لاله اسکندری - بازیگر - نسبت به زمان پخش و نداشتن تبلیغات لازم برای «آتش و باد» گله دارد و میگوید: انگار تلویزیون حتی برای محصول خودش هم که سالها برایش زحمت کشیده احترام قائل نیست که نخواست کارمان دیده شود.
اسکندری که این شبها با پخش سریال یادشده از شبکه سه سیما در قاب تلویزیون حضور دارد، در گفتوگویی که با ایسنا، علاوه بر گله از نحوه پخش و تبلیغات سریال، درباره نقش متفاوتش در این مجموعه تاریخی، دشواریهای ساخت سریال و جذابیت «آتش و باد» برای مخاطبان خاصش صحبت کرد.
این بازیگر ابتدا صحبتش را با تغییر نام سریال در آخرین لحظات نزدیک به پخش آغاز کرد و گفت: تغییر نام در آخرین لحظه اتفاق خوبی نبود، چون ذهنیت مخاطب را به هم میریخت. از سال ۹۸ که تولید پروژه با نام «جشن سربرون» شروع شد، تا سال ۱۴۰۱ با همین نام معرفی شده بود ولی متاسفانه مدیران به ناگهان تصمیم به تغییر نام گرفتند. از طرفی هم واقعاً این مجموعه مناسبتی نبود و با ماه رمضان و نوروز تقارنی نداشت. تولیدات تلویزیون طی این چند سال و خصوصاً اکنون کم شده و به همین دلیل این مجموعه را برای پخش نوروزی قرار دادند. نکته دیگر اینکه باز هم به ناگهان پخش سریال را از نوروز به ۲۶ اسفند ماه ۱۴۰۱ موکول کردند و واقعا جای تعجب داشت.
انتظارمان از تلویزیون حمایت بود
اسکندری در عین حال نسبت به تبلیغات کم سریال «آتش و باد» انتقاد کرد و ادامه داد: تبلیغات خیلی محدود و تغییر دوباره تایمی، آسیب زیادی به کار زد. واقعاً آدم فکر میکند شاید خود تلویزیون هم تمایلی به دیده شدن این مجموعه ندارد وگرنه برای مجموعهای که سالها برایش زحمت کشیده اینطور رفتار نمیکند. ما در یک دهه گذشته تولید چندانی در حوزه تاریخی نداشتیم و انتظارمان از تلویزیون این است که حداقل حمایت بیشتری از این سریال به عنوان یک سریال تاریخی پرزحمت میکرد اما متاسفانه تلویزیون در روزگاری که رقابت سفت و سختی با شبکه نمایش خانگی دارد و ما الان پلتفرمهایی داریم که طی هشت سال گذشته تولیدات پربینندهای داشتند، به جای اینکه بر اساس این رقابت سیاستهایش را تغییر بدهد، روز به روز نسبت به گذشته بیشتر دچار اشتباه میشود.
وی گفت: به شخصه به عنوان یک هنرمند از میزان تبلیغات سریال بسیار ناراضیام. حتی خود مطبوعات هم برای سریال ما کاری نکردند؛ در حالی که برای سریالهای دیگر که نام نمیبرم آنقدر تبلیغ میکنند که حساب و کتاب ندارد. به نظرم ضعف از خود تلویزیون است و شاید نمیخواهد این سریال دیده شود.
آقای مبارکه جانش را برای سریالی داد که ...
بازیگر سریال «آتش و باد» خطاب به مدیران تلویزیون تصریح کرد: نمیدانم دوستان سیاستشان چیست. اگر قرار است شما (مدیران تلویزیون) رقابت سالمی با پلتفرمها داشته باشید، این راهش نیست. حتی محصولی که خودتان تولید کردید و برایش زحمت کشیدید این اتفاق برایش افتاد. درگذشت آقای مبارکه به تنهایی در این پروژه اتفاق کمی نبود. ایشان یکی از پیشکسوتان هنر مملکت ما بود که به خاطر این مجموعه از دستش دادیم. در شرایطی که کرونا شدید شده بود و هر بار که ما به پشت صحنه میرفتیم ممکن بود واقعاً دیگر برگشتی نباشد، این سریال تولید شد ولی الان که به پخشش رسیده آنقدر بیتفاوت، بینظم و بدون تبلیغات به آنتن رفت که عجیب است.
او همچنین تاکید کرد: الان عصر تبلیغات است و برای اینکه یک کاری دیده شود نیاز به تبلیغات دارد. نمیدانم بر اساس چه تصمیمی این کار انجام شد. همزمان با سریال «آتش و باد» چند مجموعه خوب از شبکه نمایش خانگی در حال پخش است و واقعیت این است که این اثر در مدیوم خودش کار قابل قبول و معتبری است و پشت آن فکر وجود دارد؛ چون تاریخی را به تصویر میکشد و بخشی از جامعه و اقوام ایرانی را معرفی میکند که شاید واقعاً به کلی فراموش سپرده شدهاند؛ البته ناگفته نماند شاید تماشاگر نسل جوان از دیدن چنین کارهایی استقبال نکند اما به هر حال کار ما مخاطب خاص دارد.
بیبی کتایون از نگاه لاله اسکندری
بازیگر کاراکتر بیبی کتایون سپس به نقشش در سریال «آتش و باد» اشاره کرد و توضیح داد: نقش بیبی کتایون همان زن قدرتمند ایرانی است که ما حتی در داستانهای کهنمان هم میبینیم. نقشی که مربوط به دوره قاجار است و بیش از ۱۰۰ سال از داستان ما میگذرد و خود این اتفاق نشان میدهد شاید در خانوادههایمان چنین نقشی را داشته باشیم. در شخصیت بیبی کتایون آن چیزی که برایم جذاب بود و فیلمنامه را میخواندم ویژگیهای کتایون بود. من خودم به عنوان یک بازیگر اصولاً همیشه سعی کردم در طول این سالها نقشهایی را بپذیرم که تاثیرگذاری داشته باشند، در خاطره ها بمانند و با پایانش تماشاچی نقش بازیگر را فراموش نکند. به نظرم کتایون ویژگیهایی دارد که حتی میبینیم بیشتر از بهادر خان خیلی از اتفاقات را میبیند، تشخیص میدهد و راهنمایی میکند. حتی زمانی هم که همسرش به صحبتهایش گوش نمیدهد میبینیم که نتایج خوبی هم برایش ندارد.
این بازیگر در عین حال خاطرنشان کرد: «آتش و باد» این پتانسیل را دارد که ماندگار شود. البته به عنوان یک بازیگر خیلی به ریتم کار معتقدم و به نظرم باید کمی ریتم سریال تندتر میشد ولی فارغ از آن، باز هم پتانسیل ماندگار شدن را دارد اگر در شرایط مناسبتری پخش میشد یا با تبلیغات بهتری روی آنتن میرفت.
اسکندری یادآور شد: «آتش و باد» ۵۸ قسمت است و فکر میکنم تا به الان بیش از بیست و پنج قسمت به روی آنتن رفته و یک سوم آن به پایان رسیده است. هرچه جلوتر می رویم جذابیت بیشتری پیدا میکند و فکر می کنم در این مدت بیننده اش را پیدا کرده است؛ به خصوص بعد از ایام نوروز که تعطیلات به پایان رسیده است.
دشواریهای کرونایی و عشق به مردم کشور
بازیگر سریالهای «مشق عشق»، «در چشم باد»، «سالهای برف و بنفشه»، «خاک سرخ»، «بی قرار» و «دولت مخفی» در ادامه صحبت هایش به نگاه مردم نسبت به هنرمندان و سینما و تلویزیون در شرایط فعلی اشاره کرد و گفت: همه ما هنرمندان برای مردم کار میکنیم. اگر پست آخر مرا بخوانید میبینید که نوشتم هنرمند متعلق به مردم است و برای مردمش تا پای جان میایستد، کما اینکه واقعا آقای مبارکه به خاطر کار و برای مردم جانش را از دست داد. تلختر از آن، این است که جلسهی آخرِ حضور آقای مبارکه در سریالمان بود که این اتفاق افتاد و ایشان به کرونا مبتلا شدند. من خودم هم در آن دوران مبتلا شدم و یادم میآید از انجمن بازیگران خواهش کردم و گفتم ما چند آدم دیگر باید از دست بدهیم؟! از آنها خواهش کردم که وزارت بهداشت اعلام کند به پروژهها که کار را تعطیل کنند تا اوضاع فروکش کند و آمار پایین بیاید چون تهیهکنندهها نمیپذیرفتند. جوابی که یکی از مدیران به من داد خیلی جالب بود و این بود که «مردم در روزهای قرنطینه به سرگرمی نیاز دارند و تولیدات نمایشی نباید متوقف شود». این صحبتها را زدم که بگویم همه ما وارد جنگ میشویم، با سختی کار میکنیم و برای مردم کشورمان جان میدهیم.
اسکندری پیرو همین بحث تاکید کرد: برخی نسبت به تلویزیون گارد گرفتهاند. یعنی اگر همین سریال ما از پلتفرمها پخش میشد، چه بسا از استقبال بهتری برخوردار میشد و مردم اصلاً به آن گارد نداشتند. برخی افراد که به من میرسند، با تعجب میپرسند شما هم مگر با تلویزیون کار میکنید؟ این در حالی است که من سالهاست با تلویزیون کار میکنم و بار اولم نیست. تلویزیون همان تلویزیونی است که زمانی بیننده بالایی داشته و متاسفانه سیاستهای غلط خودش آن را به این مرحله رسانده است که بسیاری از آن فاصله گرفتهاند.
تلویزیون به جای پیشرفت یکسان سازی میکند
این بازیگر سپس با انتقاد از نظارت ساترا بر پروژههای شبکه نمایش خانگی، به صحبتش اینگونه ادامه داد: کار رقابت به جایی رسید که آمدند ساترا را ایجاد کردند؛ به جای اینکه خودشان را به یک رقابت نزدیکتری ببرند گفتند آنها هم باید بیایند زیر چتر ما و از ما تبعیت کنند. تلویزیون باید تولیداتش را آسیب شناسی کند که چرا با ریزش مخاطب مواجه شده است اما تلویزیون به جای آسیب شناسی می خواهد همه را زیر چتر خودش بگیرد و با استانداردهای خودش تولید کند.
وی تصریح کرد: جالب است که مدیران میگویند سریال «آتش و باد» کار خوبی شده، همه راضیاند، پس این چه شرایط پخشی است که برایش گذاشتهاید؟ اگر خوب است و فکر میکنید میتواند با یک کار دیگر تاریخی در پلتفرم رقابت کند، به عنوان مثال با «جیران» پس چرا قوانینش را رعایت نمیکنید و خودتان به کارتان آسیب میزنید. حتی تایمی که خودتان هم تعیین کردهاید احترامی برایش قائل نیستید و بارها آن را تغییر دادهاید. ما دو سال از زندگی و عمرمان را برای این پروژه گذاشتهایم. متاسفانه یکی از ویژگیهای مدیران ما این است قدر داشتههایشان را نمیدانند.
اسکندری در عین حال به بازخوردهای سریال «آتش و باد» اشاره کرد و گفت: خوشبختانه ما تا الان بازخوردهای خوبی از سریالمان گرفتهایم. کار ما عامهپسند نیست که بگوییم همه دوست داشته باشند. «آتش و باد» یک کار سنگین تاریخی است که مخاطب خاص دارد ولی تصور من این است اگر بیننده خودش را پیدا کند تا پایان، کار را دنبال میکنند. من اولین بارم بود که در قالب غیرشهری ایفای نقش داشتم. همیشه شخصیتهایم در کارهای تاریخی، شهری و بهروز بود اما این بار در نقش یک خانم عشایری که متعلق به ۱۰۰ سال پیش بود ظاهر شدم و خیلی برایم سخت بود. نگران بودم تماشاگر مرا بپذیرد و این پذیرش خیلی برایم مهم بود که خوشبختانه بازخوردش خوب بود.
چالشهای بیبی کتی
او در پاسخ به اینکه نقش بیبی کتایون برایتان چالش هم داشت؟ خاطرنشان کرد: بزرگترین چالش در اجرای نقش بود؛ چون باید طوری بازی میکردم که بیننده مرا باور کند. پذیرش من به عنوان یک زن قدیمی با آن ویژگیها اینکه تصنعی نشوم و بازیام به دل مخاطب بنشیند و به نقش بیاید خیلی برایم مهم بود. تجربهای که در «سرزمین کهن» داشتیم و سرنوشتی که برای سریال به وجود آمد، ناخودآگاه آتش و باد را به این سمت برد که اصلاً قوم یا ایل خاصی را معرفی نکنیم و کار لهجه نداشته باشد. این اتفاقات خیلی کار ما را سختتر می کرد چون لهجه خیلی وقتها کمک میکند ولی ما این را هم نداشتیم. علاوه بر اینکه کار در شرایط بسیار سختی ساخته شد. ما دو سال عمرمان را در جاده های شمال در کوهها گذاشتیم. از ۵۰ درجه بالای صفر کار کردیم تا منفی ۲۰ درجه. در برف، سرما و گرما. عوامل پشت صحنه واقعا روزهای سختی را گذراندند.
لاله اسکندری در پایان صحبتهایش درباره پیشنهادهای جدیدش برای کار تلویزیون اعلام کرد: خرداد ماه ۱۴۰۱ با آقای محمود معظمی سریال «محرمانه» را داشتم که درباره کروناست. تصویربرداری کار تمام شده و بخش خارج از کشورش باقی مانده است که فکر میکنم به زودی انجام شود. کارهای دیگری هم پیشنهاد شده ولی فعلاً نپذیرفتم و ترجیح دادم نتایج کارهایی را که کردم ببینم تا ببینیم شرایط در آینده چه می شود. سال گذشته سال سختی بود. انشاءالله که سال جدید برای همه نوید اتفاقات خوب باشد و مردم حالشان خوب باشد.
انتهای پیام