هادی خانیکی:

گفت‌وگو هم مسئله و هم راه‌حل است

هادی خانیکی گفت: گفت‌وگو هم مسئله و هم راه حل است. مسئله است چون دامنش با سیاست آلوده شده و تا حرف از گفت‌وگو به میان می‌آید، مصالحه و سازش معنی می‌شود و راه‌حل است چون تحولات فناورانه و ارتباطی و ورود به جامعه شبکه‌ای راهی را جزء گفت‌وگو باقی نگذاشته است.

عضو هیات ‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی، شامگاه ۱۷ اردیبهشت، در همایشی با موضوع «در جهان گفت‌وگو» که در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: به مشهد حس تعلق خاص و نوستالژیکی دارم و در دانشگاه ادبیات دانشگاه فردوسی جوانی‌ام با فعالیت‌های دکتر شریعتی سپری شد. برخی از مکان‌ها و مناسبت‌ها من را زنده نگه‌ می‌دارد.

وی با اشاره به دوران تحصیل خود اضافه کرد: برای کسب تجربه به دنبال پیمودن راه‌های زیادی بوده و هستم. تجربیات من سخت و متناقض است و ساحت‌های زیادی را پشت سر گذاشتم که رابطه مسالمت‌آمیز با هم نداشتند. با اینکه هوش خوبی در ریاضی داشتم اما در کنار آن ادبیاتم نیز به دلیل تاثیر از تربیت خانوادگی بسیار خوب بود و به شعر و ادب علاقه خاصی داشتم، اما در ادامه تفکری در من ایجاد شد که با علم بهتر می‌توان به وضعیت کشور کمک کرد به همین دلیل در کنکور رشته ریاضی را انتخاب کردم.

خانیکی ادامه داد: در دوران برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله در شیراز مشغول به تحصیل بودم و با دیدن فقر و نابرابری‌های موجود از دنیای علم به دنیای سیاست رور آوردم و در آستانه جشن‌های ۲۵۰۰ ساله به زندان افتادم.

وی تصریح کرد: پس از این اتفاق دوره جدیدی از زندگی را آغاز کردم و در سیاست رادیکال‌تر شدم. پس از انقلاب شغل معلمی را انتخاب کردم و باید میان دانش‌آموزان با گرایش‌های سیاسی متفاوت صحبت می‌کردم، چرا که شرایط معلمی مرا مجبور به گفت‌وگو می‌کرد.

خانیکی ادامه داد: این شغل روی من اثر گذاشت و کاری کرد که راهم به دنیای ارتباطات و گفت‌وگو باز شود. وارد رونامه‌نگاری که شدم دیدم دنیای ارتباطات به صورت خاص می‌تواند به شنواتر شدن جامعه کمک کند و حتی نسبت به آنچه دنبال می‌کند گویاتر شود.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در آن زمان از جمله روزنامه‌نگارانی بودم که شغل روزنامه‌نگاری به من تحمیل شده بود. من روزنامه‌نگاری بودم که از دانش روزنامه‌نگاری بهره چندانی نبرده بودم و هر چه می‌گذشت حس می‌کردم روزنامه‌نگاری چیزهایی دارد که نمی‌دانم.

خانیکی گفت: در ادامه به سراغ رشته روزنامه‌نگاری رفتم که دیدم در رشته جامعه‌شناسی گنجانده شده است و به عقیده من اشتباه بزرگی بود. یکی از نیازهای این انقلاب در آغاز این بود که با جهان و جامعه خود، گذشته و آینده ارتباط برقرار کند، لذا اگر به سمتی رفتیم که به ارتباطات در سطح ملی اعتبار دهیم به این دلیل است که مسئولیت سنگینی به دوش ماست. مهم‌ترین مسئولیت این است که رابطه‌ قطع شده میان بخش آکادمیک و بخش حرفه‌ای برقرار شود و باید بدانیم که سوال از حوزه حرفه‌ای منتقل می‌شود و پاسخ را باید در دانشگاه جست‌وجو کرد.

وی اظهار کرد: ساخت دنیایی گسسته در دانشگاه به این معنا که افراد ارتباطات خوانده بدون اینکه ارتباطات بدانند و افراد حرفه‌ای که در بحث نظری ضعف دارند، نمی‌توانند پاسخگوی مسائل باشند.

خانیکی تصریح کرد: بخش مکتوب فرهنگی خراسان از دنیای گفتنی آن بیشتر است، لذا باید قدرت شنیدن داشت و به نظرم قدرت شنیدن در خراسان خیلی بالاست. در هنرهای خراسان همزیستی بین مذهب و ملیت وجود دارد و عناصری که توان ارتباط و قدرت گفت‌وگو را بالا می‌برد بنیان قوی، قدرت پذیرفتن دیگری و به رسمیت شناختن تفاوت‌ها است.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: اینکه ارتباطات به چند دانشگاه محدود می‌شد یکی از کاستی‌هایی است که در سطح ملی وجود داشت، اما با همفکری گروه اجتماعی این رشته در دانشگاه فردوسی تأسیس شد و دانشجویانی نیز در آن مشغول به تحصیل شدند.

وی با اشاره به ۲ ضرورت در عرصه ارتباطات گفت: اولین مورد تجربه بازآفرینی میراث خراسانی، ارتباطات و نقشی است که مشهد در جنبش‌های بزرگ از مشروطه تا انقلاب اسلامی داشته، لذا خراسان تجربیات پراکنده یا به زبان هنری‌تر اسلایدهایی از روزنامه‌نگاری دارد که می‌توان از آن فیلم ساخت؛ به این معنی که ما می‌توانیم مبتنی بر آنچه در خراسان بوده از ملک الشعرای بهار تا دکتر شریعتی و ... که به روزنامه‌نگاری ورود کردند استفاده کنیم تا شکاف آکادمیک و دنیای حرفه‌ای کم شود.

خانیکی ادامه داد: دومین ضرورت این است که مشهد و خراسان نقش مهمی در اقتصاد، صنعت و کشاورزی ایران دارد و محدود به ارتباطات و روزنامه‌نگاری نیست. روابط عمومی نیز جزئی از مهمترین آفرینندگان نقش در صنعت، فناوری و امثال این موارد است.

هسته اصلی تغییرات مبتنی بر تحول ارتباطات است

وی خاطرنشان کرد: ضرورت دیگر ناشی از تحولات ارتباطی جدید و ناشی از شکل گیری جامعه شبکه‌ای است، چرا که مهمترین عامل تغییر پارادایمی، پارادایم تغییر فناوری ارتباطات است؛ بسیاری از صاحبنظران هسته اصلی تغییرات را مبتنی بر تحول ارتباطات می‌دانند.

خانیکی اضافه کرد: در جامعه شبکه‌ای شده مرزهای بلندی بین تاریخ و ارتباطات، شهرسازی و ارتباطات و ... وجود دارد؛ لذا دوران زیست علمی میان رشته‌ای و ارتباطات میان فرهنگی است. من این چند ضرورت را در زندگی سیاسی، علمی و حرفه‌ای تجربه کرده‌ام.

وی گفت: نسل ما به جوامعی چون الجزایر تعلق خاطر داشت، به همین دلیل من بارها به این کشور سفر کردم و در گفت‌وگوهایم متوجه شدم که با اینکه انقلابیون الجزایر حاضر نبودند به گذشته بپردازند، اما صاحب‌نظران علوم اجتماعی در این کشور علوم اجتماعی را با دغدغه دنبال می‌کردند و در واحدهای درسی خود واحد شریعتی‌شناسی نیز داشتنتد.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: ارتباطات محدود و منحصر به روزنامه‌نگاری و روابط عمومی‌ها نیست بلکه حوزه سینما، تئاتر و ... را نیز بر می‌گیرد. هر چقدر پیوندهای گفت‌وگویی بین دنیاهای گریزان بیشتر شود نتیجه بیشتری خواهیم گرفت.

خانیکی عنوان کرد: باز اندیشی و خود را شناختن از ابزار  گفت‌وگو است. طی تجربیات من اگر بخواهیم جامعه ایرانی را به سمت یک مسئله فرو بکاهیم، با ناتوانی و نداشتن مهارت در گفت‌وگو رو‍به‌رو هستیم. البته در واقع گفت‌وگو هم مسئله و هم راه حل است.

مجبور به همسایگی در جهان چند فرهنگی شدیم

وی ادامه داد: گفت‌وگو مسئله است و چون دامنش با سیاست آلوده شده سخت است و تا حرف از گفت‌وگو به میان می‌آید، مصالحه و سازش معنی می‌شود. همچنین باید به این موضوع اشاره کرد که گفت‌وگو راه‌حل است به این دلیل که تحولات فناورانه و ارتباطی و ورود به جامعه شبکه‌ای راهی را جزء گفت‌وگو باقی نگذاشته است؛ به تعبیر جامعه‌شناسانه ما مجبور به همسایگی در جهان چند فرهنگی شده‌ایم.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ / ۱۰:۴۴
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1402021811077
  • خبرنگار : 50549