به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» نوشت: ارزیابی نظامهای آموزشی در کشورهای مختلف یکی از دغدغههای متولیان آموزشی است چرا که موفقیت نظام آموزشی در واقع موفقیت تربیت نسلی موفق و مجهز به دانش روز است که میتواند به توسعه و رشد کشور کمک کند. یکی از نظامهای پایش و رصد فعالیتهای آموزشی برای رسیدن به این هدف، برگزاری دو آزمون بینالمللی به نامهای تیمز و پرلز است که توسط انجمن بینالمللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در سطح دنیا برگزار میشود. آزمون تیمز، روند آموزش ریاضی و علوم در دو پایه چهارم و هشتم را میسنجد و آزمون پرلز، پیشرفت سواد خواندن ادبی و معلوماتی دانشآموزان را در پایه چهارم ارزیابی میکند؛ در واقع مهمترین و عمدهترین هدف آزمونهای تیمز و پرلز بحث پیشرفت ریاضیات و علوم در پایه چهارم ابتدایی و هشتم بررسی درک مطلب دانشآموزان است. متأسفانه در آخرین اطلاعات منتشر شده از این مطالعات، کشورمان وضعیت مطلوبی نداشته است که در مورد جزئیات این مطالعات با دکتر مسعود کبیری، عضو هیأت علمی پژوهشگاه آموزش و پرورش به گفتوگو پرداختیم.
آزمون تیمز و پرلز چه آزمونهایی هستند؟
از آنجا که در این بررسیها پیشینه کشورها و بحثهای پیرامونی نیز مورد بررسی قرار میگیرد به نظرم بهتر است به جای آزمون از لفظ مطالعات برای آن استفاده کنیم. مطالعه تیمز مجموعه دادههایی پیرامون پیشرفت تحصیلی هستند که از دانشآموز، معلم و مدیر مدرسه به دست میآیند و اطلاعات خوبی در زمینه سیاستگذاری در آموزش و پرورش برایمان به ارمغان میآورند که یکی از اجزایی که مورد توجه قرار میگیرد بحث پیشرفت تحصیلی یا کمی کردن کیفیت تحصیل در کشورهایی است که در این مطالعات شرکت میکنند.
آخرین باری که این مطالعات انجام شد چه زمانی بود؟
مطالعه تیمز از سال ۱۹۹۵ به طور منظم هر ۴ سال یک بار و مطالعه پرلز از سال ۲۰۰۱ هر ۵ سال یک بار برگزار میشود، آخرین دور مطالعه تیمز که اجرا شده و نتایج آن به دست آمده مربوط به سال ۲۰۱۹ است و در فروردین ۲۰۲۳ قرار است مطالعه تیمز برگزار شود. مطالعه پرلز هم آخرین بار در سال ۲۰۲۱ بوده ولی به دلیل شرایط کرونایی که وجود داشت بعضی کشورها از جمله ایران با تأخیر این مطالعات را برگزار کردند. ایران در سال ۲۰۲۲ کار گردآوری دادههایش را انجام داد. یعنی در فروردین و اردیبهشت سال ۱۴۰۱ که اطلاعات آن هنوز منتشر نشده و اواخر فروردین یا اوایل اردیبهشت سال ۱۴۰۲ نتایج آن منتشر خواهد شد.
بر اساس آخرین مطالعات وضعیت کشورمان چه طور بود؟
دو نگاه کلی در مورد وضعیت آموزش در کشور وجود دارد؛ یکی وضعیت کشور خودمان در دورههای اخیر است که نمرههای ما از ۴۳۰ تا ۴۶۰ بوده است. نقطه وسط را باید ۵۰۰ در نظر بگیریم. مثل امتحانی که در مدارس میدادید و نقطه وسط ۱۰ بود با انحراف استاندارد ۱۰۰. اینها شاخصهایی است که معمولاً در مطالعات و آزمونها در سطح بینالمللی به عنوان نکات استانداردشده در نظر گرفته میشوند. ما معمولاً در ادوار مختلف بازهای بین ۴۳۰ تا ۴۶۰ را داشتهایم که گاهی کمتر یا بیشتر هم بوده ولی این اواخر عملکردمان بر اساس نمرهای که محاسبه شده از میانگین بینالمللی پایینتر بودهایم. البته ما در منطقهای قرار داریم که کشورهایی از ما هم پایینتر هستند. یک نگاه این است که با این مطالعات ببینیم به نسبت گذشته چه قدر فرق کردهایم. در واقع خودمان را با خودمان مقایسه کنیم. مثلاً در پایه چهارم ریاضی از سال ۱۹۹۵ که نمره ایران ۳۸۷ بوده ما روند رشد متوازنی را داشتهایم، به طور تدریجی و گاهی با شدتی زیاد در نمره رشد داشتهایم و در سال ۲۰۱۹ نمره کشورمان به ۴۴۳ رسیده است. در همان درس در پایه هشتم از سال ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۷ روند کاهشی داشتیم و از سال ۲۰۰۷ بهتدریج به سمت بهتر شدن میرویم به طوری که در سال ۲۰۱۹ نمره ایران در این پایه به ۴۴۶ رسیده است.
در درس علوم در پایه چهارم تا ۲۰۱۱ روند رو به رشد خوبی را داشتیم. در دهه هشتاد نمره ما ۴۵۳ بود بعد در سال ۲۰۱۵ افت شدیدی را تجربه کردیم و دوباره در سال ۲۰۱۹ نمرهمان بالاتر رفت و به ۴۴۱ رسیده است. در پایه هشتم در این درس قله یک کوه را در نظر بگیرید که سال ۲۰۱۱ در حال افزایش بوده و از این سال به بعد در حال کاهش هستیم، نمره ۴۷۴ که بهترین عملکرد ما بوده در سال ۲۰۱۱ به دست آمده ولی از آن سال به بعد بهتدریج در حال کاهش هستیم به طوریکه در سال ۲۰۱۹ به نمره ۴۴۹ رسیدهایم.
در مطالعات پرلز چه طور؟
در مطالعه پرلز هم تقریباً وضعیتی به همین شکل داریم، مدتی افزایش داشتیم و از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ کاهش چشمگیری داشتیم. این خلاصهای از وضعیتی است که میتوانیم طبق آن خودمان را با خودمان مقایسه کنیم.
اگر بخواهیم عملکرد دانشآموزان را در دنیا یا با خودمان در ادوار گذشته مقایسه کنیم، در حال حاضر در نقطه مطلوبی ایستادهایم؟
۷۰ کشور در این مطالعات شرکت میکنند ولی این ۷۰ کشور نماینده همه کشورهای دنیا نیستند، معمولاً کشورهایی هستند که برنامههای متنوعی در حوزه آموزش و پرورش خودشان دارند و برنامه خاص و همهجانبهای هم برای توسعه دارند. در جمع این کشورها متأسفانه وضعیت خوبی نداریم. در واقع در چیزی که تحت عنوان لیگ کشورها مطرح میکنند ما جزو کشورهای آخر جدول هستیم. اما به هر حال اولاً همه کشورها در همه مطالعات در همه ادوار شرکت نمیکنند و خیلی مهم است که ببینیم چه کشورهایی در این لیگ هستند و کدام کشورها نیستند و ثانیاً اینکه به هر حال این کشورهایی که شرکت میکنند کشورهای توسعهیافتهتر هستند. در نظر بگیرید از مجموع کشورهایی که در منطقه داریم مثلاً پاکستان در سال ۲۰۱۳ در این مطالعات شرکت کرده و همان یکبار بوده و در همان یکبار هم عملکردش از ایران پایینتر بوده است یا عراق در سال ۲۰۲۳ شرکت کرده که هنوز عملکردش به دست نیامده یا افغانستان و ترکمنستان اصلاً در هیچ دورهای شرکت نداشتهاند. این به معنای آن است که کشورهای ضعیفتر از ما هم هستند که شرکت نمیکنند و همین باعث میشود تا وضعیت ما کمی نزدیک آخر جدول باشد. بیش از ۱۶ کشور از کشورهای منطقه در این مطالعات شرکت میکنند که در بین آنها هم وضعیت ایران خیلی چشمگیر نیست. من تحقیقی را انجام دادم که در علوم پایه هشتم کشورهای ترکیه، امارات، قزاقستان، قطر، عمان و بحرین وضعیت بهتری از ایران دارند و در بین آنها ما یک کشور متوسط به حساب میآییم.
نتایج این مطالعات به کجا ارائه میشود؟ و اهمیت آن برای مسئولان ما چقدر است؟
این سؤالی است که نمیتوانم به صورت کلی جواب دهم. نه میتوانم بگویم اهمیت ندارد نه میتوانم بگویم خیلی به آن اهمیت میدهیم. اما اگر نگاهی به برنامههای وزیر آموزش و پرورش بیندازید ایشان در برنامههایشان در جایی که از وضعیت آموزش و پرورش صحبت میکنند صراحتاً این موارد را در برنامههایشان مطرح میکنند و این به معنای آن است که این نتایج دیده میشود. از طرف دیگر چون ما برنامهای منسجم و هماهنگ برای پژوهش کلی و علمی در خصوص دانشآموزان نداریم که ببینیم وضعیت چگونه است، طبعاً استفاده از این دادهها هم کمتر میشود. به هر حال این مطالعات منبع غنی از دادهها است که باید مورد توجه قرار گیرد. برخی از این دادهها حتی در خود آموزش و پرورش هم وجود ندارد که ما بتوانیم روند برخی از اتفاقات را پیگیری کنیم. مثلاً مطالعاتی در این زمینه که جو مدارس چگونه است، نداریم و تنها میگوییم جو مدارس ما به نسبت گذشته بهتر شده اما هیچ دادهای نداریم، چون معمولاً ما دادهای را جمعآوری نمیکنیم و در اختیار پژوهشگران قرار نمیدهیم. اما در این مطالعات پیشینه هم مورد توجه قرار میگیرد و این باعث میشود پژوهشگران منابع غنی در اختیار داشته باشند تا سؤالاتی را که به وجود میآید، جواب دهند. از این جهت خیلی کم به این مطالعات توجه شده و کارهایی که انجام میشود کارهایی است که خود ما پژوهشگران و دانشجویان انجام میدهیم.
یک بحث دیگر اینکه دادهها میتوانند در سیاستگذاریها منشأ اثر مثبت باشند. الان وضعیت خواندن بچهها اصلاً خوب نیست، ما میدانیم اگر خواندن خوب نباشد کیفیت یادگیری هم دچار آسیب جدی میشود. هر کس در هر حوزهای بخواهد کار کند یکی از ملزومات اولیه آن این است که در خواندن و درک مطلب قوی باشد، اما متأسفانه به این مسائل خیلی توجه نمیکنیم. از طرف دیگر در بحث عدالت آموزشی در این مطالعات یافتهها و دادههایی وجود ندارد. اما خودمان یافتههایی داریم که چه متغیرهایی را دستکاری کنیم یا چه سیاستی را پیش بگیریم تا عدالت آموزشی محقق شود. به نظر من در این زمینهها مقدار زیادی اهمالکاری و کمتوجهی وجود دارد.
توجه نکردن به دادههای مطالعاتی در سیاستگذاریها چه آسیبهایی را متوجه سیستم آموزشی ما میکند؟
یکی از مهمترین دلایل شرکت در این مطالعات استفاده از تجارب کشورهای دیگر است. مثلاً کشور مالزی یکی از کشورهای خوب برای استفاده از تجربیاتش در سیستم آموزشی ما است. یا باید از دادههای خودمان استفاده کنیم که در این صورت باید تحقیق کنیم که مثلاً اگر وضعیت معلمان را بهتر کنیم آیا اتفاقی در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رخ میدهد؟ یا باید از دادههای دیگر کشورها استفاده کنیم. به هر حال سیاستگذاری باید مبتنی بر شواهد باشد. ما در حوزه کیفیت آموزشی کمتر وارد این حوزه شدهایم و جا دارد که بیشتر روی این موضوعات کار کنیم.
انتهای پیام