خلیج فارس، گنجینه‌ فرهنگ همزیستی متمدنانه

برای مردم ساحل‌نشین، دریا به گونه‌ای دیگر معنی می‌شود. از لحظه چشم گشودن تا هنگامه‌ی مرگ، در کنار دریا زندگی کردن، این پهنه‌ی آبی را به یکی از اعضای خانواده شما تبدیل می‌کند. عضوی که در روزهای شادی‌اش نان را بر سفره شما می‌گذارد و در روزهای غمش، جوانان‌تان را می‌بلعد.

هسته‌ی اولیه شهر بوشهر را در کنار دریا نهاده‌اند. از محلات باستانی ریشهر و هلیله و بندرگاه تا محلات تاریخی بهبهانی و جبری و ظلم آباد (صلح آباد) و جفره، همگی نه در همسایگی دریا، بلکه به نوعی زیر یوغ دریا ساخته شده‌اند. چرا که ارتفاع کمتر برخی از محلات نسبت به دریا، این شبه جزیره را به گواه سیاحان خارجی به «دریایی‌تربن شهر جهان» تبدیل کرده است. این هم‌نشینی با دریایی به نام «خلیج فارس»، مدل ویژه‌ای از زیست را برای مردمان هر دو سوی این آبراه ایجاد کرده است.

از زمانی که مهاجرت در دو سوی خلیج فارس، نوعی مهاجرت درون سرزمینی محسوب می‌شد تا دوره ظهور نفت و گسست‌های سیاسی، مراودات مردم شمال و جنوب خلیج فارس همیشه نوعی از مهر و صمیمیت در خود داشته است.

به گزارش ایسنا، ناخدا عبدالرسول غریبی، یکی از پیشکسوتان حوزه دریانوردی سنتی در خلیج فارس است و تا کنون سه کتاب «جفره ماهینی»، «قهوه‌خانه ساحلی» و «جمو» از وی به چاپ رسیده است. به مناسبت روز ملی خلیج فارس، رازهای مودت و صمیمیت مردم ساحل‌نشین حاشیه این خلیج مهربان را از زبان این ناخدا-هنرمند می‌خوانید.

«از کودکی در کنار ساحل زیست و زندگی کرده‌ایم و کارمان ماهیگیری و دریانوردی بوده است. اولین سفرها را به کویت و سپس بحرین شروع کردیم. سفرها به بحرین مستمر شد، چرا که رابطه تجاری خوب و اشتراکات اقلیمی و فرهنگی بسیار زیادی با بوشهر از دیرباز داشته‌اند. دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله امارات نیز دیگر کشورهایی بوده‌اند که به آن‌ها سفرهایی داشته‌ام. در کنار ماهیگیری، مراتب مختلف کار بر روی لنج مثل جاشویی، سکانی و ناخدایی را در این سفرها تجربه کرده‌ام.

از مجموعه نقاشی‌های گالری ناخدا عبدالرسول غریبی

روابط مردم شمال و جنوب خلیج فارس در سال‌های دور، بنا به نحوه زندگی مردم یک رابطه‌ی تنگاتنگ به ویژه در حوزه‌های فرهنگی و اقتصادی بوده است. در بخشی از فصول سال، مردم همین شهر بوشهر برای ماهیگیری به سمت آب‌های داخلی کویت (که هوای بهتری داشته) می‌رفتند و بیش از دو ماه در این کشور به کار ماهیگیری می‌پرداختند. چرا که به دلیل نبود سیستم‌های برودتی در آن دوران، کار ماهیگیری درآمد چندانی در شهرهای بسیار گرم نداشته است.

در دورانی حدود ۷۰ سال پیش، بخش مهمی از درآمد مردم جنوب ایران از طریق غواصی برای صید مروارید به دست می‌آمده است. این صید در بحرین، کویت و بوشهر (جزیره خارگ) رونق زیادی داشته است نقش تعیین کننده‌ای در تجارت خلیج فارس داشته است. بسیاری از غواصان مروارید از عسلویه، نخل تقی، بوشهر و خارگ بوده‌اند و در کشورهای مختلف خلیج فارس مشارکت داشته‌اند. همچنین ناخدایان بنادر ساحلی تنگستان، از جمله خورشهاب، رستمی، عامری، بوالخیر و ... فرماندهان و ناخدایان به‌نام کشتی‌های کویتی در سفرهای دور از جمله اقیانوس هند، شبه جزیره هند و سواحل شرق آفریقا و زنگبار بوده‌اند؛ که این نشان دهنده توانایی و امین بودن ناخدایان این منطقه است.

از مجموعه نقاشی‌های گالری ناخدا عبدالرسول غریبی

با ظهور نفت نیز، حضور مردم بوشهر و فارس در این کشورها منجر به توسعه روابط در این منطقه شد. به این ترتیب به مرور زمان، بخشی از ساکنین و بومیان این کشورها، در واقع مهاجرین ایرانی هستند که در طول زمان در دو سوی خلیج سکنی گزیدند. در این نوع روابط، نفع هر دو جامعه تامین می‌شده و لازمه زیست در آن برهه از زمان محسوب می‌شده است. همانطور که بخش مهمی از محصولات کشاورزی و میوه‌جات کشورهای جنوب خلیج فارس از طرف ایران تامین می‌شده و تا امروز نیز هیچ کشوری نتوانسته در این زمینه جای محصولات ایرانی را برای مردم این کشورها پر کند.

متاسفانه در سال‌های گذشته، به ویژه پس از جنگ ایران و عراق و اشتباهات آن کشورها در حمایت از صدام و همچنین فضای شیخ و سلطانی که در این کشورها به وجود آمد، نگاهی با خصومت به میان آمد. این نوع نگاه به سردی روابط میان کشورهای شمال و جنوب خلیج فارس منجر شد و طبعاً جوامع دو سوی خلیج فارس از این موضوع متضرر شده و بیگانگان از آن نفع بردند. باید علاقمندی و برادری خودمان را با یکدیگر نشان دهیم و ثابت کنیم چرا که به سود همه مردم منطقه خواهد بود.

از مجموعه نقاشی‌های گالری ناخدا عبدالرسول غریبی

بهترین چیزی که در خلیج‌فارس می‌توانیم برای میراث آیندگان نگه داریم، همین نزدیکی فرهنگی، روابط برادرانه و منافع منطقه‌ای است. در واقع منافع مردم شمال و جنوب خلیج فارس به هم گره خورده است و نمی‌توان آن را به اختلافات سیاسی حکمرانان خلاصه کرد. باید همیشه پیش از وقوع تنش‌ها، به فکر مردم دو سوی این آبراه باشیم چرا که اولین ضرر را مردم ساحل نشین کشورهای اطراف خلیج فارس خواهند کرد. بهترین تصمیم این است که با اشتراکات منطقه‌ای و منافع دو جانبه، به ویژه ظرفیت‌های اقتصادی موجود در خلیج‌فارس به حفظ این خلیج بپردازیم.

روابط حسنه دو سوی خلیج فارس منجر به رشد بیشتر بخش‌های اقتصادی ما در حوزه تجارت و دریانوردی، خدمات بندری، کشاورزی و کارگری خواهد شد و بازار کار ما را سالم و پویا خواهد کرد. این در حالی است که خدشه دار شدن این روابط، تاثیر منفی بزرگی بر بخش‌های مذکور خواهد داشت. همانطور که می‌دانید، خلیج فارس یک آبراه بسته و محدود است و مسائل مربوط به صید و صیادی و زیست محیطی آن باید از طریق یک مدیریت منطقه‌ای دنبال شود. ناهمگن بودن قانونگذاری حوزه دریا در دو سوی خلیج فارس منجر به تضعیف منابع طبیعی این منطقه خواهد شد. حفظ تجدید شوندگی آبزیان و منابع طبیعی، بهترین میراث ما برای آیندگان است، چرا که نفت و گاز به اتمام خواهد رسید، اما این منابع در کنار تجارت می‌تواند آینده این منطقه را تضمین کند.»

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ / ۰۷:۵۴
  • دسته‌بندی: بوشهر
  • کد خبر: 1402021005114
  • خبرنگار : 50271