست در بحث تهیه زمین و جانمایی آن قبل از عملیاتی شدن تمهیداتی لحاظ شود.
نیاستی با هشدار نسبت به پیامدهای رهاسازی غیراصولی فاضلاب این ماشینها در اراضی کشاورزی، مکانهای خلوت، رودخانه و دریا گفت: این شهرستان تا رسیدن به تاسیسات شبکه جمع آوری فاضلاب شهری حتی در صورت تامین اعتبار فاصله بسیار زیادی دارد، به همین دلیل نیاز است برای کنترل و تعدیل تبعات منفی رهاسازی فاضلاب سپتاژها در منابع آبی هرچه سریعتر برای حل این بحران چارهاندیشی شود.
او گفت: در عین حال سپتاژ نمی تواند پاسخگوی تمام نیاز شهرستان باشد ولی برای مدیریت بهینه فاضلاب شهری و جلوگیری از شیوع بیماری و تخریب محیط زیست نیازمند طراحی سیستم فاضلاب شهری مجزا هستیم.
شهرستان رامسر درحالی با این چالش محیط زیستی رو به گسترش مواجه است که خاستگاه مهمترین کنوانسیون محیط زیستی دنیا بع شمار می رود و نام این شهر بیش از نیمقرن به دلیل تصویب کنوانسیون بینالمللی حفاظت از تالابها در مجامع بینالمللی محیط زیستی مطرح میشود، فارغ از این رامسر به واسطه گردشگر پذیر بودن با افزایش چشمگیر جمعیت هم مواجه است و همین مساله شهر را به سمت ساخت و سازهای افسارگسیخته سوق داده بطوریکه خاک های این منطقه دیگر امکان خود پالایی این میزان فاضلاب تولیدی شهرستان را ندارد. به همین خاطر فاضلاب بدون هیچگونه فرایندی وارد رودخانه ها و دریا می شوند که لازم است برای جلوگیری از فاجعه بیشتر محیط زیستی که سلامت عمومی را هم تهدید میکند زودهنگام چاره اندیشی کند.
انتهای پیام