/تحلیل - عبدالباری عطوان/

پیوستن فنلاند به ناتو و پاسخ پوتین به این چالش تحریک‌آمیز

پیوستن فنلاند به ناتو به عنوان سی و یکمین عضو این سازمان پس از سه دهه بی‌طرفی چالشی برای روسیه و گامی در حال تشدید است که به خوبی توسط آمریکا در جنگ اوکراین آماده شده بود و ممکن است از یک جهت منجر به گسترش دامنه این جنگ و احتمال توسل به گزینه استفاده از سلاح هسته‌ای اعم از تاکتیکی یا استراتژیک شود.

به گزارش ایسنا، روزنامه رای الیوم نوشت: «ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه بارها تاکید کرده است که ایالات متحده توطئه‌ای را برای نابودی و تجزیه کشورش رهبری می‌کند و تقویت و گسترش ناتو یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های این توطئه است و به همین دلیل بعید است که در مقابل این اقدام تحریک آمیز بررسی شده در چارچوب برنامه مرحله‌ای آمریکا بیکار بنشیند.

فنلاند که بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر مرز مشترک با روسیه دارد بیش از ۳۰ سال در امنیت زندگی کرد و یکی از کشورهایی بود که از بی‌طرفی خود در دوران جنگ سرد در جهت توسعه اقتصاد خود بیشترین بهره را برد و به دلیل احترام به این بی‌طرفی مورد تهاجم روسیه قرار نگرفت، با این حال، به نظر می‌رسد که این بی‌طرفی را کنار گذاشته و تسلیم فشارهای آمریکا برای پیوستن به ناتو و تبدیل خاک خود به محلی برای هرگونه حمله نظامی آینده به روسیه شده است.

باید به خاطر داشت که یکی از اصلی‌ترین دلیل جنگ فعلی اوکراین، خروج این کشور از بی‌طرفی و ابراز تمایل ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور دست نشانده آن برای پیوستن به ناتو و اتحادیه اروپا است که البته باید نقض توافقنامه مینسک در سال ۲۰۱۳ را هم به دلایل مذکور اضافه کرد که جنگ علیه اقلیت روسی در منطقه دونباس در شرق و جنوب اوکراین را متوقف کرد. این در حالی است که آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان اعتراف کرد که این توافقنامه برای خرید زمان و تقویت قابلیت‌های نظامی اوکراین جهت آمادگی برای جنگ امضا شده است.

الحاق فنلاند به ناتو مقدمه‌ای برای الحاق اوکراین و تسریع در گسترش جنگ است. ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو در سخنرانی خود در مراسم الحاق فنلاند تاکید کرد که اکنون درهای این سازمان به روی الحاق اوکراین و سوئد باز است.

وقتی ریشی سوناک، نخست وزیر انگلیس پیوستن فنلاند به ناتو را یک رویداد تاریخی اعلام می‌کند و جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا به این رویداد می‌بالد و پس از انتشار اخباری که گفته می‌شود واشنگتن تصمیم دارد جنگنده‌های اف۱۶ به اوکراین بدهد و نحوه آموزش آنها را در پایگاه‌های هوایی داخل خود آمریکا به خلبانان اوکراینی آموزش بدهد، باید منتظر یک التهاب در جنگ اوکراین بود.

دخالت "مستقیم" آمریکا در جنگ اوکراین روز به روز به سرعت در حال گسترش است. آمریکا پس از انفجار خط لوله «نورد استریم» گاز روسیه به آلمان ناتو را برای تشدید محاصره روسیه گسترش داد و سلاح‌های مدرن و پیشرفته را در اختیار ارتش اوکراین گذاشت که مهمترین آنها ۸۵۰۰ موشک ضد تانک جاولین، ۱۶۵۰ موشک ضدهوایی استینگر، ۱۸۰۰ فروند پهپاد فونیکس و ۲۵۰۰ موشک از انواع مختلف به اضافه موشک‌های پاتریوت است که به زودی تحویل داده می‌شود.

اثربخشی این تسلیحات و تجهیزات نظامی مدرن، توانایی دفاعی و تهاجمی ارتش اوکراین را در کنار هم افزایش می‌دهد. با این حال، این هرج و مرج تسلیحاتی ممکن است از نظر احتمال رسیدن این تسلیحات به دست روسیه و چین و رمزگشایی اسرار فنی و نظامی آن، برای ایالات متحده و متحدانش نتیجه معکوس داشته باشد. از این رو، بر اساس نظرات بسیاری از کارشناسان غربی، اوکراین یکی از فاسدترین کشورهای جهان محسوب می‌شود و در فهرست شفافیت بین‌الملل و شاخص جهانی فساد در رتبه ۱۲۲ قرار دارد و تسلیحات و تجهیزاتی به ارزش ۳۲ میلیارد دلار را دوره قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۹۲-۱۹۹۸) گم کرد.

پوتین که دو روز پیش تهدید کرد که مسکو آماده است تا از تمام ابزارهای موجود برای دفع حملات به خاک روسیه استفاده کند، این تحریکات آمریکا را از نزدیک دنبال می‌کند و تصمیم او برای استقرار تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی در بلاروس، نزدیک‌ترین متحدش، اولین پاسخ است، پوتین گفت که انگیزه استقرار این سلاح‌ها تصمیم انگلیس برای ارائه موشک‌های ضد زره دارای اورانیوم ضعیف‌شده به اوکراین است.

سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی می‌توانند سلاح‌ها و نیروهای دشمن را در میدان نبرد نابود کنند و با تسلیحات هسته‌ای استراتژیک که می‌توانند روی موشک‌های قاره‌پیما نصب شوند و قادر به نابودی کل شهرها هستند، فرق دارند. عجیب اینکه در مذاکرات آمریکا و روسیه درباره ممنوعیت از استفاده از سلاح‌های تاکتیکی توافقی نشده است و روسیه حدود ۲۰۰۰ عدد از آنها را در اختیار دارد.

دو تحلیل درباره این تشدید نظامی از طرف روسیه و آمریکا در جنگ اوکراین وجود دارد؛ تحلیل اول اینکه پس از وارد شدن خسارت‌های سنگین، برای توقف این جنگ میانجیگری شود و طرفین درگیر برای برقراری آتش بس وارد مذاکره شوند. تحلیل دوم اینکه آنچه در میدان‌های جنگ اتفاق می‌افتد برعکس است، زیرا روسیه نمی‌پذیرد از دستاوردهای استراتژیک خود دست بکشد، که برجسته‌ترین آنها الحاق چهار منطقه در جنوب و غرب اوکراین به اضافه شبه جزیره کریمه است. همین را می‌توان در مورد آمریکا گفت که می‌خواهد روسیه را از هم بپاشد و برای مقابله با بزرگترین دشمن یعنی چین اقدام کند که از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی تهدیدی وجودی برای آمریکاست.

جنگ اوکراین یک جنگ مرزی نیست، بلکه قبل از اینکه جنگ اقتصادی و نظامی باشد، جنگ دینی است. پوتین قدرت خود را از دو دکترین می‌گیرد، اولی ناسیونالیسم روسی و دومی ارتدوکسی فرقه‌ای. این دو دکترین علاوه بر حمایت سیستم بریکس (روسیه، چین، هند، برزیل، آفریقای جنوبی) که یک سوم جمعیت جهان و تقریباً نیمی از اقتصاد آن را تشکیل می‌دهد توسط بیش از ۶۵۰۰ کلاهک هسته‌ای و بیش از ۲۵۵ میلیون مسیحی ارتدوکس حمایت می‌شود که تنها ۱۲۵ میلیون نفر از آنها در روسیه هستند.

آمریکا که در جنگ عراق و سپس افغانستان شکست خورد و به زودی در سوریه هم شکست می‌خورد، به سختی در این جنگ اوکراین پیروز می‌شود. تفاوت اصلی و خطرناک این است که ممکن است آمریکا جهان را برای دفاع از تاج و تخت بین‌المللی خود درگیر جنگ هسته‌ای کند و این اوج بی‌تدبیری، خودخواهی و بی‌مسؤولیتی است.»

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ / ۱۱:۰۳
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 1402011606874
  • خبرنگار : 71592