نهج البلاغه، منشور انسانیت

حکمت بیست‌وششم؛ چشم‌ها آیینه دل هستند

مدرس نهج البلاغه به تشریح حکمت ۲۶ نهج البلاغه پرداخت.

امام علی (ع) در حکمت ۲۶ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَیْئاً، إِلَّا ظَهَرَ فِی فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ؛ هیچ کس چیزی را در دل پنهان نمی‌کند مگر این که در سخنان بی‌اندیشه‌ای که از او صادر می‌شود و در صفحه صورتش، آشکار می‌گردد.

حجت‌الاسلام شکیبایی در گفت‌وگو با ایسنا به تشریح حکمت ۲۶ نهج‌البلاغه امیرالمومنین (ع) پرداخته که شرح آن زیر آمده است:

امیرالمومنین (ع) در این گفتار حکیمانه‌اش به یکی از اصول مهم روان‌شناسی اشاره کرده است.

این نکته مسلم است که اعمال انسان بازتاب نیات، خواسته‌ها و سجایای اوست که به ‌صورت طبیعی ظاهر می‌گردد؛ بخشی از آن اختیاری است مثل این که به هنگام ترسیدن از چیزی تصمیم به فرار می‌گیرد و بخش دیگری غیر اختیاری است که مثلا در پریدن رنگ از صورت او احساس می‌شود یا به هنگام غضب صورتش بی اختیار برافروخته می‌گردد و گاه اندامش می‌لرزد و نیز عکس العمل هایی در افعال و اعمال خود ظاهر می‌سازد.

اما گاه می‌شود انسان چیزی در درون دارد که نمی‌خواهد آن را آشکار کند، در این صورت سعی می‌کند دوگانگی در میان سخن و کردار خود با آنچه در درون دارد ایجاد کند. این دوگانگی در آنجا که انسان هشیار و مراقب باشد ممکن است ظاهر نشود، اما به هنگام غفلت و عدم توجه، آنچه در درون است خود را در عمل یا سخن‌های نیندیشیده ظاهر می‌کند. به علاوه پنهان کردن بخش غیر اختیاری مانند آثاری که در چهره انسان نمایان می‌شود، کار آسانی نیست.

این پدیده قانونی در روان‌شناسی است که به وسیله آن بسیاری از مجرمان را به اعتراف وامی‌دارند و مطالبی را که اصرار بر اخفایش دارند آشکار می‌سازند. امام علی (ع) این قانون مهم را در عبارتی کوتاه و بسیار پرمعنا در بالا بیان فرموده است.

در قرآن مجید درباره منافقان می خوانیم: «أَمْ حَسِبَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ یُخْرِجَ اللّهُ أَضْغانَهُمْ * وَلَوْ نَشاءُ لاََرَیْناکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسیماهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فی لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللّهُ یَعْلَمُ أَعْمالَکُمْ؛ آیا کسانی که در دل‌هایشان بیماری (نفاق) است گمان کردند خداوند کینه‌هایشان را آشکار نمی‌سازد و اگر ما بخواهیم آن‌ها را به تو نشان می‌دهیم تا آنان را با قیافه‌هایشان بشناسی، هرچند می‌توانی آن‌ها را از طرز سخنانشان شناسایی کنی و خداوند اعمال شما را می‌داند.»

همان گونه که منافقان و مجرمان را می‌توان از سخنان ناسنجیده و اشتباه آلود یا از رنگ رخساره آن‌ها شناخت، نیکوکاران و مومنان راستین را هم می‌توان از این طریق شناسایی کرد، لذا قرآن درباره یاران صدیق پیامبر می‌فرماید: «سیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ؛ این اثر سجده لازم نیست که حتما به‌صورت پینه‌های پیشانی باشد، بلکه نورانیت درون سبب نورانیت برون می‌شود.»

این اصل کلی نه تنها در کلمات حکما، اندیشمندان و روان شناسان آمده، بلکه در اشعار شعرا نیز بازتاب گسترده‌ای دارد. بسیاری از ادیبان عرب و عجم در این زمینه اشعاری سروده‌اند «ابن معتز» شاعر عرب می گوید:

تَفَقَّدْ مَساقِطَ لَحْظِ الْمُریبِ * فَإنَّ الْعُیُونَ وُجُوهُ الْقُلُوبِ

وَطالِعْ بِوادِرِهِ فِی الْکَلامِ * فَإنَّکَ تَجْنی ثِمارَ الْعُیُوبِ

از نگاه کردن مشکوک و خطرناک حال او را بشناس؛ زیرا چشم ها صورت دل‌ها است.

و به سخنان نسنجیده‌اش دقت کن، زیرا این سخنان میوه‌های عیوب را می‌چیند. (و در اختیار تو می‌گذارد).

سعدی نیز در شعر معروفش می گوید:

گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون * پنهان نمی‌ماند که خون از آستانم می‌رود

در جای دیگر می گوید:

ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر * به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر

گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست * رنگ رخساره نشان می‌دهد از سر ضمیر

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ / ۰۹:۲۳
  • دسته‌بندی: قم
  • کد خبر: 1402012814440
  • خبرنگار :