دکتر فریبرز درتاج در گفتوگو با ایسنا، درباره مسائلی مهمی که در هفته جهانی روانشناسی امسال (از ۲۳ تا ۲۹ آوریل ۲۰۲۳) مورد توجه قرار گرفت، با بیان اینکه "توجه به گستردگی حوزه کاری روانشناسان" اولین موضوعی است که امسال مورد توجه قرار گرفته است، اظهار کرد: بنا بر گفتههای دکتر کنت دوج، استاد روانشناسی و سیاست عمومی دانشگاه دوک ایالات متحده آمریکا، روانشناسی برای مدت طولانی در این ایده محدود مانده است که مداخلات روانشناختی فردی تنها راهی است که میتوان از طریق آن تأثیر مثبتی بر مردم داشته باشیم. در حالی که ماهیت این رشته به گونهای است که تأثیر بیشتری بر سیاست، آموزش و بسیاری از حوزههای سلامت جمعیت بگذارد.
وی ادامه داد: این به این معنی نیست که دوران رواندرمانی به پایان رسیده است، اما امروزه روانشناسی به معنای مداخلات در سطح فردی، به سقف رسیده است. به این معنا که وضعیت موجود این حرفه بار بیماریهای روانی برای افراد و جامعه را کاهش نمیدهد.
این استاد گروه روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، ادامه داد: به همین دلیل بود که در فوریه ۲۰۲۲، شورای حاکمیتی نمایندگان APA (انجمن روانشناسی آمریکا) از روانشناسان خواست تا رویکرد "سلامت جمعیت" را اتخاذ کنند. به گونهای که در بین سیستمها و درون سیستمها برای بهبود سلامت کل جوامع، با در نظر گرفتن عواملی مانند درآمد، آموزش، فرهنگ و محیط کار کنند و نقش خود را در پیشبرد سلامت جامعه افزایش دهند.
این روانشناس با اشاره به "گسترده کردن دامنه دسترسی جامعه به خدمات روانشناختی" به عنوان دیگر موضوعی که در هفته جهانی روانشناسی به آن توجه شده است، تصریح کرد: برای ایجاد تفاوت در سطح جمعیت، باید یک سیستم سلامت روان چابکتر ایجاد کنیم که شامل چندین سطح مراقبت و چندین نقطه تماس در لحظههای نیاز باشد. برخی کشورها برای کمک به حل این مشکل، در حال توسعه چیزی هستند که آن را اصطلاحا مداخلات لمسی سبک، تک جلسهای یا «light-touch, single-session interventions» می نامد. این نوع مداخلات به صورت دیجیتال و توسط ارائه دهندگان متخصص ارائه میشود و میتواند برای جلوگیری از بسیاری از اختلالات مانند افسردگی، اضطراب و به ویژه کاهش اقدام به خودکشی مؤثر باشد.
وی افزود: شیلدر استاد گروه روانشناسی دانشگاه دوک نیز معتقد است که بیشتر روانشناسان ابتدا به مدل درمانی فکر می کنند و بسیاری تصور میکنند ما میتوانیم سازگاریهایی را حول آن مدل درمانی ایجاد کنیم تا مقیاسپذیری یا دسترسی افراد به این مدل درمانی را افزایش دهیم اما این پیشفرض باید تغییر کند. ما باید بدون این پیش فرضها شروع به درمانها یا برنامههای حمایتی کنیم.
به گفته درتاج، در تلاش برای گسترش دامنه سلامت رفتاری، افزایش مقیاس تأثیر و دسترسی بسیار مهم است.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران با بیان اینکه "پیشگیری" سومین موضوع بارزی است که امسال در هفته روانشناس به آن توجه شده است، عنوان کرد: برخی کشورها برای پیشگیری از مشکلات سلامت روان، یک ایده ساده ارائه دادهاند که آن "مراقبتهای اولیه بهداشت روان" است. از نظر سلامت جسمانی، ما به طور منظم نوزادان خود را نزد پزشک اطفال برای ویزیت میبریم و منتظر بیمار شدن آنها نمیمانیم. اگر شروع به فکر کردن در مورد یک مدل مراقبت اولیه برای سلامت روان کنیم، به انواع مداخلات مختلف منجر میشود و اینگونه کمکی را که علم روانشناسی میتواند در جامعه داشته باشد را گسترش میدهیم.
وی در ادامه سخنان خود از برنامه Family Connects به عنوان برنامهای که از بدو تولد برای کاهش کودک آزاری اولیه، ارتقای سلامت نوزاد، کیفیت محیط روانی نوزاد و رشد روانی سالم، تدوین شده است یاد کرد و توضیح داد: در کارولینای شمالی، این برنامه به همه خانوادههایی که نوزاد دارند، صرف نظر از درآمد، سطح تحصیلات یا پیشینهشان، ارائه میشود. در این برنامه پرستاران تا سه مرتبه از خانوادههای شرکت کننده در این برنامه بازدید میکنند تا والدین را از نظر بیماریهای روانی، مصرف مواد و خشونت خانگی بررسی کنند. علاوه بر آن در مورد مهارتهای فرزندپروری، دسترسی به حمایت اجتماعی و کالاهای مادی مانند تخت نوزاد و شیر خشک سؤال میکنند و پس از بررسی خانوادهها به هر منبع و پشتیبانی که ممکن است نیاز داشته باشند، معرفی و متصل میشوند.
این روانشناس "سلامت رفتاری جوانان" را از دیگر موضوعات مورد توجه در هفته روانشناس عنوان کرد و گفت: ارائه خدمات روانشناختی برای زوجها قبل از ازدواج یا ارائه خدمات روانشناختی برای افراد مسنتر در حین آماده شدن برای بازنشستگی مفید است. البته این ایده که علم روانشناسی میتواند به تلاشهای پیشگیری کمک کند ایدهای جدید نیست.
این استاد گروه روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه با افزایش نرخ اختلالات سلامت روان در میان جوانان، محققان همچنان به بررسی بهترین روش مداخله برای ارتقای رفاه در مقیاس بزرگتر ادامه میدهند، توضیح داد: در یک تحول دلگرم کننده، گروه ویژه خدمات پیشگیرانه ایالات متحده در ماه اکتبر توصیه کرد که پزشکان مراقبتهای اولیه باید تمام کودکان بالای ۸ سال را از نظر اضطراب غربالگری کنند تا نهایتا تشخیص و درمان اختلالاتی که قبلاً در بین حدود ۵.۸ میلیون کودک آمریکایی تشخیص داده شده بود را بهبود بخشد. این یک شروع امیدوارکننده جهت پیشگیری انوع اختلالات در این گروه سنی بوده است.
درتاج افزود: در همین راستا الکسیس هریس، استادیار پژوهشی آموزش در Youth-Nex (مرکز ترویج توسعه موثر جوانان دانشگاه ویرجینیا) و مدیر پروژه یاد شده میگوید که روانشناسان نباید منتظر بمانند تا مردم رنج بکشنند و سپس آنچه را که میدانند به کار ببرند. هریس و همکارانش در پروژهای به نام "مدارس دلسوز- Compassionate Schools " در حال مطالعه یک برنامه درسی هستند که بر اساس SEL با ادغام مفاهیم ذهن آگاهی، شفقت، آگاهی بدن، تغذیه سالم و ورزش ساخته شده است. این مطالعه در ۴۵ مدرسه با حدود ۲۰ هزار کودک انجام میشود و راهبردهایی برای حمایت از رفاه مربیان نیز ارائه میدهد.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران با بیان اینکه در هفته روانشناس امسال تغییر نام دپارتمان و بخشهای روانشناسی به دلیل ارتباط این علم با علوم اعصاب و مغز نیز مورد توجه قرار گرفت، توضیح داد: در دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل، نام دپارتمان روانشناسی به "دپارتمان روانشناسی و علوم اعصاب" تغییر داده شد. بخش روانشناسی سابق دانشگاه کالیفرنیا، سانتا باربارا نیز اکنون به "بخش علوم روانشناسی و مغز" تبدیل شده است. در دانشگاه ایالتی لوئیزیانا، نام این دپارتمان اساسا "علوم شناختی و مغز" است و دیگر دانشگاهها نیز برای تاکید بر ارتباط روانشناسی با علوم اعصاب و مغز، برند خود را تغییر میدهند. البته این تصمیم مخالفانی نیز دارد اما موافقان معتقدند همانطور که ابزارهای جدید برای تصویربرداری عصبی و علوم مولکولی در دسترس قرار گرفتهاند، سرمایهگذاران بزرگی مانند مؤسسه ملی بهداشت به طور فزایندهای مشتاق سرمایه گذاری در تحقیقات با گرایش بیولوژیکی قوی هستند.
درتاج افزود: به گفته دکتر کنت دوج، استاد روانشناسی در دانشگاه دوک، تلاش برای تأکید بر ارتباط روانشناسی و مغز لزوماً در تضاد با جنبش تغییر روانشناسی به سمت سلامت جمعیت و رفتار نیست. به عنوان مثال، یافتههای مربوط به اهمیت رشد عصبی در دوران کودکی، پیامدهای مستقیمی بر طراحی سیاستهای آموزش دوران کودکی دارد. در واقع، روانشناسی ممکن است بهترین زمینه برای تبدیل یافتههای علوم پایه به برنامهها و سیاستهایی باشد که سلامت روانی و جسمی را در مقیاس وسیع بهبود میبخشد.
انتهای پیام