به گزارش ایسنا، شهید سیدمرتضی آوینی، مستندساز، عکاس، روزنامهنگار، نویسنده که در ۲۱ شهریور سال ۱۳۲۶ در شهر ری متولد شده بود، در ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ در ۴۵ سالگی در منطقه فکه خوزستان در اثر اصابت ترکش مین به شهادت رسید.
او فعالیتهای مطبوعاتی خود را در اواخر سال ۱۳۶۲، همزمان با مشارکت در جبههها و تهیهی فیلمهای مستند دربارهی جنگ شروع کرده و بعدها با تاسیس موسسه فرهنگی روایت فتح، به کار فیلمسازی مستند و سینمایی دربارهی دفاع مقدس و تهیهی مجموعهی روایت فتح مشغول شد. شهید آوینی و آثار فرهنگی و هنریاش مورد توجه بسیاری از فیلمسازانی قرار گرفت که بعدها هر کدام فیلمسازانی مطرح در سینمای ایران شدند.
یکی از آنها کیومرث پوراحمد بود که سه روز قبل خبر مرگ ناگهانی و شوکهکننده او در صدر خبرها قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
پوراحمد درباره شروع دوستی خود با مرتضی آوینی گفته بود: مجله سوره را که میدیدم، رویم را برمیگرداندم (میخندید). یک بار (مرتضی آوینی) کتابی به نام «عبور از خط» را برای من فرستاد با یاداشتی مهرآمیز که اول کتاب برایم نوشته بود. شاخه گلی مریم خریدم و رفتم دفتر سوره، سه - چهار ساعت نشستیم و گپ زدیم و آنجا دیدم که او چقدر سعه صدر دارد. من علیه اعتقاداتش حرف میزدم و او لبخند میزد.
رفاقت آنها تا جایی ادامه داشت که پوراحمد بعدها مستندی به نام «مرتضی و ما» را درباره این شهید ساخت.
پوراحمد در جایی دیگر درباره شهید آوینی گفته بود: او به یقین یکی از سینماگران شاخص، تعیینکننده و موثر در عرصه سینمای جنگ بوده است چون صرفاً پیدا کردن یک سوژه بکر و نو نمیتواند تضمینکننده ساخت یک فیلم مستند خوب باشد. یک سوژه بکر همراه با تحقیق و کارگردانی خوب و سنجیده به اثری موفق تبدیل میشود.
شهید آوینی که به «سید اهل قلم» شهرت پیدا کرد، در شهریور سال ۱۳۲۶ در شهر ری متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطهی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس بهعنوان دانشجوی معماری وارد دانشکدهی هنرهای زیبا دانشگاه تهران شد. او از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر میسرود. داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد. تحصیلات دانشگاهیاش را نیز در رشتهای به انجام رساند که با طبع هنری او سازگار بود، ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورتهای انقلاب به فیلمسازی پرداخت.
شهید آوینی نوشته است: «حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکدهی هنرهای زیبا هستم اما کاری را کهاکنون انجام میدهم نباید با تحصیلاتم مربوط دانست. حقیر هر چه آموختهام از خارج دانشگاه است. بنده با یقین کامل میگویم که تخصص حقیقی در سایهی تعهد اسلامی به دست میآید و لاغیر. قبل از انقلاب بنده فیلم نمیساختهام، اگر چه با سینما آشنایی داشتهام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب ادبیات بوده است. با شروع انقلاب تمام نوشتههای خویش را اعم از تراوشات فلسفی داستانهای کوتاه، اشعار و ... در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که «حدیث نفس» باشد ننویسم و دیگر از «خودم» سخنی به میان نیاورم... سعی کردم که «خودم» را از میان بردارم تا هر چه هست خدا باشد و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار ماندهام. البته آن چه که انسان مینویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست. همهی هنرها این چنین هستند. کسی هم که فیلم میسازد، اثر تراوشات درونی خود اوست. اما اگر انسان خود رادر خدا فانی کند، آن گاه این خداست که در آثار او جلوهگر میشود. حقیر این چنین ادعایی ندارم ولی سعیام بر این بوده است.»
شهید آوینی فیلمسازی را در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی با ساختن چند مجموعه دربارهی غائلهی گنبد (مجموعهی شش روز در ترکمن صحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعهی مستندخان گزیدهها) آغاز کرد.
اواخر سال ۱۳۷۰ «موسسهی فرهنگی روایت فتح» به فرمان مقام معظم رهبری تاسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی دربارهی دفاع مقدس بپردازد و تهیهی مجموعهی روایت فتح را که بعد از پذیرش قطعنامه رها شده بود ادامه دهد.
شهید آوینی و گروه فیلمبرداران روایت فتح سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کمتر از یک سال کار تهیهی شش برنامه از مجموعهی ده قسمتی «شهری در آسمان» را به پایان رساندند و مقدمات تهیهی مجموعههای دیگری را دربارهی آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه تدارک دیدند. شهری در آسمان که به واقعهی محاصره، سقوط و باز پسگیری خرمشهر میپرداخت. در ماههای آخر حیات زمینی شهید آوینی از تلویزیون پخش شد. اما برنامه وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعههای دیگر با شهادتش در روز جمعه بیستم فروردین ۱۳۷۲ در قتلگاه فکه ناتمام ماند.
در ادامه ویدیویی کوتاه را میبینید که موزه سینما همزمان با سالروز درگذشت شهید آوینی منتشر کرده است.
انتهای پیام