فردین کوراوند به مناسبت درگذشت یارعلی پورمقدم (نویسنده و داستاننویس) در گفتوگو با ایسنا ادامه داد: از منظر بنده گزیدهکار بودن و تن ندادن به اینکه هر چیزی را با عنوان ادبیات تولید و منتشر کردن از رفتارهای یارعلی پورمقدم بود که در نوع خودش بیبدیل بود.
او با اشاره به اینکه هنگام مراجعه به کافه این نویسنده (کافه شوکا) متوجه میشویم که نوع و سبک توزیع آثار او بدیع است توضیح داد: اینکه یک نویسنده حرفهای و جدی ادبیات کافهداری کند در سالهای آغاز این کار فرهنگی بدیع و تازه بود و هم اینکه کافه او محل توزیع کتابهایش باشد بینظیر بود زیرا ما کتابهای او را کمتر در کتابفروشیها میبینیم و مثل این است که آثار ادبی او تریبون جدی و حرفهای خود کافه بود.
وی با اشاره به اینکه کافه شوکا از آغاز تاسیس در سال ۱۳۶۰ یک اتفاق خیلی نو در کشور بود بیان کرد: به نوعی یک کاراکتر و یک شخصیت و فضای خاطرهانگیزی در ادبیات روایی و ادبیات خلاق فارسی زبانها به خصوص تهراننشینها ایجاد کرده بود زیرا همه ما میدانیم که او از همان آغازبهکار کافه شوکا این کافه را فضا و مکانی برای حضور هنرمندان جوان و دیدار با هنرمندان پیشکسوت طراحی کرده بود و تلاش میکرد در این فضا تجربههای زیستی آدمهایی از چند نسل درهمآمیخته شود.
کوراوند گفت: با رفتن پورمقدم جای این فضا خیلی خالی خواهد بود چراکه از نظر بنده کافه شوکا بدون یارعلی پورمقدم قطع به یقین فقدانی بزرگ خواهد داشت.
این روزنامهنگار با اشاره به اینکه از ویژگیهای مهمی که در آثار یارعلی پورمقدم مشاهده میشود فشردهنویسی است بیان کرد: به این کار در قدیم ایجاب نیز میگفتند زیرا در صورت مراجعه به آثار گذشتههای دور با کتابهایی مواجه میشویم که از فشردهنویسی خاصی برخوردار هستند. حضور فلسفه و نقش پررنگ این گونه فشردهنویسی که در آثاری همچون شاهنامه مشاهده میشود در خیلی از آثار پورمقدم نقش ایفا میکرد و همین امر به کار او قوت و غنا میبخشید.
کوراوند گفت: یارعلی پورمقدم انسان تنهایی در جمعی بزرگ بود که همزمان با استمرار در نویسندگی آثار تولیدی کم داشته است و این تناقضها را بهتر است با اصطلاحی که در ادبیات پارادوکس نام دارد معنا کنیم یعنی کاراکتر پارادوکسیکالی که در ادبیات کهن به آن جمع اضداد هم میگفتند. مجموعه این ویژگیها بود که از یارعلی پورمقدم یک شخصیت ویژه و بدون تکرار ساخته است.
او اضافه کرد: یک رگه پررنگ طنز و طنازی در آثار او دیده میشود که به طنز تلخ معروف بود و آثارش را بیشتر غنا میبخشید. نگاه او به آثار نگاه یک راوی جستوجوگر است که به همه چیز با اعجاب و علاقه نگاه میکند و نگاه کشاف دارد و حتی گاهی خودش را در حدود و در فضای کوچکی میبیند که به یک جهان بزرگ نگاه میکند. خوانده آثار او آن تعجب و نگاه جستوجوگر را همراه راوی داستان میبینید و این امر به خواننده کمک میکند که از این موضع و دیدگاه به جهان نگاه کند.
کوراوند ادامه داد: این نویسنده همزمان هم به عناصر ایلیاتی و عناصر شهرستانی در نوشتن ارجاع داشت و هم جریانها و اتفاقها و رخدادهای ادبیات جهان در آثارش ساری و جاری بود. از خصوصیات دیگر او استمرار در نوشتن است. یعنی ما همیشه منتظر شنیدن خبر تازهای از آثار او بودیم؛ آثاری که ممکن بود کمی مختصر و فشرده باشند اما در حوزه و شکل کار خودش بیبدیل بود.
این نویسنده با بیان اینکه یکی از خصوصیات دیگر داستانهای یارعلی پورمقدم این است که راوی عمدتا خود نویسنده است گفت: به ویژه آثاری که تجربیات جمعها و کافهنشینی در آنها منعکس میشود. برای مثال در آثاری همچون «یادداشتهای یک قهوهچی» یا «حوالی کافه شوکا» به نظر میرسد که تجربه زیستی کافهنشینی یا قهوهخانهمحوری بود که به این نویسنده کمک میکرد تجربیات زندگی شخصی خودش را نیز منتقل کند.
انتهای پیام