به گزارش ایسنا، محمدرضا سنگری در مراسم اولین سالگرد عروج ملکوتی حجت الاسلام و المسلمین سید محسن شفیعی که امروز ۱۸ اسفند در مصلی مهدیه امام خمینی(ره) برگزار شد، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شفیعی را سراجی منیر و اسوهای بزرگ برای نسل امروز ما خواند و گفت: هر وقت محضر این بزرگوار درک میکردم همیشه به من یک توصیه میکرد و میگفت مگذار این مجال تمام شود و بی بهره جلسه را پایان بدهیم. من همیشه این جمله را از حضرت اباعبدالله(ع) به ایشان میگفتم که حضرت اباعبدالله(ع) فرمودند: «یابن آدم انّک انت ایام، کُلَّما مَضی یَومٌ ذَهَبَ بَعضُک» ای انسان، تو چیزی جز مجموعهای از ایام نیستی. هر روز که برود بخشی از وجود تو نیز از بین میرود و ایشان این روایت رسول اکرم(ص) را برای من میخواند که حضرت رسول اکرم(ص ) به ابوذر میفرمودند نسبت به عمر خود از درهم و دینار سختگیرتر باش.
وی اظهار کرد: فاصلهای تا روزهایی که دعای یا محول الاحوال را زمزمه میکنیم، نداریم و احسن حال مال آنان است که حال را در مییابند: «ما فاتَ مَضی وَ ما سیأتیکَ فَاَیْنَ؟ قُمْ فَاغْتَنِم الفُرصَةَ بَینَ العَدَمَین». این خصوصیت بزرگ این انسان فاضل کبیر است که به پیشانی هیچ لحظهای از زندگی آقا سید محسن لغو نوشته نشده بود. از هر لحظهاش استفاده میکرد. تعبیری درباره خود داشت و میگفت من به اسب عربی میمانم. اسب عربی آنقدر میدود که سرانجام می افتد.
سنگری افزود: امیرالمومنین(ع) وقتی که انسانها را در صحنه عمل و در مواجهه با زمان دسته بندی میکنند میفرمایند گروهی از انسانها، تلاشگرانی هستند که دائم در سعی هستند. همه ما صحنه سعی را میشنانیم. سعی، دویدنی است که در میان راه سرعت خود را میافزایید. انسانهای بزرگ آنها نیستند که در دامنه قلهها حرکت میکنند: «هر که در عشق سر از قله برآرد هنر است» همه تا دامنه کوه را تحمل دارند. حرکت در دامنهها خوب است، اما آنهایی که قله را درک میکنند سختیها را تاب میآورند و به این درک رسیدهاند که باید سختیها را به جان خرید، اینها برای رسیدن به قله نه تنها خستگی را نمیشناسند بلکه هر لحظه به شتاب خود میافزایند و مصداق این سخن آقا سید محسن بود.
این استاد دانشگاه افزود: خداوند میفرماید بندگان من سه شیوه زیست دارند؛ گروهی که کسانی هستند که بر سرمایههای وجودی خود ستم روا میدارند: «فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ» خود را تباه میکنند به فرموده امام صادق(ع) اینها کسانی هستند که در مدار نفسانیت حرکت میکنند کسانی هستند که آخُر بین هستند، آخِر بی نیستند: «مرد آخِر بین مبارک بندهای است» در یک جلسه که خدمت ایشان رسیده بودم خاطرهای از جبهه را برای ایشان نقل کردم که در جبهه این خطبه امیرالمومنین را میخواندیم که فرمودهاند: «اَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَکَ، تِدْ فِی الْاَرْضِ قَدَمَکَ » (جمجمه ات را به خداوند بسپار. پایت را در زمین محکم کن). رهبر انقلاب نکتهای ظریف دراین باره داشتند که فرموده بودند وقتی این خطبه را مطرح میکردیم یادمان میرفت این قسمت خطبه را هم بخوانیم که امام فرمودند: «ٱرْمِ بِبَصَرِکَ اَقْصَی الْقَوْمِ»(نگاهت را به انتهای سپاه دشمن بدوز). ما دم دستها را میبینیم و این دم دست دیدن شتاب ما را کم میکرد.
وی افزود: آنان که دور دستها را میبینند، خوب حرکت میکنند. صائب میگوید: «راهرو چون سیل میباید که بر دریا زند/ پیش پای خویش دیدن راه ما را دور کرد» آقا سید محسن هرگز به دم دستها مشغول نشد. چشم انداز داشت، طرح و برنامه داشت. آنهایی که آقا سید محسن را میشناسند میدانند که کمتر از ساعت دو یا سه شب نمیخوابید.
سنگری با بیان اینکه ابعاد علمی این شخصیت بزرگ ناشناخته مانده است، اظهار کرد: ما بیشتر وجه مردمی ایشان را که حقیقتا «من الناس و فی الناس و للناس» بود، میبینیم. خانواده حاج آقای شفیعی مجموعه مباحث علمی ایشان را آماده کنند تا این زاویه وجود ایشان نیز در آینده گشوده شود.
وی با اشاره به ویژگی حجت الاسلام و المسلمین شفیعی در بهره مندی و استفاده کامل از زمان گفت: به فرموده قرآن کریم برخی خود را تباه میکنند، فکر میکنند خوب زندگی میکنند اما زندگی آنها فقط قتل عام لحظهها است. نوروز در پیش است. همیشه در نوروز، پرسشی را از خود طرح میکنم. میگوییم تو از قتل عام ۳۶۵روز برگشتهای. آیا حق داری خوشحال باشی؟ احساس میکنی کاری کردی؟ قدمی برداشتی؟ آقا سید محسن شبانه روز در حال تلاش بود و بدون وقفه کار میکرد. وقتی او را با بچههای مسجد در تعامل میدیدم از خود میپرسیدم آیا او شکفتهتر است یا بچهها؟ آیا و شادابتر است یا بچهها؟
عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به سیره حضرت اباعبدالله علیه السلام در ارتباط با کودکان گفت: در منزل بنی مقاتل زمانی که حضرت اباعبدالله(ع) برای دعوت عبیدالله بن حر جعفی، به نزد او رفت. حر نقل میکند که آن روز بچهها مانند ستارههایی به گرد ایشان میچرخیدند و من بعد از آن گریه کردم و گفتم اینها به زودی حسین(ع) را از دست میدهند. وقتی بچهها را دور حاج آقا میدیدم این موضوع به یادم میآمد. ارتباط با کودکان و کودک دوستی ویژگی حضرت اباعبدالله(ع) بود و این شیوه شیرین را آقا سید محسن نیز داشت. حضرت اباعبدالله(ع) وقتی دوستان خود را از دور میدید، آغوش به روی آنها باز میکرد و به آنها میفرمود نزدیکتر بیایید و این شیوه در این فاضل کبیر نیز وجود داشت.
سنگری گفت: افرادی که با آقا سید محسن در ارتباط بودند، درباره ایشان چند ویژگی مطرح میکنند؛ اولین ویژگی نجابت است. دوستان آقا سیدمحسن میگفتند ایشان یک نجابتی داشت؛ ما گاهی اوقات در مقابلِ ایشان حرفهایی میزدیم که میدانستیم با باورها و انگارههای و همساز نیست. واقعاً ما را تحمل میکرد. حضرت اباعبدالله علیه السلام در حرکت خود از مکه به سمت کوفه نه اصل را مطرح میکنند؛ اولین اصل این است: «ان الحلم زینه» زیبایی در ظرفیت سازی است. نارواییها و بدگوییها را با حلم و صبورانه تحمل کنید. این فاضل کبیر این خصوصیت را داشت، اما در پس سکوت و نگاه همراه با تبسم خود پاسخ خود را مییافتیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: ویژگی دیگر ایشان معقول بودن است. برخوردهای عاقلانه، سنجیده و متفکرانه داشتنند. خداوند به زمان ایشان برکت داده بود و پیامکهایی که برای اطرافیانشان میفرستادند همه متناسب با شخصیتهای افراد بود. این خصوصیت بسیار ارجمند بود.
سنگری در پایان گفت: معمولا برای شهادت حضرت رقیه(س) به اهواز میآیم. یکبار در جمعیت به زحمت توانستم آقا سید محسن را ببینم. آن قدر در خود فرو رفته بود که به سختی او را دیدم، لحظهای که به روضه رسیدم، هیچکس شاخصتر از آقا سید محسن نبود. خدایا این عالم فاضل خدوم و بصیر را همنشین حضرت اباعبدالله(ع) قرار بده. او عزیز بود شفاعت او را شامل حال ما بگردان. ما را با عشق حسین علیه السلام بمیران. آخرین ذکر زندگی ما را یا حسین قرار بده و در تعجیل مولای عزیزمان تعجیل بفرما.
انتهای پیام