عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان:

هیچ عالمی مانند امام صادق(ع) مرزهای احکام و اصول شیعه را معین نکرد

عضو هیئت‌علمی گروه معارف دانشگاه اصفهان با بیان اینکه امام صادق (ع) از فرصت تغییر حکومت برای نظام‌مند کردن تفکر شیعه استفاده کرد، گفت: این اقدام ایشان به حدی قوت داشت که علمای اهل سنت نیز به آن  اقرار کرده‌اند، به‌طوری‌که هیچ عالمی مانند ایشان مرزهای احکام و اصول شیعه را معین نکرده است.

مجتبی سپاهی در گفت‌وگو با ایسنا و با بیان اینکه بعد از پیامبر اکرم(ص) جریان امامت، به دلیل ساختار و تفکر قبیله‌ای، آن‌طورکه پیامبر طراحی کرده بودند بر مدار خود قرار نگرفت، اظهار کرد: پیامبر می‌دانستند که کسانی باید قرآن را برای مردم تبیین کنند که کاملاً به قرآن احاطه تنزیلی و تأویلی داشته باشند و این علم را از سرچشمه نبوت گرفته باشند؛ بنابراین جریان قرآن و امامت را به‌عنوان دوثقل برای امت به ارث گذاشتند.

او ادامه داد: در واقع امام مأمور به حفظ ظاهر و باطن قرآن و تنزیل و تأویل آن بودند زیرا اگر امامت از قرآن جدا می‌شد جز پوسته‌ای از دین و قرآن باقی نمی‌ماند؛ کمااینکه امروز نیز در برخی مذاهب که اعتقاد به امامت محوری نیست، دینِ کاملاً قشری و ظاهری را شاهد هستیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان افزود: دوران خلافت امام علی(ع) بعد از ۲۵ سال سکوت، تنها ۴ سال و چندماه بود و با شهادت حضرت به پایان رسید، بعد از آن امامت امام حسن(ع) و ماجرای صلح ایشان و جریان کربلا به‌عنوان اتفاقی عجیب در جهان اسلام اتفاق افتاد. اگرچه امام علی(ع) برخی مسائل مهم و اساسی را در نهج‌البلاغه بیان کردند، اما تبیین اسلام به‌خصوص تبیین دقیق و نظام‌مند دین نیازمند فضایی بود که در اختیار ائمه(ع) قرار نگرفت و بعد از جریان عاشورا نیز امام سجاد(ع) در خفقان و شرایط پر فشار سیاسی و اجتماعی قرار داشتند که اجازه این کار را به ایشان نمی‌داد. در این بین، دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) دوران طلایی است که در فاصله دوره تغییر حکومت امویان و روی کار آمدن عباسیان ایجاد شد و اوج شکوفایی آن در دوران امام صادق(ع) بود.

سپاهی با بیان اینکه امام صادق(ع) از فرصت تغییر حکومت برای نظام‌مند کردن تفکر شیعه استفاده کرد، گفت: پیش از ایشان احکام، آداب و اصول اسلامی در بخش‌های مختلف معرفتی، اخلاقی، رفتاری و سایر زمینه‌ها مشخص و معین نبود و امام در این زمان از فرصت برای شکل‌دهی حلقه‌های علمی برای نظام‌سازی استفاده کردند. این اقدام ایشان به حدی قوت داشت که علمای اهل سنت نیز به آن  اقرار کرده‌اند. درواقع هیچ عالمی مانند ایشان، مرزهای احکام و اصول شیعه را معین نکرده است.

او بیان کرد: امام صادق(ع) به اندیشه‌سازی و نظام‌سازی تفکر شیعه از ابتدا تا انتها و در ابواب مختلف پرداخت تا شیعیان تکلیف خود را در عرصه‌های مختلف بدانند، به‌طوری‌که تا آن زمان چنین اتفاقی نیفتاده بود، البته اقداماتی انجام شده بود، اما جامع و کامل نبود؛ برای مثال مسلمانان در زمینه حج احکام مدونی  نداشتند و امروز حتی اهل سنت نیز جز در چند مورد جزیی، از احکام حجِ بیان شده توسط امام صادق(ع) استفاده می‌کنند.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: بنابراین هدف اصلی از جریان امامت، حفظ قرآن، تنزیل و وحی الهی همراه با یک تفسیرِ به سامان و ایجاد شاکله معرفتیِ جامع بود که این کارِ بسیار مهم در دوران امام صادق(ع) انجام شد، همچنین در دوران ایشان جریان وکالت که شامل عالمان بزرگ از طرف امام(ع) بودند به شهرهای مختلف فرستاده می‌شدند و احکام الهی و اصول معرفتی را به مردم می‌آموختند؛ به همین دلیل دوران امامت امام جعفر صادق(ع) دوران باشکوهی است که زیرساخت تمام علوم اسلامی که بعد در دوره تمدن اسلامی خود را نشان داد، در این دوران شکل گرفت.

سپاهی گفت: امام صادق(ع) در کنار این اندیشه‌سازی باید با تفکرات انحرافی از جمله غالیان که به اهل‌بیت(ع) خصوصیت الوهیت می‌دادند نیز مبارزه می‌کردند. از سوی دیگر ایشان قبل و حین امامتِ خود با ۱۰ حاکم مروانی و عباسی معاصر بودند که برخی از این حاکمان بسیار خون‌ریز و سفاک بودند. امام این فضا را با درایت، آرامش و سیاست خاصی مدیریت کرده و آن را برای برنامه‌های علمی خود آماده می‌کردند. قیام زید بن علی(ع) ‌پسر امام سجاد(ع) در همین زمان انجام شد و حتی زید از ایشان درخواستِ کمک کرد، اما امام صادق(ع) او را تأیید نکرده و ورود نکردند، زیرا رسالت و مأموریت خود را ارائه چارچوب و مرزبانی از اسلام ناب شیعی تعریف کرده بودند و سعی می‌کردند این مأموریت را در فضایی آرام پیش ببرند و اگرچه بعد از امام صادق(ع) محدودیت‌های سخت دوباره اعمال شدند، اما امام با ارسال ۴ هزار شاگرد به اطراف و اکناف جهان اسلام باعث شکل‌گیری تفکر شیعه شده بود و به همین دلیل امام صادق(ع) را مؤسس مکتب شیعه می‌دانند.

او با بیان اینکه فرقه‌هایی که مقابل امام صادق(ع) وجود داشت از جمله غالیان، اهل مناظره نبوده و باید با آن‌ها مبارزه می‌شد، گفت: برخی دیگر از مخالفان، دهری مسلک بودند که به خدا اعتقاد نداشتند و امام شاگردانی مثل زراره و هشام بن حکم را تربیت کرده و با آموزش آداب مناظره و جدال احسن اسلامی و موعظه و حکمت، آن‌ها را برای مناظره با این گروه می‌فرستادند و شاید این دوره باشکوه‌ترین دوره علمی در میان ائمه (ع) بود.

عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه اصفهان ادامه داد: در واقع دوره امام صادق (ع) دورانی از گفت‌وگو و بحث علمی و طرح و رفت و برگشت مسائل اساسی علمی بود، زیرا امام(ع) رسالت خود را ترویج و تعمیق ابعاد معرفتی، فقهی و فرهنگی اسلام ناب محمدی و علوی می‌دانستند و با توجه به اتفاقاتی که برای ائمه(ع) قبل افتاده بود و وجود خفقان و شهید شدن همه آن‌ها از فرصت تغییر حکومت برای مهم‌ترین نیاز اسلام یعنی تبیین علمی دین و مشخص کردن حدود و ثغور، احکام و اصول آن بهره بردند.

سپاهی با اشاره به یکی از روایات مشهورِ آن زمان که امام(ع) در پاسخ به فردی که پرسیده بود چرا قیام نمی‌کنید؟ فرمودند که اگر به اندازه ۱۷ نفر یار داشتم قیام می‌کردم، تصریح کرد: مردم در آن زمان فرهنگ جهاد و شهادت نداشتند و در فقر فرهنگی و مادی به سر می‌بردند و زمانی هم که مردم در فقر مادی و فکری باشند اسیر حیله‌ها خواهند شد و صداقت در جامعه جایی نخواهد داشت؛ به همین دلیل تشخیص اصلی امام(ع) بر مبارزه فکری و فرهنگی قرار می‌گیرد و به‌عنوان یک اپوزیسیون علمی و فرهنگی عمل می‌کنند، اگرچه بعد از ایشان حاکمان هشیار شده و محدودیت ایجاد می‌کنند و شاید از همین زمان مقدمات غیبت به‌عنوان امر الهی برای بهره بردن انسان‌ها از امام ایجاد می‌شود.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ / ۱۲:۰۵
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1402022616720
  • خبرنگار : 50528