عبدالحمید معرفی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به راهکارها و چالشهای تحقق شعار سال، «مهارتورم و رشد تولید»، اظهار کرد: وقتی از تولید صحبت میکنیم، بحث اصلی سرمایهگذاری است، سرمایهگذاری منجر به تولید میشود، بنابراین کلیدواژه اصلی در این بحث انباشت سرمایه است، در صورتی که انباشت سرمایه ایجاد شود آن روی سکه سرمایهگذاری و تولید خواهد بود و وقتی سرمایه با نیروی کار ترکیب شود، نتیجه افزایش تولید و اشتغال و کاهش تورم است. اما باید دید که چه عواملی باعث میشود انباشت سرمایه در کشور ایجاد نشود، که در این زمینه عوامل داخلی و خارجی متعددی دخیل هستند.
وی افزود: از جمله عوامل خارجی میتوان به این موضوع اشاره کرد که اقتصاد ایران در تقسیم کار بینالملل و زنجیره ارزش چه جایگاهی دارد؟ برای مدیریت این موضوع برنامههای کوتاهمدت و بلندمدتی نیاز است، اما در داخل عواملی باعث میشوند که نقدینگی و پول موجود به سمت تولید نرود و فعالیتهای غیر مولدی مثل ملک، طلا ارز و مسکن مقصد نقدینگی سرگردان جامعه باشند، در حالی که اگر به سمت سرمایهگذاری مولد و تولید بروند، بخش عمدهای از مشکل تورم رفع خواهد شد.
معرفی ادامه داد: در این زمینه کاری که باید انجام شود این است که تولید جذاب و سودآور باشد در حالی که الان اینگونه نیست و رفتارهای تجاری، سفتهبازانه و غیر مولد هستند که سود ایجاد میکنند، فعالیتهایی که در آنها معامله انجام میشود، اما بدون ایجاد ارزش افزوده و صرفاً با جابجایی پول.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه چند سیستم در کشور باید برای مهار تورم و رشد تولید اصلاح شود، تأکید کرد: اولین سیستم، سیستم مالیاتی است؛ در تمام دنیا برای اینکه پس اندازها و نقدینگی به سمت تولید مولد برود از مالیات استفاده میکنند در واقع فعالیتهای سوداگران و کالاهای سرمایهای مثل طلا و زمین مالیاتهای سنگین تعلق میگیرد، لذا خود به خود جذابیت این فعالیتها کاهش یافته و کسی به سراغ آنها نمیرود. در مقابل تولید تشویق شده و حمایت میشود، این روند در کشور ما برعکس است و فعالیتهای سوداگرانه و تجاری و تجارتهای غیرمولد فرارهای مالیاتی زیادی دارند و تولید به جای حمایت با موانع متعدد روبرو است.
وی با بیان اینکه سیستم دیگری که نیاز به اصلاح دارد نظام پولی و مالی است، تصریح کرد: نظام بانکی باید تولید و هزینههای تولید مولد را از طریق بازار سرمایه یا سیستم بانکی فاینانس کند، اما نکته این است که سیستم بانکی هم به دلیل سود بیشتر فعالیتهای سوداگرانه را فاینانس میکند و بازار سرمایه هم بیشتر بازاری ثانویه و نامتقارن است. همچنین سیستم ارزی کشور نیز نیاز به اصلاح و بازسازی دارد، زیرا پولی که در کشور است باید پشتوانه داشته باشد که این پشتوانه در کشور ما ارز و دلار است، لذا سیستم ارزی و تجاری ما باید به گونهای باشد که ارز مورد نیاز کشور برای ثبات پولی و همچنین واردات کالاهای سرمایهای را تأمین کند که این خود مستلزم اعمال مقررات و قوانین صحیح بر بازار ارز و تجارت است.
فرار سرمایه مشکل عمده اقتصاد کشور
معرفی مشکل اقتصاد کشور را فرار سرمایه دانست و گفت: ریال در کشور ما به دلار تبدیل شده و از کشور خارج میشود، این مشکل باید با اصلاح سیستم ارزی رفع شود، چرا که حتی رشد صادرات هم با وجود مشکل فرار سرمایه اتفاق مثبت و مؤثری نخواهد بود، در این زمینه قانونگذاری اهمیت دارد، تجارتی که ما انجام میدهیم خام فروشی است و نه تولید ارزش افزوده و در نهایت سرمایه حاصل از این تجارت هم به کشور بازنمیگردد. با توجه به اینکه صادرات در ایران با یارانه و یا با منابع کشور انجام میشود در گام اول باید با قانونگذاری، افراد موظف به بازگشت سرمایه شوند.
این استاد اقتصاد با تأکید بر اینکه برای مهار تورم باید پول ملی باثبات داشته باشیم، گفت: این ثبات با اصلاح سیستمهای ذکر شده ایجاد میشود از سوی دیگر سیاستهای پولی دولت نیاز مبرم به اصلاحات اساسی دارند، عدم تعادل در اقتصاد دولتی که همه هزینههای خود را در بودجه نشان میدهد از عواملی است که با فشار بر بانک مرکزی یا سیستم بانکی باعث رشد پایه پولی، افزایش نقدینگی و تورم میشود، در واقع با عدم تعادل فزاینده در بودجه، هزینههای فزاینده و منابع و درآمد کم، هزینههای دولت با استقراض از بانک مرکزی تامین میشود و پایه پولی و نقدینگی افزایش پیدا میکند اگرچه تورم علتهای دیگری مثل تغییرات نرخ ارز، شوکهای جهانی و ...نیز دارد، اما سیاستهای پولی دولت تأثیر زیادی بر آن دارد.
وی افزود: بر همین اساس سیاستهای دولت باید دقیق و بودجه متوازن باشد که برای رسیدن به این منظور هم باید اقداماتی نظیر کاهش تصدیگری، تقویت بخش خصوصی و کنار کشیدن از بخشی از فعالیتها، کاهش هزینههای جاری و سلامت ساختار مالی در دستور کار قرار دهد در عین حال این بهبود سیاستهای مالی نیازمند کنترل بانک مرکزی بر بانکها است و یکی از مشکلات ما در حال حاضر عدم وجود این کنترل است، چرا که قدرت بانکها به ویژه بانکهای خصوصی و نهادهای مالی دیگر زیاد شده و کنترل و اعمال قانون بر آنها مشکل است.
تغییر جایگاه در اقتصاد جهانی، نیاز امروز ایران
این عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه یکی دیگر از مشکلات در اقتصاد ما درست و برجای خود نبودن قیمتها است، گفت: زمانی که در اقتصاد قیمتها دقیق و درست نباشند، تخصیص نامناسب ایجاد کرده و مخل تولید میشوند همچنین یکی از عوامل ایجاد عدم تعادل در اقتصاد این است که در تقسیم کار بینالملل ما خامفروش هستیم که این جایگاه باید با برنامهریزی بلندمدت تغییر کند، باید نقش خود را در اقتصاد جهانی تغییر دهیم، در حال حاضر از فعالیتهای تولیدی ما ارزش افزوده حاصل نمیشود و یکی از دلایل توسعهنیافتگی همین است که در زنجیره ارزش پایین هستیم. به همین دلیل سودآوری ما کم میشود و کار کارگر ارزش نخواهد داشت در صورتی که اگر خامفروشی نکرده و ارزش افزوده در محصولات ایجاد کنیم چندین برابر سود و انباشت سرمایه ایجاد میشود.
وی افزود: باید با برنامهریزی بلندمدت سیستم تولید را از طریق تکنولوژیهای جدید ارتقا دهیم و تکنولوژی را وارد کنیم و این موضوع مهمی است که اولویت دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی ما اخذ تکنولوژی و ارتقا تولید از هر مسیر ممکن باشد، تا به حال نگاه ما برای ورود تکنولوژی به غرب بود که موفق هم نبودیم و در حد مونتاژکار باقی ماندیم و در صورت لزوم میتوان از شرق این تکنولوژی را اخذ کرد، اما این کار باید انجام شود تا تولید ما در اقتصادهای جهانی در جایگاه بهتری قرار گیرد.
معرفی با اشاره به اینکه در حال حاضر به دلیل افزایش فشارهای اقتصادی همه نگاهها معطوف به برنامههای کوتاهمدت هستند، تصریح کرد: با این وجود همین برنامههای کوتاهمدت نیز در صورت وجود اراده سیاسی قابل پیگیری و انجام است، انجام این اصلاحات میتواند زمینه انباشت سرمایه را در کشور فراهم کند که با انباشت سرمایه ما از یک سو شاهد کاهش فرار سرمایه و از سوی دیگر شاهد تشویق فعالان اقتصادی به تولید خواهیم بود که باعث کاهش نقدینگی، افزایش تولید و تعادل اقتصاد میشود و خود به خود تورم را مهار میکند، در این بین مشکلی که وجود دارد این است که اقتصاددانان ما در حل مشکلات تولید و تورم دچار خطای متدولوژیک در فهم مسئله میشوند، آنها ۱۰۰ عامل را برمیشمرد و رأی به حل همه ۱۰۰ مشکل میدهند که ممکن نیست در صورتی که باید مشکلات اساسی که وزن زیاد دارند فهم و رفع شوند تا خود به خود چند مشکل دیگر همراه با آن برطرف شوند، دانش اقتصادی ما از ادبیات موجود در دنیا وام گرفته شده که اگرچه مفید است اما سیستم هر کشور مختص خود اوست، لذا باید به چارچوب نظری خاص برای اقتصاد ایران دست پیدا کنیم تا در قالب آن مشکلات اصلی شناسایی و رفع شوند و تعادل در سیستم اقتصادی ایجاد شود.
انتهای پیام