به گزارش ایسنا، روزنامه رای الیوم نوشت، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب یک شکست بزرگ برای ایالات متحده آمریکا است که به شدت با این اقدام مخالفت کرد و برخی از متحدان خود را تحریک کرد تا از هر راه و روشی مانع از آن شوند اما هیچیک از کشورهای عربی با این تحریکها همراه نشدند و این نشان دهنده کاهش روزافزون نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه است.
سوریه با مساله بازگشت به اتحادیه بیتفاوت عمل کرد و هیچ تلاشی نکرد و با کشورهایی که از حذف سوریه حمایت کرده و حتی آن را تحکیم کردند با خونسردی رفتار کرد و وارد هیچ گونه درگیریهای رسانهای نشد؛ مناعت طبعی که در میزان اختلافات اعراب ناآشناست.
سوریه در جریان نشست دوحه در سال ۲۰۱۳ از نهاد اجلاس سران عرب خارج شد یا از آن اخراج شد و کرسی آن به مخالفان داده شد و حالا ۱۰ روز قبل از برگزاری نشست ریاض به این کرسی بازگشته است و این به لطف تغییر استراتژیک رهبری عربستان سعودی است که در توافق این کشور و ایران و همگرایی با سوریه در همه سطوح تجسم یافته است.
مشخص نیست که بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در نشست آتی عربستان سعودی شرکت خواهد کرد یا خیر، اما در صورت مشارکت ستاره بی چون و چرای این اجلاس خواهد بود و همه توجهات را جلب خواهد کرد و رسانهها در نهان و آشکار تمام تحرکات او، دست دادنها و دیدارهایش را رصد خواهند کرد.
سوریه پیروز شد و اگر که ارتش ۱۲ سال بیوقفه در میادین درگیری ایستادگی نمیکرد، مردم سوریه پشت رهبری نمیایستادند و دشواریها و محاصرههای فراوان را برای خنثی کردن توطئههای رژیم صهیونیستی و آمریکا برای تجزیه کشور و تبدیل سوریه به کشوری شکست خورده تحمل نمیکردند، بازگشت آن به اتحادیه عرب ممکن نبود.
نظام رسمی عربی که صدها میلیارد دلار برای به زانو درآوردن سوریه و سرنگونی نظام آن هزینه کرده حالا پرچم سفید برداشته، به شکست خود اذعان کرده و دنبال بخشش است.
ما با مرحلهای از تغییرات همه جانبه روبرو هستیم که در حال حاضر در جهان حاکم است که برجستهترین آن کاهش شتابان نفوذ آمریکا و اروپا به نفع نظم جهانی چند قطبی جدید به رهبری محور چین و روسیه است و طبیعی است که منطقه عربی از این تغییرات مصون نمیماند.
رهبری عربستان خواستار اقدامی شد که سوریه را به اتحادیه عرب بازگرداند و همه اهدافش را محقق کرد، نقشه جدیدی از منطقه ترسیم کرده که از عناوین بارز آن احیای ائتلاف چهارجانبه مصر، سوریه، عراق و عربستان، آشتی بین دو مذهب شیعه و سنی و تحکیم روابط با ایران است.
اما رژیم صهیونیستی بزرگترین بازنده این بیداری عربی و پیامدهای آن خواهد بود که برجستهترین آنها ریشه کن کردن درگیریهای فرقهای، تجمع دوباره حول مساله فلسطین و لغو همه توافقنامههای قدیم و جدید عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است.
نشست آتی سران عرب ممکن است نقطه شروعی برای رهبری عربستان در منطقه باشد، به ویژه که از وابستگی آمریکا رها شده، منبع خود را در اولویت قرار داده و یک پایگاه اقتصادی و مالی محکم ایجاد کرده است.
سوریه که رهبری میکند و رهبری نمیشود، به این بازگشت نمادین به اتحادیه عرب در حال فروپاشی راضی نمیشود، اتحادیهای که با همدستی با پروژه تجزیه طلب آمریکا، هنگام حمایت از جنگ لیبی و ویرانی سوریه و عراق و استقبال غیرمستقیم از دهه سیاه الجزایر مرتکب گناهان خائنانه و شرمآور شد.
تحسین و استقبال از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب به تنهایی کافی نیست و باید گامهای جدی برای احیای آن، اصلاح آن، جهت گیری مجدد قطب نما به سمت اولین آرمان مرکزی عربی، بازسازی سوریه و کاهش رنج مردم آن به عنوان کفاره گناهان و عذرخواهی عملی از جنایتی برداشته شود که در حق این کشور و مردم آن مرتکب شده است. شاید اجلاس ریاض یک پیشرفت جدی در این زمینه باشد.
سوریه که ۱۲ سال خشم خود را فروخورد، زخمهای زهرآگین خیانت را متحمل شد و ارزشها و اعتقادات خود را رها نکرد، این کشور از سرزنش و مقایسه عبور کرد و با بازگشتش، ناسیونالیسم عربی را به اتحادیه عرب بازخواهد گرداند که ماهیت عربی خود را از دست داده است.
انتهای پیام