این فعال فرهنگی در پی درگذشت پرویز اذکایی، درباره این پژوهشگر و مورخ به ایسنا گفت: به لحاظ شخصیت فردی، او بسیار آدم مستقل، منظم، مهربان، طناز و انساندوستی بود. او بسیار وطندوست بود، ایران را دوست داشت و در سخنرانیهای خود مدام از ایران و زادگاهش میگفت. با اینکه میتوانست مانند کسان دیگر از مملکت برود، نهتنها این کار را نکرد بلکه در زادگاه خود ماند. درحالی که میتوانست به تهران برود اما تا پایان عمرش در همدان ماند و برای همدان قلم زد و دلسوزی کرد.
او سپس با بیان اینکه اذکایی علاوه بر نوشتن، در مسائل اجتماعی و مدنی هم فعال بود، ادامه داد: او برای کوه الوند مرثیهسرایی میکرد و یا نسبت به تخریبهایی که در الوند و محیطزیست صورت میگرفت، اعتراض میکرد. او نسبت به تخریب خانههای تاریخی همدان اعتراض داشت و پیگیر ثبت خانهها بود. کماند دانشمندانی که به زادگاه خود برگردند و علاوه بر کار حرفهای خود به مسائل اجتماعی نیز بپردازند.
زندی با اشاره به آثار باقیمانده از پرویز اذکایی اعم از کتاب و مقاله و گفتارهای علمی که شمارشان به بیش از ۵۰۰ عنوان میرسد، بیان کرد: اذکایی دکتری تاریخ از منچستر داشت. او در کنار کسانی چون ایرج افشار از نسخهشناسان و نسخهپژوهان مطرح ایرانی بود که در حوزه نسخهشناسی فعالیت میکرد. علاوه بر آن در ترجمه نیز فعالیت میکرد، سواد عربی خوبی داشت و در تصحیح متون عربی و ترجمه متون قدیمی دستی داشت.
او در ادامه خاطرنشان کرد: ایرانشناسی به ویژه همدانشناسی از مهمترین فعالیتهای اذکایی بود و به جرأت میتوان گفت مهمترین آثار در حوزه همدانشناسی که به صورت علمی منتشر شده، کتابها و مقالات دکتر اذکایی هستند. غیر از ترجمه و تحقیق، تاریخنگاری و تصحیح متون، فهرستنویس هم بود و کار فهرستنویسی آثار خطی چندین کتابخانه را انجام داده است.
این فعال فرهنگی پرویز اذکایی را بزرگترین واقف فرهنگی خواند و اظهار کرد: او حدود ۱۶ هزار جلد کتاب از جمله کتابهای خطی، چاپ سنگی و کتابهای نفیس را وقف کرده است. غیر از آن، خانه پدریاش را که در یکی از مناطق خوب همدان است، وقف و بنیاد موقوفات اذکایی را در قالب فرهنگسرا ایجاد کرده است. او حتی پسانداز خود را هم وقف کرده است. در کشورمان واقف زیاد داریم اما اینکه برای حوزه تحقیق و پژوهش وقف کنند، خیلی کم هستند؛ کمتر کسی بنیادی تشکیل داده که عواید بنیاد در حوزه پژوهش باشد. بارها گفتهام او علاوه بر اینکه اموالش را وقف کرده، عمرش را وقف کرده و به همین دلیل بزرگترین واقف فرهنگی کشور است.
زندی همچنین درباره توجه پرویز اذکایی به وطن و زادگاه، گفت: استاد اذکایی همیشه نگران آینده کشور بود، از جوانها میگفت و معتقد بود وطن بدون آدمهایش نمیتواند وطن باشد. مدام از خاک زرخیز کشور و جفایی که به این خاک شده، حرف میزد. عنوانهای بسیاری به او دادهاند، مثلا دکتر محمود جعفری دهقی میگوید: «پیر مغان همدان» و برخی او را حکیم میخوانند اما آقای دکتر، در وطن خویش غریب بود. آنقدری که در خارج از همدان او را میشناسند، در خود همدان نمیشناسند. ما همدانیها قدرش را خیلی ندانستیم زیرا هرکسی با چنین شخصیتی در هر شهر دیگری بود، شهر از بنر پُر بود. حدود یک و نیم روز از درگذشت او میگذرد، اما پیامی از سوی مسئولان منتشر نشده و هر آنچه بوده، از مردم بوده است. او عاشق وطن و شهرش بود اما قدرش را ندانستیم و به او بی مهری کردیم.
حسین زندی در پایان درباره اینکه گاه پژوهشگرانی که در شهرستان زندگی میکنند، ناخوداگاه در یک انزوا فرورفته و رسانهها کمتر سراغشان میروند و یا خود آنها کمتر تمایل دارند در رسانهها باشند، اظهار کرد: دکتر اذکایی بسیار آدم باهوشی بود و اگر به رسانه یا مجموعه فرهنگی و نهاد مدنیای اعتماد می کرد، قطعا گوشهگیری نمیکرد. بیش از دو دهه شاگرد او بودم و از اوایل دهه ۹۰ تا کنون دهها گفتوگو با او داشتم که منتشر شدهاند. او دوست داشت دانستههایش را به اشتراگ بگذارد و هیچگاه خست به خرج نمیداد. یکی از ویژگیهایش این بود اگر چیزی را نمیدانست، میگفت نمیدانم و اگر میدانست توضیح میداد. او بعد از اینکه از استادی کنار گذاشته شد، هیچ سمت دولتی نداشت اما داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی به دانشجویان و پژوهشگرانی که پیش او میرفتند، کمک میکرد، خیلیها از او آموختند.
انتهای پیام