روز شنبه ـ ۲۳ اردیبهشت ماه ـ اعضای هیات مدیره دوره دهم انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران در مرکز هنرهای تجسمی حضور پیدا کردند و با عبدالرضا سهرابی ـ مدیرکل هنرهای تجسمی ـ به گفتوگو نشستند.
ابراهیم حقیقی، بهرام کلهرنیا، شهرزاد اسفرجانی، علیرضا مصطفیزاده، عادل صدرممتاز، بهداد صالحی و تهمتن امینیان نیز از جمله اعضای انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران بودند که در این دیدار حضور داشتند.
واحد ارتباطات و رسانه مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد که این نشست در راستای راهبرد اساسی برگزاری جلسات منظم و تخصصی با انجمنهای هنرهای تجسمی که در دوره جدید مدیریتی مرکز هنرهای تجسمی پیگیری میشود، برگزار شده است. اعضای انجمن نیز اظهار کردند که در این جلسه در کنار گفتوگو با مدیرکل هنرهای تجسمی بخشی از مطالبات خود را مطرح کردند.
در همین راستا بهرام کلهرنیا، از اعضای هیات مدیره دوره دهم انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران که در این جلسه حضور داشته است با ایسنا گفتوگو و موارد مطرح شده را ارائه کرد.
پیشنهاد برگزاری یک بینال/ انجمن صنفی طراحان گرافیک پوست میاندازد
او ابتدا به همزمانی این دعوت با تشکیل مجمع انجمن صنفی طراحان گرافیک اشاره کرد و گفت: مجمع عمومی انجمن مدت کوتاهی پیش برپا شد؛ هیات مدیره پیشین استعفا کرده بودند که در جریان انتخاباتی، هیات مدیره جدیدی انتخاب شد. پس از گذشت بیست و خردهای سال از عمر انجمن، این اولین باری بود که هیات مدیره به دلایلی همراه با یکدیگر استعفا کردند. انتخاباتی صورت گرفت و حالا میتوان ادعا کرد که انجمن قصد دارد پوستاندازی کند و تحولی را تجربه کند. به همین دلیل وظیفهای برای احقاق حقوق انجمن بر دوش ما قرار گرفت.
کلهرنیا ادامه داد: این دعوت، حدود ۱۰ روز بعد از این اتفاق صورت گرفت. پس از آن مدتی گفتوگو کردیم و از سوی دفتر هنرهای تجسمی برگزاری یک بینال مطرح شد. درخصوص برگزاری جشن ثابت «سرو نقرهای» هم مباحثی مطرح شد.
او گفت: در این جلسه تاکید کردیم که دشواریهایی داریم و رفع این دشواریها مطالبات ماست. این مطالبات هم اولویت ما نسبت به موارد دیگر است. ابتدا توضیح دادیم که انجمن به عنوان یکی از قدیمیترین تشکلهای صنفی هنری ـ فرهنگی در ایران، چه جایگاهی را در جامعه دارد. توضیح دادیم که انجمن چه فعالیتی دارد و این فعالیت چه دشواریهایی دارد و چه موانعی سر راه آن است.
دردسر مشتریهای فراری برای طراحان گرافیک/ قیمتهای رسمی که رسمی نیست
این عضو هیات مدیره دوره دهم انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران افزود: یک مجسمه ساز یا نقاش یک اثر به وجود میآورد، اما طراح گرافیک اثر نمیسازد؛ اثر اجتماعی به بار میآورد و کارهایش با قوطیها، بیلبوردها، روزنامهها و ... وارد اجتماع میشود. آثار طراحان گرافیک همه جا حضور دارد و در شرق و غرب و شمال و جنوب کشور دیده میشود. اگر این آثار خوب باشد جامعه بهبود مییابد و اگر بد باشد آفت و بیماری ایجاد میکند. در سطح جهان نقشی که طراحان گرافیک در درمان زخمهای روزگار دارند شگفتانگیز است و بهبودی انسانی ایجاد میکنند. شاگرد مدرسه کتابی را میخواند و آموزش میبیند؛ این در حالی است که پیش از آن یک طراح گرافیک یادگیری را تنظیم کرده است. حتی تنظیم تصاویر محتوای علمی شرایطی را ایجاد می کند که کودک بتواند برای یادگیری آماده شود و یاد بگیرد.
کلهرنیا با بیان اینکه نقش طراحان گرافیک در روزگار عظیم است، گفت: متاسفانه سفارشدهندگان طراحی گرافیک در کمال تاسف به کار طراحان به شکل یک پدیده ناچیز و مفت نگاه میکنند. طراحان همواره در معرض سفارشدهندگانی هستند که بعد از تحویل کار میروند و هزینهای بابت طراحی پرداخت نمیکنند. این یکی از دشواریهای شغل طراحی گرافیک است. طراح گرافیک همواره در معرض اعتراضها مبنی بر قیمت طراحی پوستر است. طراحی بستهبندیها هر روز تکثیر میشود اما دستمزد یک طراح از آن، یک ده شاهی هم نخواهد شد. وقتی منِ پیرمرد قدیمی طرف این گفتوگوها قرار میگیرم وای به حال دوستان جوان ما که گاهی هم بسیار بیپناه هستند. آنها در معرض هزاران هزار کم لطفی قرار میگیرند.
او معتقد است: طراحی گرافیک به عنوان یک تخصص جایگاه واقعی خود را به دست نیاورده است؛ چرا که نهادها و سازمانهای قانونی که باید به این ماجرا ورود کنند هرگز وارد نشدند. سالهاست ما چیزی را به عنوان تعرفه انجمن چاپ میکنیم که برای طراحی پوستر، نشانه و ... چه هزینهای باید دریافت کرد، به آن هم دستمزد رسمی طراحان گرافیک گفته میشود، در حالی که واقعا رسمی نیست. قانونگذار باید این موضوع را پشتیبانی کند که رسمیت به وجود آید؛ این یعنی بقای صنفی حرفهای طراحان گرافیک، یافتن امنیت اقتصادی و یافتن حاشیه امن برای کار و فعالیت.
کلهرنیا پس از ارائه این توضیحات گفت: این موارد اولین مشکلات و مسائلی بوده که اعضای هیات مدیره دوره دهم انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران با دفتر هنرهای تجسمی مطرح کردند.
او در ادامه گفت که در این جلسه موارد دیگری از جمله مشکلات طراحان گرافیک و شهرداریها هم اشاره شده است.
طراحان گرافیک در معرض تهدید پنهان شهرداری
کلهرنیا افزود: دفتر کاری بنده، حدود ۱۰ یا ۱۲ بار از سوی شهرداری منطقه پلمب شد. میرفتم و میدیدم کاغذی روی دفتر چسبانده شده است که دفتر پلمب شده است. برای همه همکاران من نیز دهها نمونه از این ماجرا رخ داده است. ما از جانب شهرداریها در معرض تهدیدات متفاوتی هستیم. اصولا دفاتر کار طراحان گرافیک و حتی گالریها در معرض این تهدید هستند. شهرداری قانون خود را دارد و ما هم قانون خودمان را داریم؛ این کشمکش و تضادها به شکل حیرتانگیزی همیشه دشواری به وجود آورده است. در این مورد هم از دفتر هنرهای تجسمی درخواست کردیم که راه حلی پیدا کنند اما سالهاست که گفته میشود میان شهردار و بالاترین فرد در وزارت ارشاد باید جلسهای برگزار شود، با هم به تفاهم برسند و مسئله را حل کنند اما این امر محقق نشده است.
طرح مشکل پیشکسوتان طراحی گرافیک
او گفت: در بخش دیگری از این جلسه به مشکلات پیشکسوتان طراحی گرافیک اشاره شده است. از میان جامعه پیشکسوتان طراحی گرافیک که باید عضو انجمن و تشکل پیشکسوتان شوند فقط یک نفر عضو این مجموعه و صندوق است. آیا همکاران ما باید مراجعه و التماس کنند که آنها را عضو جامعه پیشکسوتان کنند؟ این یک قاعده ساده دارد باید همکاران ما بیش از ۶۰ سال داشته باشند و در جامعه زندگی و کار کرده باشند. ما همکاران زیادی داریم که با پشتیبانی خودمان از آنها مراقبت کردیم؛ برای آنها شرایط امرار معاش و گاه دارو تامین کردیم و بسیار متاسفم که باید این موارد را مطرح کنم. شغل طراحی گرافیک شغلی است که خطرات گوناگون در برابر آن قرار گرفته است. طراح گرافیک خود باید خود را حمایت کند و در آخر عمر هم اگر توانسته باشد ذخیرهای ایجاد کند که حقوق بازنشستگی است. مثل این است که طراحان گرافیک خارج از قانون ایستادهاند.
شغل گرافیستها قاچاقیست؟!
این عضو هیات مدیره دوره دهم انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران تاکید کرد: گویی ما یک شغل قاچاق داریم! اگر این شغل قانونی است پشتیبانیهای قانونی آن کجاست؟ ما نمیخواهیم جشن بگیریم. خواسته اول ما این است که بتوانیم در نظام قانونی کشور جایگاهی منطقی و مطابق با بقیه اصناف جامعه داشته باشیم. چون ابزار اینکار در دست سیستمهای قانونی است مغفول مانده و فراموش شده است.
کلهرنیا در ادامه یکی دیگر از مشکلات کار طراحان گرافیک را هم نبود ابزارهای کار پیشرفته دانست و گفت: طراحان گرافیک به ابزارهایی نیاز دارند که گاهی به سبب مسائل جاری اقتصادی وارد نمیشوند. طراح گرافیک مشکلش را با چه کسی درمیان بگذارد؟ آیا وزارت ارشاد و ... نمیتوانند راهحلهایی بیابند که طراح گرافیک به تجهیزات مورد نیازش دسترسی داشته باشد؟ آیا نمیتوان از معافیتهای ارزی برای طراحان گرافیک استفاده کرد یا منابعی در اختیار انجمن گذاشته شود که به تناسب وضعیت آنان توزیع شود تا در بازار سالمی این تجهیزات را دریافت کنند و نه در بازارهای بحرانزده و غیرعادی؟! طراحان گرافیک به ریال دستمزد میگیرد و در بازار با قیمتهای دلاری تجهیزات میخرند.
او افزود: در آن سوی قضیه بسیاری از همکاران ما باید خود را به صندوق اعتباری هنر معرفی کنند و سپس توصیف کنند که چه هستند و که هستند. صندوق هم به آسانی زیر بار این معرفی نمیرود؛ البته قرار شد برخی از این موارد به سرعت با پشتیبانیهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حل شود و این وعده و قول به ما داده شد. حتما هم حل خواهد شد چون موضوع سادهای است.
کلهرنیا معتقد است: طراحی گرافیک یک شغل بحرانزده است و این بحرانها، بحرانهای سیستم قانونگذار و مدیریتی است. تا با یک سیستم مدیریتی دوست میشویم و به صورت موقتی برخی از زخمهای جامعه گرافیک پانسمان میشود، با ورود مدیران جدید زمین از ابتدا شخم میخورد و باید از ابتدا کشف موضوع کنیم و خود را توصیف کنیم. این در حالی است که به آییننامههای ثابت و پایداری نیاز است تا با تغییرات مدیریتی دوباره مورد بازنگری قرار نگیرد؛ از اول برنگردیم ببینیم طراح گرافیک کیست و بحرانش چیست. بیش از هر چیزی در خود سیستم، دشواری داریم که دوستان ما نتوانستند مجموعه آیین نامهها و قواعد جاری اجرایی در حوزه کارکردهای هنری برای تمامی حوزههای هنری را به وجود بیاورند. تشکلها و انجمنها برای این به وجود آمدهاند که خود اعضای صنف در نبود یک فرصت قانونی پشتیبان یا فرصت قانونی قابل فهم و منطقی، بتوانند حقوق جاری خود را عهدهدار شوند.
او با بیان اینکه انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران قدیمیترین تشکل صنفی ایران است، گفت: این تشکل صنفی در سابقه خود بینال تهران را برگزار کرده است. بینالی که بزرگترین رخداد هنری ایران از انقلاب اسلامی به بعد بوده و هست. بعد آن هرگز در این ابعاد یک جشنواره برپا نشد. ۲۷ یا ۲۸ استاد جهانی بزرگ و آدم اولهای جهان برای این رویداد به ایران آمدند و هر روز چند نفر از آنان سخنرانی داشتند. تمام موزه ها و گالریها در اختیارمان بود و در تهران یک فعالیت جمعی بزرگ برپا شد. برخی فعالیتهای کوچک ما نیز خود یک بینال بود. مثلا مجموعه قبالههای ازدواجی که به نمایش گذاشته شد؛ این گنج تاریخ ما بود که انجمن توانسته بود آن را گردآوری کند.
او سپس با طرح این پرسش که چرا بینال متوقف شد، چنین پاسخ داد: مسوولان وقت ارشاد بینال را متوقف کردند. بینال در یکی از دورهها به شیراز رفت و تمام منابعی را که ارشاد مکلف بود بپردازد به شیراز دادند اما مسوول مربوط کار را درست انجام نداد. این اتفاق برای حدود چهار یا پنج دوره پیش بود.
کلهرنیا اظهار کرد که انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران پولی ندارد و سرمایهدار نیست اما بعد از آن اتفاق هزینهها را داد که در نهایت تلف شد. در دوره دیگری از بینال ما طلبهایی داشتیم که روی کاغذی نوشتند تا مساعدت و همکاری شود اما نشد. البته گاه هم دوستانی از راه رسیدند و پشتیبانیهایی کردند. در مجموع بحران نبود قانونگذار و همچنین نبود آییننامه اجرایی یکپارچه بر اساس خواستهها، برنامهها و تکلیفها را داریم که این مساله شامل حال تمام انجمنها و تشکل میشود. ما نیاز داریم که بینال و سرو نقرهای و رخدادهای دیگر اجتماعی برپا شود و همه اینها در گروی رخدادهای عجیب و غریب دیگری هستند که ما را درگیر خود کردند.
این هنرمند در پایان بار دیگر با اشاره به جلسهای که با مدیرکل هنرهای تجسمی ارشاد داشتند، گفت: دوستان در این جلسه مواردی که ذکر شد را یادداشت کردند و امیدواریم که همکاریهای لازم برای رفع مشکلات صورت گیرد. وعده پشتیبانی و همکاری به ما داده شد. همچنین قصد داریم که از دوستان ارشاد هم بخواهیم که کمیسیونهای مشترکی تشکیل شود که نه فقط با انجمن گرافیک بلکه انجمنی با کمیسیون مشخصی با یکدیگر در وزارتخانه بنشینند و یک به یک مسائل خود را بگویند و برای آنها راه حل پیدا شود.
انتهای پیام